کد خبر 1638859
تاریخ انتشار: ۱۲ شهریور ۱۴۰۳ - ۲۱:۱۲

به گزارش مشرق، کانال تلگرامی نو اصولگرا نوشت:

در سال ۴۲ قمری، زمانیکه امیرالمومنین (ع) به شهادت رسیده و امام حسن (ع) به اجبارِ شرایط، صلح با معاویه را پذیرفته بودند، خوارج علیه حکومت اموی در عراق اقدامات ایذایی و نظامی انجام می‌دادند. نظامیان اموی به علت ترس و ناتوانی، امکان جنگ موثر با اینان را نداشتند و معمولا از صحنه نبرد فرار می‌کردند. همین امر باعث شد تا حاکم کوفه به فکر ارائه پیشنهادی مزورانه به شیعیان بیافتد. او که می‌دانست شیعیان به علت شهادت حضرت علی (ع) از خوارج کینه به دل دارند، از آنها خواست تا به جنگ خوارج بروند. او پیشنهاد پشتیبانی لجستیک چنین جنگی را به شیعیان کوفه داد. تنها گروهی که در عراقِ آن لحظه حاضر به جنگ اعتقادی و عدم فرار در مقابل خوارج بود، همینها بودند.

حال اینکه حضرت امیر (ع) بعد از جنگ نهروان به شیعیان خود دستور داده بودند تا از جنگ با خوارج پرهیز نمایند. اما شیعیان کوفه بدون استعلام از امام حی یعنی حضرت مجتبی (ع)، به «جهاد» با خوارج رفتند. جنگی درگرفت و خوارج شکست خوردند و برخی از شیعیان کوفه نیز کشته شدند. اما اتفاقی برعکس آنچه شیعیان می‌خواستند رخ داد. از بین رفتن تهدید خوارج در عراق عرب باعث شد تا معاویه بتواند از سر فرصت و بدون دغدغه شیعیان عراق را بکشد یا آزار بدهد. یعنی جهاد شیعیان در مقابل خوارجی که دشمن امیرالمومنین (ع) بودند، عملا ظرفیتی بزرگ را پیش پای حکومت معاویه قرار داد.

پیش رفتن از امام جامعه حتی برای امری به سختی قتال و جنگ، اینگونه جامعه را به مشکلات و مسائل پیچیده می‌کشاند. وقتی نگاه نیروهای مذهبی، همخوان و هم‌افق با او نباشد، جامعه دچار اشتباهاتی می‌شود که جبران ناپذیر است. حتی اگر آن جامعه و نیروهای مذهبی در راه اشتباه خود از جان مایه بگذارند، بازهم مسیر به درستی پیش نخواهد رفت. یعنی صدق و اخلاص کافی نیست؛ بلکه این بصیرت و تبعیت از امام جامعه است که کار را به نتیجه می‌رساند.

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس