به گزارش مشرق، طب ایرانی به عنوان یکی از طبهای سنتی مهم در جهان از قدمت هزار سالهای برخوردار است و آموزههای آن از سالیان گذشته راهگشای درمان بیماران بوده است. این طب که بیشتر با نام طب سنتی در جامعه شناخته میشود دارای دفتری در ساختار وزارت بهداشت است که همواره سعی داشته از دانش متخصصان و منابع علمی این طب در کنار طب رایج در پیشگیری و درمان بیماران مختلف استفاده کند.
برای آشنایی با آخرین وضعیت فعالیت طب ایرانی و برنامههای مختلف وزارت بهداشت در این حوزه با «نفیسه حسینی یکتا، مدیرکل دفتر طب ایرانی و مکمل وزارت بهداشت» به گفتوگو نشستیم تا باکم و کیف برنامههای وزارت بهداشت در این حوزه آشنا شویم.
ادغام خدمات طب ایرانی با طب رایج در نظام سلامت
خانم دکتر! در ابتدای این گفتوگو توضیح دهید دفتر طب ایرانی و مکمل در وزارت بهداشت برای چه هدفی فعالیت میکند؟
دفتر طب ایرانی و مکمل ساختاری زیر نظر حوزه وزارتی است و و ظیفهاش تحقق اسناد بالادستی در طب ایرانی است؛ از جمله سند ملی گیاهان دارویی و طب سنتی مصوب شورای عالی انقلاب و بنده ۱۲ سیاستهای ابلاغی و در دولت سیزدهم موارد مرتبط با سند تحول دولت که نهایت همه این اسناد، آنچه قرار است اتفاق بیفتد موضوع ادغام خدمات طب ایرانی در نظام سلامت با طب رایج است.
یعنی مردم در نظام سلامت از دو حوزه در کنار یکدیگر استفاده کنند.بنابراین هر اتفاقی در حوزههای آموزش، پژوهش، بهداشت،درمان و... مواردی است که در راستای ادغام طب ایرانی با نظام سلامت قدم بر میدارند.
در حوزه بهداشت، موضوع ادغام خدمات طب ایرانی را در شبکه بهداشت و خانههای بهداشت داریم که در حال حاضر در مرحله نهایی طرح آزمایشی در علوم پزشکی یزد بوده که در حال انجام است.
امیدوارم تا شهریورماه موضوع ادغام طب ایرانی در شبکه بهداشت که با هدف اصلاح سبک زندگی است تمام شود و تا پایان سال ۱۴۰۱ حداقل ۳۰ تا ۴۰ درصد شبکه بهداشت ما تحت پوشش این طرح قرار گیرند.
خانم دکتر! قرار است در این طرح که مربوط به ادغام طب ایرانی در شبکه بهداشت است چه اتفاقی بیفتد؟
اتفاقی که در این طرح میافتد این است که آموزههای طب ایرانی در اصلاح سبک زندگی از طریق متخصصان طب ایرانی به بهورزان آموزش داده شده و آنها نیز به مردم آموزش میدهند که در حال انجام است.
بازخورد و استقبال خوبی از سوی مردم صورت گرفته است و در کل ۶ اصل ضروری طب ایرانی شامل تغذیه، خواب و بیداری، ورزش،حالتهای روحی و روانی و آنچه لازم است در خصوص هوا و پاکسازی بدن به بهورزها آموزش داده شد و آنها به مردم آموزش دادند.
دو سال است این کار آزمایشی در حال انجام است و در شهریور پایان میگیرد و در ادامه در تمام شبکه بهداشت کشور جای میگیرد.
ورود آموزههای طب ایرانی به شبکه بهداشت
همچنین ورود آموزههای طب ایرانی به بستههای خدمت که در شبکه بهداشت ارائه میشود در دستور کار قرار دارد؛ یعنی خدماتی که توسط بهورزان و کارشناسان شبکه بهداشت در دستور کار قرار دارد؛ یعنی خدماتی که توسط بهورزان و کارشناسان شبکه بهداشت به گروههای سنی مختلف مثل کودکان و سالمندان ارائه میشود با آموزه های طب ایرانی تلفیق شود.
در تعاملی که با معاونت بهداشت انجام شده آموزهای طب ایرانی نیز در این بستههای خدمتی گنجانده میشود؛ یعنی نکتههای طب ایرانی نیز به مردم ارائه میشود. همچنین بر اساس فرمایش رهبر معظم انقلاب مبنی بر تقویت شبکه بهداشت در معاونت بهداشت سندی مبنی بر تقویت شبکه بهداشت تدوین شد که یکی از راهکارهای تقویت را استفاده از طب ایرانی گذاشته و در دستور کار قرار داده است.
ادغام ۴۰ درصدی طب ایرانی در شبکه بهداشت تا پایان سال
در حال حاضر کمتر از ۶ درصد در شبکه بهداشت ادغام انجام شده و ان شاالله تا پایان ۱۴۰۱ حداقل باید به ۴۰ درصد برسد.
ورود طب ایرانی به خدمات درمانی سرپایی و بستری بیمارستانها
در حوزه درمان نیز ما وارد ارائه خدمات درمانی سرپایی و بیمارستانی میشویم. در خصوص خدمات سرپایی هر آنچه سبب تسهیل حضور نیروهای وزارت بهداشت در مراکز درمانی مانند سلامتکدهها و کلینیک شود به گسترش خدمات کمک میکند انجام میشود.
در ماه گذشته ضوابط حضور متخصصان طب ایرانی و پزشکان دوره دیده در درمانگاهها و کلینیکهای ویژه به دانشگاهها ابلاغ شد که این ارائه خدمات سرپایی تسهیل میکند.
ارائه خدمات درمانی متخصصان طب ایرانی در بیمارستانها
شرایط فعلی در ارائه خدمات سرپایی خوب نیست و کمتر از یک درصد خدمات سرپایی است. با ابلاغ این آیین نامهها امیدواریم با سرعت بهتری انجام شود. در حوزه خدمات سطح ۳ که بیمارستانها میشود و ارائه خدمات درمانی است، متخصصان طب ایرانی میتوانند مشاوره و ارائه خدمات تخصصی داشته باشند.
بی توجهی دولت روحانی به ادغام طب ایرانی در نظام سلامت
در این حوزه نیز شرایط خوبی در حال حاضر نداریم و به علت کندی که در ادغام طب ایرانی در نظام سلامت طی ۸ ساله گذاشته شاهد بودیم؛در حالی که علی رغم اینکه در برنامه ششم توسعه و ماده ۷۴، وزارت بهداشت موظف به این ادغام بوده اما به دلیل عدم توجه در دو دولت قبلی شرایط به اینجا رسیده است.
در این جا نیز ارائه خدمات بیمارستانی طب ایرانی نیز نزدیک به صفر است که آیین نامههای آن در حال تدوین است. در بحثهای اعتبار بخشی بیمارستانها امتیازهای مثبتی برای بیمارستانهایی که این خدمات را دارند، دیده میشود.
خانم دکتر! با توجه به توضیحاتی که در خصوص ورود طب ایرانی به بهداشت و درمان داشتید برداشتم این بوده که ورود طب ایرانی به مراکز درمانی جدی شده و در کنار طب رایج طب ایرانی نیز ورود میکند؟
این دقیقا رویکردی است که وزارت بهداشت در حال پیگیری آن است. رویکرد تلفیقی، تلفیق مکاتب درمانی مختلف در کنار هم رویکردی است که در کل دنیا در حال اتفاق است؛ یعنی سازمان جهانی بهداشت راهبردی برای کشورهای عضو نوشته و از آنها خواسته از طب سنتی در کنار طب رایج در نظام سلامت خود استفاده کنند.
در حالی که علی رغم اینکه در برنامه ششم توسعه و ماده ۷۴، وزارت بهداشت موظف به ادغام طب ایرانی با طب رایج بوده اما به دلیل عدم توجه در دو دولت قبلی اجرایی نشد
استفاده کشورها از طب سنتی در کنار طب رایج
در کشور ما نیز با توجه به مکتب غنی طب ایرانی باید سریعتر اقدام شود؛ در حالی که ما از برخی کشورها عقب هستیم.کشورهایی داریم که طب سنتی از خود ندارند اما از طب کشورهای دیگر در کنار طب رایج خود با رویکر د تلفیقی بیشترین استفاده میکنند.
