به گزارش مشرق، بالاخره پس از گذشت چهار ماه، دولت به یکی از جدیترین آزمونهای زیستمحیطی خود رسید. هیئتدولت بین دوراهی مازوتسوزی و روشنایی یا تأمین سلامت مردم، با وجود موج منفی احتمالی برای خاموشیها، آنطور که اعلام شد درنهایت به نفع سلامت مردم رأی داد.
با مصوبه تازه هیئتدولت «برای تأمین سلامت مردم» استفاده سوخت مازوت در نیروگاههای اراک، اصفهان و کرج ممنوع شد. با صدور دستور توقف مازوتسوزی در سه نیروگاه کشور، وزارت نیرو مکلف شد ناترازی انرژی را از طریق قطعی برق رفع کند. این ممنوعیت از شنبه اعمال شد و آنگونه که روز گذشته اعلام شد به دلیل کمبود انرژی، خاموشیهایی در فصل سرد خواهیم داشت.
ایسنا دو روز گذشته در خبری اعلام کرد که «با توجه به کمبود سوخت برای تولید برق نیروگاهها در کشور و اطلاعیه شورای اطلاعرسانی دولت مبنی بر اعمال خاموشی منظم بهجای مازوتسوزی و آلودگی هوا، از فردا شاهد خاموشیهای برنامهریزیشده خواهیم بود. این برنامه بین ساعت ۹ صبح تا ۱۷ عصر خواهد بود و توزیع خاموشیها بهصورت برنامهریزیشده و منظم صورت میگیرد.» درنهایت روز گذشته با توجه به اطلاع قبلی دولت، خاموشیهای برنامهریزیشده آغاز شد و برنامه خاموشیهای پیشرو نیز اعلام شد. برنامه اعلامی بین ساعت ۹ تا ۱۷ عصر است و توزیع خاموشیها بهصورت برنامهریزیشده و منظم انجام میشود. معاون اجرایی رئیسجمهور برای خاموشیهای احتمالی پیش رو از مردم عذرخواهی کرده و گفته بود: «قرار نیست تعدادی بمیرند تا ما برق داشته باشیم.»
مازوت، مادهای است که در انتهای پروسه تقطیر نفت باقی میماند ولی چون قابلاحتراق است در کشورهایی ازجمله روسیه، مصر، قزاقستان، کرهشمالی و ایران بهعنوان سوخت گرمایشی مورداستفاده قرار میگیرد. مازوتسوزی از قدیم در فصل سرما برای کمبود گاز در کشور امری متداول بوده است. با اینکه ایران منابع گازی فراوان دارد اما به خاطر افزایش سالانه تفاضا، نمیتواند گاز را به همه مشترکان برساند.
از اینرو اولویت گازرسانی با منازل و واحدهای مسکونی است و مابقی نیز به نیروگاهها و صنایع فولاد و سیمان و پتروشیمی میرود.اینجاست که هرچقدر گاز کم بیاید؛ مازوت بهسرعت جای آن را میگیرد. براساس گفتههای سرپرست مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم تا پیش از این مصوبه هیئت دولت، ایران در ۱۴ نیروگاه کشور امکان مازوت سوزی داشت. این درحالی است که ایران بعد از روسیه بزرگترین ذخایر گازی جهان را دارد ولی به علت بالا رفتن مصرف داخلی گاز، ایران حالا در تأمین گاز مورد نیاز خود نزدیک به ۱۰ درصد کمبود دارد. کشور ناترازی موجود را با سوزاندن مازوت جبران میکند.
در گزارشی از سوی مرکز پژوهشهای مجلس آمده است که تکیه بالای تولید برق به گاز طبیعی و از طرفی ناترازی در تولید و تقاضای گاز به ایجاد چالش در تأمین سوخت نیروگاهها بهخصوص در فصل زمستان منجر شده است و این ماجرا پیامدهای اقتصادی و زیستمحیطی بسیاری دارد.
بخشی از کمبود گاز در فصل زمستان با سوزاندن سوخت مایع (گازوئیل و مازوت) در نیروگاهها جبران میشود. استفاده از مازوت و گازوئیل بهعنوان سوخت جایگزین نیروگاهها با زیانهایی کوتاهمدت و بلندمدت همراه است. از زیانها و عواقب مازوتسوزی در بلندمدت میتوان به سرطانهای خون، ریه، کبد و مشکلات ژنتیکی در باروری مردم منطقه اشاره کرد.
اکنون و با توجه به اهمیت تأمین برق اما تصمیم دولت بر آن شده که مازوتسوزی در سه نیروگاه اراک، کرج و اصفهان متوقف شود؛ اما جدیترین پرسش در این میان این است که مسئله مازوتسوزی در سایر نیروگاههای کشور قرار است چگونه حل شود؟
احمد طاهری، سرپرست مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم: حل معضل آلودگی هر کلانشهر با توجه به نوع آلایندهها در دستور کار است
احمد طاهری، سرپرست مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم در پاسخ به این سؤال میگوید محیطزیست به دنبال حل مشکل هر کلانشهر با توجه به شرایط زیستمحیطی و نوع آلودگی آن کلانشهر است.
او در گفتوگو با «فرهیختگان» عنوان میکند: «ما به دنبال این هستیم که برای هر کلانشهر و هر مجموعه کشور، با توجه به سهم منابع مختلف در انتشار آلودگیهای آن، سیاستهای کارآمدی را برای آن شهرها پیاده کنیم، مثلاً سهم منابع متحرک در شهرهایی مانند تهران و مشهد بیشتر از شهر اصفهان است ولی منابع ثابت در آلودگی شهر اصفهان، سهم بیشتری دارد. همچنین درباره نیروگاهها بهصورت خاص، در میان کلانشهرهای کشور، اراک تنها شهری است که آلاینده گوگرد دیاکسید در سال گذشته، بهعنوان آلاینده معیار معرفی شد و توانست ۲۷ روز این شهر را در وضعیت ناسالم قرار دهد، درنتیجه تأثیرپذیری شهر اراک از این آلاینده و مصرف مازوت بسیار بیشتر از شهرهای دیگر است؛ بنابراین این انتظار وجود دارد که رویکرد ما برای آلودگی شهرهای مختلف، متفاوت باشد.»
برای تهران اسقاط خودرو در اولویت است
سرپرست مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم هوا عنوان میکند کارگروه ویژهای برای حل معضل آلودگی هر شهر، متناسب با وضعیت همان شهر پیشنهاد داده است، مثلاً در شهرهای تهران و مشهد، ناوگان متحرک سهم بیشتری در انتشار آلایندهها دارند؛ بنابراین برای حل آلودگی این دو کلانشهر، راهکار اسقاط خودرو اولویت است. در شهرهایی مانند اصفهان و اراک، بیشترین آلایندگی برای منابع ثابت است.
طاهری تأکید میکند: «ماجرا اینجاست که وقتی برای این سه نیروگاه تصمیم به تعطیلی گرفته شد، این بدان معنا نیست که منابع آلاینده دیگر را رها کردهایم. در قانون هوای پاک، وزارت نفت مکلف است سوخت مطابق با استاندارد ملی را در اختیار واحدهای مصرفکننده سوخت قرار دهد. یکی از مصوباتی که در کارگروه داشتیم، این بود که وزارت نفت برنامه خودش را به کارگروه مربوطه ارائه دهد. همچنین این موضوع را در قانون هوای پاک داریم که صنایع بهجز نیروگاهها باید حدود مجاز انتشار آلایندهها را رعایت کنند و حتی در صورت عدم تأمین سوخت مناسب نیز باید میزان انتشار آلایندههایشان را مدیریت کنند. این موضوع یکی از موارد پیگیری ماست. همچنین درنظر گرفتیم که وزارتهای نیرو و نفت مکلف شوند برای به حداقل رساندن اثرات محیطزیستی مصرف سوخت در کشور، مدلهای بهینه خودشان را برای فصل زمستان امسال تدوین و به سازمان محیطزیست ارائه کنند.»
۹۸ درصد آلایندههای اراک مربوط به منابع ساکن است
طاهری درباره سهم مازوت از آلودگی تهران تصریح میکند که مشخص شدن آن، کاملاً بستگی به شرایط جوی دارد. «این ماجرا به شرایط جوی بستگی دارد. اینکه میزان مصرف مازوت مثلاً به چه شکل باشد؟ در کدام صنایع و نیروگاهها مصرف میشود؟ آیا الگوی هواشناسی یا جهت باد بهشکلی است که آن آلایندگی، به تهران منتقل شود؟ اینها مواردی است که در عدم قطعیت سهم مازوت از آلودگی تهران مؤثر است؛ اما سهم منابع متحرک در آلودگی تهران، بیشتر است. برخلاف شهری مانند اراک که ۹۸ درصد انتشار آلایندگی آن، برای منابع ساکن (گوگرد دیاکسید) است. در تهران برای ذرات معلق، نقش منابع متحرک نقش غالبی است، همچنین در تهران آلاینده گوگرد دیاکسید، آلاینده شاخصمان نیست. برای تهران ۵۸ درصد منابع متحرک و ۵۲ درصد منابع ساکن است.»
طاهری میگوید: «استانداردهای بینالمللی برای محتوای گوگرد مازوت، حد مجاز ۰.۵ را درنظر گرفتهاند. درحالیکه ما مازوتی که مصرف میکنیم، چیزی حدود ۳.۵ درصد گوگرد دارد، درنتیجه اگر وزارت نفت از طریق طرحهای مختلف بتواند میزان گوگرد را کاهش دهد، قطعاً میتوانیم از سوخت مازوت استفاده کنیم.»
او همچنین ادامه میدهد: «اعلام این سه نیروگاه به آن معنی نیست که نیروگاهها یا منابع آلاینده دیگر را رها کنیم، همچنین برای ما تمام کلانشهرهای کشور و تمام مناطق اهمیت دارد که با آلودگی هوا مواجهاند و همین هم دلیلی برای اجرای سیاست جداگانه و خاص هر منطقه با توجه به نوع آلایندههای آن است.»
محمد درویش، فعال محیطزیست: اعلام خاموشی، دولت را به سمت استفاده از دیگر انرژیها سوق میدهد
محمد درویش، فعال محیطزیست معتقد است در بررسی برخی امور و صنایع، گاهی اوقات سراغ عوارض آن میرویم.
او میگوید: «گزارش مرکز پژوهشهای مجلس میگوید ما سالانه ۱۱.۵ میلیارد دلار برای خسارت آلودگی هوا میپردازیم. این مبلغ یعنی یکسوم مبلغ کل صادرات نفت ایران است؛ بنابراین خسارت بسیار وحشتناک است و بیش از آن چیزی است که تصورش میکنیم. وقتیکه وزیر بهداشت دولت قبل برای اولین بار اعلام میکند در تهران به دلیل آلودگی هوا هفتهزار نفر کشته میشوند و دیگر پنجهزار نفر نیست یا دیگر مقامات اعلام میکنند که مردهزایی جنین ۸ درصد شده، یعنی واقعاً وضعیت بحرانی است و آرامآرام باید خبرهای آن منتشر شود. اصل ماجرا را وزارت بهداشت باید پایش کند و اگر اطلاعات را در اختیار مقامات مرتبط قرار دهند، میفهمیم ابعاد خسارت هوا ترسناک است و عوارض آن مستقیم روی انسانها تأثیر میگذارد و بخش دیگر نیز مستقیم روی حیوانات و حیاتوحش، دامها و گیاهانی است که غیرمستقیم روی آن تأثیر میگذارد. اگر روند بیماریهای ریوی، اماس و سایر بیمارهای مرتبط با آلودگی هوا را درطول یک تا دو دهه اخیر بررسی کنیم و نسبت آن را با نیروگاههای مازوت سوز استخراج کنیم؛ تأثیر آن را متوجه خواهیم شد. اخیراً مقامات عالیرتبه محیطزیست به این اطلاعات دسترسی پیدا کردهاند و گزارش را به رئیسجمهور دادند و رئیسجمهور نیز براساس این اطلاعات، دستور داد فعلاً در این نیروگاهها که امکان به وجود آمدن وضعیت حاد زیستمحیطی دارند، مازوتسوزی متوقف شود.»
درویش البته تأکید میکند این بدان معنا نیست که مردم سه شهر اصفهان، اراک و کرج از مردم سایر شهرها مهمترند، بلکه به این خاطر است که نرخ مصرف مازوت بیشتر است و تراکم واحدهای آلاینده بهاندازهای است که اثرات ترکیبی روی یکدیگر میگذارند و میتوانند ابعاد فاجعه را بیشتر کنند. «ما باید به سمت منع مهار ترکیبات آلاینده برویم؛ چراکه این آلایندهها میتوانند با اکسیژن و بخار هوا ترکیب شوند و بعد هم اسید وارد ریه شود. روی پوست حیوانات، پوست درختان و میوه مینشیند و ورود آن به بدن انسان وحشتناک است. اگر این کار را زودتر انجام داده بودند و این خاموشیها زودتر اعلامشده بود، شاید ما به تکلیف دولت که تولید پنجهزار مگاوات برق از طریق خورشید است، میرسیدیم تا اکنون ناترازیمان به ۱۸ هزار مگاوات نمیرسید. در برنامه هفتم دولت برای اولین بار، موظف شده ۱۵ هزار مگاوات برق از طریق خورشید تأمین کند، یعنی عدد مدنظر سهبرابر شده است. شاید این ماجرا باعث شود این عدد را تصویب کنند و بخشی از برق مدنظر از طریق نیروگاههای بادی تأمین شود.»
