* آغاز دوباره ليگ پس از تعطيلات با پيروزي استقلال همراه شد. احتمالا اين برد به شما كمك بزرگي در ادامه خواهد كرد. اول درباره تعطيلات صحبت كنيد و بعد از آن درباره اين برد حرف بزنيد.
ـ به دليل اين كه تمام امكانات بسيج شد و در اختيار كارلوس كيروش قرار گرفت، تعطيلات طاقت فرسايي در ليگ به وجود آمد و باعث شد بخشي از بازيكنانمان در اختيار تيم ملي باشند، بخشي از آنها مصدوم شدند و بخش ديگر هم كساني هستند كه با قلعه نويي كار ميكنند و واقعا تيم ما سه تكه شده است. اما من فكر ميكنم تيمي كه بخواهد كاملا هماهنگ شود و به تيمي يك دست تبديل شود، معمولا نياز دارد كه با تمام بازيكن حداقل 100 جلسه تمرين كند. ولي تاكنون اين امكان به وجود نيامده است و قلعه نويي همه بازيكنان را در اختيار نداشت. با اين حال توانستيم خودمان را حفظ كنيم. معمولا تيمهايي كه بازيكن زيادي در تيم ملي دارند، افت ميكنند ولي ما توانستيم خودمان را اداره كنيم. راهآهن يكي از تيمهاي خوب ماست و علي دايي توانسته خيلي خوب بازيكنان اين تيم را آموزش دهد. از اين جهت كه توانستيم دو گل برابر اين تيم به ثمر برسانيم اين برد برايمان حائز اهميت بود. تقريبا ميتوان گفت كه تيم در حال حاضر اسكلت كلي خود را پيدا كرده و حالا بايد روي تيم كار شود تا به تيمي كه ما و قلعه نويي ميخواهيم تبديل شود. البته من خيلي نگران نيستم چون به كار قلعه نويي اعتقاد دارم. امسال زياد صحبت نميكنم. معتقدم كه او مربي بزرگي است و به خوبي ميتواند تيمش را جمع كند. ضمن اين كه امسال علاوه بر اين كه بازيكنان خوبي جذب كردهايم، بازيكنان معرفتي هم داريم. من تا امروز نتوانستم به آنها پولي بدهم، ولي آنها با تمام وجودشان به تيم خدمت كردند. البته ما با اسپانسر قرارداد بستيم و به حول قوه الهي ظرف چند روز آينده پول به دستمان ميرسد و خيالمان راحت ميشود. اما اين مساله باعث نميشود كه تشكر ويژهاي از بازيكنان و كادر فني نداشته باشم.
* اين پول چه زماني به بازيكنان خواهد رسيد؟
ـ اسپانسري كه اكنون با آنها قرارداد بستيم به فرانسه سفر كرده بود و قرار بود روز گذشته به ايران بيايد و صبح هم ما چكها را از او بگيريم، اما پرواز او عقب افتاده است. وقتي او به ايران بيايد چكها را ميگيرم و با توجه به اين كه به پنجشنبه و جمعه بر ميخوريم، شنبه كارهاي بانكي انجام ميشود و فكر ميكنم كه يكشنبه يا دوشنبه به بازيكنان پول خواهد رسيد.
* نحوه قرارداد شما با اسپانسر چگونه است؟ به نظر ميرسد كه با يك شركت تبليغاتي قرارداد بستهايد؟
ـ من براي پشت پيراهن و بالاي شماره با بانك رفاه قرارداد بستم و براي پايين شماره هم از بازار مبل استفاده ميكنيم. اما روي پيراهن با شركتي قرارداد بستهايم كه ميتواند شركتهاي ديگر را براي تبليغ معرفي كند. كار را به اين شركت سپرديم و طرف حساب ما آنها هستند.
* مبلغ دريافتي از اين اسپانسرها چقدر است؟
ـ در مجموع هفت ميليارد تومان با اسپانسر قرارداد بستيم كه در واقع يك پيروزي براي ما محسوب ميشود چرا كه با توجه به زمان كمي كه داشتم اسپانسر خوبي جذب كرديم. از زماني كه دوستان از ماموريت يافتن اسپانسر كنار كشيدند 20 روز هم نميگذرد و من در اين زمان توانستم اين كار را انجام بدهم. البته معاونان باشگاه هم به من كمك كردند كه از همه آنها تشكر ميكنم.
* نظرتان درباره اعضاي جديد هيات مديره استقلال چيست؟ در اين مدت چند جلسه برگزار كرديد، در جلسه آخر هم به دليل جذب اسپانسر از شما تشكر شد.
ـ من هم وظيفه ميدانم كه متعاقبا از حسن ظني كه اين عزيزان به خصوص افراد جديد و مقداد نجف نژاد به عنوان رييس هيات مديره به من داشتند، تشكر كنم. حقيقتا همه چيز پول نيست و ما بيش از آن كه به پول احتياج داشته باشيم به حمايت معنوي نياز داريم. بحمدالله در چند جلسهاي هم كه برگزار شد با آرامش از جلسه بيرون آمدم و از نظر روحي توان پيدا كردم چون فضاي دلنشيني در ميا ن اعضا وجود دارد. به عنوان مثال نجف نژاد به عنوان رييس هيات مديره با وزارتخانههاي مختلف سه جلسه برگزار كرد و اين براي من ارزشمند است. بنابراين فكر ميكنم كه مجموعه خوبي هستيم و اميدوارم بتوانيم يك كار خوب انجام دهيم و باقيات الصالحاتي داشته باشيم و استقلالي ها هم لذت ببرند. ضمن اين كه ميخواهم خبري را براي نخستين بار از طريق ايسنا اعلام كنم. اين كه در تلاش هستيم تا به زودي فروشگاههاي زنجيرهاي استقلال را راه بياندازيم و از طريق شما اعلام ميكنم كه فعلا قصد داريم اين فروشگاهها را در مراكز استانها ايجاد كنيم. كساني كه دوست دارند به عنوان نمايندگي با ما همكاري كنند با باشگاه تماس بگيرند و شرايطشان را اعلام كنند تا آنها را در اولويت قرار دهيم.
* بالاخره توانستيد پولي از وزارت ورزش و جوانان دريافت كنيد؟
ـ من به اين نتيجه رسيدم كه اين المپيك به ضرر ما شده است. چرا كه وزير ورزش در المپيك ديده كه سجاد انوشيرواني، بهداد سليمي و كيانوش رستمي چگونه وزنههاي 400 ـ 300 كيلويي را بالاي سر ميبرند، به همين دليل مدام روي دست ما وزنههاي سنگين ميگذارد و ميگويد كه فتحاللهزاده هنوز جا دارد و فعلا پولي نميدهد. فكر ميكنم منتظر است وزنهها كمر مرا بشكنند و سپس به عيات من بيايد (با خنده).
* در جلسههاي هيات مديره تاكنون بيشتر پيرامون چه مسايلي صحبت كردهايد و چه برنامهريزيهايي انجام داديد؟
ـ فعلا با دوستان در حال بررسي نقاط ضعف و قوت و داراييهايمان هستيم. به عنوان مثال سمت «تلو» زميني داريم كه به لحاظ اقتصادي ميتواند ما را متحول كند. من روز گذشته پيشنهاد دادم كه اين مساله به شهرياري كه از دوستان خوب ما و فرد توانمندي است، سپرده شود و در آنجا طرح بياوريم و شهرياري پيگيري كند. من مطمئن هستم كه آنجا نقطه عطفي در كار باشگاه خواهد شد.
* از اين زمين «تلو» براي چه كاري ميتوان استفاده كرد و چه برنامهاي براي آن داريد؟
ـ قصد داريم كه يك طرح فرهنگي ـ تفريحي را در آنجا اجرا كنيم. متاسفانه تاكنون كسي كه قابل اعتماد باشد و محكم پاي كار بايستد را نداشتيم، ولي حالا احساس ميكنم كه تواناييهاي شهرياري بسيار بالاست و از طرفي فضاي بسيار خوبي هم ميان اعضاي هيات مديره وجود دارد بنابراين همه يكدل هستيم و از همين رو احساس ميكنم قويتر ميتوانم كارهايم را پيش ببرم.
* يكي از كارهايي كه در استقلال مورد توجه بود، كمپ استقلال است. روند تجهيز اين كمپ به چه شكلي پيگيري ميشود؟
ـ كمپ را من مستقيما و با كمك مرتضي كامراني، مسئول كمپ كه خيلي هم زحمت مي كشد پيش ميبريم و تلاش ميكنيم تا عيد سكوهاي آن به بهرهبرداري برسد. زير ساختها تكميل شده است. خوشحالم كه استقلال توانسته است در اين كمپ نخستين بازي بينالمللي خودش را هم بين تيم ملي نوجوانان كويت و نوجوانان استقلال برگزار كند. اين مساله نشان ميدهد كه كمپ استقلال توانايي لازم را پيدا كرده است. حالا استقلال براي خودش صاحبخانه است و به نوعي از مستاجري و دربه دري نجات پيدا كرديم. از همه كساني كه براي كمپ زحمت كشيدند تشكر ميكنم، به خصوص طلوعي شهردار منطقه پنج تهران كه كمكهاي زيادي به ما كرد.
* كمكم فصل سرما در راه است، اما در كمپ مكاني براي استقرار خبرنگاران وجود ندارد، آيا براي اين مساله فكر كردهايد؟
مطمئن باشيد قبل از اين كه سرما برسد مكاني را براي خبرنگاران عزيز كه خيلي اذيت ميشدند تهيه ميكنيم تا بيش از اين اذيت نشوند.
* عدهاي گفتند كه لوگوي تبليغ روي پيراهن استقلال در بازي برابر راهآهن همان لوگوي پرسپوليس است.
ـ خير، اين لوگوي همان شركتي است كه تبليغش روي پيراهن ما خورده. البته اين يكي از نمادهاي پاسارگاد است و در لوگوي باشگاه پرسپوليس هم از همان استفاده شده است. ضمن اين كه اگر توجه كنيد زير آن هم دو «S» بزرگ وجود دارد. «اس اسيها» چه كساني هستند؟ استقلاليها هستند ديگر(با خنده). از طرفي در لوگوي باشگاه پرسپوليس هم قابي وجود دارد كه لوگوي روي پيراهن ما آن را ندارد. اگر بخواهيم به اين شكل نگاه كنيم، وقتي كه براي اردو به كيش ميرويم نبايد در هتل داريوش اقامت داشته باشيم. زيرا تمام نمادهاي پاسارگاد آنجا وجود دارد. اينها ظرافتهايي است كه عدهاي از طريق آن خواستند با ما شوخي كنند.
* آيا قصد داريد كه امسال در رشتههاي ديگر غير از فوتبال سرمايهگذاري كنيد؟
ـ ما در حال حاضر چند رشته غير فوتبالي را تحت پوشش داريم و فكر ميكنم براي امسال همين رشتهها كفايت ميكند چرا كه امسال هدفمان اين است كه بيشتر روي ساخت كمپ تمركز كنيم و همچنين تلاش ميكنيم تيم بزرگسالان را پشتيباني كنيم تا براي ليگ قهرمانان آسيا مهياتر شويم. بنابراين امسال در همين حد مي مانيم و در سالهاي آينده رشتههاي ديگر را اضافه ميكنيم. ضمن اين كه در فوتبال بانوان هم فعاليت ميكنيم.
* كمي هم درباره تيم ملي صحبت كنيم. شما وضعيت آن را چگونه ميبينيد؟
ـ من در چند روز گذشته از تيم ملي حمايت كردم. اما احساس ميكنم بعضيها دوست دارند حقايق تيم ملي را به بيراهه ببرند. گفتيم حمايت ميكنيم، اما قرار نيست براي تبرئه كيروش همه را نابود كنيم. من صريح صحبت ميكنم. فردوسيپور دوست من است، ولي از برنامه «90» ناراحت هستم. چون در اين مدت زياد مصاحبه نميكنم، نخواستم در برنامه «90» صحبت كنم. اما اينجا ميگويم كاري كه دوشنبه شب انجام شد، كار سه روزنامه نگار، يك كارشناس و خود فردوسيپور است كه القا ميكنند، فدراسيون فوتبال مقصر است. اگر ما كيروش را عوض كرديم و يك مربي خوب آورديم و تيم ملي جان گرفت براي مردم چه جوابي داريد؟ من خواهش ميكنم دوستان احساساتي و سليقهاي در رسانه ملي كار نكنند. يعني مايلي كهن، پورحيدري و ساير بزرگان فوتبال متوجه نيستند كه شما آن برنامه را پخش ميكني؟ من از فردوسيپور گلايه دارم و انتظارم اين است كه او مانند سالهاي گذشته در كنار فوتبال و براي بهبود آن قدم بردارد. نه اين كه به خاطر احساسات و رفاقت همه را نابود كند و تنها از يك نفر دفاع كند. معتقدم كيروش را نبايد عوض كرد و در اينجا با فردوسيپور موافقم اما نه به اين شكل كه براي حمايت از يك نفر همه را نابود كنيم. از كيروش حمايت ميكنم، اما او مشكلاتي هم دارد كه بايد برطرف كند. در حال حاضر ابراهيمي و رافخايي را در سپاهان و ملوان داريم. اين بازيكنان كجا هستند؟ يا همين آرش برهاني چرا در تيم ملي نيست؟ اينها رگههاي قويتري در ليگ ما ديده ميشوند كه بايد مورد استفاده قرار بگيرند، ولي با اين حال باز هم از كيروش حمايت ميكنم. واقعا نمي خواستم اين صحبتها را انجام بدهم، ولي گفتم، چون از فردوسيپور انتظار دارم. او مطمئن باشد كه برنامه اين هفتهاش بسيار اشتباه بود و نظرسنجي را به سمتي برد كه روي راي دادن مردم تاثير گذاشت. من از فردوسيپور يك سوال دارم. وقتي در خيابان درگيري پيش ميآيد همه آن را نظاره ميكنند و جمعيت زيادي جمع ميشود، پس بايد بگوييم كه چون مردم جمع شدهاند دعوا كردن خوب است؟ خير. دعوا كردن خوب نيست. بنابراين نسبت به تيم ملي هم بايد واقع بين بود. انتظارم اين است كه به انتقادها و نظرات افرادي مانند مايلي كهن، پورحيدري ، مظلومي و مصطفوي توجه كند. در حال حاضر حيثيت ورزشي كشور در ميان است و بايد آن را مد نظر قرار داد. فوتبال ما حتما بايد به جام جهاني برود. تاكنون سه بار با مايه ايراني به جام جهاني رفتيم و حالا كه سرمايه زيادي را خرج كرديم و كيروش را آورديم حتما بايد صعود كنيم. ضمن اين كه حمايت ميكنيم و بايد هوشياريمان را هم حفظ كنيم.
* پس شما هم معتقديد كه ليگ از سوي كادر فني تيم ملي ديده نميشود؟
ـ بله، من معتقدم كه ليگ ديده نميشود و اين مساله بسيار خطرناك است.
* اشكالات تيم ملي بيشتر در چه زمينههايي است؟
ـ فكر ميكنم كيروش دستيار تمرين دهنده خوب ندارد و ميانگين سني تيم ملي هم بالا است. از نظر من اين دو مشكل اصلي تيم ملي است.
* خيليها معتقدند كه يك مربي خوب ايراني بايد در كنار كيروش فعاليت كند.
اين مساله به اختيار خود كيروش است. ولي نياز دارد كه يك دستيار كاركشته در كنار خود داشته باشد. اگر دستيارش از مربيان ايراني انتخاب كند، بهتر است.
* عدهاي از كارشناسان به اين مساله انتقاد ميكنند كه اميد نمازي با توجه به حضور زيادش در امريكا شناخت چنداني از فوتبال ايران ندارد و در واقع او دستيار ايراني كيروش به حساب نميآيد.
ـ كيروش ميداند كه من دوستش دارم و به او احترام مي گذارم، ولي اگر نخواهد دستيار خوبي در كنار خود قرار دهد همه فشارها روي دوشش خواهد بود و نميتواند كار را به نحو احسن جلو ببرد.
* بازي حساس ما با كره جنوبي پيشرو است. در اين مدت چه كار بايد كرد؟
ـ بايد حمايتمان را از تيم ملي بيشتر كنيم. تمام اميد من اول به خداست و بعد هواداران. از همه فوتبال دوستان و جوانان تقاضا ميكنم روز بازي با كره جنوبي با حضور 100 هزار نفري خود از تيم ملي كمك كنند. مطمئنم با حمايت آنها كره را در تهران شكست ميدهيم.
* به نظر ميرسد همين تماشاگران سال به سال از فوتبال زدهتر ميشوند و به عنوان مثال براي بازي شما برابر راهآهن تنها 10 هزار نفر به ورزشگاه آمدند.
