به گزارش مشرق، شعر زیر سروده منصور منشی زاده برای در سوگ عروج شهادت گونه سید ابراهیم رئیسی و همراهان گرامیش است که در ادامه می خوانید:
زخم بارد از آسمان اما زخم، کاری نمی شود هرگز
چشم گریان و دل غمین لیکن جای زاری نمی شود هرگز
در پی خدمت او روان شب و روز خستگی شد ز دست او عاصی
صبر شد بی قرار اما او، خسته آری نمی شود هرگز
بی قرار بود و دلواپس، دغدغه مند خدمت مردم
خوب فهمیده بود بی خدمت بسته باری نمی شود هرگز
سید اما چو جدش ابراهیم تبر از دست ننهاد زیرا
بی تبر در سلوک روحانی کنده خاری نمی شود هرگز
لقمه پاک و صدق در نیت، جدّ و جهد و تلاش بی وقفه
ظرف خیرند و بی یکی زین ها خیر جاری نمی شود هرگز
مزدش اما چه مزد خوبی بود خیر دنیا و آخرت یکجا
هر کسی را چنین مزدی خوش، قسمت آری نمی شود هرگز