این فعال محیطزیست همچنین در ادامه میگوید: «اینها نشانههای خوبی است و نشان میدهد دولتها بالاخره درد را فهمیدند و باید با شتاب جبران کنند. دیگر وقت نیست که بگوییم دولت بعد میآید و مشکلات را حل میکند. یک دولت باید شجاعت به خرج دهد و این مسئله را ریشهکن و از خاموشیها نترسد. ما میگوییم در انبارها دیگر نمیتوانیم مازوت را ذخیره کنیم، بنابراین به ریههای مردممان منتقل کنیم. بعد چشم باز میکنیم و میبینیم پرهزینهترین وزارتخانه ما، وزارت بهداشت و درمان است. چرا باید به بزرگترین بیمارستانهای خاورمیانه افتخار کنیم؟ چرا باید مصرف داروی ایرانیها بالا باشد؟ درگیری با بیماریها افتخار نیست و تمام این پازلها به همدیگر ربط دارد و باید آب، خاک و هوای سالمی ایجاد کنیم تا مردم کشورمان کمتر با بیماری درگیر شوند. مگر قرار نیست که در سال ۱۴۵۰ جزء هفت کشور برتر دنیا باشیم؟ با آلودگیهای وحشتناک و اینچنینی که نمیتوانیم به این گام برسیم.»
مازوتسوزی داشتیم یا نداشتیم؟
از عجیبترین و جالبترین نکات در ماجرای مازوتسوزی نیروگاهها، اعلام ضدونقیض مازوت سوزی در کشور است.
این تناقض بهحدی فاحش است که یک مقام مسئول عالیرتبه زیستمحیطی در عرض یکسال به جمعبندی مشخصی نرسیده، مثلاً درحالیکه در یکی از ماههای سال اعلام کرده در نیروگاه اراک یا البرز مازوتسوزی نداریم، ماه بعد اعلام میکند با توجه به نیاز نیروگاه، در همان نیروگاه مازوت سوزی داریم.
این بخش از گزارش، درباره تناقضات اعلام مازوتسوزی توسط مسئولان مختلف است.
تأیید مازوتسوزی و چند سؤال
تمام اظهارات بالا، مبنی بر عدم مازوتسوزی در نیروگاههای کشور است. این درحالی است که چند وقت بعد محسن پیرهادی رئیس کمیسیون سلامت، محیطزیست و خدمات شهری شورای اسلامی شهر تهران ۱۹ آذرماه ۱۴۰۲ اعلام کرده بود: «بر اثر شرایط تحریمی مصرف مازوت در کشور رو به افزایش است و از ۱۶ نیروگاه، ۱۴ نیروگاه مازوت مصرف میکنند. نیروگاههای ایرانشهر، منتظر قائم، شهید رجایی، رامین، شهید سلیمی، منتظری، سهند، تبریز، زرند، بندرعباس، طوس، بیستون، شهید مفتح و شازند ازجمله نیروگاههاییاند که مازوتسوزی داشتهاند.»
درنهایت علی سلاجقه، رئیس سابق سازمان محیطزیست نیز خودش در دیماه سال گذشته علیرغم تأکید بر نبود مازوتسوزی در نیروگاههای کشور گفته بود: «در حال حاضر ما در سه استان تهران، البرز و اصفهان اصلاً بحث مازوتسوزی نداریم. در بحث شازند همان روز که ما بهعنوان امین مردم این را گفتیم و اعلام کردم تا آن موقع سوخت مازوت انجام نشده بود. همان روز با توجه به اینکه کمبود گاز به وجود آمده بود، خود وزارت نفت با وزارت نیرو هماهنگ کردند و گفتند کمبود گاز بهعنوان سوخت سالم برای کشور وجود دارد، آمدند در اطلاعیهای از سوی شرکتهای ملی گاز و برق در استان اعلام کردند و گفتند با توجه به اینکه سوخت نداریم و سهمیه سوخت این مناطق هم تمامشده، به دلیل آن که مردم با مشکل مواجه نشوند ناچاریم از مازوت استفاده کنیم که این اتفاق افتاد.»
در این میان و با توجه به تناقضات در اعلام مازوتسوزی؛ جدیترین مسئله این است که اگر بنا به گفتههای مسئولان قبلی محیطزیست مازوت سوزی در کرج، اصفهان و اراک نداشتیم، پس هیئتدولت تصمیم به توقف چه چیزی گرفته است؟ اما از این پرسش مهمتر این است که در کل کشور و تمام کلانشهرها، سهم مازوت از آلایندهها چقدر است و چرا بهطور شفاف درصد و سهم مازوت از آلایندگی کلانشهرها اعلام نمیشود؟ بهجز نیروگاهها صنایعی مانند سیمان اصفهان و سیمان سیستانوبلوچستان نیز از سوخت مازوت استفاده میکنند. اگر توقف مازوتسوزی در نیروگاهها یک تصمیم به نفع سلامت مردم بود، پس سرنوشت دیگر صنایعی که از مازوت استفاده میکنند، چه خواهد شد و محیطزیست قرار است برای آنها چه تصمیمی اتخاذ کند؟
اکنون و در پی توقف مازوت سوزی در سه نیروگاه کشور، بدنیست محیط زیست برای شفاف سازی اذهان عمومی به این پرسشها پاسخ دهد.