امام علي(ع) دربارة اين حوادث فرموده‌اند: «گنهکاران از گنه دست بکشند و اهل توبه، توبه کنند و روشن دلان، پند گيرند.»

گروه فرهنگي مشرق - در گسترة تمدّن و فرهنگ کهن و متنوّع بشري، از آغاز تاکنون، هيچ کتابي در حوزة هيچ ديني نيست که صدق ، صحّت، صلابت، اعتبار و اتفّاق تاريخي‌اش به روشني و مقبوليّت قرآن کريم باشد. کرنش و خضوع متفکّران و فرزانگان در برابر قرآن نيز ناشي از همين حقانيّت، عمق، عظمت و ستردگي است. رسالت اصل آثار ديني هدايت انسان به شاهراه کمال است و آثار ماندگار کتب ديني به ويژه قرآن واحاديث و روايات پيشوايان معصوم(ع) گنجينه‌هاي ارزشمندي از معارف مورد نياز بشر را تشکيل مي‌دهند که طالبان علم و تشنگان معرفت در هر عصر و هر زمان، مي‌توانند از آن بهره گيرند. از نظر اسلام چيزي که تضمين مي‌کند علم و دانش در راه درست به کار رود، ايمان است؛ علم در قرآن مقرون به ايمان آمده است که مي‌تواند منجر به عمل صالح شود. حوادث و بلاياي طبيعي که همواره به عنوان يک عامل تهديد کننده در حيات بشري تلقّي مي‌شوند، يکي از موضوعاتي است که قرآن کريم همواره از آن سخن مي‌گويد. آمارهاي بين المللي نشان مي‌دهد، در 27 سال گذشته 3/6 ميليون نفر بر اثر حوادث غير مترقّبة طبيعي جان باخته‌‌اند و بيش از سه ميليارد نفر آسيب ديده‌اند و بيش از 240 ميلياد دلار خسارت مالي به جوامع وارد شده است. از سوي ديگر وقوع اين حوادث رو به افزايش است. انسان به تعبيري موجودي گيرنده، ‌فرستنده و حساب‌کننده، قلمداد شده و با هوشمندي خود قادر است بسياري از وقايع را که گاه بليّه به نظر مي‌رسند به رحمت مبدّل کند، يا حدّاقل از ميزان خسارت وارد شده، بکاهد. اين در حالي است که قرآن، کتاب هدايت انسان‌ها، قرن‌‌ها پيش، وقوع اين حوادث و روش‌هاي پيشگيري و درک و پذيرش آنها را خبر داده است تا انسان با دقّت و تمسّک به اين رهنمودهاي ارزشمند، مانع از وارد آمدن خسارت و آسيب‌ به جان و مال خويش گردد.

* وقوع سيل از نگاه قرآن
سيل، بزرگترين عامل خسارت در بين حوادث طبيعي است. آخرين آمار انتشار يافته، تعداد دفعات وقوع سيل در طول سال‌هاي 1330 ش.
تا 1380 ش. را 3700 مورد اعلام نموده است. بر اساس آمار اخير تعداد وقوع سيل در دهة 70 نسبت به دهة 30، تقريباً 10 برابر شده است.
نکتة جالب توجّهي که در قرآن به آن اشاره شده است، بارش باران به عدد و مقدار معيّن است:
? «أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا؛1 [همو که] از آسمان آبى فرو فرستاد، پس رودخانه‏هايى به اندازة گنجايش خودشان روان شدند.»
? «وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاء مَاء بِقَدَر2؛ از آسمان آبى به اندازة [معيّن] فرود آورديم.»
? «وَ الَّذِي نَزَّلَ مِنَ السَّمَاء مَاء بِقَدَرٍ فَأَنشَرْنَا بِهِ بَلْدَةً مَّيْتًا کَذَلِکَ تُخْرَجُونَ3؛ و آن کس که آبى به اندازه از آسمان فرود آورد پس به وسيلة آن سرزمينى مرده را زنده گردانيديم، همين گونه [از گورها] بيرون آورده مى‏شويد.»
«وَإِن مِّن شَيْءٍ إلَّا عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إلَّا بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ4؛ و هيچ چيز نيست مگر آنکه گنجينه‏هاى آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه‏اى معيّن فرو نمى‏فرستيم.»
تعبير به«قدر» اشارة لطيفي به نظام خاصّ حاکم بر نزول باران است که بارش باران بر مقتضاي تدبير الهي است، به اندازه‌اي مي‌بارد که مفيد و ثمربخش است و زيانبار نيست.
بر اساس تحقيقاتي که دانشمندان بر روي تناسب قطرات باران انجام داده‌اند به اين نتيجه رسيده‌اند که مقدار قطراتي که از زمين بخار مي‌شود، در حدود 16 ميليون تن است و به همين ميزان، آب از آسمان فرود مي‌آيد.
در بينش الهي، تأثيرگذار در جهان هستي، فقط خداوند است: «لا مؤثّر في الوجود الّا الله» از اين رو نوع کار هر يک از موجودات تحت فرمان مشيّت اوست«له مقاليد السّموات و الأرض؛5 براي اوست کليد آسمان‌ها و زمين»، باران نيز از اين قاعده مستثنا نيست که بر اساس مشيّت الهي گاه لباس نقمت به خود مي‌پوشد. چنانچه در آية 43 سورة نور آمده است: «آيا نديدي که خداوند ابرهايي را که به آرامي مي‌راند، سپس ميان آنها پيوند مي‌دهد و بعد آن را متراکم مي‌سازد؟! در اين حال، دانه‌هاي باران را مي‌بيني که از لابه‌لاي آن خارج مي‌شود و از آسمان از کوه‌هايي که در آن است (ابرهايي که همچون کوه‌ها انباشته شده‌اند) دانه‌هاي تگرگ نازل مي‌کند و هر کس را بخواهد به وسيلة آن زيان مي‌رساند و از هر کس بخواهد اين زيان را برطرف مي‌کند، نزديک است درخشندگي برق آن( ابرها) چشم‌ها را ببرد.»
در «تفسير نمونه» در زير اين آية شريف آمده است: آري اوست که از يک ابر گاهي باران حيات‌بخش نازل مي‌کند و گاه با مختصر تغيير، آن را به تگرگ‌هاي زيانبار و حتّي کشنده، تبديل مي‌کند و اين نهايت قدرت و عظمت او را نشان مي‌دهد که سود و زيان و مرگ و زندگي را در کنار هم چيده و بلکه در دل هم قرار داده است.در آيات 16 و 17 سورة سبأ به گرفتار شدن قوم سبأ به سيل، در اثر روي گرداندن از خدا و کفران نعمت اشاره شده است: «براي قوم سبأ در محلّ سکونتشان نشانه‌اي ( از قدرت الهي) بود: دو باغ (بزرگ و گسترده) از راست و چپ (رودخانة عظيم با ميوه‌هاي فراوان و به آنها گفتيم:) از روزي پروردگارتان بخوريد و شکر او را به جا آوريد، شهري است پاک و پاکيزه و پروردگاري آمرزنده(و مهربان)!
امّا آنها (از خدا) روي گردان شدند و ما سيل ويرانگر را بر آنان فرستاديم و دو باغ (پر برکت)شان را به دو باغ (بي ارزش) با ميوه‌هاي تلخ و درختان شوره گز و اندکي درخت سدر مبدّل ساختيم.»
قوم سبأ توانستند با سدّ عظيمي که در ميان کوه‌هاي مهم ّ آن ناحيه برپا ساختند، سيلاب‌هاي فراواني را در پشت آن سدّ عظيم ذخيره کنند و به اين ترتيب سرزمين‌هاي وسيع و گسترده‌اي را زير کشت درآوردند. آن منطقه از نظر نعمت‌هاي مادّي، هوايي پاک و نسيمي فرح‌افزا داشت و سرزميني حاصل‌خيز و درختاني پربار و از نظر نعمت معنوي نيز غفران خداوند شامل حال آنها بود، از تقصير و کوتاهي آنها صرف‌نظر مي‌کرد و آنها را مشمول عذاب و سرزمينشان را گرفتار بلا نمي‌ساخت. امّا آنان نعمت‌هاي خدا را ناچيز شمردند، عمران، آبادي و امنيّت را ساده انگاشتند، از ياد خدا غافل شدند و مست نعمت گشتند و خداوند با عذاب خود آنها را مجازات کرد.
تصوير زير مربوط به بقاياي باقي‌ماندة اين شهر است.
