به گزارش مشرق، کانال تلگرامی ایران نوانس نوشت:
نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، بازتابهایی فراتر از مرزهای این کشور دارد و پیامدهای مهمی برای کشورهای دیگر در دنیا به همراه خواهد داشت.
مقامات رسمی ایران نیز در چندین نوبت گفتهاند اینکه چه کسی در ایالات متحده به عنوان رئیس جمهور انتخاب شود، تفاوتی را برای ایران ایجاد نمیکند. اما بازگشت ترامپ، تحلیل پیچیدهای را از آنچه که میتواند برای تهران، چه از نظر فرصتها و چه از نظر چالشها، به ارمغان بیاورد، میطلبد.
برخی از ناظران بر این باورند که دولت دوم ترامپ ممکن است به دنبال پایان دادن به جنگ اوکراین باشد. تمایل احتمالی ترامپ به پایان دادن به این جنگ، در صورت موفقیت، میتواند فشارهایی را که به بهانه حمایت ادعایی ایران از روسیه بر این کشور وارد میشود، کاهش دهد.
این گمانهزنیها با توجه به اظهارات اخیر ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، که اذعان کرد ایران هنوز موشکی به روسیه نداده است، رنگ و بوی بیشتری به خود میگیرد.
سیاستهای تجاری پیشین ترامپ، به ویژه اعمال تعرفه بر واردات، روابط آمریکا و متحدان سنتی آن را تیره کرد. احیای چنین سیاستهایی میتواند شکافهای موجود در اتحادهای غربی را عمیقتر کند و به طور بالقوه مانع از تشکیل جبهههای متحد علیه ایران شود. این چندپارگی میتواند به نوبه خود یک مزیت استراتژیک را در عرصه بینالمللی برای تهران فراهم کند.
بازگشت ترامپ فاقد نگرانیهای قابل توجه برای ایران نیست. به ویژه، ترامپ مدعی شده است که ایران ممکن است با سوء قصدهایی علیه او مرتبط باشد. در حالی که انگیزههای پشت این ادعاها، به ویژه در چارچوب رقابتهای انتخاباتی، نیازمند بررسی دقیق است، اما سؤالات مهمی را در مورد چگونگی تأثیر چنین باورهایی بر موضع سیاسی ترامپ در قبال ایران ایجاد میکند.
ترکیب تیم سیاست خارجی ترامپ در دوره دوم، عامل مهم دیگری است. در دوران ریاست جمهوری قبلی او، مشاوران و سایر مقامات ارشد نقش مهمی در جلوگیری از تعاملات دیپلماتیک با تهران ایفا کردند.
ظهور مجدد چهرههای تندرو میتواند نشاندهنده تداوم یا حتی تشدید سیاستهای خصمانه باشد. در غیر این صورت، میتواند فرصتهای نسبی برای تعاملات محدود یا خاص ایجاد کند.
تعهد ترامپ به پیشبرد توافقات ابراهیم، نگرانیهای بیشتری را برای ایران ایجاد میکند. اگرچه دولت دموکرات فعلی نیز اهداف مشابهی را دنبال کرده است، جنایات اسرائیل، این تلاشها را پیچیده کرده است. با این وجود، بازگشت ترامپ ممکن است این گمانه را دوباره احیا کند.
اظهارات ترامپ در خلال تشدید تنش بین ایران و اسرائیل، شامل حمایت از حمله به تأسیسات هستهای ایران بوده است. در حالی که چنین لفاظیهایی ممکن است با جلب نظر لابی اسرائیل، اهداف انتخاباتی را دنبال کند، اما نمیتوان احتمال تاثیر این نگرشها به سیاستها را نادیده گرفت.
خروج یکجانبه ترامپ از برجام در سال ۲۰۱۸ و اعمال تحریمهای شدید پس از آن، اقتصاد ایران را تحت تأثیر قرار داد، اما نتوانست تهران را به میز مذاکره متفاوتی با واشنگتن بکشاند. علیرغم انتظاراتی مبنی بر اینکه جانشین دموکرات او ممکن است این روند را معکوس کند، دولت بایدن تا حد زیادی رویکرد مشابهی را ادامه داده است.
این تداوم نشان میدهد که صرف نظر از ساکن کاخ سفید، چالشهای اساسی در روابط ایالات متحده و ایران همچنان پابرجاست. ارزیابی مجدد توافق هستهای محتمل به نظر میرسد، چرا که هم تهران و هم واشنگتن به طور بالقوه به دنبال پرداختن به واقعیتها و خواستههای جدید هستند.
در حالی که اصلاحات مورد نظر ترامپ در هرگونه توافق آینده ممکن است گستردهتر باشد، تهران نیز اهداف مشخص خود را دارد. سوال اساسی این است که آیا هر دو طرف میتوانند بر اختلافات خود فائق آیند تا به یک چارچوب قابل قبول متقابل دست یابند.
تصدی مجدد ریاست جمهوری توسط دونالد ترامپ، لزوماً به معنای تکرار سیاست خارجی قبلی او، به ویژه در قبال ایران، نیست. ظرایف یک دوره دوم – از جمله ویژگیهای تیم مشاوران او و استراتژیهای خود ایران به طور تعیین کنندهای ماهیت تعاملات ایالات متحده و ایران را شکل خواهد داد.
در حالی که دولت ترامپ ممکن است از طریق ایجاد تفرقه بین ایالات متحده و متحدانش یا پذیرش گرایشهای انزواطلبانه، به طور غیرعمدی به نفع ایران عمل کند، اما همچنین میتواند از طریق تحریمهای شدیدتر و حمایت بیشتر از اسرائیل، چالشهای فزایندهای را ایجاد کند.
برای تهران، مسیر پیش رو مستلزم ارزیابی دقیق این احتمالات چندوجهی، به ویژه در پسزمینه عدم قطعیتهای تحولات منطقهای و سیاست بینالملل، است.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.