کد خبر 1607083
تاریخ انتشار: ۸ خرداد ۱۴۰۳ - ۰۷:۴۵
حوادث

با اظهاراتی عجیب مرد جوان که به اتهام قتل زنی ثروتمند و سرقت خودرو و طلاهایش پای میز محاکمه ایستاده بود، مدعی شد پیرزن خودکشی کرده و قتلی رخ نداده است.

به گزارش مشرق، ۲۸ آذر سال ۱۴۰۰ زن جوانی در تماس با مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ گزارش قتل مادرشوهرش را اعلام کرد.

وقتی مأموران به محل حادثه که خانه‌ای ویلایی در سعادت آباد تهران بود، رفتند، با جسد دست و پا بسته زن ۸۰ ساله‌ای در داخل کمد دیواری و زیر رختخواب‌ها مواجه شدند.

شواهد اولیه نشان می‌داد که قاتل وی را خفه کرده و زیر رختخواب‌های داخل کمد دیواری قرار داده تا راز این جنایت فجیع دیرتر فاش شود.

همچنین آغشته بودن انگشت اشاره مقتول به جوهر نشان می‌داد که قاتل پس از قتل از او اثر انگشت گرفته است.

عروس مقتول که گزارش قتل را به پلیس داده بود، در توضیح ماجرا به مأموران گفت: ۱۰ سال پیش من و همسرم باهم ازدواج کردیم و حالا هم یک دختر ۷ ساله داریم اما همسرم به خاطر بیماری دچار معلولیت جسمی‌شد و به ناچار او را به خانه مادرش آوردیم تا در خانه تنها نباشد. بعد از مدتی هم مردی را به عنوان مراقب و پرستار خانگی استخدام کردیم تا از او مراقبت کند.

من هم آخر هفته‌ها به آنها سر می‌زدم. امروز صبح وقتی وارد خانه شدم دیدم همسرم روی تخت خوابیده و خبری هم از پرستارش نیست.

به سراغ مادرشوهرم رفتم که به یکباره متوجه شدم از زیر در کمد دیواری اتاقش خون جاری شده است. در را که باز کردم مادرشوهرم را دیدم که به نظر می‌رسید چند روزی از مرگ او گذشته است.

جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و مأموران شناسایی عامل قتل را در دستور کارشان قرار دادند.

از آنجا که همزمان با قتل زن سالمند، پرستار او به نام شهرام به طور مرموزی ناپدید شده و ردی از او نبود، نوک پیکان اتهام به سمت او رفت.

در ادامه تحقیقات معلوم شد عامل قتل پس از جنایت، طلاها و خودروی هیوندای قربانی را نیز سرقت کرده است. چند ماه بعد مشخص شد که شهرام به صورت غیرقانونی از کشور خارج شده است.

ورود مخفیانه به کشور و بازداشت پس از ۲ سال

دو سال بعد مأموران باخبر شدند که متهم به ایران بازگشته و وی را ردیابی و بازداشت کردند.

شهرام پس از دستگیری و در بازجویی‌های اولیه منکر قتل زن سالمند شد و گفت: یک روز صبح که به خانه پیرزن رفتم، دیدم خودکشی کرده و من هم از ترسم کیسه‌ای روی سرش کشیدم و جسدش را میان رختخواب‌ها در کمد دیواری جاساز کردم. بعد هم در اتاق را روی پسرش بستم و به سرعت از خانه خارج شدم.

اما وقتی خودروی هیوندای مقتول در پارکینگ خانه برادر متهم کشف شد، وی گفت: شهرام دو سال پیش هراسان به خانه‌ام آمد و خودرو را در پارکینگ خانه‌مان گذاشت و بدون هیچ توضیحی رفت.

پس از کشف این سرنخ متهم به قتل زن سالمند با طرح سناریویی جدید گفت: چند ماه پیش از ماجرا خاله‌ام مقداری از طلاهایش را به من داد تا برایش بفروشم.

زن سالمند وقتی طلاها را دید گفت که آنها را به او بدهم و در مقابل ۶ میلیارد تومان بابت پول طلاها به من پرداخت می‌کند. البته او در ازای طلاها به من سفته داده بود. اما چند ماه گذشت و او پول طلاها را نمی‌داد و هربار برای پرداخت پول طفره می‌رفت. روز حادثه با همسرم به خانه‌اش رفتیم تا هرجوری که شده پول طلاها را بگیریم که با هم درگیر شدیم و من با دستم گلویش را گرفتم و او خفه شد. بعد هم مقداری طلا و خودرواش را به جای طلبم برداشتم و فرار کردم. پس از این اظهارات مهری همسر متهم نیز بازداشت شد.

در حالی که متهم اصرار داشت که با مقتول مراوده مالی داشته است اما گزارش اولیه پلیس در زمان کشف جسد و همینطور بررسی حساب‌های مقتول و اموال او نشان می‌داد که اظهارات متهم کذب بوده است.

به این ترتیب متهم به بازسازی صحنه جرم پرداخت و پرونده پس از تکمیل تحقیقات با صدور کیفرخواست قتل عمد برای شهرام و معاونت در قتل برای همسرش مهری به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

اما چند هفته پیش از برگزاری جلسه رسیدگی از زندان خبر رسید که مهری در زندان فوت کرده است. بنابراین شهرام به تنهایی پای میز محاکمه رفت.

در دادگاه چه گذشت

در ابتدای جلسه اولیای دم درخواست قصاص کردند.

پس از آن متهم به جایگاه رفت و با رد اتهام قتل گفت: اصلاً موضوع قتل نیست، او خودکشی کرده بود. مدتی قبل از اینکه برای پرستاری به خانه مقتول بروم، پدرم پولی به من داده بود تا با آن کار کنم.

من طمع کردم و پولم را به زن سالمند دادم تا با آن کار کند و ماهانه مبلغی را به عنوان سود به من بپردازد. اما او نه تنها هیچوقت سودی به من نداد بلکه حاضر به برگرداندن اصل پول هم نبود. آخرین بار با همسرم مهری به خانه‌اش رفتیم و من در آبمیوه‌اش قرص خواب ریختم تا بیهوش شود و با گرفتن اثر انگشت و وکالتنامه از او زمینش را بفروشیم و جای پولم برداریم.

آن روز همه چیز طبق نقشه پیش رفت اما در زمانی که می‌خواستیم از خانه‌اش خارج شویم، او به هوش آمد و عصبانی شد و با شالش خودش را خفه کرد. من و همسرم هم از ترس او را در کمد دیواری انداختیم و فرار کردیم. من اتهام قتل پیرزن را قبول ندارم.

در این لحظه قاضی از متهم پرسید: آیا خودت می‌توانی این اظهارات عجیب را باور کنی؟

متهم در حالی که سرش را پایین انداخته بود سکوت کرد.

با پایان دفاعیات متهم، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.

منبع: روزنامه ایران

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 12
  • در انتظار بررسی: 1
  • غیر قابل انتشار: 0
  • IR ۰۷:۵۹ - ۱۴۰۳/۰۳/۰۸
    20 0
    مرتیکه دزد ومفنگی خودش هم نمیدونه چی بلغورمیکنه!!!!
  • IR ۰۸:۰۹ - ۱۴۰۳/۰۳/۰۸
    14 0
    مثل سگ بزنیدش تا راستش را بگه مردک جانی!!!
  • ناشناس IR ۰۹:۰۴ - ۱۴۰۳/۰۳/۰۸
    11 1
    یه آدم اگه شش میلیارد تومن پول داشت یا اونقدر اعتبار داشت اصلن این مقدار پول رو بهش اعتماد میکردند میرفت پرستار خانگی میشد فضولات یک انسان دیگه تمیز میکرد تر و خشکش میکرد ؟ خخخخخخخخخخخ . این آدم دستگاه قضایی رو به سخره گرفته رسمن !!!!
    • IR ۰۹:۲۱ - ۱۴۰۳/۰۳/۰۸
      4 0
      داره مثل سگ دروغ میگه!
  • مهدی IR ۰۹:۲۲ - ۱۴۰۳/۰۳/۰۸
    4 0
    بی شرف حقه باز. بکشیدش بالا تا دروغ گویی یادش بره
  • رسول IR ۰۹:۲۸ - ۱۴۰۳/۰۳/۰۸
    3 0
    وقتی یکیو سالها نگه داری تو زندان که مفت بخوره و بخوابه بعد میاد و مزخرف هم میگه .البته قاتل اصلی اون زنه که وقتی شوهرش دیگه علیل شد بزگردوندش خونه مادر شوهره و رفت پی خوشگذرونی خودش .حداقل خونه خودش نگهش میداشتی و براش پرستار میگرفتی .امیدوارم چیزی این وسط گیر تو نیاد بیشرف
  • IR ۱۴:۱۴ - ۱۴۰۳/۰۳/۰۸
    1 0
    عجب
  • IR ۱۴:۴۱ - ۱۴۰۳/۰۳/۰۸
    1 0
    همسر این الدنگ هم بطورحتم خودکشی کرده ازحنایتی که مرتکب شدن این قاتل بیشرف هرپفعه یه حرف میزنه
  • IR ۱۵:۴۴ - ۱۴۰۳/۰۳/۰۸
    2 0
    قاتل بی وجدان! بجای این همه دروغ بافتن و رنج کشیدن، رنج طناب دار بکش راحتتزه.
  • IR ۱۵:۴۶ - ۱۴۰۳/۰۳/۰۸
    2 0
    این ملعون دیگه صورت هرچه دروغ گو است را سفید کرده/دروغ سردروغ چند تازبون گشتی!!؟به فرموده جناب قاضی خودت فهمیدی چه گفتی!؟خدایا لحظه ای مارابه حال خود رها نکن/بی خدایی و طمع به مال این دنیای فانی ببین انسان ها را به کجامی کشاندتاجایی که تمامی ارزش ها رازیرپامی گذارد،ودست به جنایت می زند فکرش هم تن آدم می لرزونه//
  • IR ۲۱:۱۲ - ۱۴۰۳/۰۳/۰۸
    1 0
    اما در زمانی که می‌خواستیم از خانه‌اش خارج شویم، او به هوش آمد و عصبانی شد و با شالش خودش را خفه کرد. خخخخخخ
  • روح IR ۱۱:۴۸ - ۱۴۰۳/۰۳/۰۹
    0 0
    یه سوال فرهنگی -اقتصادی -اجتماعی - بهداشتی دارم مثل سگ دروغ میگه دقیقا چجوری میشه؟|

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس