سرویس دیدگاه مشرق- ما در بحث جنگ سینمایی از درون سینمای ایران با اسلام و انقلاب اسلامی و همدستیشان با جنگ جهان کفر با اسلام و با ایران که پایگاه معصوم عج برای ظهور عدل جهانی (عج) است به ضرورت تغییر بنیادین سینمای موجود رسیدیم. تغییر در نگاه و سازمان و نیروها و مدیریت و اهداف و افق تولید و محتوای تولید و تربیت هنرمند، و نوع روایتگری و چشم انداز روایت از ستم منطقه ای، جهانی و...گفتیم این تغییر بنیادین با تبیین امروزین بهترین مبانیش را در معارف و هدایت ها و سخن امام می یابد.
اکنون مایلم با تکیه به وصایای امام تصویر روشن تری از مبانی و افق تغییر ارائه کنم. سینمای ما بدون گسست از مبانی مدرنیته و استواری بر مبانی اسلام و اصول روشتگری امام هرگز سینمایی فساد ستیز نخواهد شد. و همواره در نقش ستون پنجم براندازی خواهد ماند.
میراث امام(ره) برای ما چیست؟
یکی از گشوده ترین میراث های بی پایان امام (قده)، که گشایش بزرگی برای حال و آینده ی ما و جهاد اهل ایمان و مردم ستمدیده و اسیر کفر و ظلم، ونیز رهایی سینما را در خود نهفته دارد و باطل السحر همه افسون زایی ها و جادوی سیاه قدرت های ظلمانی جهان و شیاطین و اجنه ی کافر و سینمای «نیست انگارانه» و فاسد غرب در قلوب است، همین وصیت الهی سیاسی روح اللهی ی روح الله است. توگویی همه مغاک های هلاکت بار، همه ی بازی های فساد انگیز و وانموده های ستم خیز بردگی آورو فریبای نظم خونریز و سلطه جو و چپاولگر غرب و شرق و افسون وانموده های سینما و رؤیای غرب همین امروز را افشا می کند و نور خود را بر حقیقت گیم شیطان ، برای حذر از گمراهی و رفتن به راهی بی کژی و جهادی خالص، می پاشد و رهروان را از دام های مرگبار استکبار بر حذر می دارد. و ارکان حرکت استوار ایران و سینمای ایران را معرفی می کند:
نکته اول: پایه حرکت امام در زمین و زمان دنیایی، دعوت به جدی گرفتن عالم غیب و باطن و ابدیت است که سبب عبودیت خالص معبود می شود. این نیکخواهی و سفارش برای پاکسازی سینمای ایران هم ضروری است. در سینمای ما مراعات این تقوا و ایمان برای انجام تکلیف اصلی است که به کسب رضای حق منجر می شود و به رضوان جاودانگی و رهایی از دوزخی می انجامد که وعده اش به سرکشان و اهل ظلم داده شده! این هدایت برای مؤمنان و اهل سینمای سالم، آتش گناه و فساد را دور میدارد و آنان را با حق همنشین و قرین و یگانه مینماید.
نکته دوم: عصاره وصیت امام(ره) همان وصیت رسول الله است: انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی فانٌهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض. برای سینمای مؤمن این سفارش حیاتی است.
این اساس گشودگی وصیت امام و بی پایانی و مبین پایان باز امام است که از ملک تا ملکوت اعلی و از آنجا تا لاهوت را در بر می گیرد، به یمن تمسک به کتاب الله و عترت رسول الله(صلوات الله علیه و آله) و جدایی نا پذیری شان. تا هر زمان قرآن هست، ولی الله هم هست و ولی و خلیفه خدا یکی از اهل بیت رسول الله (ص) و امروز امام زمان (عج) است. سینما با پیوند با این سرچشمه های پاک روایاتش را از داستانهای زندگی انسان عمق می بخشد و فهم خود را از ظلمات و پوچی می رهاند.
پس مهمترین وصیت امام، توحید و برای اهل ایمان اتصال و عدم جدایی از بقیه الله الاعظم است. در دمادم و سراسر عمر و هر کار و هر باور و عمل، توحید و تقوا و خوف از الله و اجرای فرامین خدا، و تمسک به کلام الله، بدون این امام حیٌ و هادی ممکن نیست. او برای گریستن و صدا زدن نیست، برای آن است که در برداشتن هر گام جهت کسب رضای خدا، همراه قرآن دستاویز اصلی ما باشد، چه در چشم گشودن و به خواب رفتن در، گاه سحرگاه و شامگاه، یا در کارو معاش روزمره و کسب روزی حلال، و در تفکر و عبادت و جهاد با شیطان و شیاطین جنی و انسی وهر فعل اقتصادی و سیاسی و فرهنگی، فردی و اجتماعی ، این پیوند با دو ثقل، یعنی با کلام الله خداو اهل البیت علیهم السلام (امروز امام زمان عج) سفارش بی حد و حصر و بی پایان امام راحل است، نه برای نمایش در رسانه به وقت نمایشات و مراسم سلالانه انقلاب یا رحلت امام؛ بلکه برای هر عمل در زندگی روزمره، و هر کنش کشورداری و هر امر اجتماعی و سیاسی و فرهنگی داخلی کار یه قوا و همگان و هر فعل بین المللی؛ نه با فرمول های دگم و سطحی و احساساتی، بلکه با تفقه و اجتهاد صحیح نخبه وربانی و پیروی جوانان در این راه از ولی فقیه عادل وآگاه و عالمان اهل معارف صمدانی. سینما در انتقال این حقیقت و روایت آن در متن داستانهای زندگی میتواند راه خلاقانه اش را بیابد.
نکته سوم: در وصیت امام بلافاصله اشاره به ، آنچه شده که بر این دو ثقل از سوی دشمنان خدا و طاغوتیان بازیگر گذشته و می گذرد. همین امروز طاغوتیان با نفوس شیطانی و متفرعن همان راه دیروزی دشمنان خدا را با هزار بار بازی و وانموده های پیچیده جهانی تا اعماق روح و ذهن افراد مردم و جوانان، اعماق خانواده و شهر و کشور و جهان اسلام، ادامه می دهند. امام می فرماید قلم و زبان از شرح ستمی که از سوی طاغوتیان متفرعن و شیطانی بر این دو ثقل و در اصل بر بشریت می رود ومی گذرد، عاجز است وچشم امام زمان و همراهان صدیقش، خون گریه می کند. این درد و رنج از سر بر بالین خاک نهادن رسول اکرم صلی الله علیه و آله شروع و با شهادت پنج تن آل عبا و فرزندان معصوم ابا عبدالله سلام الله علیه تا امام یازدهم علیهم السلام و غیبت دوازدهمین ومهجور بودن رنج های هزار و دویست ساله ایشان و بشریت در عهد غیبت، ادامه یافته است؛ شرح جنایات دشمنان خدا علیه اهل بیت رسول خدا و مردم مستضعف رنج و بیچارگی مردم به سبب عدم شایستگی ظهور و عدم اضطرار شان و دست نشستن اکثریت از غفلت و از گناه، و ظلم و درد عظیم از این وضعیت که نصیب جان مولای مان حجت بن الحسن العسکری امام غایب/حاضر می شود، وصف ناپذیر است. حکومت های کافر و محارب با اسلام وحکومت های ضد قرآنی در درون جهان اسلام با وسیله قرار دادن قرآن مجید و دروغ بستن به آن و اغفال مردم، بر کره ارض دوزخ آفریده است. چگونه سینمای ما از شرح این درد رو برتابد. در هر ستم امروزی بر انسان در جهان رد پای ستم بر اهل البیت و پاکی و معصومیت وجود انسانی هویداست.
نکته چهارم: اشاره معرفت بخش وصیت نامه امام است به آخوندهای خببث همدست قدرت جائر جهانی، همین اسلام انگلیسی گه فیلم بانوی بهشت میسازد همین ها که در شبکه شیطان و بی بی سی با انقلاب اسلامی می ستیزند و برای بازیگر بدکاره عنکبوت مقدس پیام تبریک می فرستند. این آخوند های دنیا طلب، همدست فرعون عصر و مانع مبارزه با طاغوت و عمل مستقل رهایی بخش مسلمانان و جهاد با سلطه گران بی حیاء و فساد انگیزند و از درون و بیرون مانع انجام دستورات الهی اند و با قیافه ذیصلاح به جهاد جدی با قدرتهای جهانخوار و دشمن خدا خیانت می کنند و راه دوستی با کفار محارب و سازش و سرسپردگی و سلطه پذیری را هموار می نمایند. به انان میفرماید فساد نکنید با بی آزرمی می گویند ما اصلاح طلبیم! نوع امروزی شان لیبرالهایی باصطلاح اسلامی از جنس پان ترکیستها و متحجرانی چون وهابیون از این دست اند و در همه جا و جامعه ما هم نفوذ دارند. در ای اپ نو همیپ ها از ذباحن گ ی سیپما. دفاع کرده اند.
نکته پنجم: امام در وصیت نامه به رابطه درونی و ذهنی و بیرونی و عینی منحرفان داخلی با قدرتهای شیطانی چپ و راست تٱکید می ورزد سینمای ایران کانون این رابطه است. تغییر این وضع ضروری. الزامی است.
نکته ششم: امام راه نجات اصیل را انکا به فقه اصیل جعفری فراتر از فقه مصطلح در حوزه ها، می داند، یعنی فقهی زنده برای پاسخ به پرسشهای اساسی عصر ما و زنگی اسلامی ما. چون قرار نیست در عصر غیبت ما اسلام در عمل فردی و اجتماعی امروز را ترک کنیم و مسایل با نگاه کافران مدرن حل نماییم!
نکته هفتم: رود بی پایان وصیت امام به سبب اتصال به همین دریا و اقیانوس قرآن و فقه خاندان، موسوم به فقه جعفری است. و اجتهاد کاربردی زنده در عصر غیبت بنا به ثقلین، وترویج انتطار فعال و جهادی است. بزرگترین خسران سینمای ما محرومیت از تفقه علمای بزرگ و توسعه گفتمان فقیهانه در حل مسایل سینماست.
نکته هشتم: مفتخر بودن امام به فقه اثنی عشری، بخاطر همین ژرفای دانایی زنده و امکان معجزه آسای آمیزش ریشه داری در سنت و بالگستری عقلی و نقلی در پایخ به مسایل زنده و درجهان بودن و توان تغییر در قواعد شیطانی عصر غیبت در هر دوره و دوران ما و قدرت مبارزه با جهل وحشی طاغوتیان مستکبر و استکبار فرعونی و فرعونیت شیطانی کفر محارب با اسلام است که امروز تنها دین دست نخورده و حقیقت استوار نفی دشمنان خدا در کره ارض بشمار می آید. کسی که این روح حهادگر سبیل امام با ظلم و دشمنان خدا و اسلام را زمین بگذارد، همه فقه او را بر زمین نهاده است. و دروغ می گوید که به راه امام باور دارد ولو فرزند امام باشد.
چگونه ارکان گشوده و زنده وصیت الهی /سیاسی امام را می شود فراموش کرد وقتی در همان صفحات نخست و همه صفحات این روح فقه زنده را فریاد بر می آورد! بعد از آنکه امام در وصیت نامه ص۳,طی بندی تٱکید می فرماید که ما مفتخریم ائمه معصومین ما صلوات الله و سلامه علیهم، در راه تعالی اسلام و در راه پیاده کردن قرآن کریم که تشکیل حکومت عدل(در شرایط داشتن عده و عده) یکی از ابعاد آن است در حبس و تبعید بسر برده ودر راه براندازیرحکومت های جائر و طاغوتیان، زمان خود شهید شدند. وما امروز مفتخریم که می خواهیم مقاصد قرآن و سنت را پیاده کنیم و دفاع سینما و روایت سینمای ما از معصومیت اولین وظیفه هدایت سینمایی است.
نکته نهم: امام ره در وصیت نامه از حقوق رشد زنان و نه به فحشا کشیدن شان دفاع می کند. سپس به مجاهدان و جانبازی اقشار ملت و بانوان و زنان پیر وجوان و خرد کلان در صحنه های فرهنگی و اقتصادی و سیاسی و نظامی وعلمی و تلاش زنان همدوش مردان یا که بهتر از آنان اشاره می نماید و انان را به جنگ با خرافات و موانع جهادشان فرا میخواند و از واجبات می داند که اینان برای نفی محرومیت های نامشروعی بکوشند که دشمنان و نا آشنایی دوستان از حقیقت احکام اسلام و قرآن سبب ان بوده و تفکر فئودالی را به جای اسلام نشانده و زنان را محروم از رشد کرده است. امام اجرا نشدن اسلام را از زمان غاصبان و بویژه سلسله جنایتکار بنی امیه تا عصر کنونی وسیله مناسب در دست شیاطین برای به فساد کشاندن زنان و سوء استفاده از آنان برای فاسد کردنشان و کل جامعه میداند. و در اینجاست که کل ملت و زنان را برای جهاد علیه قدرتهای کافرظالم و متجاوز می ستاید. در وصیت نامه عینا فرمایش شان چنین است :
«ملت مابلکه ملتهای اسلامی و مستضعفان جهان مفتخرندبه این که دشمنان آنان که دشمنان خدای بزرگ و قرآن کریم و و اسلام عزیزند، درندگانی (شرقی و غربی ندارد) هستندکه از هیچ جنایت و خیانتی برای مقاصدشوم جنایتکارانهٔ خود دست نمی کشند و برای رسیدن به ریاست و مطامع پست خود دوست و دشمن را نمی شناسند و در رآس انان امریکا این تروریست بالذات دولتی که سرتاسر جهان را به آتش کشیده و هم پیمان او صهیونیسم جهانی است که برای رسیدن به مطامع خو جنایاتی مرتکب می شود که قلم ها از نوشتن و زبانهااز گفتن آن شرم دارند....»
این است روح زنده میراث بزرگ او وصیتنامه الهیاش که سیاست جهانی را به میدان چالش خود می کشد. بدا و دریغا از آن مدعیان راه امام که نسخه زبونی و پذیرش توطئه های شیطان و قراردادهای بی قید وشرط و مسایل خارجی را اساس حرکت داخلی و رفع مشکلات درونی ما می دانند که عمدتا محصول همین نگاه از خود بیگانه و بزدل و رفاه طلب و دنیا گراست و هبچ ربطی به خرد شجاعانه حق طلبی جهادی و استقلال خواهی امام ندارد. امروز به روشنی می بینیم فساد و فحسای سینمای شیطانی بر سر زنان سیپوا در جهان و ایران آورده و دوری از نگاه امام سینمای ما را به چراگاه شیطان بدل کرده است.
نکته دهم: سخنان شدید امام درباره رسانه های شیطانی و دنباله روان داخلی متحجر و لیبرال و چپ و راست شان، نشان درک عالی و انقلابی امام از عمل رسانه های محارب جهانی و تکالیف رسانه ای ماست که جداگانه در باره اش گفتگو خواهم کرد. اینجا بگویم عملکرد رسانه ای ما نیازمند نقد جانانه ای است. اما فی الفور به یک سند زنده جنایت رسانهای /هنری/سینمایی به عنوان مصداق نبوغ جهانشناسی امام در وصیت نامه و قدرت رهبری اش برای امروز و فردای حرکت ما اشاره می کنم. این رخداد گویای احاطه زنده و کارامد وصیت نامه برای زندگی ما در دفاع سرفراز از جنگ پایان ناپذیر دشمنان خدا و در اینجا خصوصا شیاطین رسانه ای استکبار و اذناب ایرانی شان است. منظورم مرحله جدید جنگ سینمایی شیطان بزرگ، علیه ربً یگانه، دین خاتم او، اسلام شکست ناپذیر از شیاطین، علیه وعده ی تضمین شده ی عدل جهانی و ظهور کامل عدالت جهانی این دین به دست عادل کامل و حیٌ و غایبٍ حاضر، حضرت بقیه الله الاعظم(عج) ، علیه منادی این ظهور عدل الهی، امام و انقلاب اسلامی اوست.
دردا که چون منی عمری سرکرده با اوهام و گمراهی و گردنکشی و فساد شرک و اغوای شیطان، باید برای نجات خود ازظلمات به دفاع از حقیقت دست به قلم ببرم. دفاع چون منی شین و شرم برای امام است نه مایه ی سربلندی از چنین مدافعانی! مدافعان حقیقی اهل البیت علیهم السلام اند و مدافع محمد و علی و فاطمه حسن و حسین صلوات الله علیهم فرزندان معصوم حسین شهید اند و مدافع حق غصب شدهدچ ائمه هدایت و منتقم خون حسین، جان جانان، امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف است، و مدافعان امام منتظر، نواب اربعه و عالمان ربانی از کلینی تا امروز ، مانند بحرالعلوم ها و شیخ انصاری ها و میرزای شیرازی ها و... و. بروجردیها و امام خمینی ها وبهجت ها و خامنه ای ها و سیستانی ها و وحیدها هستند و مدافعان بندگان خالص خدا امثال خمینی ها و بهجت ها، همت ها و باکری ها و زین الدین ها و کاظمی ها و سلیمانی ها و آقا و مدافعان متقی حرمها و حریم اهل البیت هستند درود خدا برآنان باد ومنی که شایسته خدمتگزاری کمترین خدمتگزاران وپاسداران اهل تقوی و ایمان امام (ره) را ندارم، چه به دفاع از وصایای امام.
اما این دفاع از امام نیست که مدافعان شریف خود را دارد، دفاع را راه نجات خویشتنم است در عصری چنین ظلمانی و فساد آلوده. اگر می دیدم تحلیلی که حق مطلب را ادا کرده در افشای جامع تر توطئه جنگ سینما با خدا و معصومان و میراث امام (ره)در دفاع از اسلام لب فرو می بستم. البته مردان و زنان دانایی در این باره در فضای مجازی به جدال با دشمنان حق بر خاستند و کوتاه یامفصل سخن ارجمند سر دادند، اما نکته اصلی جنگ و تهاجم اخیر سینما ناگفته مانده است. گستاخی ام در دفاع از منظر امام ره همین حفره خالی تحلیلی بوده است.
سینمای شیطانی چه ویژگیهایی دارد؟
حقیقت آن است که جنگ سینما با خدا، اسلام، امام حکومت عدل جهانی (عج)، انقلاب اسلامی، امام خمینی بی بدیل، جمهوری اسلامی و جانشین برحق و حکیم و نوربخش او امام خامنه ای، امری ماهوی و صد ساله است و به فیلم بی ارزش و سخیف و مبتذل عنکبوت مقدس ربط ندارد.
سینما هنر مدرن تکنولوژیک و آینه پیشران مدرنیته جهانخوار در عهد امپریالیسم قرن بیستمی و سرمایه داری ببن المللی قرن بیست و یکمی است که رهبری ان دست یهودیت سامری و مسیحیت یهودی شده است. امروز نیروی هیولایی و لویاتان جهانی و ظلمانی که بر اقطاب دارای تضاد سرمایه داری ملی حکمفرمایی می کند همین سرمایه جهانی است، و کشورهای مرکز، چه امریکا و انگلیس، چه چین و روسیه چه آلمان و فرانسه وکانادا، همراه اسراییل، این شمایل حرامزاده و مرگپذیر این سرمایه داری جهانی و وهابیت وپان ترکیسم و لیبرالیسم ناتویی اسلام نما و پان عربیسم اماراتی و اردنی وبحرینی و این شیوخ حقیر نفتی و حاکمان مفلوک دیت نشانده، همه اجزای این نظام استکباری و نوکرهای برده و گاوهای شیرده فرعون متفرعن و شیطان مستکبرند.
سینما از نخستین روز تولدش به وسیله سرمایه تصاحب شد. بدیهی است مهمترین ابزار تکنولوژی مدرن و آینه مدرنیت و محصول فرایند جامع تحولات علمی، تکنولوژیک، اقتصادی وصنعتی، ایدئولوژیک و فرهنگی و اخلاقی، جز به تمدن و پروردگار خود بت اعظم ، به چه کار باید بیاید؟ ماهوا سینما در اختیار انسان عصر خود بنیاد انگاری و تقدس زدایی بوده است و همه چیز برای این سینما ارزش کالای سود آور داشته ولو داستان دینی!
سینما در مقام مرجعیت مدرن، دانشگاه، آموزشگاه و رسانه دین زدایی به سود همه مدرنیت و اشاعه نه تنها سبک زندگی بلکه نگرش به زندگی و هستی بوده است. پیش راندن تمدن مدرن در مسیر استکبار ماهوی اش، نقش سینماست. هرگز سینما با حنگ علنی علیه مذهب و اخلاق کارش را شروع نکرد. اما یک دم هم از سکولاریته و لائیسیته دست برنداشت ، چه فراوان ارزشهای اخلاقی آمریکایی و داستانهای جذاب اخلاق گرا و حتی ضد ظلم و رؤیاهای انسانی در آن ترویج شد، اما همه جا بر این سینما دنیا، میل، انسان رها از ارزشهای دینی حاکم بود و این با شالوده های اعتقادی و ایدئولوژیک تمدن دین ستیز مدرن وحدت داشت. شیطان مدرنیت و سرمایه داری قرن بیستمی، گام به گام سینما را به سوی گسست از دین و اخلاق وپورنو و بی حیایی و اخلاق شهوت محور و نیست انگاری و خشونت و فساد مدرن هل داد.
و در سرنوشت کنونی و رو به فرو پاشی انسان غربی نقش پیشرو ایفا کرد، تشویق زنا کاری، خیانت در زناشویی، بی ایمانی. توسعه نهیلیسم و پوچ گرایی، خشونت، آدمکشی، همجنس گرایی، نژادگرایی حرامخواری و پیوند عمیق با سرمایه و نهادی امنیتی غرب، از پیروزی های سینما در غرب است و جهانی کردن این تصاویر!
درست اینجاست که سینما همراه مدرنیته و جلوه های ابتدایی اش و همراه سیطره سرمایه امپریالیستی وارد ایران می شود. سینما از همان آغاز ورودش به ایران وظیفه جهانیش و جهانخواری و دین ستیزی سرشار از وانمودگی و بازی افترا علیه دین را بنا نهاد. حاجی آقا آکتر سینما، اولین فیلم سینمایی در ایران که به وسیله یک کارگردان غیر ایرانی و غیر مسلمان روسی و ارمنی ، متهم به عضویت در لژ فراماسونری ساخته شد اثری بس هوشمندانه در دفاع از مدرنیت و اسلام ستیزی و به همان درجه رذیلانه و موذیانه و دروغپرداز و علیه اسلام است. نماد اسلام یک حاجی، مردی بازاری، عقب مانده، خرافی، مستبد معرفی می شود که دختر و دامادش سینماگرند وطی ماجراهایی سینما او را تربیت می کند و او دست از مخالفتش با بازیگری دخترش و کارگردانی دامادش می کشد و در مقام بازیگر فیلم حاجی آقایی که بوسیله سینما تربیت می شود مدرن می شود.
چه فیلم مبتذل عنکبوت مقدس، و چه آثار ضد دینی دارای قدرت دراماتیک و چه دیگر آثار مدرن و یا عامه پسند سینمای ایران، همه و همه ماهوا ادامه حاجی آقا آکتر سینما بوده اند.
جریان اصیل دینی از ابتدا در گسست از سینما بود و سبنما در هر زمان یک گام پیشتر از جامعه ایران آن را به سوی اباحه گری و غربزدگی و زیر پا نهادن سریعت و ترویح جادو و افسون مدرنیت پیش راند. حتی در اثار فیلمفارسی سکس وترویج حرام گام به گام پیش امد. سینمای فاسد و خیاتکار ضد اسلامی و ضد انقلابی و ضد ایرانی و فاقد شرف و سرشاد از روح بردگی و همدستی با جنایت اربابان غربیش امروز بر دوش همان دین ستیزی آرام گذشته قرار دارد، در تمام این عمر سینما چه در آثار هنری ماندگار و چه فیلمفارسی عامهپسند، چه سینمای حاوی پیامهایی انساندوستانه وچه مروج نگرشی پوچ کرا و سکس محور، آثاری به اندازه انگشتان دست نمی یابید که در ستیز با احکام دین نباشد و مصداق فحشا، که امام ره از ان نام برده اند.
انقلاب امام ره خواهان تغییر ساختار کل جامعه پیرامونی و کفر زده ایران و همه نهادها، اقتصاد، سیاست، فرهنگ و هنر از جمله سینما بوده است. آرمان داشتن سینمای پاک ومروج حقیقت متعال و شرف آزادگی، پیام امام بود، سینمایی توبه کار و دور از فحشا، سینمایی جذاب، چون یک دانشگاه زندگی شریف، سینمایی پیشران ارزشهای رشد و واخلاق، سینمایی رهایی بخش و ظلم ستیز و اهل ایستادگی و ضد نوکری و تقلید جنایتکاران قدرت سلطه و کفر محارب. سینمایی خدا پریت و نه پرستشگر بت غرب و شرق.
این خواست تحقق انقلاب و تغییر در ایران پس از چهل سال تحقق نیافت، یبنمای حق پرست و سالم و خردمند و دور از فحشا و جهل و شهوت و بردکی و پوچ انگاری و نوکری قدرت جائر، در ایران مظلوم است. ساختار سینما و حتی مدیریت دولتی در این چهل و اندی سال به نحو غالب در دست سرسپردگان و خود باختگان بی مسئولیت ناپذیر بوده است.
مسئله سینمای شیطانی چیست؟
همه می دانیم که مهمترین رسانه های مقتدر امروزی، تلویزیون، شبکه های اجتماعی پایگاه های اینترنتی و فضای مجازی ی در چنگ مدیریت شیاطین، و قدرت های وحشی ی جهانی، یهودیت سامری/مسیحیت یهودی شده است. و نیز سینما، امروز یک رسانه است و حتی هنر مدرن در کف قدرت و گیم استکباری آمریکایی واروپایی و ...یک رسانه بشمار می آید، و نیز نهادی به اسم جوایز بین المللی و جشنواره ها در حقیقت رسانه های اغوای شیاطین اند. تعریف محدود رسانه دیگر در عصر فرا صنعتی و الکترونیکی، رسانه عصر انقلاب دیجیتالی و رسانه اینترنتی و موبایل در مقام ابزار فرعونیت جهانی و سلطه مدیریت قدرت جهانی بر تکنولوژی جهانی رسانه های متنوع، کارایی ندارد.
رسانه در دست استکبار، قاب آزادی کامل به چهره دارد. این وانموده ی اغواگر پوششی برای اداره رسانه در خدمت میل، شهوات و اعتیاد به «آزادی» شیطانی و تهی شدن از هر استقلال نگاه و خرد و اراده و شرافت آدم بودن و اسیر بازی ی وانموده های ابلیسی و نفس بی مهاراست .
جشنواره کن که در دهه پنجاه و شصت میلادی نقش مدافع سینمای روشنفکرانه را داشت و ازسینمای موج نوی فرانسه دفاع میکرد و در اول برای مقابله با جشنواره ی فاشیستی ونیز به شهرت رسیده بود از دهه هشتاد به بعد ، بیشتر به یک جشنواره اسیر و ابزار دست قدرت سلطه گر جهانی و اجرای پروژه های فاسد آن بدل شد در مبارزه با دین، اخلاق، ارزشهای شریف مثل خانواده، و اشاعه نیست انگاری و فساد جنسی و جابجایی نقش مرد و زن و استفاده از پورنو و همجنس گرایی و فرهنگ فراجنسبتی برای نابودی هویت و فطرت انسانی و اجرای نقشه تلمودی ی یهودیت در نشر فساد جنسی از زنا، تا لواط و زنا با محارم و ...، بدون تردید هدف اصلی این رسانه ابلیسی با قالب جشنواره ی سینمایی، مبارزه با دین توحیدی بود. وچه کس نمی داند دین اصیل در دنیای ما، که منادی وحی دست نخورده و مقاوم برابر نفس پلشت و ابلیس جهانی است، دین خاتم، اسلام عریز است که خدا از حیاتش دفاع می کند .
من بارها گفتم کنار سیاست بازی همیشگی کن و اسکار و... گاه اثار ذاتا ارزشمند سینمایی خود را بر جشنواره هایی مانند کن تحمیل کرده اند. مثل آثار گدار و کیارستمی وکن لوچ و کیارستمی اگر هر کاستی معرفتی که داشت، یک معرفت او، کافی است که ببینیم فرسنگها با خودفروشان سینمای حقیر فاصله دارد. اوبه سبب نرفتن زیر بار نگرش تحمیلی مدیریت لوور و کن، بایکوت شد و برای سرمایه گذار فیلمهاش به چین روی آورد. تقابل او با بازیچه بودن بارها اثبات شد و مستقیما از زبان او ایستادگی اش را گواهم. مثلا ماجرای نشاندن تحمیلی ی سینماگر اسراییلی کنار او در جسنواره کن و در جایگاه ویژه، و پیشنهاد ساختن فیلم در اسراییل یا با سرمایه گذاری پنهان اسراییل و قبول نکردن کیارستمی و و خشم اربابان متفرعن و بهانه آفرینی برنامه ریزی شده ی قدرت پشت پرده برای راه انداختن جریان معترض به سینمای او با حضور منافقین از این دست است و یا استفاده از قبادی که آرزوی شهروندی امریکا را داشت.
برای جنجال انگیزی ی بی شرمانه علیه او بوسیله منافقین در ایتالیا و یا در نیو یورک تایمز، برای تبلیغ ضد سیاست ایران و استفاده ابزاری از همدستان و خدمتگزاران آماده به یراق مثل پناهی و رسول اوف و فرهادی و روستایی و سلبریتی های خودفروش به شیطان غرب، عروسک ها و مجسمه ها و سگان دستاموز ملوس جنایت جهانی که حرامکاری و حرامخواری و حقارت نام و نان به عروسک کوکی القائات کفر محارب با حق و چاکری و کنیزی وآستانبوسی دجال عصر تبدیل شان کرده، همین موجودات خود فروش، فراهانی ها و علیدوستی ها و امیر ابراهیمی ها و گرین کارتی ها و کسانی که غرب بادشان می کند و می اندیشند قور باغه اند. وکسانی که به بهانه فساد داخلی روی کردنشان به حرامکاری و نوکری نهادهای فجیع دستاموز سیا در سینما را توجیه می کنند. کسانی که در سینما، هر چیز دارند از انقلاب اسلامی و نظامی مستقل از سیطره هالیوود واز دفاع مقدس و برکات وفاداری شان به جریان پاک پرواز شان در سینما داد ولی به مرور اسیر دست و بازی شیطان شدند وحالا پرستوهای محافل و دعوت های طراحی شده و ابزار دست وسوسه درونی نفس شیطانی اند. شیطان بزرگ از آبروی نقش هاشان برای ایفای گیم آمریکایی و بازیربراندازی سود می جوید تا همان اعمال نیک را از آنان برباید و همه فریادهای آژانس شیشهای را به سرخودش خراب کند. کسانی اسیر نمایش خود، بدون بصیرت اند . وگرنه چه کسی است که نداند در صف اول مبارزه مقدس با فساد، ولی فقیه، امام خمینی و امام خامنه ای عاقل، قرار دارند و بدنبال آنان شریف ترین فررندان ایران چون قاسم سلیمانی محبوب خدا و اولیای خدا و پیروان راستین ولایت فقیه. نه وانموده گران مبارزه و در اصل بازیگرانی با نفس طماع که به همدستی با جانیان جهانی برای سرنگونی جریان الهی و حقیقی ضد فساد مشغولند، و چه کس است نداند فساد درون حکومت ریشه در دشمنان دین و انقلاب و امام و جریانهای غربگرا دارد، و بهترین راستگویانشان در عوض بازیگرانی اند هویت باخته ، چون باراباس با توهم کمک به حواریون مسیح و اهل ایمان، آتش بیار معرکه فرعون قسطنطنیه شده اند و البته حکایت باقی این سلبریتی های رنگارنگ و دارای نفسانیت و نفس سرکش و خودپرستی و همسویی با ام الفساد جهان و شیطان بزرگ چنین نیست، زندگی غرق حرام وفساد شان است. ان اندکی خویشتنداری اخلاقی البته به پاره ای از مدعیان مبارزه با فساد ربط دارد، ونه زنانی که همه چیز خود را حراج زده اند و پاره ای با بدن های لخت و پاره ای با جامه زنان موقر یک نقش واحد را بازی می کنند وابزار ننگین اجنبی و گاو شیرده شیطان پلشت و سیاست سرنگونی سلطه گران جنایت پیشه اند!
این ها، همه وهمه اثبات کننده استفاده جشنواره های شیطانی از سینمای فاسد ایران به عنوان رسانه دلخواه، با اهداف پلشت قدرت های متجاوز برای مداخله وجنگ با اسلام و ایران است. یعنی نه تنها شبکه های رسمی رسانه های جنایت کاران، مثل بی بی سی و صدای آمریکا و ایران انترنشنال و منو تو و رادیو فرداو ...صداهای مختلف اروپایی، علنا برای جنگ با اسلام و انقلاب اسلامی و امام بزرگوار و مجدد قرن وجمهوری اسلامی روز و شب نمی شناسندو این تنها در عرصه جنگ های جهانی مثل جنگ جهانی دوم سابقه داشته که تازه آن هم جنگ بلوکهای قدرت بوده و نه مثل جنگ همه جهان با ایران، بسیاری درباره موضع من در سینما دچارسوء تفاهم اند. من هرگز نگفته ام که کن متفاوت از دیگر جشنواره های غرب و فاقد مقاصد کثیف و سلطه جو است. گفتم کیارستمی زیر بار فرمان آنان نرفت. عمل کن امسال اثبات کننده روش دیرینه همه ابزارهای فرهنگی غرب بمثابه رسانه جنگ با خدا ونشان نبوغ و فهم عالی امام از نقس رسانه های جهانی است و حیات پویای هدایت ومعرفت ژرف او در وصیت نامه!
بیایید سر خود کلاه نگذاریم و به توهم دامن نزنیم، جشنواره ها چون دیگر رسانه ها، جزیی از گیم احمقانه و شیزوفرنی سرمایه داری جهانی است گرفتار وهم و نابودی و قتل خدا! و خلیفه خدا و ولی الله وبقیه الله الاعظم عج و دین زنده و خاتم و ایمان به اسلام و انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی و محو نام نورانی امام و جانشین امام اند. و این را امام در وصیت نامه اش به روشنی بازگفت و خدا خود از دینش محافظت می کند با دستانش که در رٱس همه یدالله، ولی الله، امام زمان عج است و مددهای غیبی ونیز عمل خالصانه بندگانش، پیروان متقی و صدیق امام زمان مهربان و مظلوم که نصرت الهی از آن اوست.
و در جهانشناسی و هدایت سیاسی و نه سیاست معاویه ای، امام همچنان بی بدیل و مطاع است، اوست که سی و پنج سال پیش، وقتی وصیتش گشوده شد، هدایتش را از زبان خامنه ای مبارک، دریافت کردیم. این هدایت همانا اتکای همه نهادهای ایران و از جمله سینما به قران و اهل البیت در جنگ با شیطان عصر و استکبار جهانی بوده است. سینمای ما و کشورما به اندازه کافی به سبب سیاست معکوس دولتهای لیبرال زیان دیده است. خوب است از این کژ راهی توبه کنیم و سینمایی سالم و اهل حقیقت الهی و انقلاب اسلامی با نیروهای سالم این سینما تجدید بنا نماییم.