به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: این روزنامه در تحلیلی نوشت: «همیشه زخمهایی هست که اگر به هر دلیلی نتوان یا نخواست آنها را درمان کرد آن زخمها ناسور شده و به اطراف سرایت میکند و بدخیم و غیرقابل درمان میشوند. مذاکرات مجلس در دو موضوع برجام و اعتراضات ۱۴۰۱ نشان داد که با دو زخم ناسور مواجهیم؛ دو زخمی که ناشی از نداشتن وفاق و همدلی ایجاد شد و به مرور عمیق و عمیقتر گردید؛ بهطوریکه اکنون غیرقابل حل به نظر میرسند. مسئله و زخم برجام روشن است. برجام یک پیروزی ملی بود که نابخردی دو طرف داخلی در کنار خلف وعده آمریکا آن را از حالت پیروزی خارج نمود.
اشتباه دولت این بود که برجام را منحصر به دولت نمود و از این طریق مخالفان داخلی خود را در گوشه رینگ قرار داد. هنگامی که برجام دستاورد یک گروه شد ضربهپذیری آن در داخل و خارج بیشتر شد و ضربه نهائی را ترامپ زد. ولی شانس با ایران یار بود که بایدن آمد و قابل تصور بود که برجام به سرعت احیا شود ولی مجلس قبلی پیشدستی کرد و در سال اول خود قانون اقدام راهبردی را تصویب کرد. اگر این قانون مغایر با برجام نبود نیازی به تصویبش نبود و اگر مغایر بود بهطور طبیعی مانع احیای برجام میشد و شد، به امید اینکه با آمدن آقای رئیسی از موضع قدرت، امتیازات بیشتری بگیرند و در داخل خودی نمایش دهند که نتیجه شکست آنها پیشاپیش معلوم بود.
آنان مانعی را که برای احیای برجام در دولت روحانی ایجاد کردند خودشان هم پشت آن مانع متوقف شدند و در نهایت و در عمل برجام به حاشیه رفت. اکنون و در جریان رای اعتماد به وزرای پیشنهادی این بحث دوباره زنده شده درحالیکه اکثریت قاطع مخالفان دیروز؛ امروز حسرت آن را میخورند. فقط اندکی از تندروهای غیرمسئول هستند که سروصدا میکنند.
زخم دوم نیز اعتراضات ۱۴۰۱ است. اعتراضاتی که ناشی از باز شدن زخم کهنه مواجهه نادرست و تحقیرآمیز با زنان بود؛ زخمی که آتش آن دو ماه پیش از اعتراضات در دولت تهیه و ریخته شد؛ زخمی که موجب شکلگیری یک شکاف و حفره بزرگ میان جامعه و حکومت شده است و آثار آن را در میزان مشارکت در انتخابات اخیر بهخوبی دیدیم. مسئولیت مستقیم این زخم هم متوجه کسانی است که حاضر نیستند از سیاستهای نادرست خود دست بردارند.
این دو زخم جدی است. برای اینکه بدانیم چقدر اهمیت دارد کافی است که بگوییم نظرسنجیها نشان میدهد که در میان مجموعه مشکلات کشور بیش از ۵۰ درصد
مردم امیدی به حل مسئله تحریم از سوی آقای پزشکیان ندارند. درحالیکه این ناامیدی در حوزههای دیگر کمتر است. جالب اینکه رفع تحریم یکی از اولویتهای بالای دولت از نظر مردم باید تلقی شود. نتیجه این دو پاسخ مردم، روشن است.
تحلیل هممیهن در حالی است دولت بایدن بنا نداشت به برجام برگردد بلکه با وجود ابراز تاسف از خروج ترامپ، این خروج را ابزار فشار بیشتر به ایران برای گرفتن امتیازهای بیشتر میدانست و به همین دلیل، فراتر از برجام، مدعی برجام پلاس بود تا از طریق آن، امتیازت جدیدی را هم در حوزه برنامه نظامی و نفوذ منطقهای از ایران بگیرد. در عین حال، دولت بایدن حاضر نبود تضمین معتبر بدهد و تعهد کند که تحریمها را لغو میکند و دوباره توافق را زیر پا نمیگذارد.
موضوع مهمتر این است که دولت اوباما از همان دیماه سال ۱۳۹۴- که دولت روحانی ظرف دو ماه انجام همه تعهدات خود را به انجام رساند و نوبت تعهدات طرف غربی رسید- به نقض تدریجی تعهدات خود پرداخت و پس از آن هم دولت ترامپ با دیدن انفعال دولت روحانی در مقابل تحریمهای جدیدی مثل ویزا و آیسا، جرئت کرد تمام تعهدات آمریکا را نقض کند و از برجام خارج شود سپس دولت بایدن روی کار آمد و ۹ ماه فرصت داشت تا تخلفات اوباما و ترامپ را جبران کند اما همان گونه که گفته شد به گروکشی بیشتر پرداخت. در چنین شرایطی و در حالی که طرف غربی از ابتدای سال ۱۳۷۹ تا آذر ۱۳۹۹ مشغول فرصتسوزی و بیاعتنایی به حقوق ایران بود، مجلس یازدهم قانون اقدام متقابل را تصویب کرد تا دست طرف مذاکرهکننده پر باشد.
در موضوع اغتشاشات پاییز ۱۴۰۱ نیز که هممیهن از آن به عنوان اعتراضات یاد میکند، باید پرسید شرارت و آدمکشی و آتشافروزی و اقدامات تروریستی و رعبافکنی و تهدید کسبه برای تعطیل اجباری مغازه در کنار میدانداری گروهکهای تجزیهطلب و تروریست چه ربطی به مردم و مطالباتشان دارد. به همین علت هم هست که آن فتنه صهیونیستی آمریکایی با عدم همراهی مردم بلکه قیام عمومی در برابر اشرار تروریست به شکست منتهی شد. در این میان باید بررسی کرد که چرا یک روزنامه مدعی اصلاحطلبی پروژه تروریستی مشترک موساد و سیا را اعتراضات مردمی نام میگذارد؟