به گزارش خبرنگار ورزشی مشرق، پرسپولیس را می توان در رده نخست ناکامان این فصل لیگ برتر تا امروز دانست. با وجود خرید های ویژه و هزینه های هنگفت، این تیم نتوانسته انتظارات را برآورده کند و در رده های پایانی جدول رده بندی قرار دارد. اینکه چه عاملی موجب شده تا چنین وضعیتی بر این تیم عارض شود، خود حکایتی مفصل است که مقصود کنونی نگارنده نیست. پرسش این است که چه عامل بیرونی می تواند به این مجموعه کمک کند؛ کمیته فنی؟
* کمیته ای متشکل از ناکامان
کمیته فنی تشکیل می شود تا روند این تیم را بررسی کرده و در صورت معایب، آنها را به کادر فنی یا مدیریتی انتقال دهد تا جهت رفعش اقدام شود. در شرایط بحرانی نیز، آنها را می توان کارشناسانی دانست که خارج از گود و هیاهو بوده، و زمینه ساز تصمیمات درستی می سوند؛ اما سوال این است که کمیته فنی پرسپولیس چنین جایگاهی در این باشگاه دارد یا خیر؟
نگاهی به اعضای این کمیته می تواند پاسخی دقیق به این سوال و سوالاتی از این دست باشد. "علی پروین، ابراهیم آشتیانی، افشین پیروانی و حمید استیلی"، اسامی هستند که از انها به عنوان اعضای این کمیته یاد می شود. مروری بر این نام ها حکایت از کارنامه هایی دارد که با ناکامی و شکست همراه است. از پیروانی تا استیلی که هرگز در قامت مربیان درجه اول نبوده و نتوانسته اند خود را به عنوان کارشناس به فوتبال تحمیل کنند.
علی پروین و مواضع و فعالیت هایش در سال های اخیر حکایت از ان دارد که مدت ها قبل به پایان رسیده است. او چند فصلی می شود که هیچ موفقیتی را به نام خود به ثبت نرسانده است. درباره ابراهیم آشتیانی نیز که فقط می توان گفت سال های قبل در این تیم توپ زده است و لا غیر. این عصاره تمام داشته های این کمیته است که این روزها وصف فنی را به خود بدک می کشد.
* از کوزه همان تراود ...
واقعیتی تاریخی است که از کوزه همان تراود که در اوست. در این کیته و اعضایش، چه داشته ای وجود دارد که انتظار اقدامی ویژه از انها وجود داشته باشد. به راستی، عامل کنار هم قرار گرفتن این اشخاص، صرف پرسپولیس بودن در دوره ای از تاریخ نیست؟ و این برای محقق ساختن اهداف چنین کمیته ای، کافی است؟ آیا می توان انتظار داشت، شماری پرسپولیسی که یا فاقد تجربه جدی در سال های اخیر هستند یا مربیان ناکامی بوده اند، بتوانند در چنین شرایطی، یاری رسان این باشگاه باشند؟
به نظر می رسد، بایستی مدیریت باشگاه پرسپولیس که داعیه دار جهانی شدن است، در کمیته ای مانند این که دارای اهمیت فوق العاده است، بازنگری کند. چنین اعضایی نه تنها نمی توانند زمینه تحقق این هدف را فراهم کند که در لیگ برتر کشورمان هم مشکل دارد. این کمیته، نه تنها عایدی برای این باشگاه و هوادارانش ندارد که موجب حواشی و زوایدی نیز می شود که عمدتا نتیجه ای در بر ندارد؛ الا اتلاف وقت و برهم زدن تمرکز کادر فنی و بازیکنان.
* کمیته ای متشکل از ناکامان
کمیته فنی تشکیل می شود تا روند این تیم را بررسی کرده و در صورت معایب، آنها را به کادر فنی یا مدیریتی انتقال دهد تا جهت رفعش اقدام شود. در شرایط بحرانی نیز، آنها را می توان کارشناسانی دانست که خارج از گود و هیاهو بوده، و زمینه ساز تصمیمات درستی می سوند؛ اما سوال این است که کمیته فنی پرسپولیس چنین جایگاهی در این باشگاه دارد یا خیر؟
نگاهی به اعضای این کمیته می تواند پاسخی دقیق به این سوال و سوالاتی از این دست باشد. "علی پروین، ابراهیم آشتیانی، افشین پیروانی و حمید استیلی"، اسامی هستند که از انها به عنوان اعضای این کمیته یاد می شود. مروری بر این نام ها حکایت از کارنامه هایی دارد که با ناکامی و شکست همراه است. از پیروانی تا استیلی که هرگز در قامت مربیان درجه اول نبوده و نتوانسته اند خود را به عنوان کارشناس به فوتبال تحمیل کنند.
علی پروین و مواضع و فعالیت هایش در سال های اخیر حکایت از ان دارد که مدت ها قبل به پایان رسیده است. او چند فصلی می شود که هیچ موفقیتی را به نام خود به ثبت نرسانده است. درباره ابراهیم آشتیانی نیز که فقط می توان گفت سال های قبل در این تیم توپ زده است و لا غیر. این عصاره تمام داشته های این کمیته است که این روزها وصف فنی را به خود بدک می کشد.
* از کوزه همان تراود ...
واقعیتی تاریخی است که از کوزه همان تراود که در اوست. در این کیته و اعضایش، چه داشته ای وجود دارد که انتظار اقدامی ویژه از انها وجود داشته باشد. به راستی، عامل کنار هم قرار گرفتن این اشخاص، صرف پرسپولیس بودن در دوره ای از تاریخ نیست؟ و این برای محقق ساختن اهداف چنین کمیته ای، کافی است؟ آیا می توان انتظار داشت، شماری پرسپولیسی که یا فاقد تجربه جدی در سال های اخیر هستند یا مربیان ناکامی بوده اند، بتوانند در چنین شرایطی، یاری رسان این باشگاه باشند؟
به نظر می رسد، بایستی مدیریت باشگاه پرسپولیس که داعیه دار جهانی شدن است، در کمیته ای مانند این که دارای اهمیت فوق العاده است، بازنگری کند. چنین اعضایی نه تنها نمی توانند زمینه تحقق این هدف را فراهم کند که در لیگ برتر کشورمان هم مشکل دارد. این کمیته، نه تنها عایدی برای این باشگاه و هوادارانش ندارد که موجب حواشی و زوایدی نیز می شود که عمدتا نتیجه ای در بر ندارد؛ الا اتلاف وقت و برهم زدن تمرکز کادر فنی و بازیکنان.