برگزاری مراسم اولین سالگرد درگذشت حجتالاسلام والمسلمین محمد هاشمیان در شهر رفسنجان هم تأسف و تأثر عمیق را تجدید کرد و هم ذهنم را به سالهای دور و نزدیکی برد که علاوه بر نسبت فامیلی، با هم از بهرمان تا قم در یک مکتبخانه و بعدها در محضر علمای بزرگوار حوزه علمیه قم تلمذ میکردیم.
در برگشت به خاطرات گذشته، پاییز سال 1327 را به یاد میآورم که با هم و به همراه والدین که برای زیارت عتبات عالیات به سفر میرفتند، با استفاده از وسایل مسافرتی آن روزها به بیاض و از راه یزد به قم رسیدیم و در آنجا و در منزل اخوان مرعشی مستقر شدیم، در همسایگی و همراهی با خورشید فقاهت، سرآمد روحانیت، رهبر نهضت، امام امت، محبوب ملت و سرانجام پیروزی انقلاب.
اگرچه در مقطعی از این همراهی طولانی، ایشان به درخواست مردم رفسنجان و امر آیتالله بروجردی برای امر تبلیغ به زادگاه خویش برگشتند، اما در تمام دوران مبارزه با هم بودیم. حتی پس از پیروزی انقلاب هم حضور مشترک ما در نهادهایی مانند مجلس خبرگان نمیگذاشت مسئولیتهای خطیر و بعد مسافت بین دیدارهای ما فاصله اندازد.
روحیه شاد ایشان در محافل دوستانه و طلبگی و شجاعت ایشان در دفاع از مبانی اسلامی و حمایت از امام(ره) در همه مراحل مبارزه، زبانزد همگان و باعث تقویت روحیات بود و در سالهای پس از انقلاب هم در سنگر نماز جمعه، نمایندگی ولی فقیه، دادگستری رفسنجان و تدریس در حوزه و دانشگاه، پرتلاش بود و در سالهای اخیر هم با اینکه بیمار بود، اما در راه اعتقادات خویش تلاش میکرد.
روحش شاد که سال گذشته پرونده 84 سال زندگیاش بسته شد. ضمن تسلیت مجدد فقدان ایشان به فرزندان، خانواده، عموزادگان، بستگان، مردم بهرمان و رفسنجان، امیدوارم با احیای آثار نوشتاری و گفتاری، باعث جاودانگی نام و یاد ایشان در جامعه و امکان استفاده طلبههای جوان از آنها فراهم شود. چون تردیدی ندارم که برادر عالم و تلاشگر ایشان حجتالاسلام والمسلمین شیخ حسین هاشمیان و فرزند عالم و دلسوزشان جناب شیخ علی هاشمیان مشعل نورانی راه ایشان را ادامه خواهند داد.
وظیفهام بود که هم در مراسم اولین سالگرد ایشان حضور یابم و هم در این فرصت، دیدار با بستگان و همشهریان را تازه نمایم. دلم میخواست و برنامهریزی هم شده بود که بیایم، اما به خاطر فشردگی برنامهها در مرکز و ملاحظاتی که به آن آگاهید و ضرورت پرهیز از هرگونه تنش و اختلاف و گرفتن فرصت از سوءاستفادهکنندگان و بدخواهان افراطی، خود را از این سعادت محروم میکنم.
انشاءالله در اولین فرصت در بهرمان، نوق و رفسنجان در جمع شما مردم خونگرم، صمیمی و دوستدار اهل بیت(ع) خواهم بود که این روزها عزادار مصائب اشرف اولاد آدم و کاروانیان اسارت کربلا هستید.