به گزارش مشرق، هرچند تا پایان دوره آزادسازی، ۸۵ درصد از مناطق تحت اشغال دشمن آزاد شده بود؛ اما ۲۵۰۰ کیلومترمربع از سرزمین ایران در اشغال دشمن باقیمانده و هیچ تضمینی برای عقبنشینی کامل عراق وجود نداشت.
محافل سیاسی بینالمللی در مورد اعاده حقوق جمهوری اسلامی شامل عقبنشینی کامل عراق از خاک ایران، شناسایی متجاوز و پرداخت غرامت، هیچ واکنشی نشان نمیدادند. به این ترتیب ادامه اشغال سرزمینهای اسلامی، ارتش شکستخورده عراق را در موقعیت برتر نگه میداشت؛ لذا چارهای جز ادامه جنگ و تعقیب متجاوز نبود.
وقتی سیاسیها و نظامیهای ایران باهم تفاهم نداشتند
موفق نشدن در عملیات رمضان که با هدف تعقیب متجاوز در منطقه شلمچه اجرا شد، اتحادنظر مسئولان سیاسی و فرماندهان نظامی کشورمان در زمینه ادامه جنگ بعد از عملیات بیتالمقدس را به اختلافنظر در این باره تبدیل کرد. پس از آن سیاستمداران تنها با انگیزه کسب یک پیروزی نظامی بزرگ به منظور کسب امتیازات سیاسی و صلحی شرافتمندانه، با ادامه جنگ موافق بودند؛ اما نظامیها با هدف کسب پیروزی مطلق نظامی به ادامه جنگ فکر میکردند.
میل به پایان جنگ با کسب یک پیروزی بزرگ، زمینهساز آغاز تلاش دیپلماتیک در جنگ شد. این دیدگاه سبب شده بود که مدت جنگ کوتاه فرض شود؛ لذا از به کارگیری کل امکانات کشور برای جنگ صرف نظر و نبردها صرفاً با تکیه بر مقدورات نظامی موجود و استفاده محدود از امکانات دولتی و حمایتهای مردمی، پشتیبانی میشد. این در حالی بود که حمایتهای سیاسی و نظامی جهان از عراق روز به روز افزایش پیدا میکرد. کمکهای اطلاعاتی آمریکا به عراق، تسهیل در انتقال تکنولوژی پیشرفته تسلیحاتی به این کشور و نیز حمایت مالی و ارسال تجهیزات پیشرفته، ارتش عراق را بهرغم آسیبهای فراوان، تقویت کرده بود.
در ادامه میتوانید مستندی از چگونگی حمایتهای قدرتهای جهانی از رژیم بعث، که برای اولین بار منتشر میشود، مشاهده کنید:
دنیا چشم دیدن پیروزی ایران را نداشت
در وضعیتی که توان دشمن فقط از جنبه پیادهنظام به ۵۵۰ گردان پیاده میرسید و توان سپاه برای آفند از ۸۰ گردان تجاوز نمیکرد، اعتقاد برخی بر این بود که با توان موجود میتوان به عملیاتی پیروزمندانه دست یافت و جنگ را به پایان رساند.
سپاه برای اجرای عملیات موفق، حداقل ۳۰۰ گردان لازم داشت ولی کشور برای تجهیز این تعداد گردان آماده نبود. تنها راه تقویت سپاه با اعزام نیروهای بسیج تحت عنوان سپاهیان محمد صلالله علیه و آله و سلم میسر میشد. پس سپاه توانست ۱۴۰ گردان وارد صحنه عملیات والفجر ۸ کرده و طی ۷۵ روز جنگ با ارتش عراق، منطقه آزاد شده را حفظ کند.
پیروزی عملیات والفجر ۸ که ارتباط عراق با خلیجفارس را تقریباً قطع کرد و کویت را با ایران همسایه کرد و طی آن بخش وسیعی از ارتش عراق منهدم شد، به پایان جنگ منجر نشد؛ چرا که دنیا حاضر نبود ایران را پیروز جنگ ببیند. بعد از این پیروزی بود که حمایت تسلیحاتی غرب و شرق از عراق افزایش یافت.
فرصت آرامش به دشمن ندادیم
در پی پیروزی در عملیات والفجر ۸ و در نتیجه تغییر توازن سیاسی ـ نظامی به نفع جمهوری اسلامی، ارتش عراق با بهکارگیری شیوهای جدید در جنگ، کوشید تا از لاک دفاعی خود خارج شده و حالت تهاجم بگیرد. به همین دلیل در هجوم نسبتاً موفق به مهران که نقطه اوج این تحرکات بود، عراق جرأت کرد رسماً اتخاذ استراتژی جدید دفاع متحرک را اعلام کند.
اما اجرای موفقیتآمیز عملیات کربلای یک و آزادسازی مهران در تیرماه ۱۳۶۵ به کمک رزمندگان ایرانی، پایانی بر استراتژی جدید دشمن و آغازی برای تغییر وضعیت و به دستگیری مجدد ابتکار عمل بود.
در ششمین سال جنگ، علاوه بر عملیات والفجر ۸، با تأکید امام(ره) مبنی بر ندادن فرصت آرامش به دشمن و با همت رزمندگان سپاه پاسداران، عملیاتهای والفجر ۹، کربلای ۱،کربلای ۲ و کربلای ۳ با موفقیت اجرا شد.
فتح فاو لو رفت
اگر چه جنگ در سال هشتم پایان یافت، ولی سرنوشت آن در سال هفتم یعنی سال ۱۳۶۶ تعیین شد. پس از فتح فاو، انهدام وسیع ارتش عراق و تغییر توازن به نفع ایران، طرحریزی برای اجرای عملیاتی بزرگ و یکسره کردن کار جنگ شروع شد. منطقه عملیاتی ابوالخصیب انتخاب شد تا جزیره فاو بهطور کامل تصرف، راه دریایی عراق از خور عبدالله مسدود و بصره از جنوب به محاصره درآید.
طراحی عملیات کربلای ۴ در منطقه ابوالخصیب به تأکتیک ویژهای تکیه داشت که در طرحریزی عملیات، محور اصلی محسوب میشد. این موضوع لو رفت و دشمن به طور مرموزی از تأکتیک ویژه عملیات مطلع شد؛ لذا با آغاز عملیات دشمن تنگه مهم آن عملیات را بست و در نتیجه کربلای ۴ با عدمالفتح روبرو شد.
دنیا به تکاپو افتاد تا جنگ تمام شود
نیروهای خودی با شناسایی نقاط ضعف دشمن، تنها ۱۳ روز بعد، عملیات بزرگ کربلای ۵ را در ۱۹ دیماه ۱۳۶۵ طراحی و اجرا کردند. این عملیات که با غافلگیری مطلق دشمن اتفاق افتاد، ۲ نتیجه مهم را به دنبال داشت: اولاً بار دیگر به دنیا ثابت شد که اگر حمایت خود را از عراق افزایش ندهند، عراق طرف بازنده جنگ خواهد بود. ثانیاً به دنیا تفهیم کرد که نمیتوان خواستههای ایران اسلامی را بهطور ۱۰۰ درصد نادیده گرفت؛ بنابراین از اسفند سال ۱۳۶۵، یعنی ۲ ماه پس از عملیات کربلای ۵، تلاش جهانی برای تهیه و تنظیم قطعنامه ۵۹۸ آغاز شده و در پایان تیرماه ۱۳۶۶ تصویب شد. همزمان تلاش آمریکا برای افزایش تحریم اقتصادی و تسلیحاتی ایران نیز شدت گرفت.
همچنین در اواخر این دوره، قوای دریایی آمریکا و سایر کشورهای بیگانه به خلیجفارس وارد شدند تا ضمن مانور قدرت، پیروزیهای پیدرپی ایران در والفجر ۸ و کربلای ۵ را کمرنگ کرده و از پیروزی مطلق ایران در جنگ جلوگیری کنند.