بگذار قلب هایمان از کار بیفتد ولی در سراسر جهان قلب هایی به کار بیفتد، بگذار خون رگ هایمان بر خاک جبهه بریزد تا خون حماسه و حرکت در رگ نهضت های اسلامی در جهان تزریق شود...
بگذار خانه و کارخانه ها ویران شود تا در خانه ذلت ننشینیم و کارخانه های وابستگی را نچرخانیم، بگذار سینه هامان زیر تانک ها خورد شود تا طپش قلب هایی در فلسطین و لبنان و هر کجای دیگر جهان به کار بیفتد...
اینها تنها بخش هایی از طنین دلنواز وصیت نامه شهداء برای بازماندگان این راه الهی بود که مرور کردیم.
حال سراغ برگ دیگری از قوانین زندگی هر ایرانی پس وقایع 8 سال دفاع مقدس می رویم ، قوانینی که با رنگین شدن خاک میهن به خون های پاک فرزندان این آب و خاک در تاریخ شیعه حک شد و بازماندگان فردایی نه خیلی دیر باید پاسخگوی آن باشند.
سید محمود موسوی (شهدای یگان ویژه نیروی زمینی سپاه -صابرین-)
شهید سید محمود موسوی از شهدای یگان ویژه نیروی زمینی سپاه (صابرین) است که سال گذشته در درگیری با گروهک تروریستی پژاک در ارتفاعات شمال غرب کشور به شهادت رسید.
این شهید بزرگوار اهل استان مازندران شهر بابل بود که به دلیل موقعیت شغلی مجبور به مهاجرت به تهران شد.
واکنش پدر این سردار شهید به خبر شهادت فرزندش جالب است. آنجا که می گوید: «از افتخاراتم اینست که قبلا میگفتند سید محمود، فرزند فلانی اما الان میگویند فلانی، پدر سید محمود موسوی، پدر شهید ...»
وصيت نامه پاسدار شهيد سيّدمحمود موسوی :
بسم الله الرحمن الرحيم
به نام الله پاسدار حرمت خون شهيدان
سلام بر حضرت محمّد رسول خدا،سلام بر اميرالمؤمنين علی عليه السلام،سلام بر فاطمه زهرا ، سلام بر ائمه معصومين،سلام بر امام حسن مجتبی غريب مدينه،سلام بر سالار شهيدان اباعبدالله الحسين،سلام بر قبرستان بقيع،سلام بر کاظمين،سلام بر مشهد مقدّس،سلام بر سامراء مقدّس،سلام بر فاطمه معصومه و بر علمای قم،سلام بر شاه چراغ،سلام بر بهشت زهرا،سلام بر بهشت رضا،سلام بر همه شهدا از صدر اسلام تا کنون.
اين وصيّت نامه را در حالی می نويسم که عازم مأموريت دشواری هستيم، اميدوارم انشاءالله با پيروزی عزيزان روح الله و سيدعلی به انجام برسد.
يارب! در نگاه دوستانم می نگرم در حالی که اشک در چشمانشان حلقه زده،با يکديگر وداع می کنند،چون هيچ کس نمی داند چه کسی می ماند و چه کسی به ديدار معشوق می شتابد.
خدايا! نـمی دانم وقتی که مرگ به سراغم می آيد، من در چه حالی هستم، اما خدايا! دوست دارم در آن حال، لبهايم به ذکر يا زهرا(س) مشغول باشد و دلم از نور محبّت علی و فرزندان علی(عليهم صلوات الله) لبريز باشد.
خدايا! در دلم تقاضايی است که نمی توانم آن را بر زبان آورم و آن تمنّای شهادت است. خدايا آيا من لايق شهادت هستم؟
خدايا! شرم دارم از اينکه بگويم شهادت را نصيب شخصی مثل من گردانی،زيرا شهدا ،همه چيزشان خدا بود و من هنوز به آنجا نرسيدم.
خدايا! شايد گناهانم موجب شده است تا در خواستم به عرش نرسد. پس خودت به من فرصت توبه عطا فرما. خدايا!دستانم خالی است.
خدايا پس از سنگينی سی سال عمر به هدر رفته، اکنون احساس می کنم سبک شده ام. خدايا!نمی دانم حکمتت چه بود که مرا از شمال به تهران کشاندی و همسری مهربان و فرزندی سالم به من عطا کردی. حال من چگونه شکرت را بجا آورم؟
خدايا! از تو می خواهم همسر و فرزندم و تمامی خانواده ام را عاقبت به خير نمايی.
وصيتی به خانواده ام:
پدر ومادر مهربانم،برادران وخواهرم،از اينکه زود از ميان شما رفتم معذرت می خواهم،تقديرخدا چنين بود. به هرحال،خداوند روزی ما را به دنيا آورد و روزی نيز ما را از اين دنيا می برد،و الان وقت رفتن من بود. شما را به خدا می سپارم و از خداوند مي خواهم به شما صبر جميل عطا فرمايد.
سلام مرا به همه دوستان و آشنايان برسانيد و به آنان بگوييد: اسلام و انقلاب بايد به دست آقا امام زمان(عج) برسد. برای رسيدن به اين مقصد ،بايد از تمام خطر ها و موانع عبور کرد، هر چند در اين راه ممکن است خون جواناني ريخته شود و جان عزيزاني نثار گردد وسهم کوچکی از اين جهاد هم نصيب ما بشود.
سفارشی به همسر مهربانم:
شما واقعا برای من همسری کرديد، اما من نتوانستم همسری شايسته برای شما باشم،عذرم را پذيرا باش.از خداوند می خواهم که به شما صبر عطا فرمايد.
همسر مهربانم!هميشه پشت سر رهبر قدم برداريد،چون سخنان رهبر بدون ترديد حق است،پس بعد از من،همه هم و غم شما ولايت باشد. به دخترم بگوئيد همواره در خط رهبری باشد و هيچگاه پشت ولايت را خالی نکند.
همسر مهربانم!دوست دارم دخترم در شمال معلم قرآن شود و به بچه ها درس قرآن بدهد. از شما خواهش می کنم در اين باره کوتاهی نکنيد.
در مراسم تشييع من گريه نکن ،چون دوست دارم با استقامتت ،دشمنان را به گريه اندازی.
سخنانی چند با دخترم:
1.دخترم!بايد با ديگران فرق داشته باشی، يعنی از نظر ادب،شخصيّت،متانت،معنويت و از نظر علمی به درجات عالی برسی.
2.قرآن را از مادرت بياموز.
3.از همه مهم تر اينکه به مادرت احترام بگذار، زيرا مادرت در تمام سختی ها با تو بوده است؛ با گريه ات گريه، و با خنده ات خنده می کرد. مواظب مادرت باش،من هم برای شما دعا می کنم.
وصيّتم به دوستان و آشنايان:
همه ما روزی به دنيا آمده ايم و روزی هم از اين دنيا می رويم.خوشا به حال آن کس که پاک آمد و پا ک می رود. در اين دنيای فانی اگرشما فردی خوب باشيد حتما خوب از اين دنيا می رويد،اما من با اين کوله بار گناه نمی دانم چگونه از دنيا خواهم رفت.اميدوارم انشاءالله با دعای شما، سبک بال به عالم ديگر رفته و از عذاب قبر نجات يابم. ای دوستان !
فريب دنيا را نخوريد، زيرا اين امر،مانع خير اخروی می شود.پس در همه حال سعيتان به دست آوردن خير اخروی باشد.
کلامتان کلام رهبر باشد و از زبان او بشنويد، چون کلام و زبان رهبر،کلام وزبان آقا امام زمان(عج) است،پس هميشه حامی و پشتيبان رهبر باشيد؛زيرا دل رهبر به شما خوش است وهمواره برای سلامتی او دعا کنيد.
به پدر و مادرتان احترام بگذاريد و دستشان را ببوسيد،چون با دعای آنان زندگی شما خوب خواهد شد.
به روحانيّت احترام بگذاريد،زيرا آنان حافظان اسلامند. دشمنان از جدايی مردم و روحانيت خوشحال می شوند،پس دشمنان را با پيروی از روحانيّت،ناراحت کنيد.
اگر می خواهيد از فتنه آخرالزمان در امان باشيد، فقط پشت سر ولايت فقيه باشيد.
خانواده ی شهدا را فراموش نکنيد و برای آنان دلگرمی باشيد. با حضورتان در تمامی صحنه ها و راهپيمايی ها و شرکت در مراسمات دينی و مذهبی، پشتيبانی خود را از نظام، اعلان نـموده و موجب يأس و نااميدی دشمنان شويد.
در پايان از همه شما التماس دعا دارم،محتاج دعای شما هستم. از دوستان و آشنايان حلاليّت بطلبيد.