ـ بازي ما شنبه برگزار شد و چون اول هفته بود و اغلب عزيزان هوادار ما كارهاي سختي انجام ميدهند برايشان مشكل بود كه با توجه به خستگي بروند خانه و دوباره برگردند، اما در مجموع شرايط تيم ملي هم روي آنها تاثيرگذار بود. اميدوارم فوتبال ما زنده بودن و پويايي خود را از دست ندهد.
* چرا فوتبال ما به اين سمت كشيده شده كه حالا بايد از اين صحبت كنيم فوتبالمان پويايياش را از دست داده است.
ـ چون همه سليقه حرف ميزنند، سليقهاي مينويسند و سليقهاي عمل ميكنند. به اين شكل جملهام را بيان كردم تا بگويم همه ما مقصر هستيم. حلقه فوتبال از رسانه و مطبوعات، مديران مربيان و بازيكنان تشكيل شده است و همه سليقهاي حركت ميكنيم نه حرفهاي و گروهي. در حال حاضر ما مكمل هم نيستيم و نسبت به يكديگر دافعه داريم. كجاي دنيا رسانهها با بازيكنان و بازيكنان با رسانهها به اين شكل برخورد ميكنند؟ ما مكمل يكديگر هستيم. البته انتظارم از رسانهها بيشتر است چون در امور فرهنگي فعاليت ميكنند و اگر دو جوان در تيم ملي از روي احساسات كاري را انجام دهند رسانهها بايد بزرگوارانهتر عمل كنند. ما در رسانه هدف متعاليتري را دنبال ميكنيم و آن هم فوتبال ملي و حضور در جام جهاني است. از همه همكارانم در رسانهها خواهش ميكنم بيشتر حامي فوتبال شوند و به بازيكنان روحيه دهند. از بازيكنان هم ميخواهم كه بدانند اين رسانهها و خبرنگاران عزيز هستند كه در سرما و گرما ميآيند و از آنها مطالب مينويسند و آنها را مشهور ميكنند. به هر حال حالا روز اتحاد است. اگر قبلا ميگفتيم تماشاگران يار دوازدهم هستند، معتقدم امروز رسانهها يار دوازدهم هستند و بايد به تيم ملي كمك كنند.
* قبول داريد كه حركت مليپوشان و تحريم رسانهها كار اشتباهي بود؟
ـ همان طور كه گفتم همه ما مشكلاتي داريم. شما آنقدر كه در خانواده از پدر انتظار داريد از فرزند نداريد. من به عنوان يك رسانهاي مي گويم كه ما هميشه اين بيمهريها را داشتيم و بايد تحمل كنيم، چرا كه هدف متعاليتري داريم. اين حرف را ميزنم چون در حال حاضر بحث باشگاه مطرح نيست. اتفاقي است كه در تيم ملي افتاده است. از متصديان تيم ملي هم انتظار دارم آنها هم بازيكنان را درستتر تربيت كنند و آموزشهاي صحيح را به آنها انتقال دهند و خودشان عامل تحريك نباشند.
* اين چالش بين رسانهها و بازيكنان بعد از المپيك به وجود آمد، يعني زماني كه رسانهها روي اين موضوع تاكيد داشتند چرا با توجه به هزينههايي كه در فوتبال ميشود، نبايد براي ساير رشتهها هزينه و امكانات لازم براي ساير ورزشكاران مهيا شود. يعني بيشتر انتقادها به سمت كمتوجهي به ساير رشتهها بود نه فوتبال، اما فوتباليستها از اين مساله به عنوان مقايسه نام بردند.
از طرفي من حق را به فوتباليستها ميدهم چون در ابتدا آتش اين موضوع خيلي تند بود. به جاي اين كه ساير ورزشكاران را بالا بياوريم و به معيشت آنها توجه كنيم فوتباليستها را زديم. در حالي كه هر كسي نسبت به شغلي كه دارد دستمزد و هزينههاي خودش را دارد. هر چند من هم معتقدم پولهايي كه در فوتبال ما ردوبدل ميشود بالاست، اما پول فوتبال همه جا بالا است، چون درآمدش بالا است. نگاه نكنيد كه اينجا يكسري محدوديتها باعث شده كه درآمد ما را بخورند. اگر درآمدمان را به خودمان بدهند ديگر به كسي احتياج نداشتيم. درآمد واقعي باشگاههاي استقلال و پرسپوليس در سال 50 ـ 40 ميليارد تومان است. ولي همه اين درآمد را ميخورند به جز خود باشگاه. وضعيت ما مانند دختر زيبايي است كه فردي گوشوارهها و النگوهايش را در ميآورد و چاره اي جز گريه كردن ندارد، بعد همان فرد دلش به رحم ميآيد و با حالت بدي بخشي از اموال دخترك را به او ميدهد و نامش را لطف ميگذارد! يعني حق ما را بر ميدارند و سپس بخشي از آن را با منت به خودمان بر مي گردانند. من اگر به اين جايگاه رسيدم به خاطر دوستان مطبوعاتيام است. من جواني بودم كه از مطبوعات به ورزش آمدم و در ورزش مديريت نكرده بودم . اين دوستان مطبوعاتي بودند كه نقاط ضعف مرا گفتند. افتخار ميكنم كه اگر مديري موفق هستم، يك مدير مطبوعاتي هستم. اما به هر حال ممكن است همه در كارهايمان اشتباه كنيم.
به عنوان مثال در همين قضيه پرسپوليس بايد به اين تيم بيشتر كمك كرد. آنها هم مانند استقلال تيم بزرگي هستند كه هواداران زيادي دارند. بعد از اين كه پرسپوليس با تيم نفت تهران به تساوي دست پيدا كرد ديدم كه دو بار حملات شروع شده و فشار زيادي روي پرسپوليس ميآيد، در حالي كه اين هجمه از انتقاد حقشان نبود. دو روز پيش به رويانيان زنگ زدم و گفتم صبورتر باشد و ما در اين فوتبال بايد با اين بيمهريها بسازيم. گفتم تو كار خودت را انجام دادهاي، ولي در بدشانسي افتادهاي. به رويانيان گفتم بر خلاف خيليها معتقدم مقابل تيم بزرگي مانند نفت تهران كه در صدر جدول قرار دارد خوب بازي كرديد و تساوي برابر اين تيم نتيجه خوبي است. يعني تيمي كه از همه تيمها چهار گل مي خورد حالا با تيم بزرگ نفت تهران مساوي ميگيرد، خوب است. اگر مقابل سپاهان هم پيروز شويد كه خيلي عالي است ولي حتي مساوي برابر اين تيم هم نتيجه خوبي محسوب ميشود و در بازيهاي بعد از سپاهان بايد براي برد پيش برود، پس حوصله كن. اين مساله را بيان كردم چون اعتقاد كارشناسي و مديريتي من است. دوست داريم افراد ديگر هم فقط اعتراض نكنند و به رويانيان كمك كنند. او زحمت كشيده و تيم خوبي را بسته است، ولي به لحاظ روحي با مشكل روبرو است. اگر كمك كنيم اين تيم راه مي افتد چون پتانسيلش را دارد. اگر استقلال، پرسپوليس و ساير تيمها رشد كنند تيم ملي ديگر به اين وضعيت دچار نميشود. اميدوارم دوستان از صحبتهاي من كه مفاهيم عميقي دارد برداشت سطحي نكنند و بخشي از آن را بر سرما نزنند.
اين صحبتهايي كه انجام ميدهم از روي صداقت است. به عنوان مثال اگر كسي غير از فردوسيپور آن كار را ميكرد گلايه نمي كردم. چون ميدانم فردوسيپور ظرفيت بالايي دارد و مطمئنم قبول ميكند كه آن برنامه اشتباه بوده است. امروز هم ما، هم بازيكنان هم مقصريم و نميتوان عوامل ناكامي را تفكيك كرد. عادل خان ميداند كه درست مي گويم و قطعا مي پذيرد. اگر در ظاهر هم نپذيرد، در خلوت خودش قبول ميكند. حالا بگذريم از اين كه در يكي از برنامههايش وقتي به او فشار آوردم، در برنامه بعدي كسي را آورد كه عليه ما صحبت كند. اميدوارم فردوسيپور به فوتبال كمك كند. شايد به گوش فردوسيپور نرسيده باشد، اما من هميشه مدافع او بودهام.
او بايد روندي را پيش بگيرد كه در برنامه اين هفته خود در قبال تلويزيون پيشي گرفت. در ظاهر به تلويزيون حمله كرد كه چرا بازي را نشان نميدهد اما بايد بگويم كه عادل خان من پيامت را گرفتم. اميدوارم او با همان نگاه به فوتبال نگاه كند.
* برگرديم به بحث خودمان. عدهاي معتقدند كه در مساله تحريم رسانهها توسط مليپوشان رسانهها مقصرند چون به بازيكنان بهاي زيادي دادهاند و همين مساله باعث شده كه بازيكنان احساس كنند رسانه به آنها نيازمند است، نظر شما چيست؟
ـ ما همه لازم و ملزوم يكديگر هستيم. اما از طرف ديگر افراط و تفريط در هر كاري نتيجه معكوس دارد. در حال حاضر فوتبال آلمان جزو پنج فوتبال برتر جهان است. اما آيا در مطبوعات آنها چنين برخوردهايي وجود دارد؟ يعني در آنجا نميبينيد يك بازيكن در 10 روزنامه عكس تمام قد داشته باشد. اصلا آنها اين تعداد روزنامه كه در كشور ما وجود دارد را ندارند. طبيعي است وقتي چنين هجمه مطبوعاتي ايجاد شود، بازيكن خود به خود احساس ميكند كه بزرگ شده است و كارايي اصلي خودش را از دست ميدهد. چند وقت پيش گفتم كه حسرت به دل ماندم بازيكني مانند عليرضا اكبرپور در فوتبال امروز ما پيدا شود كه هم بتواند گل بزند، پاس گل دهد و خلق موقعيت كند. اين در حالي است كه تكنولوژي ، فن و فهم فوتبال افزايش يافته است. چرا با اين وجود چنين چيزي را نميبينيم؟ به دليل همين مساله است كه شما ميگوييد. سليقه و رفاقت بازي در فوتبال ما بيداد ميكند و اگر جلوي اين مساله را نگيريم به مشكلات عديدهاي بر مي خوريم.
خودم تصميم گرفتم كه اگر شود با دوستان مطبوعاتي يا سردبيران حداقل ماهي يك بار جلسه بگذاريم و مشكلات را بيان و همفكري كنيم. ما بايد بدانيم كه رسانهها، مديران و بازيكنان همه در يك كشتي هستيم و اگر كسي بخواهد اين كشتي را سوراخ كند همه غرق مي شويم ولي اگر سالم به ساحل برسيم همه بهره ميبريم. اميدوارم كه بتوانم اين كار را انجام دهم و بتوانيم چنين نشستهايي را برگزار كنيم. يادم ميآيد 20 سال پيش به دعوت دوست شهيدم سالار گنجي كه رايزن ايران در پاكستان بود به اين كشور رفته بودم. او ما را به يك جلسهاي دعوت كرد كه سردبيران روزنامهها دور هم جمع شده بودند و دباره مسايل مربوط خود صحبت ميكردند. آن زمان من سردبير مجله جوانان بودم و در روزنامه اطلاعات فعاليت ميكردم و هميشه دوست داشتم چنين كاري را انجام دهم، اما وقتي وارد باشگاه شدم، درگيريها نگذاشت اين كار را انجام دهم. از آنجايي كه كار مطبوعات كار دائمي من است اگر از باشگاه بروم اين كار را ميكنم چون به سود مطبوعات است.
* بحث ديگري كه پس از حركت مليپوشان در رسانهها مطرح شد به مديران باشگاه بر ميگردد و اين كه آنها با رقابتي كه با يكديگر داشتند باعث شدند كه بازيكنان بيش از حد احساس كنند كه توانايي فني بالايي دارند، نظر شما چيست؟
ـ اين هم كار اشتباهي است كه ما مديران در رقابتي بيفتيم كه پول بيش از حد به بازيكنان بدهيم. ولي اين اتفاق افتاد. اما شرايط استقلال و پرسپوليس متفاوت است و خود رسانهها اين مساله را بر نميتابند. رويانيان وقتي در نقل و انتقالات دو بازيكن گرفت همه به من حمله كردند. همين دوستان مطبوعاتي بودند كه به من حمله ميكردند كه چرا عقب افتادهام و چرا بازيكن نميگيرم؟ مدام ميگفتند هواداران استقلال ناراحت هستند و تيترهاي عجيبي ميزدند.
* ولي در آن زمان واقعا هواداران نگران بودند؟
ـ پس براي رفع اين نگراني چكار بايد ميكردم؟ بايد من هم بازيكن ميخريدم. اما يك نكتهاي را بگويم. اگر من صاحب اين باشگاه بودم و باشگاه خصوصي بود اين كار را نميكردم. ميگفتم مشكلي ندارد و مقابل حملههايي كه انجام ميشود ميايستم. ولي حالا نميتوانم اين كار را كنم چون هزار اتفاق ديگر ميافتد. چون باشگاه خصوصي نيست نميتوانم كاري كنم.
