به گزارش مشرق، سیدعطاء الله مهاجرانی طی یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: عملیات وعد صادق ۲ فضای منطقه را تغییر داد. پیامهای متعددی را در ساحتهای مختلف به کشورها و ملتهای مختلف فرستاد. البته هنوز فضای بهت سنگین فراگیرنده از عملیات بزرگ ایران حاکم است. واکنشها و موضعگیریهای مقامات اسراییلی و امریکایی و اروپایی تماشایی است.
مقالات سهگانه سابق را با این عنوان نوشته بودم: متی نصرالله؟! این عنوان را از بخشی از آیه مشهور قرآن مجید اقتباس کرده بودم:
أمْ حسِبْتُمْ أن تدْخُلُوا الْجنّة ولمّا یأْتِکُم مّثلُ الّذِین خلوْا مِن قبْلِکُم مّسّتْهُمُ الْبأْساءُ والضّرّاءُ وزُلْزِلُوا حتّی یقُول الرّسُولُ والّذِین آمنُوا معهُ متی نصْرُالله ألا إِنّ نصْرالله قرِیبٌ ﴿بقره: ٢١٤﴾
آیا پنداشتید که داخل بهشت میشوید و حال آنکه هنوز مانند آنچه بر [سر] پیشینیان شما آمد، بر [سر] شما نیامده است؟ آنان دچار سختی و زیان شدند و به [هول و] تکان درآمدند، تا جایی که پیامبر [خدا] و کسانی که با وی ایمان آورده بودند، گفتند: «پیروزی خدا کی خواهد بود؟» هشدار که پیروزی خدا نزدیک است.
این آیه سرشار از نکته است. پیامبر و مومنان همراه با او وقتی از دشواری شرایط و تابسوزی موقعیت جانشان به لب میرسد، میگویند: متی نصرالله!؟ یاری خداوند کی میرسد؟ خداوند به آنها میگوید: یاری خداوند نزدیک است! شهید سیدحسن نصرالله در حقیقت نشانی از «نصرالله» برای مردم لبنان و جبهه مقاومت بود. رژیم صهیونیستی گمان کرده بود با شهادت سیدحسن نصرالله و فرو ریختن ۸۲ هزار کیلو بمب بر ضاحیه، ماجرای حزبالله تمام شده است. نتانیاهو فردای شهادت نصرالله از موضع پیروز با تفرعن و تبختر بیانیه خواند و ایران و همه کشورها و ملتهای منطقه را تهدید کرد. خود را پیامبر جدیدی همانند ارمیا معرفی کرد که رسالتی توراتی دارد و همه دشمنان اسراییل را خواهد کشت. وعد صادق ۲ در چنین فضایی اتفاق افتاد. پیامهای روشنی داشت:
۱- نتانیاهو چنان که در فصل نهم کتابش « جایی زیر آفتاب» از نیرومندی یهود (البته مرادش از یهود صهیونیسم است) چون یهودیان متدین و انساندوست - که همیشه ما در لندن در تظاهرات حمایت از فلسطین در روزهای شنبه شاهد حضورشان بوده و هستیم - با صهیونیسم و انسانکشی و نسلکشی مخالفند.) سخن گفته است. برای ارتش اسراییل از تعبیر ارتش شکستناپذیر استفاده میکردند. از برتری دست نایافتنی تکنولوژیک نظامی اسراییل سخن میگفتند. حتی در همان بیانیه نتانیاهو ایران را تهدید کرد و گفت: «دست اسراییل به همه جای ایران میرسد.» وعد صادق ۲ نتانیاهو را درست بر جای خودش نشاند؛ تا دیگر برای ایران، دولت و ملت ایران رجز نخواند. چنانکه همان نتانیاهویی که ایستاده رجز خوانده بود پس از عملیات وعد صادق ۲ در متن کوتاهی که نشسته خواند، نتوانست جلوی لرزش دستهایش را بگیرد و کاغذ را که مثل پرنده زخمی در دستهایش بال میزد، کنترل کند یا چهره فرومرده از خشم و درماندگیاش را پنهان کند. وعد صادق ۲ بهویژه با توجه به مصاحبه بسیار بهنگام و روشنگر سرلشکر باقری که ایران فقط اهداف نظامی را در نظر داشته است. اگر اسراییل بخواهد نسبت به سرزمین ایران تعدی کند با قدرت بیشتری تاسیسات زیربنایی اسراییل هدف قرار خواهد گرفت. به نظرم دولت و ارتش اسراییل پیام را جدی گرفتند؛ برای همین سخنگوی ارتش اسراییل گفت: «ما در زمان و مکان مناسب پاسخ خواهیم داد.» به روایت تمیم برغوثی، نخستینبار بود که اسراییل با چنین زبان و ادبیات احتیاطآمیزی حرف میزد! البته شِبهرجزی هم برای خالی نبودن عریضه خواندند که در ساعات آینده نقاطی از خاورمیانه بمباران میشود!
دوم: واقعیت این است که از زمان ترور اسماعیل هنیه در دهم مرداد ماه تا بمباران ضاحیه و رجزخوانی دولت و ارتش اسراییل نوعی نومیدی و بلاتکلیفی در میان ملتهای منطقه و حامیان جبهه مقاومت دیده میشد. جنگ روانی کار خودش را میکرد. مضمونهای اصلی به هزار زبان بهویژه در فضای مجازی منتشر میشد. پس از شهادت اسماعیل هنیه گفتند: «ایران، فلسطین را فروخت.» یا پس از شهادت سیدحسن نصرالله گفتند: «ایران حزبالله را فروخت.» محل سیدحسن نصرالله را ایران به اسراییل معرفی کرد. ایران توان مقابله و انتقام ندارد و... وعد صادق ۲ در واقع تمامی این تلاشها و پروژهها را نابود کرد. هیچ چیز بهتر از شادی فلسطینیها در غزه و شادی لبنانیها و حتی آتش بازی و شلیکهای هوایی از سر شوق آنان و شادی مردم یمن و اردن و مصر و عراق و ایران نمیتواند بیانگر بر باد رفتن تمامی دستاوردهای جنگ روانی باشد که سرمایهگذاری هنگفتی برایش صورت گرفته بود.