به گزارش مشرق، دکتر محمدحسین محترم طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:
۱- خدا رحمت کند حضرت امام را، هنگامی که مسئولان نظام برای کسب تکلیف درخصوص اعزام ناوهای آمریکا به خلیج فارس در حمایت از رژیم بعثی عراق، خدمت ایشان رسیده بودند، با شجاعت تمام فرمودند «اگر من بودم با ورود اولین ناو آمریکایی، آن را هدف قرار میدادم تا ناو دومی جرات نکند وارد خلیجفارس بشود»!.حالا با تعبد به مکتب امام(ره) تنها راه مقابله با سیاستهای جنگطلبانه آمریکا و بازدارندگی در مقابل رژیم صهیونیستی و محاصره و منزوی کردن اسرائیل، فشار حداکثری با برقراری «موازنه وحشت و ترس» است. با طوفانالاقصی«موازنه وحشت» درخصوص موجودیت رژیم صهیونیستی ایجاد شده است. اما از این به بعد از نظر مقاومت هر کشتی و محمولهای که به مقصد اسرائیل بارگیری و حرکت کند، چه در مبدا و چه در مسیر و چه در مقصد، هدف مشروعی برای مقاومت خواهد بود، این یعنی«ایجاد موازنه ترس».
۲- مهمترین راهبرد جبهه مقاومت پس از افزایش و بهکارگیری قدرت نظامی، باید ایجاد ترس از هرگونه رابطه و تجارت با رژیم صهیونیستی و افزایش هزینههای آن از طریق تقویت و گسترش مقاومت دریایی و موشکی و پهپادی و به هر نحو ممکن دیگر باشد. باید همه دنیا و همه دولتهای دور و نزدیک بفهمند که هرگونه کمک به دشمنان مقاومت و تجارت و مراوده با رژیم کودککش اسرائیل هزینه دارد و باید این هزینه را بپردازند و آن قدر این هزینه زیاد باشد که با محاسبه هزینه–فایده در پازل منافع و امنیت ملیشان، هزینههای آنها بیشتر از فایده باشد. همان کاری که قبلا جمهوری اسلامی با زدن پهپاد گلوبالهاوک و پایگاه عینالاسد آمریکا و توقیف کشتیها و نفتکشهای اروپایی و به اسارت گرفتن نیروهای نظامی آنها در آب و فضا و خاک سرزمینی و فراسرزمینی خود، بازدارندگی مؤثر و پایدار مقتدرانهای در خلیجفارس و آبهای بینالمللی ایجاد و اراده خود را بر آمریکاییها تحمیل و در اوج تهدیدات و تحریمها و جنگ اقتصادی آمریکا، با اقتدار نفتکشها و کشتیهای تجاری خود را روانه قاره آمریکا در بیخ گوش کاخ سفید کرد و به دلیل برقراری موازنه ترس نه تنها کشورهای متحد و تحت سلطه آمریکا بلکه خود آمریکا هم هیچ غلطی نتوانست بکند. همان کاری که مقاومت یمن با عربستان و امارات کرد، از جمله با زدن آرامکو چنان هزینهای بر عربستان تحمیل کرد که نتوانست به جنگ ادامه دهد و مجبور شد به سوی جمهوری اسلامی متمایل شود.
۳- قبلا گفته بودیم که بعد از طوفانالاقصی مقاومت با برگ برندههای بیشتر روی میزش به یک «تهدید غیرقابل تحمل» برای آمریکا و اسرائیل تبدیل شده است. حالا گام به گام با رو شدن برگ برندههای جدید مقاومت، هم کشورهای حامی و هم دیگر کشورهایی که با اسرائیل رابطه و تجارت دارند، هزینه حمایت از رژیم صهیونیستی و هم خود رژیم صهیونیستی با محاصره و تحریم اقتصادی – نظامی هزینههای جنایات خود را خواهند پرداخت. چنانکه در یک هماهنگی کامل بین میدان و دیپلماسی، امیرعبداللهیان در گفت وگوی تلفنی با همتای قطری هشدار داد «روزهای آینده برای رژیم صهیونیستی بسیار وحشتناک خواهد بود» و سردار سلامی گفت «روش مبارزه فلسطینیها تغییر خواهد کرد و حتما سلاح در اختیار آنان قرار خواهد گرفت». و وزیر دفاع تاکید کرد «اگر جنگ ادامه پیدا کند، حامیان رژیم نژادپرست صهیونیستی قطعا تاوان حمایت خود را خواهند پرداخت».
