سرویس جهان مشرق - شواهد نشان میدهد فرانسه طی سالهای گذشته از راه برقراری روابطِ بهظاهر اقتصادی با برخی کشورهای منطقهی خلیج فارس، در صدد نفوذ سیاسی و حتی نظامی در این منطقه است. پاریس اگرچه در ظاهر نقش پررنگی در بحرانهای خاورمیانه بازی نمیکند، اما از طریق فروش تسلیحات به ائتلاف عربی تحت رهبری سعودی، دستش به خون یمنیها آلوده است، و با گرداندن مهرههای متعددش در کشورهایی مانند عربستان، تلاش میکند اثر انگشتش را از روی این بحرانها پاک کند. در گزارش پیش رو، بیشتر با نقش فرانسه در خاورمیانه و مهرههای این کشور برای بازی در شطرنج منطقه آشنا خواهید شد.
استقبال «امانوئل مکرون» (چپ) رئیسجمهور فرانسه، از «محمد بنسلمان» (راست) ولیعهد سعودی، در کاخ «الیزه» در پاریس در ماه آوریل سال ۲۰۱۸. فرانسه از طریق کشورهایی مانند عربستان و امارات، سعی دارد ضمن تأمین منافع اقتصادیاش، در امور خاورمیانه نیز دخالت کند. (+)
نشانِ افتخاری برای مزدوران منطقه
هشت سال پیش، وقتی «محمد بنلادن» مدال افتخار «شوالیه» (اولین درجه از بالاترین نشان افتخار فرانسه، یعنی «لژیون دونور[۱]») را از «فرانسوا اولاند» رئیسجمهور وقت فرانسه، دریافت کرد، کمتر کسی او را میشناخت. البته هنوز هم نام او کاملاً در سایه قرار دارد و احتمالاً با بزرگِ خاندانش اسامه بنلادن یا دیگر اعضای شجرهی ثروتمندش اشتباه گرفته میشود. بنلادن تحصیلات آکادمیک خود را در پاریس به اتمام رساند. آن زمان بهتازگی ریاست شورای بازرگانی عربستان و فرانسه را پذیرفته بود[۲]. با گذشت هشت سال و درخشش محمد بنلادن در تحکیم روابط اقتصادی فرانسه و عربستان، چند هفته پیش، امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، او را به درجهی افسری، که دومین درجهی افتخار فرانسه است، مفتخر کرد. این اتفاق در آخرین روز از سال ۲۰۲۱ و پس از سفر مکرون به کشورهای عربی منطقه، در سکوت کامل خبری، رخ داد. همزمان، ژان-ایو لودریان، وزیر خارجهی فرانسه، به افراد دیگری مانند «محمد بنظاهر المنجد» و «ژان-مارک بودین» نیز، که در تعاملات تجاری ریاض-پاریس همکاری فعال دارند، این نشان را اعطا کرد. جالب اینجاست که این افراد، کاملاً در پشت پرده فعال هستند و اطلاعات بسیار کمی از آنها در رسانهها منتشر میشود.
«محمد بنلادن» (تصویر بالا) رئیس «شورای بازرگانی عربستان و فرانسه»، در آخرین روز سال ۲۰۲۱، دومین نشان افتخار «لژیون دونور» را از دست امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، دریافت کرد. (+)
اگرچه نشان افتخار فرانسه یک نشان تشریفاتی است و از لحاظ مالی یا قانونی امتیازِ خاصی برای دارندهاش محسوب نمیشود، اما دریافت این نشان در سیاست خارجی فرانسه به معنای حمایت دولت از شخص دارندهی این نشان و نشانگر رویکرد او نسبت به چهرهها و اتفاقات خارجی است. به عنوان نمونه، خدمات محمد بننایف، ولیعهد سابق عربستان و رئیس وقتِ دستگاه اطلاعاتی این کشور، به کشورهای غربی در سال ۲۰۱۶ و همچنین به طور ویژه در بحبوحهی جنگ سوریه، سبب شد تا موفق به دریافت عنوان شوالیه به خاطر «تلاش در مبارزه با تروریسم و افراطیگری» شود. چند ماه بعد نیز سازمان اطلاعاتی آمریکا، سیآیای، با اعطای «مدال جورج تِنت»، از او به خاطر فعالیتهای «ضدتروریستی» و ایجاد «صلح و امنیت» تقدیر کرد.
فرانسوا اولاند (جلوی تصویر، چپ)، رئیسجمهور وقت فرانسه، اوایل ماه مارس سال ۲۰۱۶، در پاریس، نشان شوالیه (اولین درجهی «لژیون دونور»، بالاترین نشان افتخار اهدایی در فرانسه، چه نظامی و چه غیرنظامی) را به «محمد بننایف» ولیعهد سابق سعودی و رئیس وقت دستگاه اطلاعاتی عربستان، اهدا میکند. (+)
با این وجود، رسانهها در قبال این سیاست فرانسه سکوت نکردند و از اولاند، رئیسجمهور وقتِ این کشور، به خاطر اعطای نشان افتخار به بننایف انتقاد کردند. انتقاد رسانهها از آن رو بود که محمد بننایف یکی از مسئولان قتلعام وحشیانهی شیعیان و خصوصاً «نمر باقر النمر» از رهبران شیعیان عربستان، در ماه ژانویهی همان سال بود[۳]. اما وقتی محمد بنلادن، چهرهی بانفوذ و پشت پردهی عربستانی، مدال افتخار لژیون دونور را برای دومین بار دریافت کرد، رسانهها سکوت کردند. دلیل این سکوت آن بود که، بر خلاف موردِ بننایف که سیاست پاریس در آن علناً و مستقیماً جنگطلبانه بود، بنلادن چهرهای اقتصادی و در ظاهر پاک است. با این حال، سؤال اینجاست که چرا یک چهرهی اقتصادی تا این اندازه محبوبِ پاریس واقع شده است؟ آیا سیاستِ فرانسویها در قبال کشورهای عربی منطقه تغییر کرده، یا قرار است همان سیاست اینبار در لباس میش پیاده شود؟
«محمد بنلادن» تحت پوشش فعالیتهای اقتصادی و روابط بازرگانی با فرانسه، سیاستهای این کشور را در قبال عربستان و منطقهی خاورمیانه پیش میبرد. (+)
منافع اقتصادی فرانسه در فروش تسلیحات نظامی
در پیِ انتشارِ سند چشمانداز دهسالهی عربستان موسوم به «رؤیه ۲۰۳۰»، برخی از مسئولین عربستانی اخیراً مدعی شدهاند که این کشور بیش از بیست میلیارد دلار برای تجهیزات نظامی هزینه خواهد کرد[۴]. احتمالاً سهم زیادی از این بودجه نصیب شرکتهای فرانسوی خواهد شد. حال اگر بیفزاییم که محمد بنلادن (دارای نشان درجهی دوم لژیون دونور) مشاور ارشد شرکت نظامی فرانسوی «تالِس[۵]» در عربستان است، سیاست «اقتصادی» پاریس در منطقه کمی شفافتر میشود. از سوی دیگر، ژان-مارک بودین، رئیس شبکهی بینالمللی کمپانی تالس، نیز چند هفته پیش، همزمان با محمد بنلادن، نشان شوالیهی لژیون دونور را دریافت کرد.
«محمد بنلادن» علاوه بر مدیریت روابط بازرگانی فرانسه با عربستان، مشاور ارشد شرکت نظامی فرانسوی «تالس» در عربستان نیز هست. (+)
در دنیای اقتصاد، این اولین بار نیست که فروشندهای، خریدار و دلالِ خرید را با خود همراه کرده است. جالب است بدانید که محمد بنظاهر المنجد نیز، که نشان افتخار فرانسه را پذیرفت، رئیس بخش مالی «اتحادیهی فرانسه در عربستان» است. مقر اصلی فعالیت المنجد در شهر جده قرار دارد که به لحاظ راهبردی نسبت به ریاض (مقر فعالیت ملک سلمان و محمد بنسلمان) فاصله دارد و وی گاهی از آنجا قراردادهای مستقلی با شرکتهای فرانسوی امضا میکند. به عنوان مثال، یکی از سِمتهای متعدد المنجد عضویت در هیأتمدیرهی شرکت سعودی «خدمات آبرسانی کنداسه[۶]» است و اخیراً در همین سِمت طی قراردادی با شرکت فرانسوی «ویولیا[۷]» خواستار راهاندازی کارخانهی شیرینسازی آب دریا در شهر جده شده است.
فرانسه سومین صادرکنندهی بزرگ صنایع نظامی بعد از آمریکا و روسیه است. تنها از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹، صادرات ادوات نظامی فرانسه ۷۲ درصد رشد داشته است[۸]. در سوی دیگر، حتی در سال ۲۰۲۰، که همهگیری کرونا اقتصاد جهان را تحت تأثیر قرار داده بود، عربستان با صرف ۷۰۳ میلیون دلار، بزرگترین واردکنندهی تسلیحات نظامی از فرانسه بود. جالب است بدانید که اغلب این تسلیحات، راهبردی و در حوزهی رادار، ماهوارههای ردیاب، سامانههای کنترلی و رباتهای مینیاب دریایی بود، و جالبتر اینکه بخش بزرگی از این قراردادها سهم شرکت تالس شد. در واقع، به نظر میرسد فرانسه درصدد است کشورهای عربی منطقه را از لحاظ دفاعی تجهیز کند، تا در مقابل تهدیدهای گروههای مقاومت توانایی مقابله داشته باشند. حملهی پهپادی به تأسیسات نفتی «آرامکو»ی عربستان در سال ۲۰۱۹ و حملهی اخیر انصارالله یمن به چند نفتکش و فرودگاه بینالمللی ابوظبی، چراغ خطر را برای همپیمانان پاریس در منطقهی خلیج فارس روشن کرده است.
امضای قرارداد تعمیر و نگهداری صنایع هوافضای عربستان با شرکت فرانسوی «تالس» در حاشیهی اولین روز از نمایشگاه هوایی دبی، در ۱۴ نوامبر ۲۰۲۱ (+)
فرانسه و امارات «شریکان جنایت در یمن»
از سوی دیگر، بازوی نظامی فرانسه در منطقه، امارات، عربستان و قطر هستند. بنابراین عجیب نیست که همزمان با سفر اخیر مکرون به امارات، خبرِ فروش هشتاد جنگندهی «رافال[۹]»، ساخت شرکت فرانسوی «داسو[۱۰]»، به قیمت ۱۹ میلیارد دلار، منتشر میشود. وزیر دفاع فرانسه پس از عقد این قرارداد مدعی شد که بزرگترین قرارداد صادرات تسلیحات نظامی تاریخ فرانسه امضا شده است[۱۱]. این ادوات نظامی به طور مستقیم و غیرمستقیم علیه مردم مظلوم یمن و بحرین استفاده میشوند، در حالی که فرانسه تلاش میکند جنایتهای خود را پشت پردهی تعاملات تجاری مخفی کند.
شماری از شهروندان اماراتی، اواسط ماه نوامبر سال ۲۰۱۷، از مقابل یک فروند جنگندهی «رافال» ساخت شرکت فرانسوی «داسو» در نمایشگاه هوانوردی دبی در امارات، عبور میکنند. امارات اخیراً با خرید هشتاد فروند جنگندهی رافال به مبلغ حدوداً ۱۹ میلیارد دلار، بزرگترین صادرات تسلیحات فرانسه را رقم زد. (+)
پیشتر، «فدراسیون بینالمللی حقوق بشر[۱۲]» طی گزارشی فرانسه و امارات را «شریکان جنایت در یمن» خوانده بود[۱۳]. علاوه بر حملاتی که مستقیماً از سوی پایگاههای اماراتی یا سعودی علیه یمن تدارک دیده میشود، ابوظبی به «منطقهی خاکستری» فروش تسلیحات نظامی به گروههای تروریستی نیز تبدیل شده است. در واقع، فرانسه و امارات تلاش میکنند با مدیریت این حوزهی اقتصادی، جنگ در منطقه را هدایت کرده و در عین حال، منافع اقتصادی خود را نیز تضمین کنند. فدراسیون جهانی حقوق بشر در گزارش مذکور خواهان توقف صادرات تسلیحات نظامی به امارات و تشکیل گروه تحقیق و تفحص دربارهی صادرات نظامی فرانسه به امارات شد. در این گزارش، فاجعهی یمن با کشتار بیش از ۴۰۰,۰۰۰ انسان، «بزرگترین فاجعهی بشری» خوانده شده و امارات و فرانسه شریکان این جنایت توصیف شدهاند.
جلد گزارش «فدراسیون بینالمللی حقوق بشر» که دربارهی شراکت فرانسه و امارات در جنایات جنگی در یمن توضیح داده است (+)
نفوذ در منطقه بدون آلوده شدن دست
با همهی اینها، نفوذ اقتصادی فرانسه در منطقه صرفاً منحصر به فروش تسلیحات نظامی نیست. سیاستهای پاریس در منطقه از طریق همپیمانان عربیاش در پوشش همکاریهای اقتصادی اجرا میشود. به عنوان مثال، میتوان به خانم «فیروز ویلین» هنرمند و مجموعهدار برندهی مدال افتخار لژیون دونور، اشاره کرد. ویلین رئیس «انجمن دوستان دانشگاه سوربن در ابوظبی» است. «ژان-پل ویلین»، همسر ویلین، که او نیز نشان لژیون دونور را به سینه دارد، بیش از بیست سال رئیس بخش راهبردی «صندوق سرمایهگذاری ابوظبی» بوده است. این زوج یکی از عوامل اقتصادی پاریس در منطقهی خلیج فارس محسوب میشوند.
