به گزارش مشرق به نقل از مهر، دکتر "سید سلمان صفوی" رئیس مرکز بین المللی صلح لندن به تشریح واقعیات موجود در سوریه پرداخت و گفت : در مورد تحولات سوریه دیدگاههای متفاوتی وجود دارد. از جمله دیدگاهی که در غرب بیشتر به آن پرداخته می شود دیدگاه حقوق بشری و جامعه مدنی است. باید دید آیا این واقعا مسئله اصلی غربی ها است؟ آیا مسئله حقوق بشر در سوریه اینگونه که ادعا می شود مطرح است؟ به نظر می رسد بیشتر از آنکه مسئله حقوق بشر برای غربی ها مطرح باشد، مسئله توازن قدرت مطرح است.
اگر از نظر حقوق بشر به کشورهای منطقه مثلا عربستان نگاه کنیم می بینیم که در این موضوع این کشور حتی قابل مقایسه با سوریه نیست و آزادی هایی که در سوریه وجود دارد به هیچ وجه در عربستان دیده نمی شود. در این کشور حتی زنان اجازه رانندگی ندارند، خوب اینجا حقوق بشر مطرح نیست؟ چرا غربی ها در این مورد سکوت می کنند؟ چرا آنها تا کنون حتی یک قطعنامه هم علیه ریاض تصویب نکرده اند؟ چرا آنها به دخالت نظامی عربستان در مسئله بحرین واکنش نشان نداده و حداقل آن را محکوم نکردند؟
پس معلوم می شود حقوق بشر بهانه ای برای دخالت در مسائل سوریه با هدف تضعیف نظام این کشور و به تبع آن تضعیف محور مقاومت در منطقه است. بله در سوریه مواردی وجود دارد که باید تغییر کند و این امر با اجرای اصلاحاتی قابل دسترسی است، مانند اینکه باید نظام تک حزبی کنار گذاشته شده و انتخابات آزاد برگزار شود تا گروههای مخالف و اپوزیسیون هم در قدرت نقش ایفا کنند.
سوریه لیبی نیست
با توجه به شرایط سوریه باید گفت این کشور مانند لیبی نیست و نسخه ای که غربی ها برای "معمر قذافی" پیچیدند در مورد سوریه جواب نمی دهد. در سوریه موضوع قوم و قبیله مطرح نیست و قدرت در دست ارتش و حزب است. از سوی دیگر دوستان سوریه مانند ایران و روسیه مانع هر گونه دخالت نظامی در این کشور می شوند.
اهمیت سوریه برای ایران در اینجا است که این کشور خاکریز اول ما در بحث امنیت ملی و محور مقاومت اسلامی است. فروریختن خط مقدم جبهه مقاومت در سوریه به زیان ما است، از این رو جمهوری اسلامی ایران با تمام توان خود از "بشار اسد" حمایت خواهد کرد.
وضعیتی که امروز غرب در سوریه ایجاد کرده مانند شرایط اوایل انقلاب در ایران است، در آن زمان هم آنها با ایجاد غائله هایی در مناطق مختلف ایران به دنبال تضعیف انقلاب بودند اما به نتیجه نرسیدند و در سوریه هم همینگونه است. اینجا هم غرب به دنبال تضعیف محور مقاومت است، فکر می کنید اگر بشار اسد متحد ایران و حزب الله نبود، شرایطش مانند امروز می شد؟ اینها به خاطر ایستادگی تمام قد نظام سوریه در برابر صهیونیستها است.
بازیگران داخلی و خارجی در مسئله سوریه
در عرصه داخلی سوریه باید گفت بازیگر اصلی در این کشور نظام اسد است که مقتدر هم هست و در مقابل آن اپوزیسیون قرار دارد که فاقد قدرت و یکپارچگی است. اینها کسانی هستند که اکثرا از سوی کشورهای غربی حمایت شده و وابسته اند، از این رو پایگاه مردمی ندارند. این در حالی است که مردم سوریه از ابتدا تا کنون با نظام اسد همراه بوده اند.
در عرصه خارجی هم قدرتهای غربی به رهبری آمریکا، فرانسه، انگلیس به اضافه ترکیه که من این کشور را هم در بلوک غرب دسته بندی می کنم، صف آرایی کرده اند. از سوی دیگر هم ارتجاع عرب را به سردمداری عربستان و قطر داریم. در جبهه مخالف اینها هم ایران، روسیه و چین قرار دارند.
در بین این بازیگران خارجی و منطقه ای هم می بینیم که تقسیم کار انجام گرفته است. آمریکا رهبری فعالیتهای سیاسی را به عهده دارد، انگلیس و فرانسه درگیر اقداماتی با اعزام نیروهای جاسوسی و عملیات ویژه خود به سوریه اند، عربستان و قطر هم به حمایت مالی و نظامی از مخالفان سوری می پردازند.
در مقابل این اقدامات ایران، روسیه و چین نیز در حال حمایت از نظام سوریه هستند و این حمایت هم جدی است، به گونه ای که روند تحولات و توازن قدرت اکنون به نفع اسد است. غربی ها به این موضوع پی برده اند و پروژه تضعیف اسد را آغاز کرده اند، آنها در فضاهای دیپلماتیک و رسانه ای به دنبال همین هستند و اخبار و گزارشهای متعدد و متناقضی هم که در رسانه های آنها به دروغ از وخامت اوضاع در سوریه خبر می دهد در همین راستا است.
اگر از نظر حقوق بشر به کشورهای منطقه مثلا عربستان نگاه کنیم می بینیم که در این موضوع این کشور حتی قابل مقایسه با سوریه نیست و آزادی هایی که در سوریه وجود دارد به هیچ وجه در عربستان دیده نمی شود. در این کشور حتی زنان اجازه رانندگی ندارند، خوب اینجا حقوق بشر مطرح نیست؟ چرا غربی ها در این مورد سکوت می کنند؟ چرا آنها تا کنون حتی یک قطعنامه هم علیه ریاض تصویب نکرده اند؟ چرا آنها به دخالت نظامی عربستان در مسئله بحرین واکنش نشان نداده و حداقل آن را محکوم نکردند؟
پس معلوم می شود حقوق بشر بهانه ای برای دخالت در مسائل سوریه با هدف تضعیف نظام این کشور و به تبع آن تضعیف محور مقاومت در منطقه است. بله در سوریه مواردی وجود دارد که باید تغییر کند و این امر با اجرای اصلاحاتی قابل دسترسی است، مانند اینکه باید نظام تک حزبی کنار گذاشته شده و انتخابات آزاد برگزار شود تا گروههای مخالف و اپوزیسیون هم در قدرت نقش ایفا کنند.
سوریه لیبی نیست
با توجه به شرایط سوریه باید گفت این کشور مانند لیبی نیست و نسخه ای که غربی ها برای "معمر قذافی" پیچیدند در مورد سوریه جواب نمی دهد. در سوریه موضوع قوم و قبیله مطرح نیست و قدرت در دست ارتش و حزب است. از سوی دیگر دوستان سوریه مانند ایران و روسیه مانع هر گونه دخالت نظامی در این کشور می شوند.
اهمیت سوریه برای ایران در اینجا است که این کشور خاکریز اول ما در بحث امنیت ملی و محور مقاومت اسلامی است. فروریختن خط مقدم جبهه مقاومت در سوریه به زیان ما است، از این رو جمهوری اسلامی ایران با تمام توان خود از "بشار اسد" حمایت خواهد کرد.
وضعیتی که امروز غرب در سوریه ایجاد کرده مانند شرایط اوایل انقلاب در ایران است، در آن زمان هم آنها با ایجاد غائله هایی در مناطق مختلف ایران به دنبال تضعیف انقلاب بودند اما به نتیجه نرسیدند و در سوریه هم همینگونه است. اینجا هم غرب به دنبال تضعیف محور مقاومت است، فکر می کنید اگر بشار اسد متحد ایران و حزب الله نبود، شرایطش مانند امروز می شد؟ اینها به خاطر ایستادگی تمام قد نظام سوریه در برابر صهیونیستها است.
بازیگران داخلی و خارجی در مسئله سوریه
در عرصه داخلی سوریه باید گفت بازیگر اصلی در این کشور نظام اسد است که مقتدر هم هست و در مقابل آن اپوزیسیون قرار دارد که فاقد قدرت و یکپارچگی است. اینها کسانی هستند که اکثرا از سوی کشورهای غربی حمایت شده و وابسته اند، از این رو پایگاه مردمی ندارند. این در حالی است که مردم سوریه از ابتدا تا کنون با نظام اسد همراه بوده اند.
در عرصه خارجی هم قدرتهای غربی به رهبری آمریکا، فرانسه، انگلیس به اضافه ترکیه که من این کشور را هم در بلوک غرب دسته بندی می کنم، صف آرایی کرده اند. از سوی دیگر هم ارتجاع عرب را به سردمداری عربستان و قطر داریم. در جبهه مخالف اینها هم ایران، روسیه و چین قرار دارند.
در بین این بازیگران خارجی و منطقه ای هم می بینیم که تقسیم کار انجام گرفته است. آمریکا رهبری فعالیتهای سیاسی را به عهده دارد، انگلیس و فرانسه درگیر اقداماتی با اعزام نیروهای جاسوسی و عملیات ویژه خود به سوریه اند، عربستان و قطر هم به حمایت مالی و نظامی از مخالفان سوری می پردازند.
در مقابل این اقدامات ایران، روسیه و چین نیز در حال حمایت از نظام سوریه هستند و این حمایت هم جدی است، به گونه ای که روند تحولات و توازن قدرت اکنون به نفع اسد است. غربی ها به این موضوع پی برده اند و پروژه تضعیف اسد را آغاز کرده اند، آنها در فضاهای دیپلماتیک و رسانه ای به دنبال همین هستند و اخبار و گزارشهای متعدد و متناقضی هم که در رسانه های آنها به دروغ از وخامت اوضاع در سوریه خبر می دهد در همین راستا است.