سرویس فرهنگ و هنر مشرق - ترکیب اکران فیلمهای نوروزی سال ۱۴۰۳ از فرمول اکران نوروزی سال گذشته تبعیت میکند. در کنار «تمساح خونی» به عنوان یک کمدی- اکشن پرجنب و جوش و فیلم اجتماعی «بیبدن»، سه فیلم «آسمان غرب»، «پرویزخان» و «آپاراتچی» در سبد اکران نوروزی قرار گرفتند تا تنوع و توزان مضمونی اکران نوروزی همچون سال گذشته حفظ شود.
نکته جالب یافتن اینجاست که پروژه نادیده انگاری شهید ۲۶ ساله مورد توجه آیتالله خامنهای همچنان در شکل اکران فیلم امتداد یافته است. مهمترین قربانی جشنواره فجر دوباره در اکران قربانی میشود؟
فیلم «آسمان غرب» یکی از تولیدات اخیر بنیاد سینمایی فارابی، علی رغم کیفیت در فرم و ساختار، دقت در وجوه تکنیکی و فنی، در جشنواره فیلم فجر مورد توجه قرار نگرفت. تولید چنین آثاری تا سالها در سینمای ایران غیرممکن بود، تا اینکه نسل جدیدی از فیلمسازان تکنیکی همچون محمد عسگری، وارد حیطه سینمای دفاع مقدس شدند.
تولید چنین اثری در سینمایی ایران نیاز به متخصصان فنی مدرن دارد. عسگری که سالهای در کسوتهای مختلفی کسب تجربه کرده، استعدادهای خود را با فیلم «اتاقک گلی» به نمایش گذاشت و در فیلم آسمان غرب با تلاشی تحسین برانگیز، نشان داد میتوان اثری قهرمان محور و هیجانانگیز را ساخت و تاریخنگاری جنگ را محدود به پرترهنگاری نکرد.
برش های تاریخی در زیر متن تصویر قهرمان فیلم، با توجه به سلیقه و ذائقه نسل موسوم به «زد» با تکیه به استانداردهای تکنیکی روز سینمای جهان تصویر شده است.
نگاه متعالی سینما به رشادتهای پرسنل ارتش
منظر دیگری که موجب اهمیت فیلم آسمان غرب میشود، خلاء ساخت فیلمی درباره افتخارات نادیده گرفته شده ارتش جمهوری اسلامی در سینمای ایران است. با این حال تلاش گروهی سازندگان در جشنواره فیلم فجر نادیده گرفته شد.
یکی از دلایلی که احتمالا مثل تمامی کارشکنیها، موجب نادیده گرفته شدن فیلم شد، نقل قولی است که روی سنگ مزار «علی اکبر قربان شیرودی» درج شده است.
برای بسیاری از مخاطبانی که این اثر سینمایی را در جشنواره فیلم فجر دیده بودند این سئوال همچنان مطرح است، چرا کارگردانی منحصر به فرد و تکنیکی محمد عسگری، نادیده گرفته شد؟
حتی اراده دبیر این رویداد، نتوانست بزرگترین ناداوری جشنواره چهل و دوم فجر(سهامی خاص) را مهار کند.
درجمیع ناداوریهای تاریخ جشنواره فیلم فجر، بازیگر نقش اصلی فیلم میلاد کیمرام در نقش «علیاکبر قربان شیرودی» و امیرحسین آرمان در نقش امیر «سرلشکر حسین ادیبان» نادیده گرفته شدند تا نقش آفرینی دلاوران ارتش جمهوری اسلامی بار دیگر در مهمترین فستیوال سینمایی کشور کم اهمیت جلوه داده است.
این مظلومیت زمانی بیشتر به چشم میآید که فرموده عالیترین مرجع انقلاب را درباره قربان شیرودی بررسی کنیم. روی سنگ مزار سپهبد شیرودی از قول آیتالله علی خامنهای نقل شده است: " شیرودی تنها نظامی بودند که من در نماز جماعت به او اقتدا کردم.
در سازورکار بسیار اداری ساختارهای دولتی، اگر مراکزی برای تحقیق و تفحص وجود داشت تا بر روندهای فعالیتهای نهادهای انتصابی نظارت کند، این نهاد فرضی، با توجه به کیفیت فیلم آسمان غرب، میتوانست عملکرد داوران جشنواره فیلم فجر و دبیر آنرا بررسی کرده و به دلیل نادیدهانگاری آثار ملی – میهنی همه اجزای ذکر شده فستیوال را به یک کمیته تحقیق و تفحص دعوت کند.
با اینکه چنین سازوکاری در کشورمان نیست، اما سازمان سینمایی با همه قوا برای پوشاندن عملکرد نامطلوب جشنواره فیلم فجر فیلم را در لیست اکران نوروزی گنجاند.
