سعید حدادیان
به پرواز پرستوهای سبحان الذی اسری
به آواز قناریهای سرخ مسجدالاقصی
پر گنجشکهای خانههای خون و خاکستر
کبوتر بچههای کوچههای کوچ از دنیا
به بغض گریه گهواره، بی طفل و بی مادر
به آن طفلی که مدفون است روی سینه بابا
به بسم الله پروانه، کنار شعله آخر
به پرپرهای شمع سوخته در آخرین نجوا
به گلهای کفنپوش بنفشه در ردیف هم
به لالایی بمب فسفری، خواب اقاقیها
به متن برگ برگ آیه والتین و الزیتون
به نص سوره والطور و نور سینه سینا
که قطره قطره خون بیگناهان نیل خواهد شد
و فرعون زمانه غرق خواهد شد در این دریا
محمد اسدالهی
مثلاً جنگ نیست
صورت عروسکت زیر پای سنگ نیست
مثلاً درد نیست
مثلاً دشمنمون این همه نامرد نیست
مثلاً غم نیست
پدرت میخنده، عمر مادرت کم نیست
شهر دلگیر نیست
زنگ مدرسهتون، صدای تیر نیست
خواب دیدم دعا میخونی روی ابرا
خواب دیدم میدوی توی مسجد الاقصی
توی حیاط قدس، محو آسمونی
شبیه فرشتهها نماز میخونی
محمد رسولی
برای این همه مظلوم، تو غزه پناهی نیست
برای زنده موندن هیچ راهی نیست
اصن انگار بچه کشتن هم دیگه گناهی نیست
تو دنیا دادگاهی نیست
که حجم این همه جنایت رو بتونه بشمره حتی
که دختر بچههایی که هنوزم زیر آوارن
بگه هستن چند صدتا
غزه نمایشگاه زخم، رنج، فریاد و حماسه است
هرچی جنایت توی دنیا بوده، تو غزه خلاصه است
ولی وایساده که نفس بگیره
فلسطین رو قرار پس بگیره
بمون که شاید بشکنه بغضت سکوت رو
که باید بکنه طوفانت از بیخ تار عنکبوت رو
بمون اونقد که آهت بگیره
که تو میمونی، اسرائیل میره
حمید رَمی
اینجا امر امام عشق یک امت است
قلب دلدادگان سرشار از جرأت است
لرزه افتاده بر کفار خیره سر
طوفانی که به پاست طوفان غیرت است
اَللَّهُمَّ الْعَنِ الْجِبْتَ وَ الطّاغُوت
ویران تر میشود خانه عنکبوت
خیبر خیبر است و جای پای علی
حاکم میشود فقط خدای علی
میچرخد دوباره شمشیر ذوالفقار با صدای علی
نَحْنُ قُوّاتُ الخَیبَریه
نَحْنُ اَنصارُ الحَیدَریه
رو به نابودین نسل اصحاب فیل
افتاده اَبرهه در جنگ ابابیل
ای فرعون زمین میمیری این چنین
ای موسی زمان بگذر از رود نیل
وقت ترسیدن کُفر از ایمان رسید
بر جسم زخمی مظلومان جان رسید
خسته میشود مگر سپاه علی
غوغا میکند به پا نگاه علی
محکمتر رجز بخواند آن کس که هست در پناه علی
نَحْنُ قُوّاتُ الخَیبَریه
نَحْنُ اَنصارُ الحَیدَریه
حجتالاسلام جواد محمد زمانی
خمینی گفت: اکنون قدس در دستِ شیاطین است
هلا اسلامِ ما را پاره تن، این فلسطین است
کنون قدس شریف، آزادیاش با جانِ شیرین است
سلیمانی -شهید قدس- بر این عهدِ دیرین است
که باید قدس را آزاد کرد از دست این کافَر
فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر
بگو حتمی است پیروزی برای ما، مسلّم هم
بگو با محتشم شد شورشی در خلق عالم، هم
که میآید ز قدس آوای پرشور محرم، هم
نوشته روی سنگ قبرِ «تهرانی مقدم»، هم
کسی که آرزویش مرگ اسرائیل بود، آخر
فلسطین بحر تا نهرش، نه حتی یک وجب کمتر
سید جواد پرئی
بیا گریه کنیم با هم
بگو چی شده کی حالتو اینجوری خراب کرده
بیا گریه کنیم با هم
تو مظلومی خدا رو گریههای تو حساب کرده
بیا گریه کنیم با هم
نه اینکه دلت آروم شه
فقط داد بزن قاتل
با فریاد تو معلوم شه
دیگه آخرای راهه
تو گریه هات سلاحه
روزای دشمنامون سیاهه
خدا پناه اون کسی میشه که بی پناهه
احمد بابایی
غزه تنهاست...! غزه مظلوم است!
فرق نامرد و مرد، معلوم است
سرِ ما رفته روی نی، مردم!
بیکفن مانده غزه، ای مردم!
شب خون، روز امتحان، غزه!
زخم حلقوم کودکان، غزه!
بغض، راه گلوی ما بسته است
آب را شمر روی ما بسته است
بسته بال و شکسته پر، غزه...
کودکان تشنهاند در غزه...
برگ ریزان به باغ میبینم
داغها روی داغ میبینم
بین آتش، عروسکی مانده است
زیر آوار، کودکی مانده است
دیدهام طفل بیسری اینجا
خشک شد شیر مادری اینجا
هان نگو غزه! کربلا این است
قتل عام فرشتهها این است
شب غزه، بُروز عاشوراست
مردم! امروز، روز عاشوراست
خاک را غرق خون غزه ببین
کربلا را درون غزه ببین
حق و باطل به هم فراز شده
پای صهیون به خیمه باز شده
کربلا جاری است ای مردم
روضه تکراری است ای مردم