کد خبر 1639878
تاریخ انتشار: ۱۷ شهریور ۱۴۰۳ - ۰۸:۴۲

به گزارش مشرق، کانال ایران و اوراسیا در تلگرام یادداشتی به قلم آندری سوشنتسوف؛ مدیر برنامه‌های باشگاه مباحته والدای روسیه منتشر کرد:

در پایان ماه آگوست، جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا، به پکن سفر کرد. در مقطع بین دو دوره‌ ریاست جمهوری — دوره جو بایدن و دوره‌ای که جایگزین آن خواهد شد — چینی‌ها سالیوان را دعوت کردند تا دستور کار را تنظیم کرده و فهرستی از مسائل حل‌نشده‌ای که در روابط آمریکا و چین به وجود آمده است، ارائه دهد.

بسیاری از نقاط و موضوعات اختلاف‌برانگیز و دردناک ایجاد شده‌اند. با وجود اینکه واشنگتن تعاملات خود با پکن را به‌طور نسبتاً فشرده‌ای ادامه می‌دهد، این کشور همچنان به انجام اقدامات منظمی ادامه می‌دهد که روابط آمریکا و چین را در پس‌زمینه‌ گام‌های سازنده‌ فردی تضعیف می‌کند. از جمله این اقدامات می‌توان به بازدیدهای منظم نمایندگان کنگره از تایوان، ایجاد ائتلاف‌های نظامی در منطقه، و تقویت توان نظامی خود و همچنین توان نظامی متحدانش — از جمله استقرار شبکه‌ای از آشکارسازهای موقعیت زیردریایی در دریای جنوبی چین و دریای شرقی چین — اشاره کرد. این اقدامات، علاوه بر انگیزه‌های سطحی برای “سوزن زدن” به پکن، نشانه‌ای از انتخاب راهبردی عمیق‌تری از سوی ایالات متحده در قبال چین است: ایالات متحده سناریوی یک رویارویی نظامی با چین در منطقه را جدی می‌گیرد.

بر اساس دیدگاه‌های رهبری نظامی و سیاسی آمریکا، تعامل با چین نباید به موجب شود که واشنگتن در شرایط یک درگیری شدید لحظه‌ای که چین برتری نظامی ایالات متحده در منطقه را دگرگون می‌کند، از دست بدهد. در حال حاضر، ایالات متحده اطمینان دارد که برتری نظامی در شرق آسیا همچنان به نفع آن است. با این حال، هم‌زمان اذعان می‌کند که این برتری به تدریج در حال کاهش است. این کشور افق زمانی‌ای را فرض می‌کند که در آن این برتری محو می‌شود: پایان دهه ۲۰۲۰ یا اوایل دهه ۲۰۳۰. این نوع فرضیات به این دلیل است که چین همچنان به بهبود نیروی دریایی خود ادامه می‌دهد، که در حال حاضر به طور قابل‌توجهی جوان‌تر از نیروی دریایی آمریکا است، در حال ساخت ناوهای هواپیمابر گروه‌های ضربتی خود است، و در حال ایجاد یک مجموعه مدرن ماهواره‌ای است. علاوه بر این، پکن در حال توسعه پایه‌های مفهومی جدید برای استراتژی و تاکتیک‌های جنگی خود برای مقابله با حریفی به همان اندازه قدرتمند است.

در تلاش برای حفظ رهبری به هر قیمتی، واشنگتن در قبال چین یک خط رفتار تحریک‌آمیز و فرصت‌طلبانه را دنبال می‌کند، همان‌طور که در تعدادی از حوزه‌های دیگر نیز این گونه عمل کرده است. این امر نه تنها در منطقه آسیایی، بلکه در سایر نقاط جهان، از جمله خاورمیانه، نیز مشهود است. یک سال پیش، جیک سالیوان، با به رخ کشیدن موفقیت‌های استراتژی آمریکا، این منطقه را به عنوان یکی از “آرام‌ترین” مناطق توصیف کرد. با این حال، به زودی پس از آن، تشدید ناگهانی درگیری در نوار غزه رخ داد که نشان داد وضعیت واقعاً چقدر ناپایدار است. برای آمریکایی‌ها، آنچه در حال وقوع است یک دشواری قابل توجه است که با لجاجت و ناسازگاری رهبر اسرائیل، نتانیاهو، تشدید می‌شود. هم‌زمان، حل مشکلات نظامی اسرائیل همچنان با استفاده از سلاح‌های آمریکایی انجام می‌شود. نتانیاهو موفق شده است کمپین در غزه را به عنوان اجرای موفقیت‌آمیز استراتژی مهار یک گروه تروریستی معرفی کند.

نوع مشابهی از “بازاریابی” نیز در مورد عملیات احتمالی علیه حزب‌الله در لبنان در حال انجام است. با توجه به تمایل واشنگتن به فرصت‌طلبی، یکی از ترفندهای تاکتیکی استراتژی آمریکا در قبال چین می‌تواند این باشد که پکن را به وضعیتی بکشاند که یک دام استراتژیک باشد. به عنوان مثال، ایالات متحده می‌تواند سعی کند این‌گونه وانمود کند که واشنگتن دیگر به مسئله تایوان توجهی نمی‌کند و در لحظه‌ای که پکن برای اجبار تایپه اقدام می‌کند، به طور کامل در یک بحران نظامی در سمت تایوان مشارکت کند. با این حال، چنین سناریویی واقع‌بینانه به نظر نمی‌رسد: جمهوری خلق چین به خوبی از نقاط قوت استراتژی خود آگاه است و بعید است به چنین ترفندهای تاکتیکی تسلیم شود.

هنگامی که چین از نظر نظامی در شرق آسیا از ایالات متحده پیشی بگیرد، واشنگتن باید قبل از تلاش برای تحریک یا “به دام انداختن” پکن، دو بار فکر کند. یک رویداد کلیدی در این زمینه می‌تواند تقویت قابل توجه قابلیت هسته‌ای چین باشد، که نوعی بازدارندگی استراتژیک بین چین و آمریکا ایجاد می‌کند. برنامه زمانی برای افزایش زرادخانه هسته‌ای چین کم‌وبیش شناخته شده است: تا اواسط دهه ۲۰۳۰، پکن قصد دارد آن را به هزار کلاهک گسترش دهد. علاوه بر این، در حالی که پکن قبلاً کلاهک‌ها را عمدتاً در انبارها ذخیره می‌کرد، قصد دارد تا آن زمان آن‌ها را در حالت آماده‌باش رزمی قرار دهد.

امروز روابط چین و آمریکا به نظر می‌رسد که به یک وضعیت نگرانی فزاینده‌ متقابل در مورد یک تهدید نظامی احتمالی تبدیل شده است. افزایش تنش با تلاش‌های شدید ایالات متحده برای برهم زدن توازن چین تحریک می‌شود. در چارچوب انتخابات ریاست جمهوری که برای نوامبر امسال برنامه‌ریزی شده است، به طور طبیعی این سوال مطرح می‌شود که مسیرهای احتمالی تحول سیاست چین واشنگتن چگونه خواهد بود.

با این حال، باید اذعان کرد که صرف‌نظر از اینکه چه کسی رئیس‌جمهور ایالات متحده شود، خط رویارویی ساختاری با چین همچنان باقی خواهد ماند. رهبران آمریکایی، صرف‌نظر از وابستگی حزبی، تعهد خود را به تصویری از جهان که در آن تسلط آمریکا یک امر ثابت است، نشان داده‌اند. امروز، چین همچنان یکی از موانع آشکار برای اجرای ایده‌های نخبگان نظامی-سیاسی آمریکا است، بنابراین استراتژی مهار پکن بدون تغییر باقی خواهد ماند.

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 1
  • غیر قابل انتشار: 0
  • IR ۰۹:۳۴ - ۱۴۰۳/۰۶/۱۷
    3 0
    گیج بازی استراگیجی یانکیستان در قبال چین !!!!!!!!!!

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس