پاسخی به اتهام دخالت ایران در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا

واشنگتن مدعی دخالت ایران در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا است بدون آن که بگوید اصولا این امر برای ایران سودی خواهد داشت؟

به گزارش مشرق، مقام‌های دولت آمریکا در روزهای گذشته بار دیگر ادعا کرده‌اند که هکرهای مرتبط با ایران در حال تلاش برای نفوذ به حساب‌های نامزدهای انتخاباتی آمریکا و اثر گذاشتن بر نتایج انتخابات ماه نوامبر هستند.

اداره تحقیقات فدرال آمریکا (اف‌بی‌آی) چندی پیش در گزارشی اعلام کرد که هکرهای مرتبط با ایران تلاش کرده‌اند ستادهای انتخاباتی دو نامزد حزب جمهوری‌خواه و دموکرات در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا را هک کنند.

جمهوری اسلامی ایران پیش از این بارها ادعاهای اینچنینی از سوی مقام‌های آمریکایی را رد کرده‌اند. نمایندگی جمهوری اسلامی ایران نزد سازمان ملل چند روز پیش هم تأکید کرد: دولت ایران هیچ هدف و انگیزه‌ای برای دخالت در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ندارد.

ریشه طرح ادعای دخالت در انتخابات آمریکا

دولت آمریکا البته علاوه بر ایران درباره چین و روسیه هم ادعاهای مشابهی را مطرح می‌کند. به عنوان مثال، وزارت دادگستری آمریکا هفته پیش علیه دو نفر از مدیران رسانه روسی راشاتودی را به اتهام تلاش برای اثرگذاری بر نتایج انتخابات آمریکا اعلام جرم کرد.

چنین شبهاتی از انتخابات دو دوره قبل در آمریکا (انتخابات ۲۰۱۶) آغاز شده‌اند و هدف آن در وهله اول روسیه بود. آغازگر این ادعاها اظهاراتی بود که دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۶، هنگامی که نامزد انتخابات بود علیه رقیبش هیلاری کلینتون منتشر کرد.

ترامپ در یک کنفرانس خبری در سال ۲۰۱۶ گفت: «روسیه، اگر به حرف‌هایم گوش می‌دهی، امیدوارم بتوانی ۳۰ هزار ایمیلی را که گم شده پیدا کنی. فکر کنم رسانه‌های ما جایزه خوبی به شما خواهند داد.»

این اظهارات، ذهن تحلیلگران را به سمت منافع احتمالی‌ای سوق داد که روسیه می‌توانست در صورت پیروزی احتمالی ترامپ در انتخابات به دست آورد. مثلاً در آن زمان گفته می‌شد «ولادیمیر پوتین» انزجار عمیقی از هیلاری کلینتون دارد، زیرا کلینتون در دوره‌ای که وزارت خارجه آمریکا بود انتقاد تندی از انتخابات مجلس روسیه در سال ۲۰۱۱ کرده بود و پوتین او را به تحریک اعتراضاتی که در ادامه علیه او صورت گرفت متهم کرده بود.

در سطحی عمیق‌تر و راهبردی‌تر، بر خلاف موضع‌گیری‌های تند و تیز هیلاری کلینتون علیه روسیه، ترامپ در پرحرارت‌ترین کانون‌های تنش میان دو کشور مواضع آشتی‌جویانه‌ای اتخاذ می‌کرد. مثلاً یک بار در پاسخ به سئوالی درباره اینکه درباره اقدام روسیه برای ضمیمه کردن کریمه به خاک خود چه نظری دارد، آن را محکوم نکرد و گفت «پدیده‌ای قابل بررسی» است.

اما در دوره بعدی انتخابات مقام‌های آمریکایی نام چین و ایران را هم ذیل عنوان آنچه «تلاش برای نفوذ خارجی» خوانده می‌شد گنجاندند و حتی تحریم‌ها و محدودیت‌هایی را علیه این سه کشور وضع کردند.

البته مقام‌های دولت آمریکا تا کنون قادر به ارائه اطلاعات متقن و مستند درباره دخالت هیچ یک از این سه کشور در انتخابات نبوده‌اند. با وجود این، اضافه شدن نام ایران در کنار این دو کشور نه مدارکی داشته و نه با هیچ منطقی جور در می‌آید، زیرا تنها کشوری که در این میان هیچ منفعتی از روی کار آمدن هیچ یک از سیاستمداران کاخ سفید نمی‌برد ایران است.

به عنوان مثال، برای روسیه، حضور ترامپ در قدرت ممکن است از این جهت که اجماع کشورهای غربی برای کمک به اوکراین را بر هم می‌زند ممکن است منافعی نسبت به نامزد رقیب داشته باشد. یا چین

درباره چین نیز همین استدلال مصداق دارد. در اینجا هم، جدا از اینکه بیانیه دستگاه اطلاعاتی آمریکا از تهدیدی واقعی سخن به زبان می‌آورد یا اینکه در ادامه ستیزه‌جویی‌های اخیر واشنگتن علیه پکن و باز کردن جبهه مناقشاتی جدیدی (در کنار جبهه‌های دیگری از جمله جنگ تجاری، پرونده تایوان، پرونده هنگ‌کنگ، مناقشات کرونا، دریای چین جنوبی و ...) علیه این کشور است، سخن گفتن از تفاوت‌های میان «کامالا هریس» و «دونالد ترامپ»، به خصوص با توجه به گره‌خوردگی‌های اقتصاد چین و آریکا نه تنها بی‌ربط و ناموزون نیست، بلکه بحثی کاملاً به جا و رواست.

برای ایران چه فرق می‌کند که ساکن کاخ سفید کیست؟

درباره ایران، ماجرا اما به کل متفاوت است و با توجه به این که در ساختار سیاسی آمریکا به ندرت بر سر مسئله‌ای غیر از ضدیت با جمهوری اسلامی ایران اتفاق نظر کامل وجود دارد برای تهران اساساً اینکه ساکن کاخ سفید یک سیاستمدار دموکرات یا جمهوری‌خواه باشد تفاوتی ایجاد نمی‌کند که دخالت در انتخابات مفهوم و منطق داشته باشد.

تجارب سال‌های گذشته به وضوح نشان می‌دهد ساختار حاکمیتی آمریکا -به عنوان یک کل- در این خصوص دچار هیچ سردرگمی و شبهه‌ای نیست که هسته تضادش با ایران را چالشی تشکیل می‌دهد که تفکر انقلاب اسلامی برای انسان‌شناسی، معرفت‌شناسی و هستی‌شناسی حکومت‌های برخاسته از فلسفه اومانیستی غرب ایجاد کرده است. حزب جمهوری‌خواه و دموکرات از سال‌های پس از انقلاب بر سر هر موضوعی که اختلاف داشته‌اند کاملاً به این درک رسیده‌اند که آشتی با جمهوری اسلامی جز از طریق حل این تضاد و تعارض بنیادین امکان‌پذیر نخواهد بود.

البته آشکار است که میان دو حزب بعد از چندین دهه توسل ناکام به روش‌های مختلف از تحریم گرفته تا تلاش برای براندازی، بر سر این که چگونه می‌توان حکومت دینی و مردم‌سالاری دینی را تضعیف کرده و در نهایت از میان برداشت، اختلاف‌هایی هم وجود دارد.

در سال‌های گذشته، به خصوص از زمان روی کار آمدن «باراک اوباما»، راهبرد حزب دموکرات بر این قرار گرفت که با نفوذ گام به گام و وارد شدن از در مذاکره هسته‌ای می‌توان به تدریج مولفه‌های شاخص تفکر انقلاب اسلامی را تضعیف و آن را مرتفع کرد.

حزب جمهوری‌خواه در سوی دیگر این مناقشه، طرف مقابل را متهم می‌کند که رویکرد گام به گام نه تنها به تضعیف تفکر انقلاب منجر نشده، بلکه نفوذش را تقویت کرده و او را از لزوم ورود به گام‌های بعدی و امتیازدهی در زمینه‌های دیگر بی‌نیاز کرده است. بنابراین لازم است ایران را تحت «فشارحداکثری» قرار داد تا به آن چه هدف مطلوب واشنگتن در گام آخر است، در همان گام اول تن دهد.

اتفاق و اتحاد میان دو حزب آمریکا در ضدیت با ایران در حدود ۴ سالی که از حضور بایدن-کامالا هریس در کاخ سفید می‌گذرد بیشتر از قبل آشکار شده است. دولت بایدن هنگامی که متوجه شد قادر به تحمیل خواسته‌های جدید برجامی، به گونه‌ای که هم بتوان برنامه هسته‌ای ایران را تحت کنترل درآورد و هم فشارهای اقتصادی بر تهران را ادامه داد نیست از بازگشت به این توافق خودداری کرد.

دولت بایدن همچنین تمامی تحریم‌های دوران ترامپ علیه ایران را حفظ و حتی آنها را تشدید کرد. او علاوه بر این، همانند ترامپ، از اغتشاشات در ایران در سال ۱۴۰۱ حمایت حداکثری به عمل آورد. کاخ سفید در ۴ سال گذشته همچنین تمامی سیاست‌های ترامپ ضد منافع منطقه‌ای و موشکی ایران را حفظ و دنبال کرده است.

بنابراین، نگاهی به تجربه برجام و ریشه‌های تعارضات میان تهران و واشنگتن نشان می‌دهد که سیاست‌های ایران‌ستیزانه آمریکا علی‌رغم تغییر دولت‌های مختلف این کشور تداوم و پیوستگی داشته است. لذا ادعای آمریکا درباره قصد ایران برای دخالت در انتخابات این کشور از ابتدا بر پیش‌فرض‌های غلط استوار شده است. چرا که برای ایران فرقی نمی‌کند ساکن کاخ سفید چه کسی باشد؛ دموکرات یا جمهوری‌خواه.

منبع: تسنیم

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس