به گزارش مشرق، گردانهای عزالدین القسام، فایل ویدئویی جدیدی تحت عنوان «زمان رو به پایان است»، درباره اسرای صهیونیست در بند خود منتشر کرد.
یکی از اسرای اسرائیلی در این ویدئو، از رفتار انسانی نیروهای القسام تشکر میکند و خطاب به مسئولان صهیونیست میگوید: این حملات میتواند به کشته شدن ما ختم شود.
متن سخنان این دو اسیر اسرائیلی:
من اسیر شماره ۲۱ و من هم اسیر شماره ۲۲ هستم
تا دیروز اسم و هویت و آرزویی داشتم
اما امروز عددی بیش نیستم
ما اسرای اسرائیلی در غزه میخواهیم شما را از وضع خود باخبر کنیم
بدانید که حماس از ما نخواسته که اینها را بگوییم
هدف از این ویدیو هم جنگ روانی نیست
ما خود با پافشاری خواستیم که صدایمان را به گوش شما برسانیم
امیدواریم صدای ما را بشنوید
قبل از توافق اخیر مبادله اسرا در ۱۹ ژانویه که گذرگاهها در طول جنگ بسته بود
تقریبا هیچ غذایی یافت نمیشد و اوضاع بسیار سخت بود و هیچ مکان امنی وجود نداشت
از همه بدتر اینکه آدم اینجا نه مرده است نه زنده
وقتی توافق اجرا شد و گذرگاهها برای ورود کمکهای بشردوستانه باز شد
مبارزان حماس با اهتمام در پی تامین تمامی مایحتاج ما بودند تا احساس کنیم که در وضعیت خوبی هستیم
بنابراین ما نفسی کشیدیم و به این احساس دست یافتیم که دیگر گرسنگی نیست
و ایمان داشتیم که این پایان خواهد یافت
اما وقتی پایان توافق نزدیک شد، ما ضربه سخت را دریافت کردیم
در ۱۸ مارس، "اسرائیل" تصمیم به حمله هوایی به غزه گرفت، این حمله میتواند ما را به کشتن دهد
ما میدانیم که آنها به شما اطلاع دادند که میخواهند ما را به خانه بازگردانند
اما باید بدانید حملاتی مثل حملات روز گذشته، نزدیکترین لحظه به نابودی من و همراهانم بود و ما مرگ را به چشم خود دیدیم
اکنون نیز بعد از حمله و بسته شدن گذرگاهها، همه چیز به خانه اول بازگشت
غذا تمام شد، اوضاع سخت و ناگوار شد و دیگر مکان امنی وجود ندارد
ما میخواهیم که شما این را بدانید
دیگر کافی است که این دولت دهانها را ببندد، بس است
اسرایی که اینجا با ما بودند، باید به خیابان آمده و فرصتی برای حرف زدن و بیان رای و نظرات خود پیدا کنند
دیگر بس است، بگذارید حرف بزنند، بگذارید حقیقت روشن شود
هر کسی که از اینجا خارج شده و آزاد شده، بگذارید حرف بزند
چرا دهان آنها را میبندید؟
"اوهاد" (یکی از اسرای آزاد شده اسرائیلی) چرا چیزی نمیگویی و آنها را باخبر نمیکنی؟ تو با ما بودی
تو با ما اینجا مینشستی، به خاطر ما حرف بزن
به همه بگو ما در چه وضعیتی هستیم، تا همه بدانند، تو میدانی ما چه درد و مصیبتی را اینجا تحمل میکنیم
تو میدانی وضعیت ما هنگام اجرای آتشبس و در جریان جنگ چگونه بود
تو نزد همسر و خانوادهات بازگشتی و من امیدوار بودم چند هفته بعد آزاد شوم و نزد همسرم بازگردم اما هنوز آزاد نشدم
به آنها بگو که هر روز ماندن اینجا چقدر سخت است، بدون همسر و پسرم
به آنها بگو ما چه میکشیم و اوضاع قبلا چقدر متفاوت بود
اوهاد به آنها بگو....