به گزارش مشرق، کشف یک جوان بالغ که سالها با یک پای قطع شده زندگی میکرد، قدمت اولین جراحی ثبت شده اندام را به ۲۰۰۰۰ قبل برد. در آغاز آخرین عصر یخبندان، یعنی حدود ۳۱۰۰۰ سال پیش، جامعهای در شرق اندونزی کنونی، جوانی را در کف خشک غاری در دامنه کوهی که با آثار دست نقاشی شده بود، دفن کردند. مردم در حاشیه قارهای کم ارتفاع به نام سوندا زندگی میکردند و احتمالا بخشی از همان گروه دریانوردان اولیه بودند که به استرالیا رفتند. آنها از جهات دیگر نیز پیچیده بودند: بر اساس شرحی از دفن که امروز در مجله نیچر منتشر شد، این جوان، قدیمیترین انسانی است که از قطع عضو جراحی جان سالم به در برده است.
مراقبت از بیماران و مجروحان بخش اساسی تکامل انسان است. برای مراقبت از یک فرد آسیب دیده بدحال، جوامع نیاز به توسعه دانش پزشکی و داشتن منابع اضافی برای اختصاص دادن به بهبود آنها دارند. اسکلتهای انسان و نئاندرتال هر دو شواهدی از صدمات تروماتیک التیام یافته را در دهها هزار سال قبل نشان میدهند، و برخی از مردم شناسان استدلال میکنند که توانایی ارائه مراقبتهای پزشکی به انسانها اجازه میدهد در سراسر سیاره حضور داشته باشند.
یک جراحی موفقیت آمیز به پیچیدگی بیشتری نیاز دارد. تیم مالونی، باستان شناس دانشگاه گریفیث و نویسنده اصلی مقاله، در یک نشست مطبوعاتی گفت: زنده ماندن از قطع عضو یک هنجار پزشکی اخیر برای اکثر جوامع غربی است.
هنگامی که مالونی و تیمش در حال حفاری محل دفن بودند، به امید کسب اطلاعات بیشتر در مورد افرادی که حداقل ۴۰۰۰۰ سال پیش غار را نقاشی کرده بودند، آنها متوجه چیز عجیبی شدند: اسکلتی که پای چپ نداشت، در حالی که استخوانهای ظریف پای راست به خوبی حفظ شده بودند. با بررسیهای دقیقتر متوجه شدند استخوان درشت قطع شده و انتهای استخوان بهبود یافته است.
هنگامی که محققان نوک استخوانها را بررسی کردند، نشانههایی از حمله حیوان یا ریزش سنگ پیدا نکردند. بر اساس سن اسکلت که حدود ۱۹ سال در هنگام مرگ بوده و استخوان بهبود یافته، محققان بر این باورند که این عمل جراحی زمانی انجام شده است که فرد در سنین پیش از نوجوانی بوده است، یعنی ۶ تا ۹ سال قبل از مرگ. آنها نه تنها زنده ماندند، بلکه توانستند در خانه ناهموار کوهستانی خود به زندگی ادامه دهند.
ربکا گاولند، متخصص بقایای اسکلتی انسان در دانشگاه دورهام که در این تحقیق نقشی نداشت، میگوید: حتی اگر این از دست دادن یک عضو تصادفی باشد، هنوز قابل توجه است که آنها توانستند فرد را زنده نگه دارند، اما او میگوید که هیچ دلیلی برای شک در تفسیر قطع عضو ندارد. من تعدادی اندام قطع شده را دیدهام و به نظر میرسد که ممکن است یک قطع عضو بهبود یافته باشد ...
یک روش جراحی مانند این و بقای کودک، نشان دهنده تجربه، دانش پزشکی و اعتماد به نفس است. مالونی میگوید: «شما نمیتوانید از برداشتن ساق پای خود، به ویژه در دوران کودکی، بدون مدیریت شوک، از دست دادن خون و عفونت جان سالم به در ببرید؛ این همچنین نشان دهنده استقامت افرادی است که در آن جامعه هستند که میگویند: «این کاری است که ما باید انجام دهیم تا بتوانیم اقدام واقعا شدید قطع کردن پای کسی را انجام دهیم».
اینکه چرا کودک دقیقا به قطع عضو نیاز دارد، یک راز است. از آنجایی که خیلی قبل از مرگ فرد اتفاق افتاده است، هیچ مدرکی از رویه واقعی باقی نمیماند. این احتمال وجود دارد که آنها عفونتی داشته باشند که خطرناک شده باشد، یا آسیب شدیدی به پا و مچ پا داشته باشند.
اما با مقایسه این زخم با قطع عضوهای موفقیت آمیز در تاریخ جدیدتر، باستان شناسان میتوانند حدسهایی در مورد جزئیات این عملیات بزنند. جراحان مجبور بودند خونریزی را با بانداژ فشاری، تورنیکت یا کوتریزاسیون کنترل کنند. محققان بر این باورند که این برش با ابزارهای سنگی انجام شده است که اگرچه شکننده هستند، اما میتوانند فوقالعاده تیز باشند.
شاید شگفتآورتر از همه، استخوانی است که هیچ نشانهای از عفونت ندارد، حتی تیم حفاری مرتبا با بریدگیهای عفونی برخورد میکرد. پاسخ ممکن است مربوط به دانش گیاهان دارویی باشد. مالونی میگوید: «این یک سوال باز است که آیا این یک توسعه منحصربهفرد مرتبط با جوامعی است که در مناطق استوایی زندگی میکنند، یا ترکیبی از آزمون و خطا در جامعهای است که مانند بسیاری از ما از فرزندان خود مراقبت میکند؟»
رولند میگوید: مهم است که به جراحی از طریق یک لنز پزشکی مدرن فکر نکنیم. مردم ممکن است درک کنند که چگونه خونریزی را کنترل کنند و از زخم بدون اطلاعات دقیق در مورد عروق خونی، وریدها و آناتومی اندام مراقبت کنند. او میگوید: «افراد در گذشته باورهای بسیار متفاوتی در مورد شفا و بدن داشتند. اما آنها کاملا درک میکردند که باید خونریزی و عفونت را متوقف کنند و این بسیار چشمگیر است.
این اسکلت در اتاق مرکزی یک غار آهکی در لبه شرقی جزیره بورنئو، مشرف به سرچشمه رودخانه آمارنگ در نزدیکی، در درهای پر از هنرهای صخرهای باستانی کشف شد.
دفن غیرمعمول فرد که با مهره رنگ مشخص شده است، برای رولند به همان اندازه جالب است که قطع عضو واقعی. او میگوید: ممکن است قبل از قطع عضو، وضعیت خاصی داشته باشند که آنها را واجد شرایط جراحی میکرد یا شاید قطع عضو آنها را خاص کرده است.
ماکسیم اوبرت، متخصص آشنایی با هنر صخرهای در دانشگاه گریفیث و یکی از نویسندگان این مطالعه، تاکید میکند هنوز اطلاعات بسیار کمی در مورد فرهنگی که فرد به آن تعلق داشت، وجود دارد. آنچه محققان میدانند این است که فرهنگ برای آثار هنری ارزش قائل است. تا زمانی که این فرد در غار دفن شد، مقداری از رنگ روی دیوارههای آن حداقل ۱۰۰۰۰ سال در آنجا بود.
قطع عضو به پیچیدگیهای فنی و فرهنگی افراد هنرمند، هر که بودند، رنگ میبخشد. دومین قطع عضو قدیمی شناخته شده با جراحی مربوط به ۷۰۰۰ سال پیش، در فرانسه نوسنگی، پس از ظهور کشاورزی است. یک مدل مورد علاقه در میان باستان شناسان فرض میکند که فناوری پیچیده باید با زندگی بیتحرک و کشاورزی همراه باشد.
منبع: شفا آنلاین