جزئیات قتل وحشتناک پرستار جوان در مشهد | قاتل: پشیمانم!

جوانی که همسر ساق خود را با ضربات چاقو بی‌رحمانه به قتل رساند درباره سرگذشت خود و ماجرای ازدواج و طلاق تا ارتکاب قتل توضیح داد.

به گزارش مشرق، «حدود ۱۰ روز بود که انواع مواد مخدر سنتی و صنعتی را با هم مصرف می‌کردم تا خودکشی کنم چرا که رفتارهای مرموز آن پسر عینکی شاسی‌سوار به شدت عذابم می‌داد به همین دلیل...» این‌ها بخشی از اظهارات مرد جوانی است که همسر سابقش را با ضربات وحشتناک خنجر در وسط خیابان به قتل رساند.

او بعد از مدتی فرار، خود را در جمکران قم تسلیم نیروهای انتظامی کرد و سپس به مشهد منتقل شد. متهم این پرونده جنایی پس از پاسخ به سوالات تخصصی قاضی دکتر صادق صفری (قاضی ویژه قتل عمد مشهد) به بازسازی صحنه جنایت پرداخت و چگونگی قتل هولناک همسرش را در حضور مقام قضایی و سروان منفرد (افسر پرونده) شرح داد.

عامل این جنایت بی‌رحمانه به سوالاتی درباره سرگذشت خود و ماجرای ازدواج و طلاق تا ارتکاب قتل پاسخ داد.

آنچه می‌خوانید نتیجه گفت‌وگو با مردی است که در سکوت صبحگاهی، همسرش را در خیابان به طرز دلخراشی کشت.

نامت چیست؟

علی – ص 

میزان تحصیلات؟

فوق دیپلم (کاردانی) دارم و در رشته مکانیک خودرو در دارالفنون بجنورد تحصیل کردم.

چند خواهر و برادر داری؟

دو برادر دارم اما من فرزند بزرگ خانواده هستم.

اهل مشهدی؟

نه. در روستای محمدآباد از توابع شهرستان فاروج در استان خراسان شمالی به دنیا آمدم و تا شش سالگی آنجا بودم اما بعد از آن یکی از دوستان پدرم که قمارباز بود همه اموالش را در قمار باخت و چون پدرم ضامن بانکی او بود برای پرداخت بدهی‌های دوستش دچار ورشکستگی مالی شد که به همین دلیل منزل مسکونی خودمان را فروختیم و به «تیتکانلو» رفتیم که بعد از یک سال در آنجا برادرم به دنیا آمد و با وامی که مادرم گرفته بود، خانه‌ای ساختیم و همان‌جا ساکن شدیم.

یعنی تا پایان تحصیلات دبیرستان در تیتکانلو بودید؟

نه. من از کلاس پنجم تا اول دبیرستان در نمونه دولتی فاروج درس خواندم و بعد تلاش کردم به حرفه پدرم که مکانیک تراکتور بود، وارد شوم به همین دلیل هم به دبیرستان فنی و حرفه‌ای رفتم و بعد هم در رشته مکانیک خودرو تحصیل کردم. سپس در دانشگاه دارالفنون بجنورد پذیرفته شدم و در آنجا فوق دیپلم مکانیک گرفتم.

با همسرت (مقتول) چگونه آشنا شدی؟

ترم آخر دانشگاه بودم که یک روز با دوستانم برای مسافرت به منطقه تفریحی ناهارخوران گرگان رفتیم. دوستم «میلاد» با یکی از دوستان همسرم آشنا بود. در آنجا مرا هم با «مریم» آشنا کرد که همین موضوع به ازدواج رسید.

همسرت اهل شمال کشور بود؟

نه. او هم در دانشکده علوم پزشکی گرگان و در رشته پرستاری تحصیل می‌کرد که آن روز به همراه دوستانش به ناهارخوران آمده بود.

چه مدت بعد از آشنایی ازدواج کردید؟

ارتباط من و مریم حدود شش ماه طول کشید. سال ۹۳ بود که ازدواج کردیم.

چرا ادامه تحصیل ندادی؟

همسرم در گرگان تصادف کرد، به طوری که دیگر زندگی من حدود دو سال تحت تاثیر همین سانحه رانندگی قرار گرفت و دیگر از شغل و تحصیل دور ماندم.

اختلاف شما و همسرت از کجا آغاز شد؟

از همان روزهای آغازین ازدواج، برخی از نشانه‌های اختلاف نمایان شد چراکه مادر مریم معتقد بود من به خاطر پول و ثروت با دخترش ازدواج کرده‌ام و به همین دلیل با من لجبازی می‌کرد. تفکرات مادرزنم به طور کلی روی همسرم نیز تاثیر گذاشت اما اختلافات ما از زمانی شدت گرفت که همسرم صاحب شغل شد و حقوقش را از پول های من جدا کرد.

یعنی اختلافات شما ریشه مالی داشت؟

نه. تنها این نبود! من و او چهار سال در تهران زندگی کردیم و سند خانه را هم به  نام «مریم» زده بودم که او آن را بدون اجازه من فروخت ولی بعدها مشکلات دیگری هم در زندگی مشترک ما پیش آمد که مجبور شدم همسرم را طلاق بدهم!

چه مشکلاتی؟

بعد از گذشت چند سال زندگی مشترک، سال ۹۸ بود که فهمیدم به سرطان روده و کبد دچار شده‌ام که  الان به معده‌ام زده است! از همان روز به بعد همسرم سر ناسازگاری گذاشت.

یعنی به خاطر بیماری سرطان دیگر تو را دوست نداشت؟

نه! او وقتی زخم‌هایی مانند جوش روی بدنم ظاهر می‌شد، صورتش را روی همین زخم‌ها می‌گذاشت تا من آسوده بخوابم و در همین حال خودش به خواب می‌رفت. او زنی پاکدامن بود به طوری که حتی در مسافرت‌ها نام مرا بلند فریاد نمی‌زد که  دیگران صدای او را بشنوند! ولی وقتی منزل تهران را فروخت من ناراحت شدم و احساس کردم شاید فرد دیگری را دوست دارد.

همسرت در بخش بیماران کرونایی خدمت می کرد؟

بله. بعد از آن که دوره کارورزی را به پایان رساند، پرونده‌ای همراه با استشهاد برایش درست کردیم که وقتی به مشهد آمدیم در بخش بیماران کرونایی بیمارستان امدادی مشغول کار شد.

چه شد که تصمیم به طلاق گرفتی؟

او اصرار به طلاق داشت و من در اوج بیماری سرطان به صورت توافقی برگه طلاق را امضا کردم اما بعد پشیمان شدم!

چرا؟

چون پزشکان مرا جواب کرده بودند ولی بعد از یک سال حالم خوب شد و دوباره به سوی همسرم بازگشتم ولی او نمی‌خواست با من زندگی کند.

پس چرا او را به قتل رساندی؟

یک روز در خیابان او و مادرش را در منطقه احمدآباد دیدم که سوار یک خودروی شاسی بلند شدند. راننده آن خودرو پسر جوان عینکی بود که رفتاری بسیار مرموز داشت. با خودم فکر کردم پس حتما مریم قصد ازدواج با آن پسر عینکی را دارد و به همین دلیل مرا تحویل نمی‌گیرد چون همان روز آن پسر گاز خودروی شاسی بلند را فشار داد به طوری که احساس کردم با دیدن من از آنجا گریختند! بعد از این ماجرا خیلی عذاب می‌کشیدم و آن صحنه آزارم می‌داد. تا این که تصمیم به قتل گرفتم البته قبل از آن قصد خودکشی داشتم. به همین دلیل هم ۱۰ روز قبل از قتل انواع و اقسام مواد مخدر صنعتی و سنتی را با هم مخلوط و مصرف می کردم تا بمیرم اما  نشد!

از روز قتل بگو.