لذا پایگاهها نظامی و خطوط انرژی و ترانزیتی و چاههای نفت و گاز و هواپیماها و ناوها و کشتیهای تجاری- نظامی هر کشوری به سوی اسرائیل و حتی سفارتخانههای کشورهای حامی اسرائیل هدف مشروعی برای گروههای مقاومت عراق در خلیجفارس، برای مقاومت یمن و انصارالله در خلیج عدن و بابالمندب و دریای سرخ و برای مقاومت لبنان و سوریه در دریای مدیترانه و برای گروههای مقاومت جهانی در دیگر نقاط دنیا خواهند بود. همان گونه که مقاومت یمن بعد از توقیف نفتکشهای اسرائیلی و حمله به ناوهای آمریکایی، ممنوعیت ورود کشتیهای خارجی به اسرائیل را به اجرا گذاشت و هشدار داد « مالکیت کشتیها اهمیتی ندارند، هر کشتی به مقصد اسرائیل هدف مشروع و قانونی ماست و از عبور آنها جلوگیری میکنیم و کشتیهای اسرائیلی را نیز در دریای سرخ و از خلیج عقبه تا بابالمندب به قعر آبها میفرستیم». انصارالله یمن با سعودیها و اماراتیها هم اتمام حجت کرد «اگر در حملات احتمالی اسرائیل به یمن دخالت کنید، همه چاههای نفت و گاز شما را هدف قرار میدهیم و همه کشتیهای تجاری شما را نابود میکنیم»!. اما صحنه مسدود کردن مسیر چندین کشتی کانتینری شرکت اسرائیلی ZIM توسط کایاکسواران حامی غزه با پرچم فلسطین در ملبورن استرالیا جلوهای از اراده گروههای مقاومت جهانی را به نمایش گذاشت!.
۴- چین و روسیه قبل از این با واقعبینی دریافتند هرگونه همکاری با آمریکا و گسترش روابط با رژیم صهیونیستی در نهایت تهدیدی برای امنیت و منافع ملی خودشان است و لذا در مثلت تهران- مسکو–پکن عملا در پازل سیاستهای مقاومت قرار گرفتهاند. روزنامه فایننشالتایمز گزارش داده است، چین سرمایهگذاریها و فعالیتهای تجاری–اقتصادی خود در آمریکا را از رکورد ۴۸ میلیارد دلاری در سال ۲۰۱۶ به ۲.۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۲ کاهش داده است. اینکه در شرایط کنونی هواپیمای حامل پوتین با اسکورت سوخو۳۵های روسی با هماهنگی کامل تهران در مسیر برگشت از عربستان، از آسمان ایران عبور و یک جنگنده ایرانی آن را تا مرز بدرقه میکند و بعد پوتین در دیدار با رئیسی میگوید «دوست داشتم هنگام عبور از آسمان ایران در فرودگاه تهران فرود بیایم» و رئیسی پاسخ میدهد «ما آماده بودیم» معنی آن برای اهل فن نظامی بسیار معنادار است.
حال همه کشورها با هر دلیل و هر سطحی از روابط با اسرائیل را میتوان با تشدید موازنه ترس مجبور به تجدیدنظر در روابط سیاسی-اقتصادی و تجاری و حتی نظامی کرد، به طوری که با عملیات طوفانالاقصی اکثر کشورها مراحل اولیه برقراری موازنه ترس را حس کرده و در حال بیدار شدن و جرات پیدا کردن و زاویه گرفتن با آمریکا و اسرائیل هستند. چنانکه ریاض اعلام کرد همه روندهای مربوط به عادیسازی با اسرائیل را متوقف کرده است. در شرایط کنونی تفاوت جمهوری اسلامی با عربستان این است که جمهوری اسلامی با ابزارهایی که در دست دارد، خود یک طرف بلامنازع بازی در منطقه است و به خوبی از منافع و امنیت ملی خود دفاع میکند، اما عربستان مجبور شده از موازنه منفی به موازنه مثبت برسد، یعنی آشکارا در میدان آمریکا بازی نکند و اقتدار و توان محور مقاومت را هم در هزینه–فایده منافع ملیاش محاسبه کند، این یعنی«زاویه گرفتن با آمریکا»!.
مصر هم با هشدار به آمریکا و رژیم صهیونیستی، تهدید به قطع روابط با اسرائیل نموده و آذربایجان تلاش دارد با پذیرش توافقنامه صلح با ارمنستان به جنگی که براساس سیاستها و مداخلات آمریکا و اسرائیل رخ داده بود، پایان دهد. بعد از ترک اجلاس آب و هوائی سازمان ملل در دبی از سوی هیئت ایرانی، هیئتهای عربستانی و قطری هم مجبور شدند نشست را ترک و سران این دو کشور به علت حضور رئیسجمهور رژیم صهیونیستی از سخنرانی خودداری کردند و امارات مجبور شد سخنرانی رئیس اسرائیل را لغو کند.
بعد از اینکه پنتاگون اعلام کرده از ۱۷ اکتبر تاکنون در ۷۸ حمله به نیروهای آمریکایی در سوریه و عراق ۶۶ نفر کشته و زخمی شدند، برخی از سیاستمداران و مقامات کشورهای حامی اسرائیل و نهادهای بینالمللی تحت سلطه آمریکا هم به علت تشدید فشار افکار عمومی و برقراری موازنه وحشت و ترس مجبور به موضعگیری علیه سیاستهای کنونی اسرائیل شدند. دادستان لاهه اقدامات اسرائیل را جنایات جنگی اعلام میکند و برخی سناتورهای آمریکایی آشکارا اعلام میکند به تحویل بسته کمکی به اسرائیل رای مخالف دادیم تا علیه فلسطینیان در غزه استفاده نشود! نخستوزیر بلژیک هم میگوید در مورد غیرنظامیان در غزه نیز سخن بگویم تا مقبولیت و اعتبار خود را حفظ کنیم! و ۴۰۰ نفر از فلاسفه جهان با صدور بیانیهای علیه حمایت هابرماس از اسرائیل، از جهانیان میخواهند علیه آمریکا و اسرائیل سکوت نکنند.
حتی همین دبیرکل سازمان ملل که در دوبی با رئیس رژیم صهیونیستی عکس یادگاری گرفته بود تا حمایت خود از اسرائیل را به افکارعمومی القا کند، مجبور شد برای کاهش فشار افکارعمومی جهان با فعال کردن ماده ۹۹ منشور سازمان ملل برای اولینبار بعد از ۱۹۸۹، در نامهای از شورای امنیت تقاضای برگزاری نشست فوری کند که خشم تلآویو را برانگیخت و آمریکا آن را وتو کرد!. اینها همه که مشتی نمونه خروار است، یعنی«به هم ریختن جدول سیاستهای آمریکا در منطقه و زاویه گرفتن با سیاستهای آمریکاست» که رهبرمعظم انقلاب فرمودند.
۵- نکته مهم در ایجاد موازنه وحشت و ترس این است که روزنامه اسرائیلی معاریو تیتر میزند «یحیی سنوار موفق شد در دل ما اسرائیلیها رعب و وحشت ایجاد کند و به آن ادامه دهد». و نکته مهمتر به گفته رسانههای آمریکایی–غربی «بایدن از حملات و تهدیدات قویتری و از درگیری تمام عیار با جبهه گسترده مقاومت میترسد و به دلیل ناتوانی در مواجهه با یمنیها، حملات آنها را کماهمیت جلوه میدهد»! لذا بخشی از رایزنیهای روزهای اخیرِ تهران- مسکو -عربستان در سفرهای پوتین و رئیسی نیز تشدید همین موازنه وحشت و ترس است که رویترز بعد از این دیدارها نوشت «عربستان با فشار بر آمریکا، از بایدن خواسته در مقابل حملات انصارالله خویشتنداری کند چرا که ریاض از گسترش و تشدید جنگ در منطقه به شدت نگران است.»
۶- از حالا به بعد چه اسرائیل از جنون کشتار مردم مظلوم غزه دست بردارد و چه برندارد، جبهه مقاومت باید با گسترش سیاست موازنه وحشت و ترس به سمت کاهش عرضه و افزایش قیمت نفت پیش برود چه با سلاحهایش، آنگونه که پایگاه آمریکا در میدان نفتی کونیکو هدف پهپادهای مقاومت قرار گرفت و چه با دیپلماسی آنگونه که بخش مهمی از گفت وگوهای رؤسای جمهور ایران و روسیه در مسکو و ریاض و دوبی کاهش تولید نفت بود که ضربه مهمی به آمریکا خواهد بود. ونزوئلا هم به شرکتهای نفتی آمریکایی و اروپایی ۹۰ روز مهلت داده است تا گویان را ترک کنند. تشدید تداوم توقف گاز به اروپا هم ابزار تشدید موازنه ترس برای حامیان غربی اسرائیل است لذا «موازنه وحشت و ترس» و «سلاح نفت» برگه برندهای در دستان مقاومت است که میتواند سرنوشت اسرائیل را تعیین کند.