با بررسي باستان شناسان( همان طور که در شکل نشان داده شده) با کشف ستون‌ها و بررسي نوشته‌هاي روي آنها به اين نتيجه رسيدند که آنها قبلاًً خورشيد پرست بوده‌اند.
در آية 14 سورة عنکبوت به طوفان نوح اشاره شده است که: «و ما نوح را به سوي قومش فرستاديم و او در ميان آنان هزار سال مگر پنجاه سال کم، درنگ کرد، امّا سرانجام طوفان و سيلاب آنان را فرا گرفت، در حالي که ظالم بودند.»
پس از آنکه نوح(ع) نهايت تلاش خود را در راه هدايت قومش به کار برد و همة راه‌هاي اصلاح آنها براي وي به بن بست رسيد، به پيشگاه پروردگار خويش پناه برد و از قومش نزد او شکوه کرد. خداوند دعاي نوح(ع) را مستجاب گرداند و اراده فرمود تا قبل از آنکه قوم دروغگوي‌ وي به هلاکت برسند، اسباب رهايي نوح(ع) و ايمان آورندگان به او فراهم شود؛ از اين رو به آن حضرت چنين وحي فرمود که، غير از اين عدّه‌اي که ايمان آورده‌اند، کس ديگري ايمان نخواهد آورد، خداوند به او فرمان داد تا از تکذيبِ کافران و آزار و اذيّتشان اندوهگين نشود؛ زيرا به زودي خداوند همة آنها را غرق خواهد ساخت.
در آية 54 سورة انفال به سرنوشت فرعونيان اشاره شده است:«کَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ کَذَّبُواْ بآيَاتِ رَبِّهِمْ فَأَهْلَکْنَاهُم بِذُنُوبِهِمْ وَأَغْرَقْنَا آلَ فِرْعَونَ وَکُلٌّ کَانُواْ ظَالِمِينَ؛ [رفتارى] چون رفتار فرعونيان و کسانى که پيش از آنان بودند که آيات پروردگارشان را تکذيب کردند پس ما آنان را به [سزاى] گناهانشان هلاک و فرعونيان را غرق کرديم و همة آنان ستمکار بودند.»

* وقوع زلزله از نگاه قرآن
کشور «ايران» يکي از مستعدّترين کشورهاي روي خطّ زلزلة دنياست و بر پاية آمارهاي رسمي در 30 سال گذشته بيش از 60 درصد تلفات جاني کشور، ناشي از زلزله بوده است.
در روايات آمده است: «هر گاه چهار چيز آشکار شود، زلزله ظهور پيدا مي‌کند: زنا، گسترش ظلم و جور، نپرداختن زکات، شرک و کفر و ربا.» همچنين وقوع زلزله‌هاي مکرّر را از نشانه‌هاي ظهور حضرت صاحب الزّمان(ع) معرفي نموده‌اند. در سورة زلزله، مزمّل و حج به وقوع حادثة زلزله اشاره شده است:? «إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا وَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا؛6 آنگاه که زمين به لرزش [شديد] خود لرزانيده شود و زمين بارهاى سنگين خود را برون افکند.»
? «يَوْمَ تَرْجُفُ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ وَکَانَتِ الْجِبَالُ کَثِيبًا مَّهِيلًا؛7 روزى که زمين و کوه‌ها به لرزه درآيند و کوه‌ها به سان ريگ روان گردند.»
? «يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ؛8 اى مردم از پروردگار خود پروا کنيد چرا که زلزلة رستاخيز امرى هولناک است.»
خداوند در آية 73 سورة اعراف، به وقوع زلزله در اثر کفران نعمت قوم ثمود اشاره کرده است:«و به سوي (قوم) ثمود، برادرشان صالح را (فرستاديم)، گفت: «اي قوم من! (تنها) خدا را بپرستيد، که جز او، معبودي براي شما نيست!
دليل روشني از طرف پروردگارتان براي شما آمده: اين«ناقة» الهي براي شما معجزه‌اي است، او را به حال خود واگذاريد که در زمين خدا (از علف‌هاي بيابان) بخورد! و آن را آزار نرسانيد، که عذاب دردناکي شما را خواهد گرفت!»قوم ثمود در سرزمين «حجر» که بين «عربستان» و «سوريه» قرار داشت، زندگي مي‌کردند. قوم ثمود، مردمي متمدّن بودند که براي سکونت خود قصرها مي‌ساختند و از کوه‌ها با مهارت خاصّي خانه مي‌تراشيدند. شغل آنان زراعت، احداث قنوات و غرس نخل‌ها بوده و زندگي آسوده و خوشي داشتند. آنان کمتر از سيصد سال عمر نمي‌کردند و بعضي تا هزار سال هم عمر مي‌نمودند. متأسّفانه بت‌پرستي در ميان‌ آنان مرسوم شد و خداوند تعالي براي هدايتشان صالح را در سنّ شانزده سالگي که از خانواده‌هاي اصيل و محترم خودشان بود و به عقل و علم در ميانشان ممتاز و معروف بود، فرستاد و صالح تا سنّ صد و بيست سالگي در ميان قوم خود مشغول هدايت بود، ولي فقط افراد قليلي به او پيوستند؛ تا اينکه عذاب الهي بر قوم ثمود نازل شد و آن مردم بت‌پرست به وسيلة صيحه، زلزله و صاعقه نابود شدند.

* وقوع خشک‌سالي از نگاه قرآن
خشک‌سالي را مي‌توان معلول يک دوره شرايط خشک غير عادّي دانست که به اندازة کافي دوام داشته باشد تا عدم تعادل در وضعيّت هيدرولوژي يک ناحيه ايجاد شود.
در دهه‌هاي اخير در بين حوادث طبيعي که جمعيت‌هاي انساني را تحت تأثير قرار داده‌اند، تعداد فراواني پديدة خشک‌سالي از نظر درجة شدّت، طول مدّت، مجموع فضاي تحت پوشش، تلفات جاني، خسارات اقتصادي و اثرات اجتماعي دراز مدّت در جامعه، بيشتر از ساير بلاياي طبيعي بوده است. همچنين تمايز اين پديده با ساير بلاياي طبيعي در اين است که برخلاف ساير بلايا اين پديده به تدريج و در يک دورة زماني نسبتاً طولاني عمل کرده و اثرات آن ممکن است، پس از چند سال و با تأخير بيشتري نسبت به ساير حوادث طبيعي ظاهر شود.
در آية 155 سورة بقره سخن از خشک‌سالي و قحطي به ميان آمده است و خداوند از آن به عنوان وسيله‌اي براي آزمايش انسان‌ها ياد کرده است: «وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ؛ و قطعاً شما را به چيزى از [قبيل] ترس و گرسنگى و کاهشى در اموال، جان‌ها و محصولات مى‏آزماييم و مژده ده شکيبايان را.»
در آية 96 سورة اعراف آمده است: «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَکَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ وَلَکِن کَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا کَانُواْ يَکْسِبُونَ؛ و اگر مردم شهرها ايمان آورده و به تقوا گراييده بودند قطعاً برکاتى از آسمان و زمين برايشان مى‏گشوديم ولى تکذيب کردند، پس به [کيفر اعمال زشتشان ] گرفتار مجازات الهي [قحطي و خشکسالي] شدند.»
همچنين در آية 112 سورة نحل چنين آمده است: «وَضَرَبَ الله مَثَلاً قَرْيَةً کَانَتْ آمِنَةً مُّطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِّن کُلِّ مَکَانٍ فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللهِ فَأَذَاقَهَا اللهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا کَانُواْ يَصْنَعُونَ؛ و خدا شهرى را مثل زده است که امن و امان بود [و] روزيش از هر سو فراوان مى‏رسيد پس [ساکنانش] نعمت‌هاى خدا را ناسپاسى کردند و خدا هم به سزاى آنچه انجام مى‏دادند، طعم گرسنگى و هراس را به [مردم] آن چشانيد.»
روايات فراواني دربارة پديدة خشک‌سالي وجود دارد که گاهي به صورت کلّي، گناهان، ريشة عمدة قحطي قلمداد شده‌اند.
امام باقر(ع) مي‌فرمايند: «اي مردم بدانيد باران در هيچ سالي از سال ديگر کمتر نيست، امّا نزول آن به مشيّت و ارادة خداوند است؛ زيرا اگر قومي گناه کنند، خداوند متعال باراني را که براي آنها مقدّر شده است؛ بر غير آنها نازل مي‌کند.»
حضرت علي(ع) در اين باره مي‌فرمايند: «خداوند بندگانش را به هنگامي که کارهاي زشت انجام دهند، به کمبود ميوه‌ها و منع نزول برکات و بستن درهاي خيرات، گرفتار مي‌کند.»
گاهي در روايات به گناهان خاصّي به عنوان اساسي‌ترين عوامل خشک‌سالي اشاره شده است:
1. کم فروشي: مولا علي(ع) مي‌فرمايند: «هرگاه مردم کم فروشي کنند، خداوند آنان را به قحطي و خشک‌سالي گرفتار مي‌کند»؛
2. منع زکات: رسول اکرم(ص) مي فرمايند: «هرگاه مردم زکات مالشان را ندهند، خداوند هم برکت را از کشاورزي، ميوه‌ها و معادن آنها برمي‌دارد»؛
3. دروغ: امام رضا(ع) مي‌فرمايند: «وقتي واليان امر(فرمانروايان) دروغ بگويند، باران نازل نمي‌شود.»
امام خميني(ره) در اين باره فرموده‌اند: منشأ قحطي و خشک‌سالي اموري است از جمله: شيوع گناهان، کفران نعمت، منع حقوق (مثل خمس و زکات)، کم فروشي، ظلم، خيانت، ترک امر به معروف و نهي از منکر، حکم به ناحق و هر چيزي که سبب خشم خدا شود.

علّت وقوع بلايا و راه پيش‌گيري و پذيرش آنها از نگاه قرآن و احاديث
فيلسوفانِ دين، شر را به دو نوع «شرّ طبيعي» و «شرّ انساني» (يا اخلاقي) تقسيم مي‌کنند. شرّ طبيعي شامل تمام بلايايي مي‌شود که طبيعت خروشان بر سر آدمي مي‌آورد، مانند زلزله‌اي مهيب، آتشفشان، سيل يا ناقص الخلقگي مادرزادي، شرّ انساني نيز مانند قتل عام گروهي از انسان‌هاي بي‌گناه يا تجاوز به عنف و.... اين تلّقي که خداوند مردان گناهکار را به وسيلة فرستادن بلاياي طبيعي عذاب مي‌کند، ريشه‌اي ديني دارد و در متون آسماني اديان توحيدي مي‌توان نمونه‌هايي از آن را سراغ گرفت.
در آية 79 سورة نساء آمده است: «مَّا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللهِ وَمَا أَصَابَکَ مِن سَيِّئَةٍ فَمِن نَّفْسِکَ وَأَرْسَلْنَاکَ لِلنَّاسِ رَسُولاً وَکَفَى بِاللهِ شَهِيدًا؛ هر چه از خوبي‌ها به تو مى‏رسد از جانب خداست و آنچه از بدى به تو مى‏رسد از خود توست و تو را به پيامبرى براى مردم فرستاديم و گواه بودن خدا، بس است.» در آية 11 سورة رعد نيز مي‌فرمايد: «... إِنَّ اللهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ...؛ ... در حقيقت خدا حال قومى را تغيير نمي‌دهد تا آنان حال خود را تغيير دهند...» همچنين در آية 53 سورة انفال اشاره شده است که: «ذَلِکَ بِأَنَّ اللهَ لَمْ يَکُ مُغَيِّرًا نِّعْمَةً أَنْعَمَهَا عَلَى قَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ وَأَنَّ اللهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ؛ اين [کيفر] بدان سبب است که خداوند نعمتى را که بر قومى ارزانى داشته، تغيير نمى‏دهد، مگر آنکه آنان آنچه را در دل دارند، تغيير دهند و خدا شنواى داناست.» خداوند در آية 117 سورة هود چنين مي‌فرمايد: «وَمَا کَانَ رَبُّکَ لِيُهْلِکَ الْقُرَى بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا مُصْلِحُونَ؛ و پروردگار تو [هرگز] بر آن نبوده است که شهرهايى را که مردمش اصلاح‌گرند به ستم هلاک کند». در آية 45 سورة يونس هم آمده است: «إِنَّ اللهَ لاَ يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئًا وَلَکِنَّ النَّاسَ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ؛ خدا به هيچ وجه به مردم ستم نمي‌کند؛ ليکن مردم خود بر خويشتن ستم مي‌کنند».
