هستند افرادی که این رقابت ها را هدر رفتن یازده میلیارد دلار از جیب پرداخت کنندگان مالیات دانسته و آن را هزینه ای برای یک مانور سیاسی می دانند که سودی برای مردم نداشته و نخواهد داشت
بخش دوم را می توان در نظر برخی انگلیسی ها مانند کری آنه مندوزا، دانشجوی سی ساله دانشگا لندن که سخنگوی "جنبش المپیک ما" نیز بود، دید. آنها در ردیف اول مخالفت با برگزاری این رقابت ها در این کشور اروپایی بودند که درگیر مشکلات متعدد مالی است؛ اگرچه صدایشان در هیچ رسانه مهم انگلیسی شنیده نشد یا برخوردهای تندی را ز سوی پلیس تجربه کردند.
آنها بیش از چهار ماه قبل از برگزاری المپیک کارشان را شروع کردند و طرفداران زیادی نیز در سراسر این کشور پیدا کرده بودند. مندوزا در این باره می گوید: "ما از همه در این راه حمایت کرده و تشویقشان می کنیم؛ البته به شرطی که بدون خشونت و درگیری باشند. باید قبول کرد این المپیک راه اشتباهی بود که مسئولان بریتانیا طی کردند و سودی برای مردم نداشت." این موضوعی است که در تلاش برای تبلیغ و ترویجش در ماه های اخیر و به خصوص در دوران برگزاری این رقابت ها بودند.
البته اعتراض عمومی به برگزاری المپیک توسط یک کشور، برای اولین بار نیست که روی می دهد. در المپیک 1968 که مکزیکو سیتی میزبان بود نیز شاهد راهپیمایی بزرگ ضد دولتی بودیم که در آن بیش از بیست دانشجو کشته شدند. اما اعتراضات هنگامی بیشتر می شود که برگزاری این رویداد در لندن در اوج بحران و درگیری های اقتصادی در این کشور و اتحادیه اروپایی است.
× مسابقاتی که از جیب مردم برگزار می شود
عموم اعتراض ها به برگزاری نیز بر همین موضوع تمرکز کرده است. موضوعی که مندوزا و دوستانش نیز به آن اصرار داشته و آن را محور اعتراضات خود قرار داده بودند. آنها معتقدند رقمی بیش از بیست میلیارد پوند هزینه برای برگزاری این رقابت ها شده است. اما چه کسی این مبلغ را پرداخته است؟ شهروندان و مالیات دهندگانی که نصیبی نیز از این المپیک نداشته اند. این تا آنجا پیش رفت که مارگارت هاج، وزیر کار انگلیس در پارلمان عنوان کرد که اکنون این پرسش جدی وجود دارد که آیا پرداخت این هزینه های هنگفت منجر به معامله خوبی برای پرداخت کنندگان مالیات خواهد شد؟ پرسشی که به نظر می رسد این روزها پاسخی منفی دارد.
البته، انتقادات به برگزاری المپیک از زاویه دیگری نیز بوده است؛ حامیان محیط زیست. آنها به حضور شرکتی به نام "داو" اعتراض داشتند که در سال 1984 موجب مرگ هزاران هندی در این کشور به دلیل انفجار گازی شد. اتفاقی که به یک تراژدی بزرگ در تاریخ این کشور استعمار زده تبدیل شد و هرگز از اذهان جهانی پاک نشد؛ اما در این دوره به حمایت مالی از برگزاری این رویداد پرداخت. این موضوع اعتراض بسیاری را منجر شد که البته توجهی به آن نشد.
بخش دیگری نیز معترض به حضور شرکت هایی بودند که موجب آلودگی زیست محیطی در قاره سبز یا دیگر نقاط جهان بودند. در حقیقت، این گروه بر این باور بودند که برگزاری المپیک لندن با هزینه میلیارد پوندی موجب گسترش شرکت ها و تولیداتی می شود که در نهایت، باعث آسیب های جدی و جبران ناپذیری به حیات بشری می شود.
به کارگیری 24 هزار نیروی خصوصی امنیتی، بیش از 12 هزار افسر پلیس و بیش از 13 هزار نیروی نظامی برای حفاظت از المپیک، موجب شد تا بودجه هنگفتی خرج شود و انتقادات گسترده ای نیز صورت گیرد
بخش قابل توجهی از اعتراضات به هزینه کرد میلیاردی دولت برای امور امنیتی بود. براساس اعلام رسمی که احتمالا باید کمتر از میزان واقعی باشد، دولت بریتانیا رقمی معادل یک میلیارد پوند صرف امور امنیتی و پلیسی این رویداد کرده است.
به کارگیری 24 هزار نیروی خصوصی امنیتی، بیش از 12 هزار افسر پلیس و بیش از 13 هزار نیروی نظامی برای این کار، موجب شد تا بودجه هنگفتی خرج شود. تمام این هزینه ها شد تا اقدامی تروریستی در دوران برگزاری این رویداد در این کشور اروپایی صورت نگیرد. آنها از سال 2005 یاد می کردند که چنین اتفاقی در مترو لندن روی داد و این کشور را شوکه کرد؛ اما هیچ چیز موجب نشد تا پلیس در واکنش به گروه های معترض، رفتاری آرام داشته باشد؛ حتی اگر بدون خشونت رفتار کرده و اعتراضات مدنی داشته باشند.
اما تمام این اتفاقات در حالی روی داد که هر اعتراضی قبل و در جریان برگزاری این رویداد بزرگ ورزشی یا به شدت سانسور می شد یا با واکنش فوری و قاطع پلیس مواجه می شد. آنها با طرح موضوع تروریسم و مقابله با حملات احتمالی، اجازه هر گونه فعالیتی را گرفته بودند که همین نیز موجب اعتراضات گسترده ای شد؛ اما از موضع خود کوتاه نیامدند.
"ما پیام قوی داشتیم که می ترسند به گوش مردم و گردشگران برسد. آنها به ما می گفتند حق نداریم در کشور خودمان اعتراض به روندی داشته باشیم که غلط است."
× طرح اختلال المپیک به جای اعتراض
در حقیقت، مدیریت رسانه ای مربوط به برگزارکنندگان، این اعتراضات را اختلال در روند برگزاری مسابقات تعبیر کردند. "این حق شماست که اعتراض کنید؛ اما نمی گذاریم کسی روند برگزاری را مختل کند یا اختلالی در روند امور کشور ایجاد کند. این وظیفه ماست." این را کریس الیسون، مسئول امنیت المپیک عنوان می کند؛ اما اشاره به این ندارد که مگر قرار بوده کسی اخلالی در این زمینه ایجاد کند. البته، اذعان دارد با معترضین نیز در ارتباط نبوده که به نظر می رسد در این رابطه کمی خلاف واقع سخن گفته باشد. مگر می شود چنین ارتباطی نبوده یا برقرار نشده باشد؛ آن هم در کشوری مانند انگلیس با سرویس های قدرتمند اطلاعاتی؟
در حقیقت، مسئولان تلاش داشتند تا این جریان اعتراضی را به شکلی نشان دهند که قرار است امنیت برگزاری رقابت ها را مختل کند. موضوعی که سیمون مور، جوان 29 درباره اش عنوان می کند: "ما قصدی برای مختل کردن برگزاری المپیک نداشتیم؛ بلکه صرفا از برپایی و صرف چنین مبلغ هنگفتی ناراحت بودیم و قصد داشتیم آن را اعلام کنیم که چنین امکانی را فراهم نکردند."
این واقعیتی است که به نظر می رسد مسئولان برگزاری مدارایی با اعتراضات نداشته و برخورد خشنی با آن داشتند. جایی که ماریا گالاستگوی 53 ساله می گوید: "ما پیام قوی داشتیم که می ترسند به گوش مردم و گردشگران برسد. آنها به ما می گفتند حق نداریم در کشور خودمان اعتراضی به روندی داشته باشیم که غلط است." و اینگونه المپیک برگزار شد و به پایان رسید و تا کنون بیش از 17 میلیارد پوند صرف آن شده است. آیا این اعتراض ها نباید به گوش کسی می رسید؟ دولت مردان بریتانیایی از چه می ترسیدند؟ شاید تاریخ در این باره نظرات دقیقی بدهد ...