به گزارش مشرق، کتاب «آذرخش و رقص فانتومها» با حضور جمعی از خلبانان ارتش جمهوری اسلامی در سالن مهر حوزه هنری دوشنبه دوم مهرماه رونمایی شد.
صادق وفایی گفت: به قول خلبان براتیپور، جنگ پدیده زشت و کثیفی است و خونه خراب شدن و مهاجرت و مرگ و … دارد، اما به نظرم جنگ ما پدیده قشنگی بود، هر چند جنگ به ما هو جنگ پدیده کثیفی است، اما ما قشنگ جنگیدیم و به نظرم تابلوی قشنگی را در تاریخ دنیا خلق کردیم و به واژه جنگ به نوعی آبرو دادیم.
او افزود: نظر من درباره جنگ به این شکل است شاید هر کسی با این نظر موافق نباشد. این قشنگی جنگ ما به دلیل اعتقادات ملی و مذهبی ما ایرانیهاست. هر چند قصد ندارم خیلی حرف ناسیونالیستی بزنم اما ملتی را در دنیا سراغ ندارم که مانند ایرانیها باشد که چنین پایمردی داشته باشد. هر چند در دنیا هم جنگ وجود داشته و در هر کشوری که جنگی را پشت سر گذاشته، بناهای یادبود و تندیس سربازان شجاع وجود دارد، اما بر اساس مطالعاتم میگویم در شیوه جنگیدن کشوری مثل ایران را پیدا نکردم.
این مولف و پژوهشگر بیان کرد: یکی از مواردی که در خاطرات حسینعلی ذوالفقاری بود و من با تشنگی گوش میدادم، نبرد او و همرزمانش در کردستان قبل از آغاز جنگ ایران و عراق بود. به عبارتی در تابستان ۵۹ و قبل از شهریورماه که در کردستان اتفاقاتی روی داد و نیروهای بسیج، سپاه و ارتش حضور داشتند و خلبانان هم درگیر بودند.
وفایی گفت: ذوالفقاری در سردشت صحنه جالبی را رقم زد، اتفاقی است که برای قاسم گلچین، فرمانده پایگاه هوایی همدان در کنار مصطفی چمران افتاد و در محاصره ضد انقلاب گیر کرده بود. او در بیسیم به خلبان ذوالفقاری که در حال پرواز بود، چنین گفت: «همین قدر بگویم که ما پشت جنازه شهدا پناه گرفتیم! این لحظه آنقدر برایم عجیب بود، درست مثل لحظهای که جناب آرام از محاصره دزفول سخن میگفت کمک کنید پل در حال سقوط است. اینجا هم از آن لحظات قابل تامل بود. راوی که حرف میزد اشک توی چشمم جمع میشد، لحظات تلخ و سنگینی که در تاریخ جنگ ما ثبت شده است.»
او ادامه داد: درباره نبرد با ضد انقلاب که قبل از آغاز جنگ ایران و عراق بود، هم باید بگویم که رزمندگان و خلبانها چه مصیبتی در درگیری با آنها کشیدند. خلبانها در پیروزی انقلاب سختی بسیاری کشیدند، اذیت و آزار آنها دو طرفه بود، نخست بحث طاغوتی بودن مطرح بود که خیلیها اذیت شدند و واقعاً طاغوتی نبودند و جان در گرو میهن داشتند. از آن طرف ضدانقلابها چهقدر علیه آنها تبلیغ میکردند.
این پژوهشگر بیان کرد: اسم محمد اسکندری، حسینعلی ذوالفقاری، محمدرضا صلواتی و خیلی از خلبانهای پایگاه همدان را ضدانقلاب بر سر در دانشگاهها به عنوان دشمنان و خائنین به خلق زده بود. جالب اینجاست که ضد انقلاب قصد ترور اسکندری و ذوالفقاری را داشت. این مسائل را کمتر دیدیم و بیشتر آن سلحشوری و اتفاقات هیجانانگیز را دیدیم.
صادق وفایی گفت: تصور کنید هر لحظه که خلبانان تیزپرواز ما که در خیابان راه میرفتند، هر لحظه ممکن بود که مجاهدین آنها را ترور کنند. هر کدام از خلبانان ما با این مرارتها، تهدیدها و چالشها روبهرو بودند. من که با خلبان ذوالفقاری صحبت میکردم با کینه خاصی از کومل و ضدانقلاب حرف میزد. او واقعاً حالش در شرح جنایات آنها بد میشد.
او افزود: من دغدغه میهنم را دارم و برای همین سراغ شرح رشادتهای خلبانان رفتم. اما از آن طرف کسانی هستند که ایران، ایران میکنند و برای خودشان اعتبار میخرند اما به نظرم ایراندوست نیستند! آنها نشانی اشتباهی میدهند و جوانان ما را گمراه میکنند. چون جوانی که دیروز نبود و امروز تحت تاثیر قرار میگیرد شادی گمراه شود. من وقتی خاطرات ذوالفقاری را میشنوم، نشانی درست را میگیرم.
این پژوهشگر اظهار کرد: به نظرم نباید تحت تاثیر شعارهای افرادی قرار گرفت که از آن طرف فریاد ایران ایران سر میدهند، اما فقط شعار است! باید برای ایراندوستی متر، عیار و شاقولی باشد و چه شاقولی بهتر از خلبانها و رزمندگان جنگ. هر چند غواصها از خلبانها غریبتر و ناشناختهتر ماند. اما من ملاک ایراندوستی را از خلبان محمود اسکندری، داریوش ندیمی و حسینعلی ذوالفقاری یاد میگیرم. هر کدام از خلبانان رشیدی که در دوره سخت جنگ ایران را تنها نگذاشتند، ایراندوست واقعی هستند. امروز باید بگوییم رستم دستان ایران مدرن امثال خلبان اسکندری است.
در رونمایی کتاب «آذرخش و رقص فانتومها» خلبان حسینعلی ذوالفقاری به همسرش که دوشنبه دوم مهرماه ۱۴۰۳ در سالن مهر حوزه هنر برگزار شد، ادای احترام کرد. این حرکت خلبان ارتش مورد تشویق حاضران در جلسه قرار گرفت.
حسینعلی ذوالفقاری متولد ۱۳۳۰ است که پس از ورود به نیروی هوایی، برای آموزش به آمریکا اعزام شد و پس از بازگشت به ایران، هواپیمای فانتوم را برای پرواز انتخاب کرد. ذوالفقاری یکی از خلبانان پایگاه سوم شکاری همدان بود که در دوران خدمت خود با خلبانان و اسطورههایی چون قاسم پورگلچین، محمود اسکندری، داریوش ندیمی، فرجالله براتپور، جلیل پوررضایی و… همراه و همنفس بوده است. او از چهرههایی چون شهید مصطفی چمران، شهید احمد کشوری و ابوالحسن بنیصدر نیز خاطراتی دارد.
احترام نظامی خلبان نیروی هوایی ارتش به همسرش
در رونمایی کتاب «آذرخش و رقص فانتومها» خلبان حسینعلی ذوالفقاری به همسرش ادای احترام کرد. این حرکت خلبان ارتش مورد تشویق حاضران در جلسه قرار گرفت.
حسینعلی ذوالفقاری متولد ۱۳۳۰ است که پس از ورود به نیروی هوایی، برای آموزش به آمریکا اعزام شد و پس از بازگشت به ایران، هواپیمای فانتوم را برای پرواز انتخاب کرد. ذوالفقاری یکی از خلبانان پایگاه سوم شکاری همدان بود که در دوران خدمت خود با خلبانان و اسطورههایی چون قاسم پورگلچین، محمود اسکندری، داریوش ندیمی، فرجالله براتپور، جلیل پوررضایی و… همراه و همنفس بوده است. او از چهرههایی چون شهید مصطفی چمران، شهید احمد کشوری و ابوالحسن بنیصدر نیز خاطراتی دارد.
اینخلبان پس از پیروزیهای مراحل مختلف که بهمرور باعث آزادسازی خرمشهر شدند، در روز ۱۸ اردیبهشت یعنی یکروز پس از بمباران موفق پل استراتژیک و شناور عراق روی اروندرود توسط محمود اسکندری، در ماموریت بمباران ۴ کیلومتر از جاده عقبنشینی نیروهای دشمن در جاده جفیر-طلاییه، مورد اصابت پدافند زمین به هوا قرار گرفت و با محمدعلی اعظمی خلبان کابین عقب خود بهطور ناگهانی از هواپیما خارج شد و به اسارت دشمن درآمد. او با تحمل بیش از ۸ سال اسارت و بودن در جمع اسرای مفقودالاثر، شهریور ۱۳۶۹ به میهن بازگشت.
ذوالفقاری از بازگشت از دوران اسارت، در قامت خلبان مسافربری به خدمت پرداخت و چندسال پیش بازنشسته شد.
خاطرات امیر آزاده خلبان ذوالفقاری در «آذرخش و رقص فانتومها» در ۹ فصل تدوین شدهاند که عناوینشان به اینترتیب است: «اتاق بازجویی و آنزن نامحترم»، «در ایران اجکت نداریم!»، «پشت پیکر شهدا پناه گرفتهایم!»، «مبارزه با دیوارهای زندان»، «شیر حلال!»، «رقص باله فانتومها بین درهها»، «رویای آنبانوی رویپوشیده»، «نقشه فرار» و «برنمیگردید، زنده بمانید و بپرید بیرون!». اینکتاب با ۲۳۶ صفحه و شمارگان هزار و ۲۵۰ نسخه منتشر شده است.