«ژان-پل ویلین» (راست) بیست سال رئیس بخش راهبردی «صندوق سرمایهگذاری ابوظبی» بوده و همسرش «فیروز ویلین» (چپ) رئیس «انجمن دوستان دانشگاه سوربن در ابوظبی» است. هر دو برندهی نشان افتخار «لژیون دونور» فرانسه و از عوامل نفوذ اقتصادی این کشور در منطقهی خلیج فارس هستند (+)
دقیقاً به همین شکل، خانوادهی «کاپلان» («دافنه» و «توماس») نیز که هنرمند و هنردوست هستند[۱۴]، در فعالیتهای اقتصادی منطقه مشارکت فعال دارند. «توماس کاپلان» که یک تاجر، هنرمند و فعال اجتماعی آمریکایی است، روابط بسیاری خوبی با پاریس دارد. وی همچنین با حمایت ابوظبی از گروههای فشار متعددی مانند «پروژهی مقابله با افراطیگری[۱۵]» و «اتحاد علیه ایران هستهای[۱۶]» حمایت مالی کرده است. برخی از مؤسسههای کاپلان، مانند «ائتلاف بینالمللی حمایت از میراث در مناطق جنگی[۱۷]» تحت حمایت مالی مستقیم محمد بنزاید، ولیعهد ابوظبی، و اولاند و مکرون، رؤسایجمهور فرانسه، هستند. کاپلان اکنون از «پروژهی دموکراسی در ترکیه[۱۸]» و «عدالت برای کردها[۱۹]» حمایت میکند.
«توماس اس. کاپلان» (تصویر بالا) مجموعهدار ثروتمند آمریکایی، و همسرش «دافنه کاپلان»، یکی از بزرگترین مجموعههای خصوصی نقاشیهای هلندی متعلق به قرن هفدهم میلادی را در اختیار دارند. تصویر بالا، توماس کاپلان را در کنار تعدادی از این نقاشیها نشان میدهد که ماه فوریهی سال ۲۰۱۷ در موزهی «لوور» پاریس به نمایش گذاشته شدهاند (+)
اگرچه تعامل پاریس با همپیمانان عربیاش در ریاض، دوحه و ابوظبی مستقیم است، اما با تأثیرگذاری غیرمستقیم بر اهدافی مانند بیروت، دمشق، بغداد و حتی تهران، قصد مشارکت حداکثری در فضای منطقه را دارد. به عنوان نمونه، چند سال قبل، عربستان با حمایت آمریکا قول مساعدتی سه میلیارد دلاری به بیروت داد تا بتواند از شرکت تالس بالگرد سبک و ادوات نظامی-مخابراتی خریداری کند. اما با تغییر شرایط منطقه، تشنج در روابط ریاض-تهران و نفوذ حزبالله در این کشور، این تعهد، نیمهکاره رها شد[۲۰]. اکنون که لبنان با بحران اقتصادی دستوپنجه نرم میکند، فرانسه و عربستان مجدداً به فکر نفوذ در این کشور افتادهاند. حدود یک ماه پیش، رئیسجمهور فرانسه و ولیعهد سعودی در تماس مشترکی که با نجیب میقاتی، نخستوزیر لبنان، داشتند، دربارهی رفع بحران بیروت هماندیشی کردند.
شبکهی اقتصادی فرانسه در کشورهای عربی منطقه به قدری وسیع است که در برخی موارد، به نوعی بدهبستان تبدیل شده است. به عنوان مثال، سازمان غیردولتی و حامی محیطزیست «پانترا» به طور مستقیم تحت حمایت محمد بنسلمان، ولیعهد سعودی، است و به «انجمن صلح پاریس» کمک مالی کرده است. حدود دو سال پیش که پروندهی حامیان محیطزیست در ایران جنبهی امنیتی پیدا کرد، سروکلهی توماس کاپلان نیز به عنوان واسط امنیتی آمریکا در پروژههای زیستمحیطی ایران، پیدا شد [جزئیات بیشتر]. رسانهها نوشتند «پولهای کاپلان در جهان چرخید و بالأخره دغدغههای سیاسی و زیستمحیطی او با یکدیگر تلاقی پیدا کرد[۲۱].»
اسم «توماس کاپلان» اخیراً در گزارشهای مربوط به جاسوسی در ایران تحت پوشش حمایت از محیطزیست و یوزپلنگ ایرانی مطرح شد [جزئیات بیشتر] (+)
در همینباره بخوانید:
›› اتحاد مؤسسات محیطزیستی با اسرائیل برای «به زانو درآوردن ایران بدون حمله نظامی»
به نظر میرسد سیاست پاریس در غرب آسیا و حوزهی خلیج فارس وارد لایههای عمیقتر و جدیتری شده است. از یک سو، فروش مستقیم و غیرمستقیم تسلیحات نظامی به متحدان عربی و گروههای تروریستی سود کلانی برای این کشور به بار آورده، و از سوی دیگر، این تعاملات تجاری باعث گسترش نفوذ آنها در منطقه شده است. این در حالی است که پوشش تجاری و اقتصادی، توجیه خوبی برای دوری از چالش رسانهها و رسوایی جنایات فرانسه در این منطقه است.