* چرا شما در زماني كه مظلومي هدايت استقلال را بر عهده داشت، دائما ميگفتيد كه استقلال بايد قهرمان شود، اما در زمان قلعه نويي چيزي نميگوييد.
ـ مربيان براي من تفاوتي نميكنند. تنها تفاوتي كه وجود دارد اين است كه به زور بايد به مظلومي ميگفتم كه روحيه قهرماني داشته باش. اما او ميگفت كه ميترسد از قهرماني صحبت كند. اما حالا قلعهنويي نميگذارد كه من حرف بزنم. من ميگويم براي اول و دومي ميرويم ولي خود قلعهنويي ميگويد قهرمان ميشويم. البته نميگويم حتما بايد قهرمان شويم، ولي به هر حال هدف ما همين است. وقتي خود قلعه نويي چنين ديدگاهي دارد چرا بايد تحريكش كنم؟
* استقلال در آسيا چگونه ظاهر خواهد شد؟
ـ اگر مشكلات مالي ما برطرف شود و برنامهريزي خوب انجام دهيم، ميتوانيم اين دوره به جمع چهار تيم نهايي برسيم.
* اين روزها همچنان درباره خارج شدن يكي از بازيكنان خارجي از ليست مطرح است آيا براي اين موضوع برنامهاي داريد؟
ـ فعلا تا نيم فصل نميتوانيم كاري كنيم و تا آن موقع زمان داريم. هر وقت كه قلعهنويي به من بگويد كدام يك را بايد تسويه كنم من اقدام خواهم كرد. در اين مساله تابع سرمربي هستم. ولي تاكنون ليستي به من داده نشده است.
* براي جايگزين كردن در تيم فصل پيگير هستيد؟
ـ به دنبال بازيكن هستيم كه اضافه كنيم و بازيكن آسيايي مدنظرمان است.
* بحث حضور عنايتي در استقلال هم مطرح شده است.
ـ عنايتي بازيكن خوبي است و اول فصل هم گفتم كه به استقلال بيايد. اما فكر ميكنم كه او عجله كرد چرا كه ميتوانست در استقلال حضور پيدا كند. اما فعلا درباره بازيكن صحبتي نداريم. با اين حال در نيم فصل ميتوانيم چند بازيكن را از ليست خارج و جايگزين كنيم.
* بعد از افت فوتبال ايران كارشناسان بحث توجه به فوتبال پايه را مطرح كردند، نظر شما درباره اين موضوع چيست؟
ـ همه ميگويند بايد به فوتبال پايه رسيدگي شود، اما تعجب ميكنم كه چرا وقتي به عنوان يك كارشناس از معضلات فوتبال پايه ميگويم كسي گوش نميدهد. من منادي فوتبال پايه هستم و عملا اين موضوع را ثابت كردهام. ببينيد الان چه كساني نامشان مطرح ميشود كه خلاءشان در تيم ملي احساس ميشود؟ ميتوانيد نام ببريد؟
*آندرانيك تيموريان، خسرو حيدري و مجتبي جباري.
اين بازيكنان را چه كسي ساخته است؟ آنها را من ساختم. معتقدم حالا كه اصغر حاجيلو در آكادمي فعاليت ميكند سلامت هم در آنجا وجود دارد. ديديد او تيمي درست كرد كه توانست با تيم ملي كويت به تساوي دست پيدا كند.
براي تيمهاي پايه مشكلاتي هم وجود دارد. ما بازيكن ميسازيم و آماده ميكنيم و وقتي به سن سربازي ميرسد بايد به تيمهاي نظامي كه تعدادشان هم كم نيست برود. اگر قرار است خدمت كند برود سربازي. اگر بايد بازي كند پس شرايطي ايجاد شود و براي خودمان بازي كند. نه اين كه ما بازيكن بسازيم و به تيمهاي نظامي بدهيم و او را نابود كنند. معلوم است با اين شرايطي كسي در فوتبال پايه فعاليت نميكند. اين حلقه مفقودهاي است كه يكي بايد آن را درست كند. من اين مساله را به عنوان يك هشدار ملي اعلام ميكنم.