«انتخابات آزاد» کلیدواژهای است که در خارج از کشور برای انتخابات سال آینده طراحی شده و دارای یک هدفگذاری دقیق و منسجم است. متأسفانه در داخل نیز برخی افراد، از جریانهای مختلف، این مسأله را بدون توجه و برخی نیز متأسفانه با علم به اینکه این موضوع از کجا نشات گرفته است، تکرار کردند. در برخی از اخبار هم دیدیم که جریان اپوزیسیون خارج از کشور در جلساتی که به دفعات برگزار شد، روی انتخابات یازدهم ریاستجمهوری تمرکز کرده و از جمله تصمیماتی که در اینباره گرفتهاست، تأکید بر همین کلیدواژه انتخابات آزاد بوده است؛ چنانکه پروژه «تقلب» در انتخابات گذشته مورد استفاده قرار گرفته و تبلیغات و فضاسازیهای گستردهای توسط اصلاحطلبان حول آن انجام شد. بهنظر میرسد که رمز فتنه دشمن در انتخابات سال آتی همین کلیدواژه انتخابات آزاد باشد.
در میان اظهارنظرها در خصوص انتخابات آزاد نکتهای که جالب توجه بهنظر میرسد اظهارنظر رئیسجمهوری محترم است. بهنظر میرسد تصور آقای احمدینژاد این است که در جریان رد صلاحیتها، نامزد مورد علاقه وی نتواند از فیلتر شورای نگهبان عبور کند و لذا ایشان بهدنبال ایجاد فضایی است که همسو با سایر جریانات، دستگاههای نظارتی را تحت فشار قرار داده و زمینه را برای تأیید صلاحیت کاندید جریان خاص دولت فراهم نماید. یا اینکه اگر فرد مورد نظر ایشان رد صلاحیت شد، بتوانند آزادی انتخابات ریاستجمهوری را زیر سؤال ببرند. درحالیکه همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند، همه انتخاباتهایی که در طول تاریخ بعد از انقلاب اسلامی انجام شده، از سلامت و امنیت کامل برخوردار بوده است.
بهترین دلیل برای اثبات این موضوع نیز گردش نخبگانی است که در دولتهای پس از انقلاب و چهار رئیس دولت متبلور بود. وقتی مسئولین دولتهای مختلف تاریخ انقلاب را بررسی کنیم، این نکته روشن میشود که افراد و جریانهای مختلف سیاسی با همین سیستم و مکانیزم تأیید صلاحیتها روی کار آمده و مسئولیت گرفتهاند.
به همین دلیل ادوار مختلف مجلس شورای اسلامی در دورههای پیشین را میتوان مدنظر داشت که همواره در حال دست به دست شدن میان جناحهای متضاد بوده است. حتی ما تجربه شوراهای شهر و روستا را داریم که بدون نظارت شورای نگهبان انجام میشود و تندترین جریانات سیاسی، تجربه حضور در نهاد مردمی را داشتهاند. لذا فرایند انتخابات در کشور ما بهگونهای است که عملا نامزدها از جریانات مختلف سیاسی که در چهارچوب نظام بودند، جواز حضور را کسب کردند. البته طبیعی است که کسی که میخواهد مسئولیت سیاسی و مدیریتی یک سیستم اعم از قانونگذاری یا اجرایی را بر عهده بگیرد، میبایست که به اصول قانون اساسی آن بهصورت کامل و مبنایی معتقد باشد.
در خصوص انتخابات آزاد باید تأکید کرد که اگر این کلیدواژه را افرادی چون آقایان هاشمی و خاتمی بهکار میگیرند (چنانکه در هفتههای اخیر شاهد آن بوده ایم)، نخستین کسانی که زیر سؤال میروند و باید نسبت به ادوار قلبی انتخابات پاسخگو باشند، اتفاقا همین افراد خواهند بود. چراکه در طول شانزده سال مدیریت این دو، هم انتخابات ریاستجمهوری برگزار شد و هم انتخابات مجلس و همچنین در زمان خاتمی انتخابات شورای شهر را هم داشتهایم. در صورت تأکید بر این ادعا، افراد مذکور باید پاسخ دهند که انتخاباتهایی که در زمان آنها برگزار شده، آزاد بود یا نه؟ اگر آزاد بود که ادعای اخیرشان چیست و اگر نبود هم باید خودشان پاسخ دهند.
نکتهای که در خصوص پروژه انتخابات آزاد باید به آن اشاره کرد، نسبت آن با شعار «دولت وحدت ملی» است که در این باره باید گفت که هرچند از این دو واژه معمولا یک طیف سیاسی استفاده کرده است، اما در اهداف و مبانی تفاوتهایی را با یکدیگر دارند. دولت وحدت ملی نیز علیرغم اهداف مطرحکنندگان آن، که اشاره به استفاده از همه ظرفیتهای مدیریتی کشور داشتهاند، در عمل چیز دیگری را دنبال میکند و با اغراض دیگری پیگیری میشود. یعنی در این پروژه قرار است تا کسانی که به دست خود، خودشان را از سیستم حذف کرده و ساز همراهی نکردن با نظام زده و به این موضوع افتخار کردند، به فضای سیاسی بازگردانده شوند. بهعبارتی دولت وحدت ملی میخواهد پای فتنهگران را به دولت و سیستم سیاسی کشور بازکرده و عملکرد سوء این افراد را به فراموشی بسپارد.
در آخر باید تصریح کرد که برای اینکه تجربه فتنه 88 و فضاسازیهای پیرامون کلیدواژه تقلب تکرار نشود و پروژه انتخابات آزاد به سرانجام نرسد، باید چند نکته را مدنظر قرار داد. اول اینکه از جهت اطلاعرسانی و بصیرت بخشی از رسانهها به طور انقلابی به وظیفه خود عمل کرده و مانع غبارالود شدن فضای سیاسی و انتخاباتی شوند. همچنین در این زمینه نباید نقش دستگاههای برگزارکننده انتخابات را نادیده بگیریم. نهادهایی مانند وزارت کشور و شورای نگهبان باید این تدبیر را در نظر داشته باشند که بهانهای دست دشمن داده نشود و بهصورت کاملا شفاف و قانومند انتخابات را مطابق منویات مقام معظم رهبری برگزار کنند. همچنین در مراحل مختلف برگزاری انتخابات اطلاعرسانی دقیق صورت گرفته و طوری نشود که رسانههای بیگانه میداندار این عرصه شوند.
*منبع: پنجره
در میان اظهارنظرها در خصوص انتخابات آزاد نکتهای که جالب توجه بهنظر میرسد اظهارنظر رئیسجمهوری محترم است. بهنظر میرسد تصور آقای احمدینژاد این است که در جریان رد صلاحیتها، نامزد مورد علاقه وی نتواند از فیلتر شورای نگهبان عبور کند و لذا ایشان بهدنبال ایجاد فضایی است که همسو با سایر جریانات، دستگاههای نظارتی را تحت فشار قرار داده و زمینه را برای تأیید صلاحیت کاندید جریان خاص دولت فراهم نماید. یا اینکه اگر فرد مورد نظر ایشان رد صلاحیت شد، بتوانند آزادی انتخابات ریاستجمهوری را زیر سؤال ببرند. درحالیکه همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند، همه انتخاباتهایی که در طول تاریخ بعد از انقلاب اسلامی انجام شده، از سلامت و امنیت کامل برخوردار بوده است.
بهترین دلیل برای اثبات این موضوع نیز گردش نخبگانی است که در دولتهای پس از انقلاب و چهار رئیس دولت متبلور بود. وقتی مسئولین دولتهای مختلف تاریخ انقلاب را بررسی کنیم، این نکته روشن میشود که افراد و جریانهای مختلف سیاسی با همین سیستم و مکانیزم تأیید صلاحیتها روی کار آمده و مسئولیت گرفتهاند.
به همین دلیل ادوار مختلف مجلس شورای اسلامی در دورههای پیشین را میتوان مدنظر داشت که همواره در حال دست به دست شدن میان جناحهای متضاد بوده است. حتی ما تجربه شوراهای شهر و روستا را داریم که بدون نظارت شورای نگهبان انجام میشود و تندترین جریانات سیاسی، تجربه حضور در نهاد مردمی را داشتهاند. لذا فرایند انتخابات در کشور ما بهگونهای است که عملا نامزدها از جریانات مختلف سیاسی که در چهارچوب نظام بودند، جواز حضور را کسب کردند. البته طبیعی است که کسی که میخواهد مسئولیت سیاسی و مدیریتی یک سیستم اعم از قانونگذاری یا اجرایی را بر عهده بگیرد، میبایست که به اصول قانون اساسی آن بهصورت کامل و مبنایی معتقد باشد.
در خصوص انتخابات آزاد باید تأکید کرد که اگر این کلیدواژه را افرادی چون آقایان هاشمی و خاتمی بهکار میگیرند (چنانکه در هفتههای اخیر شاهد آن بوده ایم)، نخستین کسانی که زیر سؤال میروند و باید نسبت به ادوار قلبی انتخابات پاسخگو باشند، اتفاقا همین افراد خواهند بود. چراکه در طول شانزده سال مدیریت این دو، هم انتخابات ریاستجمهوری برگزار شد و هم انتخابات مجلس و همچنین در زمان خاتمی انتخابات شورای شهر را هم داشتهایم. در صورت تأکید بر این ادعا، افراد مذکور باید پاسخ دهند که انتخاباتهایی که در زمان آنها برگزار شده، آزاد بود یا نه؟ اگر آزاد بود که ادعای اخیرشان چیست و اگر نبود هم باید خودشان پاسخ دهند.
نکتهای که در خصوص پروژه انتخابات آزاد باید به آن اشاره کرد، نسبت آن با شعار «دولت وحدت ملی» است که در این باره باید گفت که هرچند از این دو واژه معمولا یک طیف سیاسی استفاده کرده است، اما در اهداف و مبانی تفاوتهایی را با یکدیگر دارند. دولت وحدت ملی نیز علیرغم اهداف مطرحکنندگان آن، که اشاره به استفاده از همه ظرفیتهای مدیریتی کشور داشتهاند، در عمل چیز دیگری را دنبال میکند و با اغراض دیگری پیگیری میشود. یعنی در این پروژه قرار است تا کسانی که به دست خود، خودشان را از سیستم حذف کرده و ساز همراهی نکردن با نظام زده و به این موضوع افتخار کردند، به فضای سیاسی بازگردانده شوند. بهعبارتی دولت وحدت ملی میخواهد پای فتنهگران را به دولت و سیستم سیاسی کشور بازکرده و عملکرد سوء این افراد را به فراموشی بسپارد.
در آخر باید تصریح کرد که برای اینکه تجربه فتنه 88 و فضاسازیهای پیرامون کلیدواژه تقلب تکرار نشود و پروژه انتخابات آزاد به سرانجام نرسد، باید چند نکته را مدنظر قرار داد. اول اینکه از جهت اطلاعرسانی و بصیرت بخشی از رسانهها به طور انقلابی به وظیفه خود عمل کرده و مانع غبارالود شدن فضای سیاسی و انتخاباتی شوند. همچنین در این زمینه نباید نقش دستگاههای برگزارکننده انتخابات را نادیده بگیریم. نهادهایی مانند وزارت کشور و شورای نگهبان باید این تدبیر را در نظر داشته باشند که بهانهای دست دشمن داده نشود و بهصورت کاملا شفاف و قانومند انتخابات را مطابق منویات مقام معظم رهبری برگزار کنند. همچنین در مراحل مختلف برگزاری انتخابات اطلاعرسانی دقیق صورت گرفته و طوری نشود که رسانههای بیگانه میداندار این عرصه شوند.
*منبع: پنجره