به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت:
روزنامهای که از متهمان دو برابر شدن تعداد تحریمها در دولت برجام است، میگوید: دولت زودتر به واسطه توافق با غرب، تحریمها را تعیین تکلیف کند.
روزنامه «جمهوری اسلامی» در سرمقاله خود نوشت: «تأخیر در تعیین تکلیف تحریمها که بستگی تام به توافق برجامی دارد، با منافع ملی ناسازگار است. اروپا در آستانه فصل سرما قرار دارد و به نفت و گاز ایران بهشدت نیازمند است. از این فرصت میتوانیم حداکثر بهرهبرداری را برای به سرانجام رساندن توافق برجامی به عمل آوریم و با گرفتن امتیازات قابل ملاحظهای به سردرگم ماندن کلاف مذاکرات و تحریمها پایان بدهیم.
در عرصه مذاکرات برجامی، دو صف تشکیل شده که یکی با به نتیجه رسیدن آن موافق است و معتقد است باید هرچه سریعتر به سرانجام برسد تا جلوی زیانهای بیشتر ملت ایران از تأخیر چند ساله گرفته شود و صف دیگر برای جلوگیری از رسیدن به توافق تلاش میکند. وجود سران رژیم صهیونیستی در صف مخالفان کاملاً نشان میدهد کدامیک از این دو صف را باید حامی ملت ایران دانست.
دیوید برنیع، رئیس سازمان جاسوسی موساد توافق برجامی را «فاجعه استراتژیک» برای اسرائیل میداند و افراد متعددی از مقامات رژیم صهیونیستی ظرف دو هفته اخیر برای لابی کردن با مسئولین آمریکایی به واشنگتن سفر کردهاند تا مانع فرجام یافتن توافق برجامی شوند.
علاوه بر سران رژیم صهیونیستی، جمعی از سناتورهای جمهوریخواه آمریکا نیز در صف مخالفین توافق برجامی قرار دارند.
بخش دیگری از کسانی که در صف مخالفین توافق برجامی حضور دارند، مخالفان داخلی توافق هستند. تاکنون از مخالفین داخلی توافق استدلال محکمی که حاوی منافع ملی باشد دیده و شنیده نشده. حتی آنها به این سؤال که در شرایطی که دولت خودتان با توافق برجامی موافق است چرا با آن مخالفت میکنند، پاسخی ندادهاند.
علاوه بر این، معلوم نیست پاسخ ضررهای کلانی که تاکنون در اثر به تأخیر افتادن رفع تحریمها به کشور و ملت وارد شده است را اینان چگونه میخواهند بدهند؟ مسئولان بخش اقتصادی و برنامه و بودجه دولت طبق گفته خودشان حتی برای تصمیمگیری جهت بالا بردن حقوق بازنشستگان کشوری به دلیل نداشتن بودجه لازم دچار مشکل هستند و وجود مشکلات مالی دولت قابل انکار نیست. در چنین شرایطی دولت نباید به مخالفخوانیها علیه توافق برجامی اعتنا کند».
این البته هنر جریان تحریف است که در یک متن کوتاه میتواند انواع خلافگوییها، مغالطهها و آدرسهای گمراه کننده را جا بکند.
اولاً مطالبه «تعیین تکلیف تحریمها»، محافل حامی برجام را الیالابد درباره حمایت از توافقی بیسروته و پرمنفذ بدهکار میکند. این محافل متهم هستند دلالان و جابیندازهای توافقی بودهاند که به دولتهای آمریکا (اروپا، ترامپ و بایدن) اجازه داده تعداد تحریمها را از 800 مورد به 1700 فقره برساند؛ چنان که همین محافل به جای شرمندگی، با ژست مصلحتاندیشی به دولت فعلی میگویند تحریمها را تعیین تکلیف کنید! مگر آقای روحانی و ظریف بارها ادعا نکردند تحریمها بالمره و یکجا لغو شدهاند و امکان بازگشت ندارد؟ تحریمهایی که در همان سال اوباما و سپس ترامپ و بایدن به ناف دولت آقای روحانی (ایران» بسته شد، این وسط چه میگویند!
ثانیاً، بله اروپا گرفتار بحران انرژی است، اما این اروپا نیست که باید لغو پایدار تحریمها را تعهد بدهد و تضمین بکند. اروپاییها اگر وزن بسیار مستقلی داشتند میتوانستند مانند کشورهای دیگر، بدون برجام، مراودات اقتصادی و معاملات نفتی داشته باشند.
ثالثاً محل بحث و اختلاف، توافق خوب یا بد است، نه صرف توافق. به همین دلیل هم جریان شیدای برجام (یا مأمور به بزک کردن آن) توافقی بد را ترتیب دادند، کشور را به مدت 7 سال گرفتار کردند. اکنون هم برخی مقامات صهیونیستی، ضمن اذعان به آورده منحصر به فرد برجام در مهار گسترده برنامه هستهای ایران، تصریح میکنند برجام هیچ بدیلی که تا این حد برای آنها مفید باشد، ندارد. بنابراین ضمن تقسیم کار با آمریکا، فشار میآورند، تا همان توافق فاجعهبار تکرار شود و وعدهها به ایران نسیه باقی بماند. سؤال از غربگرایان این است که مگر اسرائیل چیزی جز مهار برنامه هستهای و تشدید تحریمها میخواست و آیا با برجام چیزی جز این اتفاق افتاد؟!
رابعاً مرز رویکرد کارشناسی با رویکرد باندی و جناحی، همین نکته است که فارغ از آمد و رفت دولتها،به اهمیت توافق پایدار و تضمین شده و متوازن تأکید شود و از تکرار توافق خسارت، برحذر داشته شود. این درست نقطه مقابل نگرشی است که میگفت دولت روحانی از جناح و طیف سیاست و «هرچه آن خسرو کند، شیرین بود»! نگاه قبیلهای با رویکرد انقلابی و عقلانی و کارشناسی، زمین تا آسمان حرف دارد.
خامساً پنهان شدن بانیان خسارت برجام، پشت نام مردم،چیزی را عوض نمیکند. اگر بخشی از گرفتاریهای اقتصادی حاصل تحریمهای جنایتکارانه دشمن است، جریان غربگرا متهم که با قصور و تقصیر در تدوین توافق، دست دشمن را برای فشار تحریمی بیشتر باز گذاشت و ضمناً تدبیری هم برای خنثیسازی و مهار تحریمها نکرد.