آن روز در سحرگاه یازدهم تیر خودروام را در نزدیکی محل زندگی همسرم در خیابان ولیعصر (عج) مشهد پارک کردم و با قمه ای که در دست داشتم به سرکوچه آن‌ها رفتم. وقتی همسرم برای رفتن به سرکار (بیمارستان) از خانه خارج شد، در یک لحظه او را صدا زدم و بی‌درنگ ضربات قمه را بر پیکرش فرود آوردم. ضربات زیادی زدم اما نمی‌دانم چند ضربه شد. بعد هم از آنجا گریختم و به قم رفتم و وقتی فهمیدم پلیس به من نزدیک شده است، خودم را تسلیم کردم.

پشیمانی؟

به خاطر قتل ۸۰ درصد پشیمانم! ولی از این که او را طلاق دادم خیلی نادم هستم چون نباید این کار را می‌کردم و او متوجه می‌شد که نباید با من این گونه رفتار کند!

چرا ۸۰ درصد پشیمانی؟

چون بالاخره همسرم بود! دوستش داشتم! عاشقش بودم! من تصمیم عجولانه ای گرفتم! البته قبل از آن پدرزنم را تهدید کرده بودم ولی آن‌ها توجهی نمی‌کردند!

ساعت ۶ صبح یازدهم تیر امسال، پرستار ۲۶ ساله‌ای که در بخش بیماران کرونایی یکی از بیمارستان‌های امدادی مشهد مشغول کار بود، توسط جوان ناشناسی در ابتدای خیابان ولیعصر (عج) ۱۲ با ضربات هولناک خنجر به قتل رسید. دقایقی بعد با حضور قاضی دکتر صادق صفری (قاضی ویژه قتل عمد مشهد) تحقیقات قضایی آغاز و مشخص شد عامل جنایت همسر سابق مقتول است که به صورت توافقی از یکدیگر جدا شده بودند. طولی نکشید که متهم مذکور در قم بازداشت شد و به قتل همسرش اقرار کرد.

بررسی‌های تخصصی این پرونده در پلیس آگاهی خراسان رضوی و زیر نظر سرهنگ سلطانیان (رئیس اداره جنایی آگاهی) صورت گرفت و متهم پس از بازسازی صحنه قتل در حضور مقام قضایی و سرهنگ ولی نجفی (رئیس دایره قتل عمد آگاهی) روانه زندان شد تا این پرونده جنایی دیگر مراحل دادرسی را طی کند.