این اتفاق در دنیا در حال انجام است. ما از دنیا عقب هستیم و شرایط به این شکل است که مراکز تلفیقی در خصوص ارائه خدمت در حوزههای مختلف مثل باروری، ناباروی، کودکان، بیماران صعب العلاج و درمان سرطان در کنار طب رایج در پیشرفته ترین مراکز دنیا مورد استفاده قرار میگیرد؛ اقدامی که ما باید خیلی زودتر انجام میدادیم.
سازمان جهانی بهداشت طب ایرانی را رسمیت شناخته است
خانم دکتر! جایگاه ما در طب ایرانی در جهان کجاست؟
اکنون سازمان جهانی بهداشت طب ایرانی را به رسمیت شناخته و اجازه داده و از ایران خواسته است سند تشخیص و درمان در طب ایرانی را تدوین کند.این اتفاق بزرگی است و برای رسیدن به این نقطه ۱۰ سال تلاش شده تا سازمان جهانی بهداشت طب ایرانی را به رسمیت بشناسد و با این اتفاق، زمینه جهانی شدن طب ایرانی فراهم میشود.
در حال حاضر دفتر طب ایرانی با بسیاری مراکز تحقیقاتی جهان ارتباط مستمر دارد؛ با واحد مدیریت طب سنتی و مکمل سازمان بهداشت جهانی ارتباط مستقیم دارد؛ با بسیاری انجمنهای بینالمللی و برخی کرسیهایی که وظیقه قانون گذاری در طب سنتی دارد ارتباط مستمر دارد، اما هنوز از نقطه نهایی برای رسیدن به ظرفیت طب ایرانی خیلی فاصله داریم. مکتب طبی غنی داریم و در موضوعات مختلف حرف داریم. قدمت ما از بسیاری کشورها در جهان بیشتر است.
طب ایرانی بالاتر از طب هند و چین
شنیدهایم این رتبه بالاتر از هند و چین است؟
بله، اینکه بتوانیم از یک مکتب درمانی استفاده کنیم و به سمت جهانی شدن ببریم نیازمند یک عزم ملی همه جانبه است. اگر میبینید چین از طب سنتی خود بیشترین استفاده را میکند برای این است که در همه جوانب حاکمیتی، تصمیم گیری و تصمیم سازی به این باور رسیده که از داشته خود استفاده شود. شما هیچ اقدامی را در چین نمیبینید که حوزه طب سنتی در آن دخیل نباشد.
اکنون سازمان جهانی بهداشت طب ایرانی را به رسمیت شناخته و اجازه داده و از ایران خواسته است سند تشخیص و درمان در طب ایرانی را تدوین کند
در حوزه رسانه فیلم و سریالهای متعدد و فراگیر با موضوعات طب سنتیشان به صورت موضوع اصلی یا حاشیهای ساختهاند و به دنیا عرضه کرده اند. تقریبا هر فیلمی که از این کشورها میبینیم گوشهای از طب سنتی آنهاست و امکان ندارد توریستی به چین برود و طب سنتی خود را به آنها معرفی نکنند.
در بسیاری کشورهای دنیا کالجها و دپارتمانهای آموزش طب چینی را داریم. طب ایرانی ما در خصوص گستردگی و ظرفیت به هیچ عنوان کمتر از چین نیست که بلکه بیشتر است؛ اما اینکه به این نقطه نرسیدیم این است که همه ساختارهای کشور به این نقطه واقف نشدند تا از این ظرفیت استفاده کنیم.
وجود طب ایرانی در سند تحول دولت سیزدهم
اکنون در سند تحول دولت بندهای مختلفی در استفاده از طب ایرانی وجود دارد و رویکرد فعلی در وزارت بهداشت این است که بحث استفاده از طب ایرانی به صورت روشمند و منطقی تسریع شود.
ورود آموزههای طب ایرانی به زندگی عموم مردم
خانم دکتر! سعید نمکی وزیر سابق بهداشت از ورود قفسههای طب ایرانی در مراکز بهداشت و درمان صحبت میکرد؛ اکنون تکلیف قفسههای طب ایرانی چه شد؟
فاز اول بحث اقدام در شبکههای بهداشت فازی است که الان انجام شده و آن نیز آموزش آموزههای طب ایرانی در اصلاح سبک زندگی است که به مردم ارائه میدهیم. فاز دوم این طرح نیز این است که در حوزه موارد پیشگیری و کمک به درمان بتوانیم از گیاهان داروئی استفاده کنیم و قفسههایی از گیاهان دارویی در خانه های بهداشت داشته باشیم که در این خصوص هنوز اتفاقی رقم نخورده اما در برنامهریزیهای ما وجود دارد.
متاسفانه ما در سالهای گذشته با افراط و تفریطهای روبرو بودیم که برنامه ریزیهای دفتر طب ایرانی را با چالش روبرو کرده است. در حوزه آموزش باید ادغام طب ایرانی را در حوزه آموزش داشته باشیم؛ یعنی بتوانیم در آموزش پزشکی ورود پیدا کنیم.
آموزش طب ایرانی در ۲۰ دانشگاه علوم پزشکی
در حال حاضر چند دانشکده طب ایرانی در کشور داریم؟
اکنون ۸ دانشکده و ۱۲ گروه داریم؛ یعنی در ۲۰ دانشگاه علوم پزشکی آموزش طب ایرانی را ارائه میدهیم؛ به شکلی که در دانشکدههای طب ایرانی گروه طب ایرانی، داروسازی و تاریخ پزشکی داریم. ورود به طب ایرانی فقط از پزشکان عمومی است؛ یعنی پزشکی که ۷ سال دوره عمومی خوانده و وارد دوره دکترای تخصصی میشود. ورود به دوره داروسازی سنتی یعنی فرد بعد از گذراندن دوره داروسازی عمومی را خوانده وارد این دوره میشود؛ضمن اینکه در رشته تاریخ پزشکی نیز افراد از رشتههای مختلف میآیند.
این اتفاق در دانشکده طب سنتی ۱۵ سال است رقم خورده اما تا امروز هیچ رشته دیگری به این دانشکدهها اضافه نشده است.
در دفتر طب ایرانی در این خصوص فکر شده و رشتههای مختلفی ارائه شده است اما تصویب نشده؛ اکنون یکی از رشتهها به سمت تصویب است و برنامههایی را برای بحث ادغام در آموزش پزشکی داریم.
این اتفاق در حال پیش رفتن است؛بنابراین نیازمند رشتههای پشتیبان متعدد و گسترش رشتهها هستیم تا بتوانیم خدمات درست را با تربیت نیروهای مورد تایید داشته باشیم.
در حوزه پژوهش نیز به همین شکل است؛ یعنی ادغام طب ایرانی در نظام پژوهشی ما؛ یعنی انجام طرح های پژوهشی با دریافت اعتبارات؛ به شکلی که در سند ملی گیاهان دارویی آمده ۵ درصد اعتبارات پژوهشی به حوزه طب ایرانی اختصاص پیدا کند. اخیرا کارگروهی در معاونت پژوهشی طب سنتی و گیاهان دارویی در این خصوص تشکیل شده است.
وجود ۳۵۰ پزشک متخصص طب ایرانی در کشور
خانم دکتر! اکنون چه تعداد متخصص طب ایرانی در کشور داریم؟
حدود ۳۵۰ نفر فارغ التحصل داریم و به همین تعداد نیز در حال تحصیل هستند.
یک پزشک عمومی چه مدت باید آموزش ببیند تا متخصص طب ایرانی شود؟
دور پی اچ دی یک دوره آموزشی و یک دوره پژوهشی دارد که وقتی فرد دوره پزشکی عمومی را خواند حدود دو سال دوره آموزشی دارد و بعد وارد دوره پژوهشی میشود؛ البته در این دوره نیز بحثهای آموزشی و درمانی دارد.
زمانی این دوره پژوهش پایان میرسد که چند مقاله را مرتبط با پایان نامه خود در مجلات معتبر علمی چاپ کرده باشد که معمولا بین ۴ تا ۶ سال کل دوره دکترای تخصصی شان طول میکشد؛ یعنی بعد از پزشکی عمومی این مدت را باید بگذرانند؛یعنی بیش از اندازه یک دستیاری پزشکی است.