به گزارش مشرق، ولی نصر در گفتوگو با رادیو فردا اظهار کرد: شرایط خاورمیانه تغییر کرده و باید یک راهبرد دیپلماتیک جدید تهیه شود. وضعیت میان ایران و اسرائیل چنان است که اگر آمریکا یک راهبرد دیپلماتیک پیدا نکند، دوباره به وضعیت چند هفته قبل برمیگردیم. آمریکا به صورت تاکتیکی از دیپلماسی برای جلوگیری از وضعیتی که میتواند به جنگ منجر شود، استفاده کرده است، اما نتوانسته وضعیت را در منطقه تغییر دهد. وضعیت چنان است که اگر آمریکا یک راهبرد دیپلماتیک پیدا نکند، دوباره به وضعیت چند هفته قبل برمیگردیم.
میتوانیم بگوییم که چیزی تغییر نکرده و در عین حال تغییر بزرگی رخ داده است. این منطقه و خصوصاً کشورهای حوزه خلیج [فارس] اگرچه به شدت میخواهند بر توسعه اقتصادی، تجارت و رابطه با آمریکا و چین تمرکز کنند، متوجه شدهاند که مسائل اقتصادی بر همه چیز احاطه ندارد و منطقه همچنان به لحاظ مشکلات ژئواستراتژیکی حل نشده، آسیبپذیر است. مثلاً بعد از هفت اکتبر اتفاقی که حوثیها با مزاحمت در تجارت دریایی در دریای سرخ رقم زدند. در همین حال، حال و هوای خیابانهای این کشورهای عربی تغییر کرد. صحبت جمعیتهای این کشورها از اقتصاد به سمت غزه رفت. حکومتها به هر جهت مجبورند که مردم خود را همراه داشته باشند.
وضعیت ایران به موضوع، یک فوریت بیشتر هم داده است؛ چگونه میتوان درباره توسعه اقتصادی و پروژههای عظیم فکر کرد وقتی موشکها بالای سرشان پرواز میکنند و فرودگاهها ممکن است تعطیل شوند. تمرکز روی عادیسازی روابط اسرائیل و عربستان بوده، اما به دور از واقعیت است. با توجه به آنچه در غزه میگذرد یا فضا در خود اسرائیل، دولت اسرائیل نهتنها به پایان جنگ فکر نمیکند بلکه نمیتواند وجود کشور فلسطینی را بپذیرد. حالا فکر کنیم عربستان دست به عادیسازی روابط به اسرائیل میزند، مثل این است که فکر کنیم عربستان جمعیتی نداردکه در این ماهها کشتهشدن حدود ۴۰هزار فلسطینی و ۱۵هزار کودک را دیدند. خوب است که بایدن، عربستان و اسرائیل، ایده عادیسازی را روی میز داشته باشند و به راهحلی بیندیشند که به بزرگترین موضوع (یک کشور فلسطینی) بپردازد. اما فکر نمیکنم این ممکن باشد. اگر قبل از هفت اکتبر به رسمیت شناخته شدن از سوی عربستان برای اسرائیل بسیار وسوسهبرانگیز بود، اما امروز این کار مشکلات امنیتی اسرائیل را حل نمیکند.
بهعلاوه، اسرائیل در موقعیتی نیست که حداقلی را که عربستان میخواهد، بدهد؛ اینکه جنگ در غزه را پایان دهد، وارد رفح نشود و همچنین گامهایی برای به رسمیت شناختن کشور فلسطینی بردارد. عادیسازی نمیتواند نقطه آغازین اقدام آمریکا باشد. نقطه آغاز باید پایان دادن به جنگ در غزه، به رسمیت شناختن کشور فلسطینی و رسیدگی به وضعیت میان حزبالله، ایران و اسرائیل باشد.
در نگاه اسرائیل، عادیسازی، ایجاد یک اتحاد علیه ایران است فکر نمیکنم این چیزی باشد که عربستان بخواهد؛ اینکه تبدیل به خطمقدم تقابل با ایران شود. بله، آنها در مورد ایران نگرانیهایی دارند، اما تئوری عربستان این است که بهترین راه، ایجاد رابطه با ایران است. این چیزی است که در منطقه تغییر کرده است.
جهان عرب به این نتیجه رسیده که ضرورت دارد در یک فضای خاکستری باشد. همانطور که در عرصه جهانی هم میخواهد روابط خوبی با آمریکا داشته باشد، هم در پی تعمیق روابط با چین است. آنها میدانند که ایالاتمتحده نمیتواند آنها را در مقابل موشکهای ایران محافظت کند.
ایالاتمتحده به نوعی میخواهد از آنها بهره بگیرد تا از اسرائیل در مقابل موشکهای ایران حفاظت کند. اما آنها به این نتیجه رسیدهاند که رابطه با ایران میتواند آنها را در مقابل موشکها محافظت کند. دقیقاً بعد از حمله ایران به اسرائیل، از آمریکا خواست از خاک این کشور برای حمله به یمن و عراق که نیروهای تحت حمایت ایران در آنجا هستند، استفاده نکند. این کشورها نمیخواهند تبدیل به هدفی برای ایران شوند. آنها تمایل به رابطه با اسرائیل دارند، اما نمیخواهند این رابطه درباره ایران باشد؛ اما طرف مقابل بیش از هر چیز این موضوع را پیرامون مسئله ایران میبیند. امارات روابط با ایران را بهبود داده و حتی رابطه اقتصادی را تا جایی که تحریمها نقض نشود، گسترش میدهد. کشورهای منطقه فکر میکنند ایالاتمتحده در این هفت ماه همواره عقبتر از تحولات بوده و نتوانسته بر تصمیمات اسرائیل تأثیر داشته باشد.