سردار سلیمانی باشکوه، مهربان و شجاع،
تو آن ماهی که در گردون نگنجی، تو آن آبی که در جیحون نگنجی،
تو آن دری که از دریا فزونی، تو آن کوهی که در هامون نگنجی،
تو خورشیدی قبایت نور سینه است، تو اندر اطلس و اکسون نگنجی،
تویی شاگرد جان افزا طبیبی، در استدلال افلاطون نگنجی،
تو معجونی که نبود در ذخیره، ذخیره چیست در قانون نگنجی.