به گزارش مشرق، مرتضی سیمیاری کارشناس مقاومت طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت:

سازمان سیا در یک سال گذشته بارها اطلاعات طبقه بندی شده را از حالت محرمانه خارج کرده و در اختیار رسانه‌های مختلف قرار داده است، برخی از این اسناد استراتژیک مربوط به جنگ روسیه و اوکراین بوده و تعدادی دیگر به نحوه واکنش ایران به رژیم صهیونیستی ارتباط دارد.

هدف از افشای خود خواسته این اطلاعات برهم زدن اصول غافلگیری در جنگ و نیز تغییر در توازن میدان بوده است، همزمان با تلاش امریکایی‌ها برای کنترل پاسخ ایران حوادث قابل توجهی نیز در مناطق اشغالی روی داده است، از جمله آن تغییر دوباره در میز ایران در موساد است.

برخی منابع عبری خبر از جابه‌جایی‌های مکرر در میز ایران در موساد پس از عملیات وعده صادق داده‌اند تا جایی که گفته شده است که یوسی کوهن رئیس سابق موساد به عنوان مسئول میز ایران از امارات به تل آویو فراخوانده شده و مسئولیت جدیدی را پذیرفته است.

قرار بود این افسر اطلاعاتی موساد ردای سیاست پوشیده و با عادی‌سازی در انتخابات آتی پارلمانی در مناطق اشغالی شرکت کرده و راهی کنست شود، اما حالا بار دیگر مأموریت جدیدی به کوهن ابلاغ شده است، بازگشت کوهن به موساد از یک سو و نیز تکاپوی ویلیام برنز رئیس سازمان سیا برای سوزاندن مکرر اطلاعات استراتژیک از سوی دیگر حکایت از آن دارد که طرحی جدید روی میز قرار گرفته است.

به نظر می‌رسد قدم‌های اولیه برای اجرای این پروژه توسط امریکایی‌ها در مذاکرات دوحه برداشته شده است، در این عملیات کاخ سفید به دنبال آن است تا پرونده غزه را به آرام‌سازی (ریلکس کردن منطقه) پیوند زده و پاسخ ایران به ترور شهید هنیه را دچار اخلال در ادراک آن کند، در آن سو میز ایران در موساد فرصت این را خواهد داشت تا عملیات ترورهای نقطه چین شده را به صورت خطی پیش برده و تک تیراندازی‌های بیشتری داشته باشد.

در واقع میان سرویس اطلاعاتی امریکا، رژیم صهیونیستی و نیز دستگاه دیپلماسی آن‌ها یک تقسیم کار ظریف، اما هدفمند صورت گرفته تا با القای خط جلوگیری از تشدید تنازع، مقاومت را به سوی عقب‌نشینی تاکتیکی هل داده و خط ترور، تعلیق و تشدید جنگ را تثبیت کنند. در این عملیات چند فازی تهران در مصالح سیاسی درونی قفل شده و منطقه را نیز به دنبال خود خواهد کشید، این طرح با عنوان خط «آتش‌بس پایدار» توسط بلینکن با مقامات صهیونیست هماهنگ شده است.

البته تحمیل انعطاف برای افزایش دامنه جنگ فقط در مذاکرات دوحه طراحی نشده است، پیش از این حماس در جریان یکی از مذاکرات آتش‌بس که با ابتکار مصری‌ها پیش رفته بود به جای واژه پایان جنگ خواهان حفظ آتش‌بس در دوران برگزاری مذاکرات شده بود، همین تعبیر کافی بود تا صهیونیست‌ها این‌گونه تفسیر کنند که انعطاف از سوی حریف به معنای اثرگذاری فشارهای بیرونی است، در آن مقطع ارتش اسرائیل عملیات ترور ابوخالد و رافع سلامه را در خان یونس اجرایی کرد تا انعطاف حماس را با فشار بیشتر بر آن‌ها پاسخ دهد.

امریکا و رژیم صهیونیستی در مذاکرات دوحه نیز به دنبال اجرای عملیات «موج سوم» بودند، به این معنا که در ابتدا به بهانه آتش‌بس مکانیسم مذاکرات را فعال کرده و با گرفتن سیگنال انعطاف‌های تاکتیکی از آن موج بعدی عملیاتی را که خشن‌تر از مرحله قبلی است، به صورت پلکانی اجرا کنند. این عملیات‌های تو در تو باعث قفل شدن مقاومت در فلسطین شده و کمک بیرونی به آن را محدود خواهد کرد.

نکته جالب توجه دیگر در مذاکرات اخیر در دوحه هماهنگی عجیب میانجی‌ها با طرح امریکایی‌ها بود، دو کشور میانجیگر (قطر و مصر) نیز اعتقاد داشتند که هر چه فشار ترورها و بمباران هوایی (حرب الاغتیالات) روی حماس بیشتر باشد احتمال حرکت به سمت انعطاف تاکتیکی و گرفتن امتیاز از آن‌ها بیشتر خواهد شد.

مهم‌تر آنکه در همان زمان که فشار روی عقب‌نشینی حماس از مواضع خود افزایش یافته بود انتقال خط ترورها روی محور لبنان و سوریه نیز افزایشی شد که خود شاهدی بر آن است که تعلیق‌های دیپلماتیک صورت گرفته در مسیر غافلگیری‌های امنیتی و نظامی خرج شده است، این فشار با فعال کردن مجدد القاعده و گروهک‌های تکفیری در یمن شتاب بیشتری به خود گرفته است.

اما ایران که در حال رصد این تحرکات است چه کرده و تدبیر آن در برابر نقشه دشمن چگونه بوده است؟ برخی گمانه‌های داخلی حکایت از آن داشت که به دلیل عدم استقرار کامل دولت امکان پاسخ از مقاومت گرفته شده و به اصطلاح تهران نیز دچار عقب‌نشینی تاکتیکی شده است، یک کمپین دیپلماتیک نیز با مشارکت برخی کشورهای همسایه نیز شکل گرفته بود تا پاسخ ایران هر چه بیشتر تعدیل شود.

اما واقعیت آن است که در تمام این مدت ایران نه تنها در تور امنیتی ویلیام برنز برای «عقب نشینی غیر تاکتیکی» نیفتاد بلکه با شناسایی تمامی کانون‌های مناقشه متغیرهای اصلی تعلیق را نیز از کار انداخته است، تغییر در کیفیت مذاکرات دوحه و نیز افزایش خطای شناختی موساد و شرط پذیرش بیانیه سنوار از جمله آن‌ها بوده است.

رونمایی از شهر عماد ۴ توسط حزب الله آن هم دو روز پس از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره «تاکتیکی و غیر تاکتیکی بودن عقب‌نشینی» برای برخی اشاراتی دارد، از جمله یوسی کوهن افسر کهنه‌کارموساد که پیش از این اطلاعات دست اولی را با چند واسطه از یک مهماندار به بیرون درز داده است، آن اطلاعات خاص روزی در تهران برای دشمن رونمایی خواهد شد!