منبع: خراسان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 38
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 9
  • سعید رضایی تنظیم کننده مشهد IR ۱۸:۵۹ - ۱۴۰۱/۰۵/۱۹
    14 29
    قاتل رو باید سوزاند
    • حاجی ازجوبشور قم IR ۲۲:۴۶ - ۱۴۰۱/۰۵/۱۹
      11 3
      سعید رضایی خودت نیاز به تنظیم
    • سعید رضایی تنظیم کننده IR ۲۳:۵۲ - ۱۴۰۱/۰۵/۱۹
      2 6
      حاجی از جوبشور خفشو البته مودبانه گفتم
    • سعید رضایی تنظیم کننده IR ۲۳:۵۴ - ۱۴۰۱/۰۵/۱۹
      2 6
      حاجی از چوبشور ساکت شو احمق با احترام
    • IR ۰۰:۰۱ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۰
      1 2
      حاجی منافق تو هم نیاز به تمرین شنا که هیچ چیز دیگه ای برات نفعی نداره
    • IR ۰۸:۲۱ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۰
      0 2
      شکمت سیره خفه شو سعید
    • هانا IR ۰۴:۰۶ - ۱۴۰۱/۰۶/۰۳
      0 0
      خودت‌خفه‌بشی‌با‌این‌طرزفکر‌وحشیانه‌😂😂
  • IR ۱۹:۲۷ - ۱۴۰۱/۰۵/۱۹
    10 7
    نتییجه: ماشین شاسی بلند وارد کشور نکنید!
  • IR ۱۹:۳۰ - ۱۴۰۱/۰۵/۱۹
    15 8
    ازدواج نکنید که دختران امروزی چیزی جز بدبختی برای شما ندارن
    • IR ۰۱:۴۶ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۰
      2 1
      موافقم، البته بجای دختران ایرانی با خارجی ازدواج کنید، هرکس هم دوست داره زیر پست من هرجور بد و بیراه بگه نثار خودش و خانوادش، مشرق نامردی اگر سانسور کنی، یا کامل چاپ کن یا نکن،
    • IR ۱۱:۱۵ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۰
      1 1
      با توافق ازدواج کردن با توافق هم طلاق گرفتن جنایت برای چی ؟ فکر کرده مادام العمر دختر رو بنامش کردن عامل بدبختی مواد مخدر بوده دختر گناهش چی بوده !!
    • IR ۱۱:۲۳ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۰
      0 1
      ۱:۲۶ دقیقا ای کاش راهی داشت میشد با خارجی ها ازدواج کرد
    • هانا IR ۰۳:۵۹ - ۱۴۰۱/۰۶/۰۳
      1 0
      دخترا‌گل‌🌹هستن‌‌
  • IR ۲۰:۰۱ - ۱۴۰۱/۰۵/۱۹
    6 10
    مشهد جمکران قم علت اینکه داریپ شهرهای مذهبی رو بدنام می کنید چیه؟
  • IR ۲۱:۳۹ - ۱۴۰۱/۰۵/۱۹
    4 1
    حقیقتا ماجرای بسیار دردناکیه آدم وقتی با تمام وجود کسی رو دوست داره و این جور مسائل پیش میاد ممکنه خودش و اون فرد رو به کشتن بده.. گاهی آدم عاشقانه میکشه تا دست کسی به عشقش نرسه.. خدا این زن و شوهر رو ببخشه .. نوشته: `` نه! او وقتی زخم‌هایی مانند جوش روی بدنم ظاهر می‌شد، صورتش را روی همین زخم‌ها می‌گذاشت تا من آسوده بخوابم و در همین حال خودش به خواب می‌رفت.`` در واقع این مادر دختره بود که دخترش رو به کشتن داد.
    • IR ۰۸:۳۷ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۰
      0 1
      آره والا گاهی آدم عاشقانه می کشه تا دست کسی به عشقش نرسه . پس بنابراین از این به بعد هر مردی خیانت کرد یا زن پنهانی گرفت یا حتی یک خانمی را سوار ماشینش کرد ، ما خانمها باید عاشقانه شوهرمون را بکشیم تا دست زنان دیگر بهش نرسد .
  • IR ۲۱:۴۳ - ۱۴۰۱/۰۵/۱۹
    7 4
    زنتو طلاق. دادی به ت.چه مربوط که سوار چه ماشینی میشود یا باچه کسی میخواهد ازدواج. کند. گروه ف هنگی اینها را ادم کند۳۴۸۴۲
    • IR ۱۱:۰۵ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۰
      1 0
      کاملا درسته پسره روانی فکر کرده تا آخر عمرش مالک دخترتر میشه
  • IR ۲۱:۵۶ - ۱۴۰۱/۰۵/۱۹
    6 4
    یاد ماجرای نجفی و همسر مقتولش افتادم
  • IR ۲۲:۱۴ - ۱۴۰۱/۰۵/۱۹
    5 3
    متاسفم برای تحصیل کرده های بی منطق
    • حاجی ازجوبشور قم IR ۲۲:۴۹ - ۱۴۰۱/۰۵/۱۹
      4 4
      آقا هیچ دردی بدتر ازاین نیست که آدم زنش رو طلاق بدهد وزنش بره ازدواج بکنه قابل توجه کسانی که میخوان زنشون رو طلاق بدهند زنتون رو طلاق ندید
    • سعید رضایی تنظیم کننده IR ۰۰:۵۰ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۰
