سرویس جنگ نرم مشرق - نشریه فارین پالیسی در یادداشتی به قلم آلکس واتنکا مدیر برنامه ایران و عضو ارشد اندیشکده خاورمیانه در واشنگتن نگاهی به توسعه روابط و همکاریهای ایران و روسیه پرداخت و نوشت: ابراهیم رئیسی رئیسجمهور ایران در سومین سفر خارجی خود از زمان آغاز دوره ریاستجمهوریاش در ماه آگوست ۲۰۲۱، هفته گذشته از مسکو دیدن کرد. رئیسی را در این سفر رؤسای امور خارجه، نفت، و اقتصاد همراهی میکردند. سفر رئیسی از نظر حامیان وی نقطه عطفی در روابط میان ایران و روسیه به شمار میرود و حق شاید با آنها باشد.
مخاطبان گرامی، آنچه در ادامه میخوانید صرفاً ترجمه گزیده گزارشها و مقالات مذکور است و محتوا و ادعاهای مطرحشده در این گزارش صرفاً جهت تحلیل و بررسی رویکردها و دیدگاههای اندیشکدههای غربی منتشر شده است و هرگونه ادعا و القائات احتمالی این مقالات هرگز مورد تأیید مشرق نیست.
تفاوت سید ابراهیم رئیسی با رؤسای جمهور قبلی ایران
این مجله آمریکایی مینویسد: اصولگرایان در تهران که طرفدار گرایش به سمت روسیه هستند اکنون همه اهرمهای قدرت را در اختیار دارند و آشکارا مصمم هستند تا روابط با روسیه را در یک سری از زمینهها عمق بخشند. هیچکدام از رؤسای جمهور ایران از سال ۱۹۷۹ به بعد به اندازه رئیسی بهطور مرتب و علنی خواستار روابط راهبردی با روسیه نشدهاند. بنا بر گفته سید محمود رضا سجادی سفیر سابق ایران در مسکو، ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه پس از بازگشت از سفرش به تهران در سال ۲۰۱۷ به همراهانش گفته بود «ما به یک کشور نرفتیم، بلکه به دو کشور رفتیم. یکی کشور [آیتالله] علی خامنهای رهبر ایران و دیگری کشور حسن روحانی.»
ایران در خصوص تقویت روابط با روسیه جدی است
این عضو ارشد اندیشکده خاورمیانه عنوان کرد: از آنجا که [آیتالله] خامنهای قدرتمندترین مرد ایران همواره بهطور راسخ حامی روابط نزدیکتر با روسیه و چین بوده است، منظور پوتین واضح و روشن بود: دولت روحانی و محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ترجیح میدادند بر روی ترمیم روابط با غرب متمرکز شوند. برعکس، پیام تیم رئیسی به پوتین و شرکتهای روسی این است که ایران در خصوص تقویت روابط جدی است ــ و اینکه اجازه داده نخواهد شد که کشمکشها در درون حکومت چنین رسالتی را به بیراهه سوق دهد.
فارین پالیسی در ادامه نوشت: وعده همکاریهای راهبردی میان ایران و روسیه هنوز عملی نشده است. در اواخر دهه ۱۹۸۰، گشایشات اکبر هاشمی رفسنجانی رئیسجمهور وقت ایران در قبال مسکو بیشتر به خاطر بهرهگیری از کارت شوروی جهت دستیابی به اهرم فشار نزد واشنگتن و پایان دادن به خصومتها میان آمریکا و ایران در پی انقلاب سال ۱۹۷۹ در ایران صورت گرفتند. اکنون پس از سه دهه، ایران پیوندهای نزدیکتر با مسکو را یک عامل تضمینکننده قلمداد میکند که این کشور را در برابر واشنگتن بیمه میکند و امیدوار است که روسها بتوانند به اصولگرایان کمک کنند تا غرب را از ایران دور نگه دارند. [آیتالله] خامنهای به همین منوال گرایشاتی دارد و بارها گفته است «ما باید نگاهمان به شرق باشد، نه به غرب». [آیتالله] خامنهای نه تنها به روسیه در حوزههای ژئوپلیتیک و همکاریهای اقتصادی به چشم یک شریک مینگرد، بلکه این کشور را یک بازیگر خارجی محوری میداند.
روسیه و ایران علاقهمند برای مقابله با قدرت آمریکا
این گزارش میافزاید: روسیه امروزی همچون ایران اساساً علاقهمند است قدرت آمریکا را حتیالامکان پس بزند. این همان پیامی است که رئیسی روز ۲۰ ژانویه در جریان سخنرانی خود در دومای روسیه بارها آن را تکرار کرد. این یک مأموریت بلند مدت و نامحدود است. مسئله مبرمتر برای رئیسی این است که مسکو چه کاری میتواند در کوتاه مدت برای ایران انجام دهد تا این کشور بتواند تحریمهای دردناک آمریکا را پشت سر بگذارد.
حمایت روسیه از ایران در جریان گفتگوهای هستهای در وین مشهود بوده و سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه، ایران را «بخشی از یک تیم» خوانده است. مقامات ایران علناً قدردان این موضوع هستند. در رویدادی دیگر، حمایت روسیه از پیوستن ایران به سازمان همکاری شانگهای در ماه سپتامبر ۲۰۲۱ یک ماه پس از روی کار آمدن رئیسی صورت گرفت. سازمان مزبور تحت هدایت روسیه و چین قرار دارد. تهران از سال ۲۰۰۵ منتظر عضویت کامل در این سازمان بود.
شراکت تاکتیکی ایران و روسیه در مناطق درگیر منازعه
همچنین صحبتهایی در خصوص افزایش همکاری در مناطق درگیر منازعه شنیده میشود. مسکو و تهران در این حوزه بسته به شرایط به همان اندازه که رقیب یکدیگر هستند، شریک تاکتیکی نیز محسوب میشوند. در این خصوص میتوان جنگ سوریه را مثال زد، جایی که ایران و روسیه از سال ۲۰۱۵ شریک تاکتیکی یکدیگر بودهاند، اما حدس و گمان در خصوص رسالت بلند مدت طرف دیگر در آن کشور نیز امری معمول در میان آنها بوده است. با وجود این، حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه ایران گفته که در قالب بخشی از یک «نقشه راه ۲۰ ساله جهت همکاری بلند مدت» که در حال حاضر در حال تهیه است، مسکو و تهران میتوانند در خصوص برقراری مجدد صلح در سوریه، یمن، لیبی، و افغانستان با یکدیگر همکاری کنند.
هنگامی که بحث دنبال کردن رسالت منطقهای در خاورمیانه به میان میآید، مسکو و تهران به این زودیها با یکدیگر هماهنگ نخواهند شد. اما در حال حاضر فضا و پتانسیل کافی برای همکاری وجود دارد. برای مثال، پرونده سوریه هنوز بسته نشده است، تهران و مسکو همواره میتوانند اقدامات مشترک در افغانستان ضد طالبان را در صورت نیاز احیا کنند، و ایران حتی درها را به روی نقش پررنگتر روسیه در امنیت منطقه خلیج فارس باز گذاشته است.
نتایج ملموس سفر رئیسی به مسکو در همکاریهای اقتصادی
اگر قرار باشد سفر رئیسی با دیگر نشستهای ایران و روسیه فرق داشته باشد، بازدید وی از مسکو میتواند نتایج ملموسی در حوزه همکاریهای اقتصادی به بار بیاورد. تیم رئیسی انتظارات بالایی دارد. جواد اوجی وزیر نفت ایران اخیراً گفته است «ما اسناد بسیار مهمی امضا کردهایم و میتوانم بگویم به زودی شاهد اثرات آن در حوزه انرژی خواهیم بود.» ایرانیها نیاز دارند که مشوقهای بهتری برای روسیه در نظر بگیرند. بیژن زنگنه وزیر نفت قبلی ایران به همکاریهای راهبردی با روسیه در حوزه نفت و گاز واقعاً اعتقادی نداشت ــ او روسیه را در خصوص سهمخواهی در بازارهای جهانی یک رقیب طبیعی قلمداد میکرد. روسیه در حال حاضر جزو شرکای تجاری برتر ایران نیست و در این خصوص در ردههای پایین لیست پس از کشورهایی نظیر چین، امارات، ترکیه، و عراق قرار دارد.
روابط دیپلماتیک باثبات ایران و روسیه از گذشته تا امروز
به لحاظ دیپلماتیک، تهران و مسکو دارای روابط دیپلماتیک باثبات با یکدیگر از سال ۱۹۸۹ به بعد بودهاند و هیچگونه بحران عمیقی طی این مدت در روابط آنها اتفاق نیفتاده است. آمریکا از سال ۱۹۹۱ روابط روسیه و ایران را عمدتاً نادیده گرفته یا حداقل شکل دادن به محاسبات تهران و مسکو در قبال یکدیگر را در اولویت قرار نداده است. دو انتظار این میان مطرح است: در حوزه روابط هستهای و نظامی و در خصوص همکاری در حوزههای اقتصادی و انرژی میان دو کشور.
آمریکا باید راهبردی جدید برای نزدیکی ایران به روسیه و چین تدوین کند
فارین پالیسی در پایان ضمن هشدار در خصوص تبعات نزدیک شدن روابط ایران با چین و روسیه تصریح کرد: با توجه به قدرت گرفتن روسیه در خاورمیانه و همچنین تشدید رقابت میان آمریکا و چین، این سؤال مطرح میشود که آمریکا تا چه زمانی میتواند نزدیکی فزاینده ایران به روسیه و چین را نادیده بگیرد و این امر چه هزینهای برایش خواهد داشت؟ ظهور یک دنیای چندقطبی بیشک واشنگتن را بر آن میدارد تا در راستای کاستن از وابستگی تهران به روسیه ــ و چین ــ تلاش کند. در ضمن، راهبردشناسان آمریکایی احتمالاً متوجه این نکته هستند که روابط روسیه و ایران با بیاعتمادیهای تاریخی و معاصر توأم است و این امر میتواند فرصتی به واشنگتن برای تدوین راهبردی جدید بدهد.