به گزارش گروه بين الملل مشرق، ماهنامه مديريت ارتباطات بهدنبال سفر اخير محمود احمدينژاد، رئيسجمهور اسلامي ايران به لبنان، در خصوص حاشيهها و دستاوردهاي اين سفر با غضنفر رکنآبادي، سفير ايران در بيروت گفتوگويي انجام داده است.
رکنآبادي در اين گفتوگو ناگفتههايي را از تأکيد رئيسجمهور بر افزايش ارتباط با برخي چهرههاي لبناني، انتقادات نخستوزير لبنان از برخي مواضع ايران در جلسات، اختلاف ميان رئيسجمهور لبنان و رئيس دانشگاه دولتي لبنان بر سر نانوسکوپ اهدايي رئيسجمهور ايران، ماجراي سنگاندازي احمدينژاد به سمت اسرائيل، واکنش تند برخي رسانهها به يکي از سخنرانيهاي احمدينژاد به دليل عدم درک آنان از مفهوم کلام رئيسجمهور، دلايل عدم اعلام تاريخ دقيق حضور رئيسجمهور در لبنان و... روايت کرد.
رکنآبادي درباره بازتابهاي سفر اخير رئيسجمهور ايران به لبنان گفت: تحليلگران برجسته جهاني تأکيد داشتند اين سفر يک سفر بسيار تأثيرگذار و موفقيت آميز براي جمهوري اسلامي ايران بوده و دستاوردهاي آن توسط هيچ طرفي قابل انکار نيست و به قول تلويزيون الجزيره «سفر بدون اشتباه» بوده است.
اين در حالي است که معمولاً با غرضورزيهايي که صورت ميگيرد، کمتر به موفقيتآميز بودن چنين سفري اعتراف ميکنند. وي افزود: اين سفر و بررسيهاي مربوط به آن از حدود شش ماه قبل در دستور کار قرار گرفته بود.
در آن زمان مجموعه نظرات کارشناسي وزارت امور خارجه بر انجام اين سفر دلالت داشت؛ اينکه شرايط فعلي ميطلبد چنين سفري برنامهريزي شود بويژه اينکه آقاي رئيسجمهور در طول دولت نهم به لبنان سفر نکرده بودند و بعد از پنج سال اين سفر، اولين سفر ايشان به لبنان محسوب ميشد.
شرايط لبنان هم هيچوقت از نظر سياسي، امنيتي و... شرايط ثابتي نبوده و هميشه حالت سيالي داشت، بنابراين ما بايد با در نظر گرفتن همين شرايط سيال، تصميم ميگرفتيم آيا انجام اين سفر لازم است يا خير؟
وي ادامه داد: حدود سه ماه قبل از سفر، انجام آن قطعي شد که دليل اين وقفه سه ماهه، سيال بودن شرايط در لبنان بود.
رکنآبادي تأکيد کرد که انجام اين سفر در برنامه پيشنهادي او به رئيسجمهور براي تصدي سمت سفير ايران در لبنان نيز ارائه شده بود.
وي در تشريح برنامههاي ارائه شده خود به رئيسجمهور براي سفر لبنان گفت: از جمله موارد مطرح شده ميتوان به گسترش روابط تجاري و اقتصادي و همکاريهاي رسمي با دولت لبنان اشاره کرد. حجم همکاريهاي اقتصادي ما در طول 32 سال روابط خوب با لبنان، سالانه 150ميليون دلار بوده است اما اين حجم در مقايسه با حجم مبادلات اقتصادياي که با بيش از 150 کشور ديگر داريم، بسيار ناچيز است.
موضوعات ديگر مطرح شده به پرونده چهار ديپلمات ايراني، پرونده امام موسي صدر، جذب حداکثري همه طرفهاي سياسي به سمت موضوع مقاومت و حمايت از مقاومت در صحنه لبنان بر ميگشت.
موضوع ديگر، تبيين کامل و شفاف مواضع و اصول جمهوري اسلامي ايران نسبت به کشورهاي جهان و بويژه لبنان براي همه طرفهاي سياسي -که در ذهن بخش عمدهاي از آنها اين علامت سؤال وجود داشت که طرح ايران در لبنان چيست؟- بوده است.
سفير ايران در لبنان تصريح کرد: لازم بود تا در مقابل مواضع هميشگي رسانههاي غربي و وابسته به صهيونيسم که همواره تبليغ ميکرده و مدعي بودهاند ايران در لبنان صرفاً به دنبال منافع سياسي خودش است و از صحنه لبنان به عنوان يک پايگاه براي رسيدن به اهداف سياسي خاص خودش استفاده ميکند، اين موضوع تبيين شود که بر اساس قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، حمايت از مظلوم در دستور کار قرار دارد و بر اساس آموزههاي امام خميني(س) و مقام معظم رهبري، ايران موظف به حمايت از ملتهاي مظلوم جهان است.
وي ادامه داد: اين موضوع را به گروههاي مختلف لبناني هم اعلام کردهايم. خيلي جاها علامت سؤال ايجاد ميشد. وقتي اين مواضع اعلام ميشد، ميگفتند اين مواضع شخصي شماست يا مواضع جمهوري اسلامي ايران؟ ميگفتم نخير؛ در قانون اساسي ما آمده است. اگر شما مراجعه کنيد، ميبينيد در ابتداي قانون اساسي کشورمان آمده است.
رکنآبادي در پاسخ به اين پرسش که «يعني شما حمايتي را که عدهاي تلاش ميکردند طي 32 سال گذشته بگويند بهطور پنهاني از ناحيه ايران صورت ميگيرد، علني کرديد؟»، گفت: ما اين موضوع را به عنوان موضع سياسي جمهوري اسلامي ايران اعلام کرديم، يعني در هيچ جا ما خجالت نميکشيم بگوييم از مظلوم دفاع ميکنيم بلکه سرمان را بالا ميگيريم و ميگوييم ما از ملتهاي مظلوم در هر جا دفاع ميکنيم و حداقل کاري که انجام ميدهيم اين است که موضع سياسي خودمان را اعلام کرده و چيزي را پنهان نکنيم.
وي تأکيد کرد: قبلاً اينطور شفاف و صريح تبيين نشده بود يا رسانههاي جمهوري اسلامي ايران توانايي و ياراي رقابت با رسانههاي صهيونيسم را براي رساندن اين پيام و اين موضع نداشتند و اگر هم ميرساندند، آنها سعي ميکردند مقابله و خنثي کنند.
سفير ايران در لبنان افزود: حداقل در ديدارهايي که من با گروههاي سياسي لبنان داشتم، آنها از وجود چنين اصلي در قانون اساسي ما که بر اساس آن ايران ميتواند از ملتهاي مظلوم صرفنظر از اينکه از چه طايفهاي هستند، دفاع کند، ابراز بياطلاعي ميکردند، چون در اينجا آمريکا و صهيونيسم آمده بودند گفته بودند ايران در لبنان فقط بهدنبال حمايت از طايفه شيعي است.
هدف ما اين بود که بفهمند جمهوري اسلامي ايران چه مأموريتي را دنبال ميکند و براي رسيدن به اين موضوع در درجه اول روشنگري نسبت به مواضع جمهوري اسلامي ايران، يعني همان موضوع حمايت از مظلومان، حائز اهميت بود؛ البته برخي از آنها نگران بودند و اظهار ميکردند «چه تضميني وجود دارد که آقاي رئيسجمهور هم همين مواضع را بگيرند؟ شما تأکيد ميکنيد وحدت، وحدت ملي، استقلال و...، چه تضميني دارد که دکتر احمدينژاد هم همين موضوعات را در سخنرانيهايشان مورد تأکيد قرار دهند؟»
وي در خصوص فشارهاي غربيها به دولت لبنان براي لغو سفر احمدينژاد گفت: وقتي سياستمداران آمريکايي و صهيونيستي و همپيمانان آنها فهميدند سفر جدي است، فشار رسانهاي و فشار بر سياستمداران و دولتمردان لبنان را در دستور کار خود قرار دادند. آنها سه درخواست داشتند: اول، لغو کامل سفر، دوم، اگر موفق به اجراي حالت اول نشدند، تعويق سفر و سوم، اگر باز هم موفق به تأمين درخواست دوم نشدند، حداقل لغو سفر رئيسجمهور ايران به جنوب لبنان و اين سه خواست بهطور جدي پيگيري ميشد.
وي ادامه داد: از سوي ديگر دائماً تبليغ ميشد که «اين سفر، سفر يک رئيس دولت به يک دولت ديگر -دولت لبنان- نيست بلکه سفر يک رئيس دولت به مجموعهاي خاص در اين کشور –حزبالله- است. خيلي شما بزرگنمايي نکنيد!» و ما براي اينکه اين توطئه را خنثي کنيم، شبانهروز براي آمادهسازي اسناد همکاريهاي اقتصادي و تجاري بين وزارتخانههاي دو کشور تلاش کرديم و 20 وزارتخانه جمهوري اسلامي ايران با 20 وزارتخانه لبنان به هم مرتبط شدند. البته اين يک حرکت تاکتيکي نبود، بلکه از استراتژيکترين اهداف ما در انجام اين سفر بود. به هرحال، سفرهاي کاري هيأتهاي دو کشور حتي تا سطح وزير انجام شد. اين رفتوآمدها و مذاکرات باعث شد 16 سند همکاري آماده شود، در حالي که پيشبيني ما شش يا هفت سند بود.
رکنآبادي افزود: آمادهسازي اين اسناد انگيزهاي شده بود براي کساني که ما هيچ ارتباطي با آنها نداشتيم تا با ما تماس بگيرند و براي همکاري اعلام آمادگي کنند. حتي از حزب کتائب که ما اصلاً روابطي با آنها نداشتيم، تماس ميگرفتند که اسناد ما آماده است، بياييد ما هم ميخواهيم سند همکاري امضاء کنيم. آقاي سليم الصايغ، وزير امور اجتماعي و نايب رئيس حزب کتائب از جمله اين افراد بودند. آقاي امين جميل، رئيسجمهور سابق لبنان و رئيس حزب کتائب زودتر از همه اسناد همکاري را پاراف کرد. آقاي وليد جنبلاط، رئيس حزب سوسيال ترقي خواه هم همين طور؛ ايشان هم قبل از اين سفر براي اولين بار به سفارت آمدند. ايشان به اينجا آمدند و مواضع مثبتي نسبت به جمهوري اسلامي ايران داشتند.
سفير ايران در لبنان در بخش ديگري از گفتوگوي خود، درباره ميزان استقبال مردم لبنان از رئيسجمهور ايران گفت: در طول تاريخ لبنان براي هيچ کس چنين استقبالي سابقه نداشته است. خود تحليلگران و نويسندگان لبناني نوشتند اگر بخواهيم مقايسه کنيم، فقط زماني که جمال عبدالناصر در دهه 60 يا 70 به نقطه مرزي سوريه و لبنان آمد، جمعيت زيادي از بيروت به سمت نقطه مرزي سوريه حرکت کردند و آن جمعيت واقعاً زياد بود اما آقاي احمدينژاد اين رکورد را هم شکست. جمعيت، فوق تصور بود.
رکنآبادي در خصوص نتايج امضاي اسناد همکاري بين ايران و لبنان در اين سفر خاطرنشان کرد: لبنان اين ظرفيت را دارد که حجم مبادلات ما با اين کشور ظرف يکسال به يک ميليارد دلار برسد. کل ظرفيت لبنان براي ما 10ميليارد دلار است. ما ميتوانيم حداکثر ظرف پنج سال به اين رقم برسيم.
وي درباره يک سخنراني رئيسجمهور که موجب بروز سوءتفاهمي ميان گروههاي لبناني شده بود، گفت: هيچ کس نتوانست نکته منفياي از اين سفر درآورد فقط يک نکته را آقاي احمدينژاد در ورزشگاه بيروت و در جمع مردم لبنان مطرح کردند مبني بر تشکيل جبهه بزرگ ملتهاي مقاوم سوريه، لبنان، ايران، عراق و.... اين موضوع را بخشي از جريانات به عنوان مستمسکي قرار دادند مبني بر اينکه بالاخره بخشي از لبنانيها اين طور نيست که بيايند و در آن جبههاي که ما ميگوييم، حاضر شوند. در داخل ايران تصوري وجود دارد که «خب، اينها که از خودمان هستند». نه، اين طور نيست. اينجا هم جريانهاي سياسي مختلف وجود دارد. ميگفتند «اين طور نيست که ما عضو يک جبهه باشيم. بايد بيايند اول صحبت کنند، اگر ما پذيرفتيم، بعد بگوييم عضو اين جبهه هستيم».
