در همین راستا، روزنامه انگلیسی «گاردین» با انتشار یادداشتی که بخشهایی از آن در ذیل میآید، به بررسی نقش سرویسهای جاسوسی و فعالیتهای آنها علیه برنامه هستهای ایران، پرداخته و گوشهای از فعالیتهای آنها را افشا کرده است.
«جولیان بارگر» دبیر بخش دیپلماتیک گاردین در ابتدای این یادداشت با اشاره به اینکه «وین» در سالهای ابتدایی جنگ سرد مهد و پایتخت جاسوسی جهان به شمار میرفت، نوشته است که این بار هم وین به عنوان شهری که مقر آژانس بینالمللی انرژی اتمی در آن واقع شده، مجددا به محلی برای حضور جاسوسها تبدیل شده است. بارگر نوشته است که اکنون ایران جایگزین شوروی شده و در معرض توجه این جاسوسها قرار گرفته است.
او افزوده است: این ناظر بینالمللی یعنی آژانس بینالمللی انرژی اتمی است که آژانسهای اطلاعاتی را به این شهر میکشاند. همزمان با جلسات سه ماهه این آژانس که مقامات ارشد امنیتی و دانشمندان هستهای کشورهای مختلف از جمله ایران در آن حضور مییابند، جاسوسها نیز به وین میروند. مستندات و اطلاعات مربوط به برنامه هستهای ایران، اکنون به هدف نهایی و ارشد آژانسهای اطلاعاتی تبدیل شده است، چراکه وجود هرگونه برنامه مخفی برای ساخت تسلیحات هستهای در ایران (که غرب به آن مشکوک است و ایران آن را رد میکند) میتواند سرنوشت حمله نظامی غرب به خاورمیانه را تعیین کند.
اکنون آژانس بینالمللی انرژی اتمی به عنوان مرجع داور در دنیای هستهای، ناچارا به هدفی برای دستگاههای اطلاعاتی تبدیل شده است. هدف از این بازی، نفوذ و تأثیرگذاری بر قضاوت آژانس و در غیر این صورت کسب اطلاع از پروندههای محرمانه آن، است.
به نوشته گاردین، درز اطلاعات و نفوذ دستگاههای اطلاعاتی به آژانس، حتی مقامات آژانس را نیز تحت فشار قرار داده است. «یوکیائو آمانو» دبیر کل کنونی آژانس در سال 2009 در حالی با اختلافی اندک به این سمت انتخاب شد که بسیاری وی را نماینده غرب میدانستند. و حالا رقبای آمانو نگران آن هستند که گزارشها و قضاوتهای آژانس به اطلاعاتی متکی شود که آژانسهای اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل در اختیار او قرار میدهند.
«مارک هیبس» کارشناس هستهای هم میگوید روسیه به رهبری «ولادیمیر پوتین» حوزه هستهای را محلی برای مواجهه با نفوذ آمریکا میداند. به گفته وی روسها نگران آن هستند که آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ابزاری برای آمریکا و متحدانش تبدیل شود، یعنی کشورهایی که بخش اعظم اطلاعات آژانس در مورد برنامه هستهای ایران، از طریق آنها تأمین میشود.
«یوسی ملمان» نویسنده اسرائیلی است که وین را مأمنی برای جاسوسها دانسته و میگوید: حجم بالایی از تردد مقامات ارشد و دانشمندان هستهای در سازمان انرژی اتمی وجود دارد، به خصوص زمانی که نشستهای آژانس برگزار شود. بنابر این همین موجب میشود تا آنها در زمان استراحت، تنفس و وقفههای جلسات، به اهدافی برای سرویسهای جاسوسی بدل شوند.
ملمان شخصی است که در کتاب خود با نام «جاسوسها علیه آرماگدون» از عملیات جاسوسان اسرائیلی علیه «ابراهیم عثمان» رئیس کمیسیون انرژی اتمی سوریه پرده برداشت. وی مدعی شده است که در این عملیات جاسوسهای موساد در سال 2007، به اطلاعاتی دست مییابند که در آن از ساخت یک نیروگاه هستهای در منطقه الکبار سوریه در حال ساخت بوده است. 6 ماه پس از این عملیات، منطقه مورد نظر، توسط اسرائیلیها بمباران شده است.
بارگر در بخش دیگری از یادداشت به فعالیتهای موساد برای فشار به دبیر کل پیشین آژانس اشاره کرده و نوشته است: موساد راههایی هم برای تلاش در جهت فشار آوردن به «محمد البرادعی» دبیر کل پیشین آژانس یافته بود چراکه اسرائیل فکر میکرد که البرادعی تا حد زیادی مدافع ایران است. در یکی از این توطئهها، که البته هیچگاه انجام نشد، قرار بود مبالغ هنگفتی به حساب شخصی البرادعی واریز شود، و زمانی که البرادعی توضیحی برای مبالغ واریز شده به حسابش نداشت، قرار بود این شایعه مطرح شود که این پولها از سوی ایران به وی پرداخت شده است.
ملمان هم میگوید سرویس جاسوسی خارجی انگلیس هم در خارج کردن و به دست آوردن اطلاعات مربوط به برنامه هستهای ایران از آژانس، مأموریتهای موفقی داشتهاند.
گاردین نوشته است که فشارهای وارده بر آژانس حتی موجب شده تا مسئولان آژانس هم به دنبال افزایش امنیت اطلاعات خود باشند. این کار از طریق محدود کردن دایره کارشناسان و مقاماتی انجام میگیرد که موضوعات حساس با آنها در میان گذاشته میشود.
منابع گاردین به این روزنامه اطلاع دادهاند که دلایل امنیتی حتی موجب شده تا دیگر هیچ شخص فارسی زبانی در دپارتمان پادمانهای آژانس حضور نداشته باشد، که بتواند سیل اسناد و اطلاعاتی را که در مورد برنامه هستهای ایران به این کمیته روان شده را بررسی کند.
مقامات آژانس و دیپلماتهای غربی عدم حضور کارشناسهای مطلع به زبان فارسی را نه رد کرده و نه تائید کردهاند، اما گفتهاند که این موضوع مهم نیست و آژانس به حد کافی کارشناس زبان دارد. اگرچه که گفته شده «هرمان ناکارتس» سرپرست کنونی دپارتمان پادمانها، در محافل خصوصی از نبود کارشناسان فارسیزبان گله کرده و گفته است این امر وی را در انجام بازرسیهای مستقیم ناتوان کرده است.
پیش از این هم گزارشهای مختلفی از تحت فشار بودن مقامات آژانس و نفوذ سرویسهای اطلاعاتی خارجی در آن منتشر شده بود. از جمله شواهد حضور جاسوسها در آژانس میتوان به انتشار جزئیات گزارش آژانس حتی تا چند روز پیش از انتشار رسمی آن اشاره کرد.