نکته جالب یافتن اینجاست که پروژه نادیده انگاری شهید ۲۶ ساله مورد توجه آیتالله خامنهای همچنان در شکل اکران فیلم امتداد یافته است. اگرانکار تلاش مجموع عوامل این فیلم در جشنواره فیلم فجر تعمدی نیست، چرا تلویزیون در قبال پخش تیزرهای این فیلم کم کاری می کند؟
تنها تیزری که از میان سه فیلم در حال اکران پخش میشود، فیلم آپاراتچی است. دلیل پخش اقلام تبلیغی آپاراتچی هم در سیما کاملا مشخص است. این اثر، تولید مدرسه سینمایی عمار است.
با این حساب میتوان اذعان داشت که جمیع پیکره فرهنگی کشور در یک هم آوایی میخواهند، فیلمی درباره نظامی مورد علاقه آیت الله خامنهای با تمام تلاشی که برای تولید سخت آن صورت گرفته است، دیده نشود.
البته اقشار روشنفکر رسانهای نیز به این فیلم توجه و خاص ویژه ای داشتهاند. پست امید معلم مدیر مسئول و سردبیر مجله دنیای تصویر مستندی است که نشان میدهد این فیلم واجد ارزشهای فراوانی بوده و در انکار فیلم گویی تعمدی نانوشته وجود دارد.
از سوی دیگر این پرسش مطرح است چرا روابط عمومی ارتش جمهوری اسلامی اقدام موثری برای دیده شدن فیلم انجام نمیدهد!؟
فراهم کردن زمینهای که پرسنل ارتش و خانوادههای گرانقدر آنان بتوانند این فیلم را در سالنهای سینماهای سراسر کشور تماشا کنند، میتواند به یک هدفگذاری موثر فرهنگی بدل شود. مگر اینکه سازمان سینمایی، صدا و سیما و روابط عمومی ارتش جمهوری اسلامی تمایلی به دیده شدن این فیلم نداشته باشند.
ساخت فیلمی با تکنیکهای مدرن غربی، در ستایش قهرمانانی شرقی
فیلم به روزهای نخست جنگ تحمیلی میپردازد زمانی «ابولحسن بنیصدر» تلاش میکرد زمین بدهد و زمان بخرد و نیروهای نظامی کشور را وادار به عقب نشینی از تمام مرزهای غربی کشور کرده بود.
شیرودی و یارانش، با تمام قوا در نبردی نابرابر با نافرمانی از دستور فرمانده وقت کل قوا، بالگردهای خود را به پرواز درآورده و حرکت پرشتاب نیروهای بعثی را مهار کردند. در بخش مهم دیگری از فیلم جنگ شهری در سر پل ذهاب با جزئیات اکشنی که از استانداردهای سینمای ایران بالاتر است به تصویر کشیده می شود.
کم اهمیتترین فیلم سال گذشته اوج، چگونه اوج گرفت؟
تولیدات سازمان سینمایی اوج، سالهاست که نتوانسته طبقات اجتماعی مختلف و منتقدان را راضی نگاه دارد. گیشه سرد تولیدات سالهای اخیر این سازمان نشان میدهد تمام تصمیمات مهم تولید همچنان منحصر به استودیو بادبان است و اداره سهامی خاص تولید، سویههای مضمونیاش را صرف چندگزاره کلیشهای کرده است.
با این حال، ابر و باد مه خورشید و فلک، مسیر ساخته شدن آثاری مردمی مثل پرویزخان را فراهم میکنند. بعد از فیلم منصور این دومین اثر قابل قبول این سازمان است.
البته از گفتوگوهای کارگردان میتوان حدس زد که بار تولید چنین اثر دشوار و با کیفیتی، عمدتا وابسته به تیم تولید با بودجه بسیار کمی بوده و مولف از حیث انتخاب حضور بازیگران شناخته شده، غیر از مواردی خاص، مثل انتخاب نقش پرویزخان، چندان دست بازی نداشته است.
از منظری دیگر دلیل اهمیت پرویز خان این است که بودجهها همچنان درگیر تولید محتوا درباره عملیات خیبر است و تنظیمات کارخانه نهادهای فرهنگی غیرقابل تغییر است.
چرا تلویزیون و فدراسیون فوتبال از پرویزخان حمایت نمیکنند؟
با این حال برای اکران فیلم ضمن انتظار حداکثری از سوی سازمان سینمایی، این پرسش مطرح است که چرا فدراسیون فوتبال از اکران این فیلم حمایت نمیکند؟ چرا در برنامههای ورزشی سیما برای این فیلم تبلیغ نمیشود؟ این فیلم تنها نماینده با کیفیت آثار ورزشی چهار دهه گذشته است.
تلویزیون بازهم بازی تبلیغات را به شبکههای ماهوارهای باخت؟
تلویزیون تا پیش از این به یکی از دلایل موثری که از تبلیغ آثار سینمایی حمایت نمیکرد، حجاب بانوان بازیگر بود. این موضوع اصلیترین دلیل و مسئله عدم تبلیغ فیلمهای سینمای ایران و در صدا و سیما بود.
با اینکه بازی تبلیغاتی را تلویزیون به مجموعه شبکههای قارچی ماهوارهای (شبکههایی معلوم الحال با ثبت افراد معلوم الحال فعالیت میکنند) واگذار کرده، علی رغم نگارش چند تفاهمنامه میان رئیس سازمان سینمایی و رئیس سازمان صدا و سیما، پیمان جبلی برای امضاء خود ارزش چندانی قائل نیست.
نکته قابل توجه این است که دو فیلم پرویز خان و آسمان غرب بازیگر زن قابل اعتنایی ندارند و حجابها بازیگران در تراز صدا و سیماست، اما این سازمان همچنان از الگوریتم پیشینیان استفاده کرده و همچنان زیر پخش پرشمار آگهیهای بازرگانی فیلمهای ارزشمند سینمای ایران نمیرود.
طبیعی است با لجاجت استمراری سیما، توازن تبلیغات همچنان به نفع سینمای کمدی با یاری گرفتن از شبکههای ماهوارهای خواهد بود.
چرا آپاراتچی را چراغ خاموش تبلیغ میکنند؟
یکی از دلایل موفقیت فیلم آپاراتچی رویکرد اقتباسی سازندگان است. فیلمنامه این اثر برداشتی از آزاد از کتاب معروف دکتر روحالله رشیدی است و بازه رویدادها دهه شصت شمسی است. آپاراتچی با هجو سیاستهای سینمایی حاکم در دهه شصت با سینما و سیاست شوخی میکند و از حیث محتوا و زمینههای کمدی رقیب بسیار خوبی برای فیلمهایی نظیر فسیل میتواند باشد.
اما بیخبری عمومی از اکران آپاراتچی مصداق همان نظرسنجی مشهور مردمی است که طیف گستردهای از مردم از تاریخ انتخابات مجلس بیاطلاع بودند. نکته جالب اینجاست که این اثر توسط طیفهای نزدیک به قائم مقام سازمان صدا و سیما، در مدرسه سینمایی عمار ساخته شده است. اما تعداد پخش تیزرهای فیلم در تلویزیون آنچنان در خور نیست و عمدتا در ساعتهای کم بیننده برای رفع تکلیف پخش میشود.
ویدئو بالا بخشی از اظهارات وحید جلیلی است. او در این ویدئو چرایی شکست فیلمهای ارزشمند سینمای ملی در گیشه را بررسی میکند. او به صورت مشخص در این ویدئو دلایل شکست فیلم یتیمخانه ایران در مقابل آثاری نظیر سالوادور را بررسی میکند.
این ویدئو میتواند مستند قابل اعتنایی باشد تا تلویزیون رفتار تبلیغاتی را در قبال آثار ارزشمند سینمای ایران تغییر دهد و از سوی دیگر سازمان سینمایی با دستاویز اکران فطر استمرار نمایش این آثار را متوقف نکند.
تداوم نگاه فروشمحور در ارشاد و سازمان سینمایی و قربانی شدن سینمای انقلاب
نگاهی اجمالی به تعداد سالنها و سانسهای اختصاص یافته به این سه فیلم در اکران نوروزی امسال هم البته از تداوم یک سیاست قدیمی نزد تصمیمگیران و مدیران سازمان سینمایی و وزارت ارشاد حکایت دارد: گرایش به فیلمهای پرفروش و اشباع سالنها و سانسها به نفع سینماداران و ترجیح به ثبت تک رکوردهای به سبک فسیل و ارائه آن به عنوان گزارش کار همچنان در ذهن مدیران جاری است.
آمار سانسها نشان میدهد تمساح خونی با ۵۵۱ سالن و حدود ۲۰ هزار سانس و بی بدن با ۳۹۱ سالن و ۶ هزار سانس، عمده ظرفیت اکران را بلعیدهاند و سه فیلم دیگر که تولیدات سازمان اوج، حوزه هنری و فارابی هستند عملا به پای فروش بیبدن و تمساح خونی ذبح شدهاند.
در سوی دیگر فیلم آسمان غرب با ۱۹۶ سالن و حدود ۱۱۵۰ سانس، آپاراتچی با ۲۸۴ سالن و ۲۸۰۰ سانس و پرویز خان با ۲۳۳ سالن و ۱۶۰۰ سانس مجموعا به اندازه بیبدن سانس نداشتهاند.
روند فعلی اکران گیشهمحور شاید موجب ثبت رکوردهای ۱۰۰ میلیاردی و فسیلی شود اما این بیتوجهی همزمان و عجیب به سینمای ملی، ارزشی و انقلابی، در نهایت به نابودی آن منجر خواهد شد.