رکنآبادي افزود: رسانههاي لبنان در ارتباط با آقاي احمدينژاد، اين گفته را برجسته کردند. براي بازديد و شرح مسأله به روزنامه المستقبل رفتيم و اولين سؤالي که از ما کردند اين بود که «اين چه حرفي بود آقاي احمدينژاد زد؟ اگر واقعاً شما دلتان براي لبنان ميسوزد، اگر به دنبال وحدت ملي هستيد، اين حرف يعني چه؟ اين حرف ما را در تنگنا قرار ميدهد». من گفتم «شما ادعا ميکنيد روزنامه المستقبل هستيد و مستقيماً وابسته به آقاي سعد الحريري، نخستوزير. خيلي خوب بود قبل از اينکه اين سؤال را از من بپرسيد، از ايشان ميپرسيديد. با ايشان راجع با اين موضوع صحبت کرديد؟»، گفتند «با اين حرفها چه ميخواهيد به ما بگوييد؟» گفتم «همين سؤال شما را آقاي سعد حريري از آقاي احمدينژاد پرسيد. گفت: آقاي احمدينژاد! اين محور صحبتهاي شما چي بود؟ اگر شما بخواهيد اين کار را کنيد، بايد از دولت اجازه بگيريد. آقاي احمدينژاد هم گفتند من دولتها را نگفتم. گفتم ملتهاي مقاوم منطقه -سوريه، ايران، لبنان، ترکيه و عراق-. اين را که گفتند، آقاي نخستوزير شما خيلي خوشحال شد و گفتند «اين که خيلي عالي است. خيلي عالي است. براي ما يک مقدار سوءتفاهم شده بود، چون ما به تنهايي به عنوان يک کشور بهاي همه تجاوزات را ميپردازيم. اين خيلي عالي است که همه ملتها با هم ابراز همبستگي کنند تا بقيه هم اين بها را بپردازند. ما به تنهايي توان نداريم، تحمل نداريم و ما خوشحال ميشويم آن چيزي را که شما گفتيد، محقق شود».
سفير ايران در لبنان درباره جمعبندي خود از سفر رئيسجمهور به اين کشور گفت: من در مجموع نقطه ضعفي نميبينم. تمام سخنرانيها در جاهاي مختلف متناسب با جمع بود.
وي درباره سخنراني رئيسجمهور ايران در «بنت جبيل» و دلايل انتخاب اين محل براي سخنراني اظهار داشت: آنجا به عنوان يک رمز و به عنوان نماد شکست اسرائيليها بوده است. اين منطقه تا سال 2000 ميلادي در اشغال اسرائيليها بود. سال 2000 آنها فرار کردند. 2006 در جنگ 33روزه گفتند ما ميآييم اين شهر را ميگيريم و نخستوزير و فرمانده ارتش اسرائيل در آنجا سخنراني ميکنند. آنها هنوز در آرزوي تحقق چنين روزي ماندهاند اما آن اتفاق توسط احمدينژاد افتاد. يعني به جاي اينکه نخستوزير اسرائيل بيايد آنجا سخنراني کند، احمدينژاد رفت و سخنراني کرد. اين سخنراني به عنوان سمبل شکست اسرائيل است. خيلي تلاش کردند که اگر احمدينژاد به جنوب ميرود، به «بنت جبيل» نرود.
سفير جمهوري اسلامي ايران در بيروت در مصاحبه اي درباره ناگفته هاي سفر رئيس جمهور کشورمان به لبنان گفت: جمعيت استقبال کننده از احمدي نژاد در لبنان، رکورد تاريخي استقبال از جمال عبدالناصر را نيز شکست.