بي بي سي: قانون اساسي خاتمي و اصلاح طلبان را گير انداخته است
شبكه دولتي انگليس با اشاره به تناقضات رفتاري خاتمي مي گويد او از چشم حاميانش افتاده اما خواسته هاي وي عملاً مفهوم تغيير نظام را دارد.
وب سايت بي بي سي در تحليلي نوشت: هنگامي كه خاتمي نخستين بار براي انتخابات رياست جمهوري ايران نامزد شد، بسياري از مخالفان حكومت، بخصوص آنها كه در خارج از كشور بودند، مي گفتند، او فردي است از داخل جمهوري اسلامي و شعارهايش درباره اصلاحات، جامعه مدني، آزادي و غيره چيزي نيست جز عوامفريبي و راهي براي طولاني تر كردن عمر حكومت.
اما خيلي ها از سر ناچاري يا خوش بيني به وي رأي دادند. اما مواضع خاتمي سبب شد تا چهره وي در ذهن بسياري در حد يك اصلاح طلب كم جرأت و بي خاصيت تنزل پيدا كند. با نگاهي به كل كارنامه خاتمي مي توان گفت كه شايد هيچ سياستمداري به اندازه او نتوانسته احساسات هوادارانش و هواداران دموكراسي در ايران را روزي به عرش و روزي ديگر به فرش و يا به روايت بهتر به قعر برساند. او كسي است كه روزي افراد كشته شده در جريان اعتراضات سال 1388 را «شهيد» خواند و از «كودتاي مخملين عليه مردم و جمهوريت نظام» ياد كرد و روزي ديگر از «ظلم به نظام» حرف زد.
بي بي سي با اشاره به مواضع متناقض خاتمي مي نويسد: گرچه خاتمي بارها تأكيد كرده كه او و همفكرانش «برانداز» نيستند و تنها به دنبال اصلاح حكومت و حفظ آنند، اما حقيقت اين است كه ذات حكومت جمهوري اسلامي با خواسته هاي اصلاح طلبان در تضاد است. قانون اساسي جمهوري اسلامي كه خاتمي خود را به آن معتقد مي داند، حق نظارت بر انتخابات مجلس، رياست جمهوري، خبرگان و همه پرسي ها را به يك نهاد انتصابي يعني شوراي نگهبان واگذار كرده است (اصل 99). براساس همين قانون اساسي (اصل 98)، شوراي نگهبان تنها مسئول تفسير قانون اساسي است.
تحليلگر بي بي سي با اشاره به ادعاي خاتمي مبني بر ارادت به بنيانگذار جمهوري اسلامي نوشت: اين ارادت به معناي پذيرش تمام و كمال مهم ترين ركن قانون اساسي جمهوري اسلامي يعني اصل ولايت فقيه نيست. در واقع اين امر، يكي از اساسي ترين پارادوكس هاي اصلاح طلبان است كه در اظهارات ميرحسين موسوي و مهدي كروبي نيز ديده مي شود.
اين افراد همه از يك سو از وفاداري به «اصل نظام» و «آرمان هاي» آيت الله خميني سخن مي گويند و از سوي ديگر قدرت و اختيارات رهبري آن يا به معناي دقيق تر، قانون اساسي جمهوري اسلامي را كه ميراث آيت الله خميني است، به چالش مي كشند.
رهبر و شوراي نگهبان جزو اصلي ترين اجزاي هويتي نظام جمهوري اسلامي هستند. نويسنده تأكيد مي كند كه خواسته هاي اصلاح طلبان با ماهيت جمهوري اسلامي در تعارض است.
آمريكا دنبال راه دررو در جنگ افغانستان است
يك تحليلگر معروف آمريكايي در گزارشي اعلام كرد جنگ افغانستان تبديل به جنگي شده كه بانيان آن از اين صحنه فرار مي كنند.
ديويد ايگناتيوس تحليلگر واشنگتن پست مي نويسد: جنگ در افغانستان همچنان ادامه دارد و همزمان مقامات آمريكا و ناتو و افغانستان و پاكستان مي كوشند راهي براي عقب نشيني آمريكا و ناتو و خروج از بن بست پيدا كنند. هدف يافتن روشي براي عقب نشيني از جنگي است كه هيچ كس اعتقاد به پيروزي در آن ندارد.
وي اضافه مي كند: مقام هاي آمريكايي اين خواسته را با ژنرال احسان الحق رئيس سابق سرويس اطلاعاتي پاكستان و رئيس ستاد ارتش اين كشور در ميان گذاشته اند و او طرحي ارائه كرده كه حد ميانه را در بين خواسته هاي آمريكا و القاعده در نظر بگيرد. وي در توجيه نظر خود به سخنان ملاعمر فرمانده طالبان به مناسبت عيد فطر اشاره مي كند كه در آن مرد شماره يك القاعده از مذاكره با آمريكايي ها استقبال كرده بود. وي تأكيد كرده بود كه طالبان تمام منافع ملي و اصول فرهنگي را رعايت خواهد كرد. نقشه راه الحق در حقيقت هسته اصلي نيازهاي ديگر احزاب در افغانستان را هم در نظر گرفته است؛ طايفه هاي تاجيك و هراره نيز در اين طرح حرفي براي گوش دادن داشتند. وي بر بازسازي و كمك هاي اقتصادي به افغانستان تأكيد كرده و خواهان بازسازي سياسي در اين كشور هم شده است. وي براي آرام نگاه داشتن اين منطقه به نوعي به حس استقلال طلبي افغانها ارجاع داده و خواهان ممنوعيت هرگونه مداخله خارجي در اين كشور شده است.
ايگناتيوس خاطرنشان كرد: پاكستان، افغانستان و آمريكا خواهان خروج آرام نيروهاي بيگانه از افغانستان هستند و البته هر سه طرف هم با حضور طالبان در روند مذاكره و صلح موافق هستند. مارك گراسمن كه نماينده ويژه آمريكا در امور افغانستان و پاكستان است در حال نزديك كردن احزاب مختلف در افغانستان به هم است به گونه اي كه پس از خروج نيروهاي آمريكايي از اين كشور، افغانستان گرفتار اختلاف هاي سياسي داخلي نشود. اين مسأله به افغان ها اين باور مثبت را مي دهد كه آمريكا آنها را در جنگي كه خود آغاز كرده، رها نمي كند و البته طالبان هم مي داند كه پس از سال 2014 نمي تواند به راحتي به كابل لشگركشي كند. با توجه به جنگ جاري در افغانستان احتمالاً گمان مي كنيد كه چالش هاي پيش روي آمريكا در اين كشور از اصلي ترين محورهاي انتخاباتي در حال و هواي اين روزهاي آمريكا است. اما متأسفانه در حالي كه سربازان و ديپلمات هاي آمريكايي در افغانستان در حال تلاش براي پركردن يك خلا سياسي هستند، باراك اوباما از جبهه دموكرات ها و ميت رامني از طيف جمهوري خواهان به گونه اي عمل مي كنند كه گويا افغان ها مشكل را خود حل خواهند كرد و نيازي به كمك آمريكا نيست.
در همين حال بنا به پيش بيني پژوهشگران بنياد كارنگي به احتمال زياد پس از سال 2014 و خروج نيروهاي پيمان آتلانتيك شمالي ناتو از خاك افغانستان، بار ديگر طالبان در اين كشور قدرت را بدست خواهند گرفت، چرا كه دولت كابل نخواهد توانست چه از لحاظ اقتصادي و چه از لحاظ نظامي در برابر آنان مقاومت كند.
تلفات نظاميان آمريكايي در افغانستان پس از 11 سال جنگ از مرز 2 هزار نفر گذشته است.
صحنه سياسي افغانستان طي روزهاي اخير شاهد مبادله كلمات تند ميان حامد كرزاي رئيس جمهور اين كشور و لئون پانه تا وزير دفاع آمريكا بود. كرزاي گفته بود «ناتو بايد جنگ را به مناطقي بكشاند كه تروريست ها از آنجا مي آيند اما آمريكا حاضر به انجام اين كار نيست و از مقابله با آنها سر باز مي زند. حرف و عمل آمريكايي ها يكي نيست».
در مقابل پانه تا با ابراز ناخرسندي از سخنان كرزاي گفته است: بهتر بود كرزاي به جاي انتقادات، به قربانيان ما در اين جنگ مي انديشيد. ما بيش از 2هزار كشته داده ايم. اين كشته ها دروغ نيست.