      3 0
      حاجی از چوبشور چرا چرتمیگی حاجی پشمکی؟
  • IR ۲۲:۴۹ - ۱۴۰۱/۰۵/۱۹
    7 7
    خاک برسرت که لیاقت چتین زنی را نداشتی به اقرارخودت مریض بودی وسرطان داشتی سرش میذاشته روزخمهات تا خوابش می برده!؟ توحیوون صفت وآدمایی"شکاک"همانند توکه یه /بیماری روانی ست"لیاقت زن نجیب را ندارید چون حتما خودتان گذشته ا ی خراب وفساداخلاقی داشتین،حیف ازاین "ملایکه" و این زن فداکارکه به دست چنین درنده ای به قتل رسیده:هم معتادبودی هم حسود هم شکاک::
    • FR ۰۳:۵۷ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۰
      0 1
      خدا یکی نسیبت کنه
    • IR ۱۴:۵۷ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۰
      0 0
      خدابهت عقل بده
  • محمد IR ۲۳:۴۱ - ۱۴۰۱/۰۵/۱۹
    2 4
    خدا وکیلی این حیوانات رو داخل جمعیت انسانی نکنید و اعدامش کنید
  • IR ۲۳:۵۸ - ۱۴۰۱/۰۵/۱۹
    1 3
    نگران نباش عمو جون یه چند سال میری زندون بعدش آزادات میکنن
  • IR ۰۰:۲۰ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۰
    0 0
    سوابق خانوادگی و شرایط این آدم را بررسی کنید کلا مسیر زندگی اشتباه خانواده داغون و...
  • محمد IR ۰۱:۱۳ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۰
    0 1
    پس کم بی تقصیر هم نبوده پرستاره پدر طرفو در آورده البته توجیح نمیکنم قتلشو اون های هم که تو بیمارستان باهاش همکار بودن میگفتن چه آدم خوبی بوده بله همه بیرون خونه ادا آدم خوبی رو در میارن ولی تو خونه پدر همو در میارن و نتیجه میگیریم که خونه رو به اسم زنها نزنید نودو نه درصد نمیشه اعتماد کرد
  • محمد قزل IR ۰۲:۲۱ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۰
    1 0
    قاتل همه اش دروغ بافت دلیلش فقط اعتیاد قاتل بوده.سنتی و صنعتی را با هم مخلوط میکرده
  • مهدی IR ۰۸:۱۷ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۰
    2 2
    مگر خانم ها برده مردها هستن که حق ازدواج مجدد ندارن؟
  • IR ۰۸:۲۳ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۰
    0 0
    امان از بیماری پارانوئید و توهم
  • IR ۰۸:۴۳ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۰
    0 1
    معلومه خوانواده دختر و خود عروس مقتول کلا مسلمان نبودند چون این جدا کردن حقوق زن و شوهر از یکدیگر یک فرهنگ قدیمی غربی-یهودی است حالا قرار نیست هر که در ایران زندگی میکند و کارت شناسایی ایران هم بهر شکلی داشته باشد حتما ایرانی و مسلمان باشد
  • ش IR ۱۱:۰۸ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۰
    1 0
    حتما خوب نبوده كه زن بيچاره طلاق خواسته بعضي ها گناه كاريه خودشون و گردن طرف مقابل ميزارن حتما از قبل اعتياد داشته
  • بهزاد DE ۱۲:۴۸ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۰
    0 0
    باید هر روز همه انسانها رو به دستگاه دروغ سنج ببندن بپرسن امروز قتل و دزدی کردی؟ قصد دزدی و قتل داری؟ هرکی مشکوکه همونجا اعدامش کنن. بهیچ عنوان اصل برائت رو قبول ندارم همه مجرم هستند مگر اینکه خلافش ثابت بشه
  • هوشنگ IR ۱۳:۰۶ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۰
    1 0
    رفیق بی چاره من به خاطر یک قیچ عینکی دست به قتل زدی ؟ یا موضوع خصوصیه نمی خوای حقیقت رو بگی ؟ در هر صورت ارزو می کنم زودتر ازاد بشی برگردی به آغوش خانواده ات
  • هوشنگ IR ۱۳:۱۵ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۰
    0 1
    خخخخخخخخ این...همان مردم خونگرم و مهمان نواز ایران است که گردشگران خارجی ازش تعریف می کردن ما باطنش را می بینیم آنها ظاهرش را باشد رستگار شویدخخخخخخخخ
  • IR ۱۵:۰۰ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۰
    0 0
    اغا سعید چرا اینقدر خشنی اخوی ارامشت حفظ کن

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس