مشکل دیگر فیلم شهادت دادن کیانی در دادگاه است که عملاً نمی‌تواند جایگزین شهادات ناظر عینی باشد. آنچه جناب شهابی در نشست رسانه‌ای فیلم گفتند که در قانون، مواردی در خصوص شاهد بر شاهد داریم چنین چیزی عملاً وجود ندارد.

گروه فرهنگی مشرق - در روز سوم جشنواره چهار فیلم در سالن برج میلاد نمایش داده شد: گهواره‌ای برای مادر/ پناه‌برخدا رضایی، افسانۀ سرزمین گوهران/ مجید شاکری، برلین منفی هفت/ رامتین لوافی، فرشتگان قصاب/ سهیل سلیمی. امروز وضعیت نسبت به روز گذشته بهتر بود اما فیلم های اکران شده باز هم نتوانست تماشاگران را راضی کند.

دختران طلبه‌
گهواره‌ای برای مادر/ پناه‌برخدا رضایی

خلاصه داستان: نرگس (الهام حمیدی) در روسیه، در رشتۀ ادبیات روس تحصیل کرده است. او حالا به ایران آمده تا درس طلبگی بخواند و برای تدریس به نومسلمانان به روسیه بازگردد.
این یومیه نویسی باعث شده تا برخی فیلم‌ها را در طول روز نتوانم ببینم، از جمله همین فیلم که دومین فیلم آقای رضایی است پنج سال بعد از فیلم اولش چراغي در مه (۱۳۸6) که آن زمان با استقبال منتقدان مواجه شده بود. برای فیلم اخیر گوئیا موضوع خواهران طلبه برای جناب کارگردان جذاب شده و نگارش آن را به حسین مهکام پیشنهاد نموده و او فیلمنامه را نوشته است. مهکام که متولد 1359 تهران است اصولاً در حیطۀ تئاتر فعالیت دارد و تاکنون بیش از ده نمایشنامه از او بر صحنه رفته که چندی را نیز خود اجرا کرده است در حیطۀ سینما سه فیلمنامه مشترک با عبدالرضا کاهانی تولید کرده است (آدم، هیچ، بیست) ولی در دو فیلم اخیر کاهانی که عناد و ضدیت او با دین واضح شد با وی همراه نبوده است. خلاصه اینکه می‌خواستم بگویم که دوست داشتم این فیلم را ببینم.




آریو برزن کجایی؟
افسانۀ سرزمین گوهران/ مجید شاکری
خلاصه داستان: دیوهای سرزمین گوهران، سنگ اسرار آمیز این سرزمین را به دست آورده، بر آن مسلط شده‌اند. پسر بچه‌ای به نام آریو سعی در مقابله با دیوان دارد.
از سال گذشته فیلم‌های انیمیشن نیز به بخش مسابقه افزوده شده و چون تولید این آثار اندک است هنوز جای مستقلی برای آن در جشنواره تدارک دیده نشده است. این فیلم انیمیشن نیز که اولین ساختۀ سینمایی مجید شاکری است امروز در سئانس دوم برج میلاد نمایش داده شد. فیلم، محصول مرکز پویانمایی صبا است، با یک تکنیک دو بعدی خوب و طراحی‌هایی که چندان دلچسب نیستند. فیلمنامه نیز ما را جذب نمی‌کند. ریتم فیلم کند است و عجیب‌ اینکه طول مدت فیلم 106 دقیقه است! گوئیا کارگردان فراموش نموده که استاندارد زمان فیلم‌های سینمایی برای کودکان حداکثر 70 تا 80 دقیقه است و این فیلم سی دقیقه اضافه‌تر دارد. آیا کدام کودکی است که می‌تواند سی دقیقه بیش از حد تحملش در سالن بنشیند و فیلم ببیند؟!



آیا شاهد از غیب می‌رسد؟
روز روشن/ حسین شهابی
خلاصه داستان: خانم فرهودی (پانته‌آ بهرام) به کمک یک رانندۀ آزانس به نام کیانی (مهران احمدی) فقط چند ساعت فرصت دارد که نظر شاهدان یک نزاع را جلب کند تا برای اثبات بی‌گناهی یک متهم در دادگاه شهادت دهند.
حسین شهابی متولد 1344 تبریز است و پس از ساخت چند تله فیلم، حالا این نخستین ساختۀ سینمایی خود را در پاییز امسال در خیابان‌های تهران جلوی دوربین برده است. فیلمی غافلگیر کننده بود در موضوع شهادت دادن در دادگاه، موضوعی که حداقل در پنج آیه از قرآن مجید به آن تأکید شده است. ﴿وَ لا تَكْتُمُوا الشَّهادَةَ وَ مَن يَكْتُمْها فَإنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَ اللهُ بِما تَعْمَلُونَ عَليم‏ ـ بقره/ 283. و شهادت را كتمان مكنيد. هر كس كه شهادت را كتمان كند، در دل گناه کرده است و خدا از كارى كه مى‏كنيد آگاه است.﴾  در فیلم‌های غربی در خصوص گواهی دادن در دادگاه و حفظ امنیت شاهدان فیلم‌های متعددی ساخته شده است اما در ایران بنده فیلمی با این موضوع ندیده بودم.


اول از همه باید از بازی خوب و متفاوت مهران احمدی در نقش کیانی رانندۀ آژانس تقدیر کرد. به نظر می‌رسد او با این نقش یکی از نامزدهای سیمرغ بازیگری امسال باشد. قصه از منظر همین شخصیت است که روایت می‌شود و تأکیدات فیلم بر نمای نظرگاه او که در مدت تیتراژ می‌بینیم بر همین مسئله دلالت دارد. خانم فرهودی که معلم مهد کودک است پس از آنکه فرزند پنج سالۀ پویان یعنی متهم به قتل را به همکارانش می‌سپارد با این راننده همراه می‌شود تا بلکه بتواند حداقل دو نفر از شش شاهد را راضی کند تا در آخرین جلسۀ دادگاه که امروز منعقد می‌شود شهادت دهند. در انتهای فیلم دو نفر از شاهدان با تطمیع راضی می‌شوند اما یکی از آنها قبل از ورود به دادگاه عقب می‌کشد و می‌رود.

آنچه بر جذابیت فیلم افزوده پیچش قصه در اواخر آن است که فیلم را از یک حالت تخت و یکنواخت خارج کرده، آن را به فیلم سگ‌کشی / بهرام بیضایی (1379) شبیه کرده است. در اینجا فرهودی انگیزۀ خود را برای ادامۀ مسیر از دست می‌دهد و موضوع جذابیت خود را برای او از دست می‌دهد. روانشناسی زنان در اینجا به خوبی عمل کرده است. گوئیا زنی که تا دقایقی قبل برای نجات جان پویان تلاش می‌کرد و حرص می‌خورد حالا نزد خود می‌گوید مردی که برای من نباشد می‌خواهم اصلاً نباشد. اما معلوم نیست که چطور آن سردی و بی‌تفاوتی در سکانس بعد به گرمی استقبال تبدیل شد. پایان نامعین انتهای داستان که بالاخره پویان کدام را برای آتیه می‌پذیرد نیز خوب است. فیلم اگر می‌خواست کمی ماجرا را دشوار کند باید جای هنرپیشه‌ها را از ابتدا عوض می‌کرد. یعنی انتخاب پانته‌آ بهرام (فرهودی) که یک سوپر استار است با سودابه بیضایی (افشار) که یک بازیگر کم‌آشنا است حکم دادن تماشاگر را آسان کرده است.

ایرادهای فیلم نیز چندان گل‌درشت نیست. یکی آنکه در خصوص قتل دادگاه‌های ویژه‌ای تشکیل می‌شوند که به دادگاه کیفری استان مشهور است که در آن پنج قاضی در این خصوص شور می‌کنند اما در فیلم اثری از آن نبود. ثانیاً حکم به قاتل بودن متهم قاعدتاً باید پس از کشف انگیزه قتل باشد اما چون متهم یکی از کارمندان مقتول بوده و در وقت نزاع از صحنه خارج شده، پس انگیزه‌ای وجود نداشته است. از سوی دیگر، مسئلۀ رقابت عشقی که می‌توانست انگیزه قتل باشد در ثلث آخر فیلم روشن می‌شود، چیزی که خانم فرهودی از آن خبر نداشت. به عبارت دیگر متهم اعدام نخواهد شد چون انگیزه‌ای برای قتل وجود نداشته است، اما اگر انگیزۀ قتل را رقابت عشقی بدانیم آنگاه شخص فرهودی‌ای وجود نمی‌داشت تا بخواهد به دنبال شاهدان بگردد.

مشکل دیگر فیلم شهادت دادن کیانی در دادگاه است که عملاً نمی‌تواند جایگزین شهادات ناظر عینی باشد. آنچه جناب شهابی در نشست رسانه‌ای فیلم گفتند که در قانون، مواردی در خصوص شاهد بر شاهد داریم چنین چیزی عملاً وجود ندارد. ایراد دیگر فیلم، تغییر در روایت اول شخص است که در برخی لحظات در غیاب کیانی صورت می‌گیرد، مانند خلوت دو زن برای سردر آوردن از فرد مورد علاقۀ پویان.    

برلین یخ‌زده
برلین منفی هفت/ رامتین لوافی

خلاصه داستان: ماجرای پناهندگی عاطف عبدالله و دو فرزندش به کشور آلمان که از ظلم نیروهای امریکایی و بعثی‌ها از عراق گریخته‌اند.
این فیلم بر اساس فیلمنامه‌ای از محمدرضا گوهری ساخته شده که تحصیل کردۀ فیلمنامه نویسی است و پیش‌تر فیلمنامه‌های خوبی مانند یک تکه نان (1383) و بیداری رؤیاها (1388) را از او دیده‌ایم. رامتین لوافی متولد 1351 آبادان است و این نخستین تجربۀ سینمایی اوست. فیلمبرداری فرشاد محمدی این اثر را به کار شاخصی تبدیل کرده است، یک فیلمبردار خوش‌فکر که در فیلم‌هایی مانند آل (1388) و گزارش یک جشن (1389) به خوبی درخشیده است. این فیلم با سرمایه‌گذاری مشترک مؤسسه رسانه‌های تصویری و سیاوش پورشریف ساخته شده و چند بازیگر آلمانی نیز در آن بازی دارند.



داستان فیلم از کنش درونی و یک ریتم کند برخوردار است و این تا حدودی فیلم را از علایق مخاطب عام دور می‌کند. به همین جهت تماشای مجدد فیلم چندان دلپذیر نخواهد بود، هرچند که زیبایی بصری فیلم شاید بتواند این ضعف را جبران کند. نقش آن مرد عراقی که معلم زبان انگلیسی است را یک بازیگر فلسطینی الاصل به نام تام بیشاب بازی کرده و به خوبی از عهده برآمده است. بهروز (مصطفی زمانی) نیز که مهاجر ایرانی است به این مرد کمک می‌کند تا اقامت بگیرد اما در عوض کریم (مسعود رایگان) که یک افغانی است به او ضربه می‌زند و تاوان آن را نیز می‌بیند. در کل بازی بازیگران این فیلم خیلی خوب است و انتخاب کارولین ایشهوون یک هنرپیشۀ مشهور آلمانی است به خوبی صورت گرفته است.
در میان فیلم‌هایی که از منظر ما ایرانی‌ها دربارۀ سایر ممالک ساخته شده این فیلم به لحاظ قصه و تکنیک قابل قبول درآمده است، که از جملۀ آنها فیلم فرشتگان قصاب است که در سانس بعد نمایش داده شد.

یک فیلم سلاخی
فرشتگان قصاب/ سهیل سلیمی

خلاصه داستان: ماجرای یک گروهان امریکایی در افغانستان و مسئلۀ تجارت اعضای بدن.
این فیلم که محصول مؤسسه شهید آوینی و نخستین کارگردانی سهیل سلیمی است در بخش خارج از مسابقه در آخرین سئانس روز شنبه 14 بهمن نمایش داده شد. فیلم تا حد زیادی از واقعیت دور افتاده است و برخی نقش‌ها مانند بازی پیر داغر در نقش فرمانده امریکایی اصلاً باورپذیر نیست. فیلمبرداری فرشاد گل‌سفیدی با حرکات زیاد سعی در خودنمایی دارد و در مواقعی فیلم را آزاردهنده کرده است. صداهای افکت فیلم که برای حرکات دوربین طراحی شده زیاد از حد و گوش‌خراش است. و از همه مهم‌تر موضوع قاچاق اعضای انسانی نیز در فیلم باورپذیر نیست. زیرا عضو خارج‌شده از بدن باید سریعاً پیوند بخورد که در فیلم عملاً اینطور نبود.



بازی حاشیه‌ساز دارین حمزه در این فیلم نیز خیلی اغراق‌شده و حتی آزاردهنده بود، یک پرستار سلیطۀ هفت‌تیرکش که تحت لوای صلیب سرخ به تجارت اعضای انسانی مشغول است. در این میان، بازی بازیگر کیسی کلارک خوب و مناسب از کار درآمده و از سقوط فیلم جلوگیری کرده است. همچنین بازی ستارۀ پسیانی و محمدرضا غفاری زوج افغانی فیلم خیلی خوب است. در کل، فرشتگان قصاب فیلمی در مقولۀ فیلم‌های سلاخی بود که باید برای افراد بالای هجده سال نمایش داده شود زیرا که از قضا تصاویر جلوه‌های ویژه و سلاخی‌ها، خوب از کار درآمده است.

*امیر اهوارکی

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 2
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • درودیان ۱۵:۱۸ - ۱۳۹۱/۱۱/۱۵
    0 0
    روز روشن بهترین فیلم امروز بود. دست نویسنده درد نکند.
  • امیر ۱۵:۳۳ - ۱۳۹۱/۱۱/۱۵
    0 0
    حق با نویسنده است. بازی مهران احمدی خیلی خوب بود.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس