یکم: ضد ولایت
به قاعده عقلایی و روایی «تعرف الاشیاء به اضدادها» یک راه برای درک اهمیت قیام ۹دی، آشنایی
با فتنه ای است که ۹دی آن را درهم شکست.
اگر فتنه، امری محدود برای یک فرد بود، قیام یک نفر در برابر آن، امری مهم نبود. همه روزه ما از چهار سو با فتنهها و فریبهای اغواگرایانه شیطانی مواجهیم که خودش اعتراف کرد: «ثم لاتینهم من بین ایدیهم و من خلفهم و عن ایمانهم و عن شمائلهم و لاتجد اکثرهم شاکرین»؛ آنگاه از پیش رو و از پشت سر، از طرف راست و چپ در مىآیم و به انحرافشان مىکشانم تا آنان شکر نعمتهاى تو را به جا نیاورند.»(اعراف: ۱۷)
اما آنگاه که فتنهای در دیاری فراگیر شود، مقابله با آن «مجاهده ی مدنی» و جهادی همگانی میطلبد. در نبرد مقدس ۸ ماهه ۸۸، فتنه یک مملکت را، زیر تازیانههای خود گرفت. امروز ایران اسلامی تنها نظام ولایی مبتنی بر دولت حقه شیعی است و جبهه دشمن اراده درهم شکستن آن را داشت. تمام جبهه کفر و نفاق و جهالت با تمام هیمنه خود، به مصاف تمامیت این دولت نوپا آمده بود و با صورتکی از مقدسات مانند رنگ اهل بیت(ع)، شعار آزادی و حقوق بشر و... این مصاف را حقجویانه جلوه میداد. خلاصه آنکه ۹دی مقابل این مصاف عظیم، سدی برای دفاع از دولت ولایی ساخت به بلندای غدیر تا عاشورا. بزرگی فتنه ۸ ماهه، عظمت قیام ۹دی را نمایان میسازد.
دوم: نظاره و انتظار
جهان اسلام و مستضعفان، با تماشای توفیقات علمی، فنی و تمدنی نظام نوپای ایران اسلامی، بر امید خود برای گذر از یوغ «لیبرال دموکراسی» میافزودند. آمد و شدهای نخبگان فکری، سیاسی آمریکایلاتین، آفریقا، غرب آسیا و... از یکسو، این امید را میافزود و از سوی دیگر ایران اسلامی با ایجاد فرصتهای رسانهای مناسب توانست این امید را از حلقه نخبگانی به محافل مدنی و اجتماعی نیز تزریق کند.
آنان با گذر از شکیبایی و سکون به صبر همراه با امید برای بازتولید نظامی نوین در ممالک خود، رسیده بودند. حتی حلقه علمای الازهر مصر، قیروان تونس، تاتارستان روسیه امکان ایجاد نظام مبتنی بر «ولایت فقیه» در ممالک خود را به بحث میگذاشتند. حتی در کشورهایی که مسلمانان به حسب عددی در اقلیت بودند نیز مباحث عمیقی به راه افتاده بود، مثلاً علمای اهل سنت دارالعلوم دیوبند در هند، امکان نظارت فقها بر حکومت را تئوریزه میکردند. برخی نخبگان کاتولیک، الگوی ولایت علمای مسیحی بر جامعه را مجدداً در دستور مطالعاتی خود قرار دادند.
سوم: تردید و پس از تردید
فتنه ۸ ماهه ۸۸ که با پشتوانه ۲۰ساله مطالعاتی، ذائقهسازی و شبکهسازی در لایههایی از جامعه زمینهسازی شده بود و با جرقه باروتی چند شخصیت سیاسی ناصبور، آتش خود را میافروخت. تنها با مدیریت سازمان سیا و پنتاگون، حدود ۳۰ مرکز به ظاهر مطالعاتی، به شکار و توجیه نخبگان فکری و فرهنگی میپرداختند. در پناه نفوذی های موثر دولت مدعی اصلاحات، پروژه ایجاد پنج هزار مرکز مردم نهاد در دستور کار بود تا شبکهسازی جوانان و سوق دادن آنان به لشکر ضدانقلاب را تدارک ببیند. نمونه این نهادها قبلاً با عناوینی چون وطنپرستی، قومیتگرایی، حقوق بشری، فمنیستی، زیست محیطی و... در اوکراین، گرجستان، صربستان و... تجربه شده بود.
وقتی از زبان چند داوطلب شکست خورده، رمز آشوب «تقلب» اعلام شد، شاید خود این داوطلبان و هوادارانشان هم نمیدانستند که «گلوله تفنگ» آغاز کدام مسابقه برای زدن ریشههای انقلاب اسلامی شدهاند. فتنه۸۸ اگر یک دستاورد بینالمللی مهم برای استکبار جهانی داشته باشد، ایجاد تردید میان هواداران انقلاب اسلامی در سراسر گیتی بود. آنان نسبت به پایداری ملت ایران در برابر فتنهها به تردید میافتادند. وسعت این تردید و نگرانی چنان بود که حتی حزبا... لبنان، حماس و نخبگان اخوانالمسلمین مصر برای «پایداری انقلاب اسلامی ایران» دست به دعا برداشته بودند و درنهایت این عاشورا بود که کشتی نجات ملت ایران شد و طومار لشکریان فتنه را درهم پیچید.
چهارم: منتظر بودیم
برخی رهبران انقلاب جوانان مصر و نهضت حوثیها در یمن، تصریح کردهاند که برای قیام آماده بودیم. اما فتنه۸۸ سدی برای آغاز حرکت «مجاهده مدنی» در بدنه جامعه بود. منتظر بودیم ایران اسلامی چگونه از پس این فتنه بر میآید. شعلههای فتنه که فروکش کرد، انقلابیان آتشی برای سوزاندن بتهای جاهلی و متکی بر استکبار جهانی برانگیختند. فرو افتادن دیکتاتورهای مرتجع عرب و بلاد اسلامی، به پایان نرسیده است. هماکنون کارد به استخوان آلجهل در عربستان رسیده است و جهان در انتظار دور دیگری از قیامهای مختاری برای قتل یزیدیان است و این همه از شکوفایی رابطه «موالات» و برکات پیوند «امت و ولایت» است که از عاشورا سرچشمه گرفت و در ۹دی انعکاسی دوباره یافت.
*منبع: الف