به گزارش مشرق، این طور که در خبرها مطرح شده است، وحید هاشمیان هم یکی از گزینههای هدایت تیم ملی کشورمان در رقابتهای جام ملتهای ۲۰۲۳ تلقی میشود. بله! دقیقاً خبر را درست خواندید. مهاجم اسبق پرسپولیس و بایرن مونیخ که سابقه حضور در جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان را هم دارد یکی از کاندیداهای هدایت ملیپوشان ایران برای دوره آینده جام ملتها به حساب میآید. مردی که بهعنوان دستیار در تیم ملی ایران فعالیت کرده است اما معلوم نیست ملاک حضورش در جمع کاندیداهای هدایت این تیم چیست چون فضای سرمربیگری با اوضاع مربیگری در هر تیمی کاملاً متفاوت است. هاشمیان در دوران بازیگری فوتبالیست خوب و بیحاشیهای بود اما در عرصه مربیگری وقتی هنوز هدایت هیچ تیم مطرحی را برعهده نگرفته و عیارش در این عرصه مشخص نشده است، معلوم نیست چرا فدراسیون میخواهد در مورد او چنین ریسک بزرگی بکند چون اگر وحید موفق نشود، عملاً دوره مربیگری او با یک ضربه سنگین مواجه شده و شاید اصلاً به پایان برسد. البته در فوتبال ایران ما قبلاً هم دست به چنین کارهایی زدهایم و مربیان کم تجربه را سرمربی تیم ملی کردیم تا در مهمترین تیم مملکت با تجربه شوند!
بیشتر بخوانید:
کمک بزرگ اینفانتینو به تاج برای انتخاب سرمربی
تعجب از انتخاب مایلیکهن
تیم ملی فوتبال کشورمان قبل از انقلاب حشمت مهاجرانی را در ۳۹ سالگی بهعنوان سرمربی بالای سر خود دید اما ایشان قبل از انتصاب به این سمت چند سال در تیمهای ملی پایه بهعنوان دستیار و سرمربی کار کرده بود. البته ابتدای دهه شصت هم جلال چراغپور که آن زمان مربی بسیار جوانی بود بهعنوان سرمربی تیم ملی برای حضور در بازیهای آسیایی ۱۹۸۲ دهلی انتخاب شد و خودتان در جریان هستید چه اتفاقاتی در آن مسابقات به وقوع پیوست. پس از آن تیم ملی معمولاً در اختیار مربیان با تجربه بود اما در زمستان سال ۱۳۷۴ محمد مایلیکهن در حالی بهعنوان سرمربی جدید این تیم انتخاب شد که تا قبل از آن تحت عنوان سرمربی در هیچ تیم فوتبال بزرگی کار نکرده بود.
نکته عجیب دیگر در مورد مایلیکهن اینکه این مربی در پاییز سال ۱۳۷۲ با محرومیت سنگین هم مواجه شده بود اما بعداً مورد بخشودگی قرار گرفت. هر چند تیم ملی ایران نتوانست با هدایت محمد مایلیکهن به جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه برسد اما انصافاً نباید از تحول بزرگی که در عرصه فوتبال ملی با او داشتیم غافل شویم چون خیلیها هنوز هم میگویند اگر جرأت و جسارت مایلیکهن در متحول کردن تیم ملی و بها دادن به جوانان نبود ما در جام ملتهای ۱۹۹۶ امارات آن بازیهای درخشان را ارائه نمیکردیم.
تاوان سوزاندن شهریار
تیم ملی فوتبال کشورمان در زمستان سال ۱۳۸۶ سرمربی جوانی را بالای سر خود دید و این بار برخلاف دوره مایلیکهن موفقیتی نصیبمان نشد. در آن مقطع علی کفاشیان که به تازگی رئیس فدراسیون شده بود تصمیم گرفت علی دایی اسطوره فوتبال ایران را بهعنوان سرمربی تیم ملی انتخاب کند. مردی که تازه وارد عرصه مربیگری شده بود و عمر حضورش در این هیبت به ۱۸ ماه هم نمیرسید. دایی یکسال هدایت ایران را بر عهده داشت و روز نهم فروردین سال ۱۳۸۸ یعنی دقیقاً پس از ناکامی خانگی تیم ملی مقابل عربستان از سمت خود برکنار شد. البته شهریار بعداً اعلام کرد فدراسیون فوتبال نه در انتخاب او بهعنوان سرمربی تیم ملی و نه در برکناریاش هیچ نقشی نداشت! بدون شک اگر در آن مقطع اجازه میدادیم شهریار تجربه بیشتری در عرصه مربیگری باشگاهی کسب کند، چنین نمره منفی در کارنامهاش ثبت نمیشد و این مربی در اواخر دهه ۸۰ شمسی در تیم ملی نمیسوخت
قطبی، یک انتخاب اشتباه
افشین قطبی هم یکی دیگر از مربیان کم تجربه بود که تیم ملی ایران برای کسب تجربه بیشتر استفاده کرد و البته اصلاً انتخاب خوبی برای ما نبود. این مربی که تا قبل از حضور در پرسپولیس تحت عنوان آنالیزور دستیار کار میکرد، حدوداً ۱۰ ماه پس از قهرمان کردن پرسپولیس و البته نیمه کاره رها کردن این تیم در لیگ هشتم حرفهای، با تصمیم عجیب فدراسیون فوتبال که آنزمان علی کفاشیان را بالای سر خود میدید و البته مهدی تاج مدیر تیمهای ملی محسوب میشد، بهعنوان سرمربی تیم ملی کشورمان انتخاب شد اما نتوانست ما را به جام جهانی ۲۰۱۰ برساند و در جام ملتهای ۲۰۱۱ هم ناکام شد.
البته این ناکامی برای افشین قطبی به نوعی با کامیابی همراه شد چون بلافاصله پس از حضور در تیم ملی ایران و اعتباری که از این بابت کسب کرد، برای مربیگری راهی لیگ حرفهای ژاپن شد و پس از آن هم در چین کارش را ادامه داد. قطبی سالها بعد دوباره به ایران برگشت و مدتی هدایت فولاد خوزستان را برعهده گرفت. حالا با توجه به این سابقه، انتخاب وحید هاشمیان یک ریسک بسیار بزرگ است چون وحید میتواند مدارک مربیگری را پله پله طی کند و چند سال بعد در صورت داشتن کارنامهای ارزشمند، قاطعانه مدعی سرمربیگری تیم ملی شود اما اگر در این مقطع روی کار بیاید و موفق نشود، به جرأت میتوان گفت در عرصه مربیگری حداقل پنج سال و شاید هم بیشتر عقب میافتد.