به گزارش مشرق، همواره در سالهای اخیر بر راهکارهای فرار از پیری جامعه و ایجاد توازن از طریق فرزندآوری تاکید فراوان شده است؛ مساله حادی که امروزه با وجود نوسان میان استانهای مختلف، به پایینترین سطح خود در تمامی نقاط کشور رسیده و نیازمند بررسی و تحلیل علل و راهکارهای حل آن است زیرا تحلیل پدیدهها میتواند از برنامهریزی اشتباه و اتلاف هزینههای کلان از سوی دولتها جلوگیری کند.
مشکلات و دغدغههای اقتصادی بیش از علوم بهداشتی به مهمترین ابزار جلوگیری از فرزندآوری در کشور تبدیل شده است و نوسانات بازار، تورم و گرانی مسکن، محکمتر از همیشه بر طبل کاهش فرزندآوری میکوبد. امروزه جوانان با توجه به گرانیها و نگرانی اقتصادی، نه تنها از فرزندآوری بلکه از ازدواج نیز فاصله گرفته و عطایش را به لقایش بخشیده و تجرد را مسیر زندگی خود بر میگزینند. الگوهای رفتاری که در میان نسل جوان به شدت طرفدار پیدا کرده تا جایی که فرزندآوری در برخی محافل به تمسخر گرفته و نشان از عقب ماندگی تعبیر میشود.
با وجود اینکه از ابتدای دهه ۸۰ تا اواسط دهه ۹۰ شاهد رشد بیش از ۴۰ درصدی فرزندآوری هستیم اما طی پنج سال اخیر کشور وارد شیب منفی فرزند آوری شده و کاهش حدود ۵۵ درصدی را در فرزندآوری تجربه کرده است. در حالی که طی همین ۲ دهه جمعیت کشور با رشد حدود ۲۶ درصدی از مرز ۸۲ میلیون نفر هم گذشته است.
بسیاری به خصوص جوانان این پدیده را ناشی از ناهمخوانی درآمد با هزینه و گران شدن سبد خانواده و به خصوص هزینه مسکن میدانند که به طور کل از آن به عنوان دغدغه اقتصادی و معیشتی یاد میشود اما نگاهی به وضعیت اقتصادی مناطق مختلف کشور روی دیگری از سکه تمایل نداشتن به فرزندآوری را نشان میدهد. بررسی استانهای برخوردار و کمتر برخوردار نشان میدهد که در این شیب منفی جمعیتی، چه عواملی بر عدم زایش جمعیت جوان تاثیر داشته است.
طبق گزارش مرکز آمار در سال ۱۴۰۰، تهرانیها با میانگین درآمد سالانه ۱۵۹ میلیون تومان، البرز با ۱۳۲ میلیون و مازندرانیها با ۱۲۴ میلیون تومان بیشترین و کرمانیها با ۷۱ و سمنانیها با ۷۲ میلیون تومان کمترین میزان درآمد را داشتهاند اما با این حال، براساس سالنامه آماری سال ۱۳۹۹، استان سیستان و بلوچستان با ۲۹.۴ بیشترین نرخ ولادت را دارد در حالی که استانی برخوردار مانند گیلان در بین ۳۱ استان با نرخ ولادت ۸.۲ درصد رتبه آخر را به خود اختصاص داده است.
بار دیگر لازم به یادآوری است که نباید مشکلات اقتصادی را نادیده گرفت و غرض از این گزارش نیز نفی اثرات مخرب دغدغه معیشتی بر فرزندآوری و دیگر پدیده های اجتماعی نیست اما به نظر میرسد مسئله فرزندآوری دارای ابعاد متفاوتی است که نیاز به بررسی دارد تا در تصمیمگیریهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بر روی میز تصمیم گیرندگان گذاشته شود.
زوجهای بسیاری با وجود شرایط اقتصادی مطلوب تمایل به فرزندآوری ندارند
کارشناس علوم تربیتی و مشاوره خانواده در گفت و گو با خبرنگار ایرنا به عوامل مختلف و اثرگذار غیر اقتصادی بر فرار از فرزندآوری پرداخت و گفت: زوجهای بسیاری با وجود شرایط اقتصادی مطلوب تمایل به فرزندآوری ندارند.
صدیقه خسروانی افزود: امروز حتی افرادی که از نظر موقعیت شغلی و شرایط زندگی وضعیت خوبی دارند، تمایل به فرزندآوری برای آنها وجود ندارد زیرا با تغییر عمیق در باورهای والدین روبرو هستیم که ساختار ذهنی و پیوندی آنان درباره فرزند را به طور کل متفاوت از گذشته ساخته است.
به گفته خسروانی، امروزه بخش قابل توجهی از زوجها به خصوص کسانی که از تمکن مالی خوبی برخوردار هستند، فرزند را مانعی برای تحصیل یا ادامه تحصیل و موقعیت شغلی خود میدانند حتی این افراد که کم هم نیستند، بچهدار شدن را مساوی با سلب آزادی تعبیر کرده که آزادیهای آنان را محدود میکنند.
این مشاور خانواده بخش قابل توجهی از بیرغبتی به فرزندآوری را ناشی از همین تعبیر اثرگذاری فرزند (سلب آزادی والدین) دانست و توضیح داد: حتی با این که بعضی از زوجین بیش از ۱۰ سال زندگی مشترک دارند و خاطرات خوشی را با یکدیگر ساخته و به ثبات در زندگی رسیدهاند نیز بر اساس همین الگوی ذهنی از فرزند دوری میکنند.
تغییر جنس خانواده
خسروانی عامل غیراقتصادی دیگر را ناشی از تغییر ماهیت خانواده دانست و تصریح کرد: در گذشته خانواده با افرادی همچون عمه، دایی، خاله و عمو آن هم به تعداد زیاد احاطه میشد که نقش حامی را ایفا میکردند اما امروز اطراف زوجین جوان افراد و خانوادههایی که در گذشته وجود داشتند را نمیبینیم.
به گفته او، پیشتر خانواده متفاوت بود و افراد موجود کمک حال بچه و مادر و حتی پدر بودند. اکنون ما این حمایتها را کمتر میبینیم و در سایه کاهش حمایتهای اطرافیان، فرد به طور طبیعی دچار ترس و استرس شده و تصور میکند شاید در برابر فرزند و تربیت و نگهداری آن کم بیاورد.
وی این مورد را بسیار پر اهمیت توصیف کرد و افزود: جریان تک فرزندی با کاهش اعضای خانواده چنین فضایی را ایجاد کرده است که در آینده حادتر خواهد شد.
آینده نگری
کارشناس علوم تربیتی به موضع آیندهنگری نیز به عنوان عامل دیگر اشاره کرد و گفت: اکنون فقط تامین نیازهای اولیه بچه مدنظر نیست و باتوجه به تغییر نگرشها و رویکردها، زوجها میخواهند آینده خوب و مطلوبی را برای فرزندانشان فراهم کنند.
خسروانی این آینده نگری را دارای رابطه مستقیم با مدیریت اقتصادی جامعه عنوان کرد و افزود: تصور آینده مطلوب برای فرزندان با وضعیت اقتصادی کنونی برای بزرگسالان مبهم است و به طور حتم وقتی فرزندی داشته باشند لازم است که برای او هزینه صرف کنند مثلاً کدام مدرسه برود، چه شغل، رشته تحصیلی و هدف گذاری داشته باشد.
تغییر سبک زندگی اجازه نمی دهد، آینده نگری روشن باشد. ضرب المثل «هر آن کس دندان دهد نان دهد» در گذشته مرسوم بود و با این رویکرد، زوجها چندین فرزند داشتند و با حداقل ها راضی بودند اما اکنون خانواده به این فکر می کند چطور میتواند آینده خوب برای فرزند بسازند و شاید برخی به دنبال این هستند که چیزهایی که خود از آن محروم بودند برای فرزندانشان فراهم کنند.
وی افزود: فراتر از مقوله اقتصادی، نگرش و تغییر سبک زندگی بر میزان تمایل به فرزندآوری تاثیرگذار است و با وجود قول و وعدههایی که دولتمردان به خانوادهها میدهند، نسل جوان به فرزندآوری تن نمیدهد. شاید در برخی از خانوادهها در سطح فرهنگی متفاوت فرزندآوری زیاد اتفاق می افتد اما متاسفانه افراد با سطح اجتماعی خوب و تحصیل کرده ما نیز از این مسئله اجتناب و سعی میکنند با احتیاط به این وادی وارد شوند و اگر هم یک فرزند دارند به همان اکتفا میکنند.
چرا به اینجا رسیدیم
کارشناس علوم تربیتی نیز کاهش فرزندآوری را موضوعی پیچیده و بدون در نظر گرفتن پارامترهای اقتصادی ناقص دانست و افزود: در برنامههای دولت، وزن مشوقهای اقتصادی برای فرزندآوری بیشتر است که نشان میدهد حاکمیت هم باور دارد که دغدغه اقتصادی یکی از اضلاع مهم بحران پیری جمعیت است.
سپیده غلامی، شرایط کنونی در حوزه فرزندآوری را تنها یک عامل دانست و افزود: به طور کلی، همه برنامهریزیها و مشوقها در حوزه فرهنگی و اقتصادی، منسوخ شده و کاربرد خود را از دست داده است. برنامههایی که امروز انجام میشود شاید حداقل حدود یک دهه پیش اثر گذار بود و امروز دیگر تاثیری ندارد.
اکنون بخشی از جامعه حتی بدون مشوق هم اقدام به فرزندآوری میکند و به گمان من این طبقه اصلا مقصود حاکمیت نیست بلکه امروز با طبقه متوسط به خصوص تحصیل کرده مواجه هستیم که یا به دلیل اقتصادی یا به دلیل امنیت اقتصادی که دو مقوله مجزا هستند از فرزندآوری دوری میکنند.
به گفته این مشاور، به طور کلی با فرسودگی عمیقی در برنامههای تشویقی مواجه هستیم. باید پذیرفت که هزینه در این بخش سرمایه گذاری است و با نگاهی به کشورهایی که دارای بحران جمعیتی هستیم با طیف متنوع و قوی از مشوق های اقتصادی و اجتماعی تا خدمات بهداشتی و درمانی مواجه میشویم؛ در حالی که در کشور ما هنوز تصمیمگیران به مشوقهای منسوخ همچون تسهیلات بانکی به عنوان سازوکاری برای تشویق به فرزندآوری روی میآورند که به هیچ وجه پایه اقتصادی خانواده را تقویت نمیکند.
این کارشناس اجتماعی به مشکلات قانون کار در حمایت از زنان شاغل اشاره کرد و گفت: در شهرهای توسعه یافته که سطح هزینهها بالا است، زنان در فعالیتهای اجتماعی نقش مهمی دارند اما قوانین بارداری در امنیت شغلی آنان رضایتبخش نیست. از سوی دیگر شرایط اقتصادی به گونهای است که نیاز به درآمد در زندگی خانوادگی، بخش زیادی از زنان را به بازار کار کشانده است و ترس از دست دادن فرصتهای شغلی یکی از موانع تمایل زنان برای داشتن فرزند است.
غلامی درباره برون رفت از این شرایط گفت: گام نخست برای تشویق جامعه به فرزندآوری، حل امنیت اقتصادی است که این موضوع حتی در زیربنای برنامههای فرهنگی نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
وی تاکید کرد: به جای اعطای وام که عمدتاً به انحراف میرود، باید سطح درآمد خانوادهها افزایش یابد و برای حل مشکلات اساسی از جمله مسکن تدبیری اندیشیده شود.
این مشاور خانواده ایجاد فضای آرام فرهنگی و اجتماعی را راهکار بسترساز امنیت روانی دانست که امروز زوج های جوان بیش از هر چیزی به آن احتیاج دارند.
در صورت تغییر نکردن روند جایگزینی جمعیت با موجی از جمعیت پیر و غیرمولد در جامعه مواجه خواهیم بود که با توجه به ظرفیتهای اقتصادی کشور و نیاز به جمعیت جوان و مولد در آینده میتواند بحرانزا باشد. مسئلهای که نیازمند تصمیمگیری و اقدامات هرچه سریع تر متولیان امر است.