سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابل استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** «حسینیه جماران» برای تبیین فردای ایران زیادی قدیمی است!
«فیاض زاهد» فعال اصلاح طلب که در دولت روحانی مشاور دو ارگان اقتصادی دولتی بوده است و از فعالین فتنه ۸۸ نیز بوده است، در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: «وقتی عکس جلسه اصلاحطلبان را در حسینیه جماران دیدم، حسی از ناامیدی و خشم مرا فرا گرفت... حسینیه جماران برای همه ما نوستالژی است، اما برای یک جریان سیاسی که میخواهد فردا را تبیین کند، زیادی قدیمی است.»
وی در ادامه نوشت: «مگر میشود شما مسوول تشکیلاتی باشید و آن مجموعه در انتخابات شکست بخورد و هیاترییسه آن همچنان در صدر باقی بماند! چگونه ممکن است جریانی مدعی یافتن راهی به جلو است اما بانوانی که در آن تشکیلات حضور دارند هیچ تناسبی با نسل جدید زنان پوینده و آوانگاردی که موتور اصلی تحول اجتماعی ایران امروزند در آنها جایی نداشته باشند! »
این فعال اصلاح طلب در این یادداشت تاکید کرد: «این چگونه تشکیلاتی است که در جامعه و حکومت حزبستیز و حزبگریز، بیش از ۴۰ حزب سیاسی در آن وجود دارند که نیروهای حامی و اجتماعی آنان از انگشتان یکدست هم تجاوز نمیکند! تلخ است اما بر این باورم که برخی از ما حزب زدهایم تا به واسطه آن بتوانیم در جلسه تصمیمسازان اصلاحطلب شرکت نماییم. در واقع این احزاب برای مردم شکل نیافتهاند. پاسخی به نیازهای طبیعی گروهی، لایهای و طبقهای اجتماعی نیست. حزبی است در راستای منویات خویش.»
هر چند این یادداشت ظاهرا در نقد جریان اصلاح طلبی نوشته شده است، اما توهین نویسنده یادداشت مذکور به امام خمینی(ره)، قابل تأمل و البته تاسف برانگیز است.
فیاض زاهد در این یادداشت به کنایه گفته است «حسینیه جماران برای همه ما نوستالژی است، اما برای یک جریان سیاسی که میخواهد فردا را تبیین کند، زیادی قدیمی است.»؛ این یعنی امام خمینی(ره) و اندیشه امام و آرمان های امام صرفا یک نوستالوژی و خاطره است و برای فردای ایران، فاقد پیاده سازی است و عملا برای آینده ایران غیرقابل استفاده است.
اما این اولین بار نیست که جریان اصلاح طلب به امام خمینی(ره) و اندیشه های بنیانگذار انقلاب اسلامی توهین می کنند. «اکبر گنجی» اصلاح طلب فراری- فروردین ۷۹- در مصاحبه با روزنامه تاگس اشپیگل آلمان در اظهارنظری تأمل برانگیز گفت: «حرکت اصلاح طلبان عاقبت به جدایی دین از سیاست خواهد انجامید.»
گنجی در ادامه تصریح کرد: «ما تلاش میکنیم [امام] خمینی را به گونه ای تفسیر کنیم که مخالف دموکراسی نباشد. خمینی دیگر وجود ندارد آنچه وجود دارد فقط برداشت های ما از سخنان اوست. او به هر حال یک روزی به موزه خواهد رفت و هیچکس نمی تواند جلوگیری کند. این یک تکامل تاریخی است.»
در یک نمونه دگیر، «عیسی سحرخیز» از فعالان اصلاحطلب، مدیرکل مطبوعات داخلی وزارت ارشاد دولت اصلاحات و از حامیان میرحسین موسوی در انتخابات ۸۸ و بازداشتی فتنه ۸۸ در گفتوگو با یک سایت ضدانقلاب گفته بود: «بسیاری از اصلاحطلبان بر خلاف اوایل انقلاب دیگر علاقهای به آقای خمینی ندارند»!
سالهاست که طیف تندروی اصلاح طلب به دنبال جاانداختن تز «امام منهای خط امام» هستند. این طیف با حمایت از مفسدان اقتصادی و نجومی بگیران و مدیران ناکارآمد و با رویکرد اشرافیگری و مخالفت با استکبارستیزی دقیقا در پازل آمریکا و دیگر دشمنان ملت ایران بازی می کنند.
این در حالی است که منظومه فکری امام خمینی(ره) همواره متکی بر قرآن کریم و اهل بیت(ع) و آموزههای دینی بوده و هیچگاه تابع زمان نبوده است. امام خمینی، همواره اسلام آمریکایی و به عبارتی اسلام بی تفاوت در برابر جنایات صهیونیسم و آمریکا و اسلام چشم دوخته به آمریکا و قدرتهای بزرگ را مردود می دانستند.
اعتماد به صدق وعده الهی، بی اعتمادی به قدرتهای مستکبر و زورگوی جهانی، باور عمیق به مردم سالاری و احترام به آرای مردم، توجه ویژه به حمایت از محرومان و مستضعفان، مخالفت جدی با خوی کاخ نشینی و اشرافیگری، اعتقاد به استقلال و نفی سلطه پذیری، توجه ویژه به مسئله وحدت ملی و...از خطوط اصلی تفکر امام و راه امام و خط امام خمینی(ره) بوده است.
اکنون سالهای طولانی است که پروژه «معرفی امامِ منهای خط امام» به کارویژه اصلی افراطیون اصلاح طلب بدل شده است. همان طیفی که هیچ اعتقادی به مردم سالاری ندارد و به دلیل شکست در انتخابات، رأی مردم را لگدمال کرد؛ جریانی که حامی اصلی مدیران نجومی بگیر است و این مدیران متخلف را ذخیره نظام معرفی می کند؛ طیفی که مفسدان گردن کلفت اقتصادی را کارآفرین برتر و نخبه معرفی می کند؛ و همان جماعتی که دولت آمریکا را کدخدا می نامد و مدعی است که باید همچون برده ای در مسلخ و بره ای در مذبح، در خدمت آمریکا باشیم و جریانی که مدعی است توان دفاعی و قدرت موشکی ایران قابل معامله است.
** اصلاح طلبان در سال ۸۸ عرصه انتخابات را با جنگ عوض کردند
«محمد مهاجری» فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: «اصلاحطلبان، بهویژه بخش تندرو آن، به دلیل اشتباه خود در ۱۳۸۸ که عرصه انتخابات را با جنگ عوض کردند و نهفقط احمدینژاد بلکه کل نظام سیاسی کشور را به چالش کشیدند، خسارت بزرگی به خود و کشور وارد کردند. این ادعا که رفتار آنها با تعاریف اصلاحات نیز فاصله جدی داشت، بیراه نیست.»
این فعال اصلاح طلب در ادامه نوشت: «سخنرانی تحریکآمیز احمدینژاد (دو روز بعد از انتخابات) و راهپیمایی نسبتا پرجمعیت ۲۵ خرداد با حضور میرحسین موسوی و نیز ادعای اصلاحطلبان مبنی بر تقلب در انتخابات، آتشزنههایی بودند که کمترین تأثیرش بروز خشونت در کشور بود. نتیجه اینکه حصر موسوی و همسرش و کروبی امری چندان غیرقابلپیشبینی نبود.»
پیش از این «محمدرضا جلایی پور» فعال اصلاح طلب و از محکومین فتنه ۸۸ در مصاحبه با روزنامه شرق با اعتراف به ظلم جریان فتنه به مردم ایران، گفته بود: «بعد از اعتراضات ۸۸... کشور قربانی تحریمهای شدیدتر و کاهش ظرفیت حلمسئلهای دولت و کاهش قدرت متشکل جامعه شد و تا سال ۹۲ در نوعی فضای کمرنگ سیاسی فرورفت.»
وی در بخش دیگری از این مصاحبه اذعان کرده بود: «از سویی دیگر بسیاری از خانوادهها و شبکههای ارتباطی ایرانیان دوپاره شد و قطبیشدن جامعه هزینههای سنگینی داشت.»
فعالین فتنه در سال ۸۸ با این ادعا که انتخابات از سوی شورای نگهبان، مهندسی شده است و با ادعای «لزوم برگزاری انتخابات آزاد» ۵ ماه پیش از برگزاری انتخابات، موضوع تشکیل «کمیته صیانت از آراء» را مطرح کردند! این اقدام یکی از بخش های پازل پروژه بزرگ فتنه ۸۸ بود.
یکی از پروژه های اصلی دشمن به واسطه فتنه ۸۸، تکه تکه کردن ایران و برافروختن آتش جنگ داخلی در اقصی نقاط کشور بود که با هوشمندی مردم و درایت رهبری، این نقشه شوم رسوا شد.
به عبارت دیگر، فتنه ۸۸ پروژه بسیار پیچیده و گسترده ای بود که اهداف ضدایرانی متعددی را دنبال می کرد. این فتنه، هم معیشت مردم ایران را هدف قرار داده بود، هم امنیت مردم را، هم تمامیت ارضی کشور و هم استقلال کشور را.
** قدر کارگران را بدانیم، مثل مدل اصلاح طلبان در هفت تپه!
روزنامه آرمان در مطلبی با عنوان «قدر کارگران را بدانیم» نوشت: «یکی از روزهایی که در جامعه جهانی نامگذاری شده، روز جهانی کارگر مصادف با ۱۱ اردیبهشت ماه است. ضمن اینکه این روز را گرامی میداریم و از تلاش همه کارگران و دستاندرکاران این حوزه، بابت تلاشهایی که برای جامعه انجام دادند، سپاسگزاری میکنیم اما این واقعیت را باید قبول کنیم که قشر اعظم کارگران دغدغههای جدی و اساسی دارند.»
در ادامه این مطلب آمده است: «کارگران انسانهایی هستند که اگر نباشند، چرخه تولید کامل نمیچرخد و اگر در چند سال اخیر محور شعارهای سالی که در آستانه نوروز نامگذاری میشود، در اکثر سالها محور اشتغال و تولید بوده است، طبیعتا محور اشتغال و تولید کسانی جز کارگران نیستند. پس قدر آنها را بدانیم.»
جریان اصلاح طلب در حوزه های مختلف کارنامه ای غیرقابل دفاع از خود به جای گذاشته است. از حوزه زنان تا جوانان و کارگران و معلمان و ...
این جریان سیاسی در دولت روحانی به مدت ۸ سال به جهت سیاستگذاری های غلط در مدیریت امور اجرایی، اقشار مختلف جامعه و به ویژه کارگران را با مشکلات معیشتی متعدد مواجه کرد.
در دولت روحانی واگذاری غلط برخی کارخانه ها به افراد فاقد صلاحیت، ضربات سنگینی به معیشت کارگران وارد کرد. یک نمونه، نحوه واگذاری کارخانه هفت تپه است.
شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه سال ۹۴ و در زمان ریاست «پوریحسینی» (رئیس ستاد انتخاباتی روحانی در آذربایجان شرقی) بر سازمان خصوصیسازی به بخش خصوصی واگذار شد؛ این شرکت به ۲ جوان ۲۸ و ۳۱ ساله (امید اسدبیگی و مهرداد رستمی) واگذار شد که هیچگونه تخصصی در امر کشاورزی و صنعت نیشکر نداشتند!
این شرکت زمینه اشتغال ۸ هزار نفر به صورت دائم و ۴ هزار کارگر فصلی را فراهم کرده بود و اقتصاد شهرستانهای شوش، دزفول، اندیمشک، شوشتر و روستاهای اطراف به آن وابسته بوده است.
دولتِ اصلاح طلبان این کارخانه بزرگ و بسیار مهم را که ارزش آن حدود ۱۷۰۰میلیارد تومان بوده است با قیمت ۲۹۱ میلیاردتومان واگذار کرد. نحوه پرداخت نیز اینگونه بوده است که ابتدا ۶ میلیارد تومان بصورت نقد پرداخت شد و قرار شد که بقیه مبلغ (۲۸۵ میلیارد تومان) بصورت اقساطی و هشت ساله با یک سال تنفس از دو نفر که هیچ تخصصی در زمینه صنعت نیشکر و کشاورزی نداشتند، دریافت شود!
در سال ۹۹ دادگاه رسیدگی به اتهامات «امید اسدبیگی» مدیرعامل هفت تپه برگزار شده است. اسدبیگی تنها در یک قلم رشوه ای ۷۰۰ سکه ای به مدیر سابق بانک مرکزی در دولت روحانی داده است. در آن مقطع قاضی «مسعودی مقام» خطاب به اسدبیگی گفت: «تا شما را احضار می کنیم، حقوق کارگران را دو ماه عقب می اندازید»!
در دولت روحانی به دلیل سوءمدیریت و قصور و تقصیرهای فراوان، تعداد قابل توجهی از کارخانه ها و کارگاه های تولیدی تعطیل شده و یا به حالت نیمه تعطیل درآمد. حالا حامیان دولت روحانی در روز کارگر طوری وانمود می کنند که گویا حامی این قشر زحمتکش هستند!