به گزارش مشرق، زن جوان که وارد مترو میشود، بوی عطرش واگن را پر میکند. آرایش صورتش شما را به یاد مراسمهای رسمی عروسی میاندازد. بینی عمل کرده و گونهها و لبهای برجستهای که از تزریق ژل حکایت دارد و خلاصه همه آنچه را از یک مانکن انتظار میرود، میتوان در ظاهر و رفتارش دید. این خانم، اما یک مسافر نیست و یک دستفروش است.
این قبیل دستفروشان از چهره و نوع پوشش و آرایششان گرفته تا کالاهایی که میفروشند همه و همه انگار در بستر طرحی برنامهریزی شده و سازمانیافته است.
طبق برخی آمارها ۸۰ درصد دستفروشان فعال در سطح شهر در واقع دستفروش نیستند و فروش آنها به صورت سازمانیافته و مافیایی انجام میشود.
درآمد این افراد هم خیلی وقتها چندین برابر مردم عادی است، اما به دلیل شناور بودن، آمار دقیقی از این افراد وجود ندارد.
اگر شما هم مسیر ترددتان با مترو باشد در میان دستفروشان مترو خانمهایی را دیدهاید که خیلی وقتها فقط عملهای جراحی زیباییشان میلیونها تومان هزینه داشته و با یک دو دوتا چهارتا و حساب سرانگشتی به نظر نمیرسد بتوان با درآمد دستفروشی عملهای زیبایی اینچنینی داشت.
بینیهای عمل کرده، لبهای تزریق شده و گونهها و سینههای پروتز شده این افراد نزدیک به ۱۰۰ میلیون یا بیشتر هزینه بر میدارد! از سوی دیگر کالاهایی که میفروشند اغلب لوازم آرایش یا کالاهایی در حوزه سبک زندگی است.
شلوارهای لگ، مانتوهای جلوباز و کوتاه، مینی اسکارف و کالاهایی از این قبیل، متاع این دستفروشان خاص است. از خودشان خاصتر، اما طرز رفتار، پوشش و آرایش آنهاست. انگار این افراد مانکنهایی زنده هستند که در سطح شهر تردد دارند.
با این اوصاف میتوان حرفهای سید محمد موسوی شهردار منطقه ۱۱ را پذیرفت که میگوید: «۸۰ درصد دستفروشانی که میبینید در واقع دستفروش نیستند و فروش آنها به صورت سازمانیافته و مافیایی انجام میشود.»
همه جا در قبضه دستفروشان
دستفروشان در همه جای شهر هستند. بالای شهر، پایین شهر، در حاشیه بازار بزرگ تهران، در مترو، پایانههای مسافربری و خلاصه هر جایی که محل تجمع افراد باشد، دستفروشان هم حضور دارند. در کولهبارشان هم همه چیز برای فروش هست. از باتری و چشم زخم گرفته تا بوتیکهای سیاری که انواعی از لوازم آرایشی و لباس و مانتو حتی کفش و دمپایی میفروشند.
بعضیهایشان افرادی فرتوت با چهرههای تکیده و بعضاً از گروه سالمندان هستند. اشخاصی که به نظر میرسد از سر نیاز به این شغل روی آوردهاند. بعضی دیگر، اما انگار سازمانیافتهتر فعالیت میکنند. کودکانی که به صورت گروهی با همدیگر هستند و چیزهایی همچون فال یا چسبزخم و آدامس میفروشند و معلوم است در فضایی سازمانیافته فعالیت دارند.
این سازمان و تشکل میتواند خانوادههایشان باشند یا باندهای تکدیگری که آنها را به خدمت گرفتهاند تا دستفروشی که نه، در عمل گدایی کنند و با زور بستهای آدامس یا چسبزخم را به دست عابر یا مسافری بدهند، اما این تنها بخش دستفروشی سازمانیافته در سطح شهر یا مترو و خیابان نیست. بخشی از این رفتار سازمانیافته را در قالب مانکنهای زندهای میبینیم که لوازم آرایش یا کالاهای سبک زندگی میفروشند.
دستفروشانی که کالاهایشان دست کس دیگری نیست و خودشان هم با پوشیدن لباسها یا روسریها و دیگر کالاها به عنوان مانکنهای زنده در سطح شهر تردد دارند تا در عمل نوع خاصی از پوشش و آرایش را تبلیغ و ترویج کنند، اما در کنار چالشهای اینچنینی آنچه حضور دستفروشان را در خیابانها یا در مترو و معابر آزاردهنده میکند، این است که خیلی وقتها تعداد دستفروشان از مسافران یا عابران پیاده هم بیشتر میشود و این افراد با سد معبر راه را برای عابران میبندند یا مسافران مترو را به تنگنا میاندازند.
جمعآوری دستفروشان وظیفه شهرداری نیست.
اما چه کسی باید با این دستفروشان و فعالیتهای سازمانیافته آنها برخورد کند؟
سید محمد موسوی شهردار منطقه ۱۱ با اشاره به سازمانیافتهبودن موضوع دستفروشی میگوید: «طبق قانون، مسئله سد معبر و جمعآوری دستفروشان وظیفه شهرداری نیست. این یک موضوع بینبخشی است، در واقع وقتی دستگاهها وظایف خود را در حوزه کارآفرینی، اشتغال و اقتصاد انجام نمیدهند چنین معضلی ایجاد میشود. این موضوع را هم باید در نظر گرفت که برخورد با دستفروشان با واکنش مثبتی از سوی مردم مواجه نمیشود و این کار منجر به ایجاد هجمهای رسانهای روی مدیریت شهری خواهد شد.»
آمار ۸۰ درصدی دستفروشی سازمانیافته
موسوی معتقد است حل مسئله دستفروشان را وظیفه نیروی انتظامی است. موسوی میافزاید: «ما در شهرداری با دستفروشان واقعی مشکلی نداریم، دستفروش کسی است که برای امرار معاش خود نیازمند انجام این کار است، اما این در حالی است که ۸۰ درصد دستفروشانی که میبینید در واقع دستفروش نیستند و فروش آنها به صورت سازمانیافته و مافیایی انجام میشود. درآمد این افراد بعضاً چندین برابر مردم عادی است و به دلیل شناور بودن، آمار دقیقی از این افراد نداریم.»
به گفته وی شهرداری تهران وظیفه سازماندهی دستفروشان واقعی را دارد، اما خود آنها راغب به جابهجایی نیستند. نهادهایی مانند نیروی انتظامی و سازمان بهزیستی باید پای کار باشند. البته در مواردی طرحهای مشترکی نیز اجرا شدهاست، اما اگر مستمر نباشد، مثمرثمر نخواهد بود.
لزوم اصلاح ذهنیت جامعه درباره دستفروشان
شهردار منطقه ۱۱ با تأکید بر کمک رسانهها برای اصلاح ذهنیت جامعه درباره برخورد با دستفروشان میافزاید: «بسیاری از مردم نمیدانند که درآمد دستفروشان چندین برابر مردم عادی است. این افراد عموماً کاربلد و آموزش دیده نیز هستند و با تهییج و استفاده از احساسات مردم جو غالبی علیه شهرداری ایجاد میکنند. مردم نیز از سر دلسوزی از آنها حمایت میکنند و ما میخواهیم این تصویر اصلاح شود.»
به گفته این کارشناس مسائل شهری همچنین بخشی از این دستفروشان خود اصناف هستند که جلوی مغازه نیز به فروش کالاهای خود میپردازند. این شغل در مترو نیز به صورت سازمانیافته وجود دارد. شاهد مثال آن نیز اجناسی است که در مترو فروخته میشود و در بازارهای دیگر شهر موجود نیست.