بنابراين به روشني مي‌توان دريافت علّت اصلي بر هم خوردن نظام اصلي طبيعت و حادث شدن وقايع خانمان برانداز طبيعي، چيزي جز گناه و معصيت خود انسان‌ها و از ياد بردن خالق هستي و دل سپردن به امور دنيايي نيست که در اين زمان اذن و ارادة خداوند بر اين امر حاکم مي‌گردد که ملّت گنهکار را عذاب و به تعبيري ديگر از کردة خويش آگاه نمايد. چنانچه در سورة عصر به طور صريح به اين نکته اشاره شده است که «انسان در خسارت و زيان است مگر اينکه به خدا ايمان آورد و کارهاي شايسته انجام دهد و ديگران را به راستي، درستي، صبر و شکيبايي سفارش نمايد.» اين در حالي است که انسان از اين آيات عظيم الهي که به راستي روشنگر راه زندگي و نجات بخش او از تمامي خسارات و زيان‌هاي جاني و مالي است، غافل است و به همين دليل در سورة نحل از او چنين نام برده شده: «خلق الأنسان من نطفه فاذو هو خصيم مبين.»
با اين وجود، خداوند در زمان رخ دادن اين وقايع، باز هم بندگان هرچند گنهکار خويش را فراموش نمي‌نمايد و آنان را به صبر و شکيبايي فرا مي‌خواند: «وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعونَ؛9 و قطعاً شما را به چيزى از [قبيل] ترس و گرسنگى و کاهشى در اموال و جان‌ها و محصولات مى‏آزماييم و مژده ده شکيبايان را [همان] کسانى که چون مصيبتى به آنان برسد، مى‏گويند: ما از آن خدا هستيم و به سوى او باز مى‏گرديم.»
در واقع قادر متعال سوانح و بلاياي طبيعي را آزمايش قلمداد مي‌نمايد تا بازماندگان اين حوادث، با درس گرفتن از اين وقايع و دست کشيدن از گناه و آلودگي، مانع وقوع مجدّد آنها شوند و با دعوت آنان به صبر (الله مع الصّابرين) اين اميد را به آنها مي‌دهد که خدايي هست و نازل کنندة عذاب، سرچشمة رحمت است و بندگانش را تنها نمي‌گذارد (انا اقرب من حبل الوريد) چنانچه امام علي(ع) دربارة اين حوادث فرموده‌اند: «گنهکاران از گنه دست بکشند و اهل توبه، توبه کنند و روشن ضميران، پند گيرند.» و مقام معظم رهبري نيز در اين زمينه در پيام به زلزله زدگان «استان گيلان» چنين فرموده‌اند: افراد بشر با حوادث طبيعي امتحان مي‌شوند. ما بايد همّت کنيم و کشور را عليه جور کامل، بسازيم. در حقيقت همة اين حوادث طبيعي امتحان خداست و مسلمان صحيح و سالم آن کسي است که وقتي حادثه‌اي به وجود آمد با تلاش، نيرو و فعّاليت آن حادثه را جبران کند. صبر در برابر حوادث تلخ، اجر بزرگي دارد. کساني که عزيزاني را ازدست داده‌اند، بدانند خداي متعال در مقابل اين مصيبت و اين سوز غم براي آنها اجر بزرگ در نظر گرفته است. البتّه شرطش همين است که صبر کنيد و ناشکري نکنيد. گاهي خداوند پلّه‌هاي ترقّي را به وسيلة بلا بالا مي‌برد. گاهي بلا به ظاهر بد است، ولي بعد پرده‌هاي غيب کنار مي‌رود و رشد و ترقّي فرا مي‌رسد.
--------------------
*ماهنامه موعود شماره 117
--------------------
پي‌نوشت‌ها:
1.سورة رعد (13)، آية 17.
2.سورة مؤمنون (23)، آية 18.
3. سورة زخرف (43)، آية 11.
4. سورة حجر (15)، آية 21.
5. سورة‌ زمر (39)، آية 63.
6. سورة زلزله (99)، آيات 1و2.
7. سورة مزمّل (73)، آية 14.
8. سورة حج (22)، آية1.
9. سورة‌ بقره (2)، آيات 155و156.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس