به گزارش مشرق، شماره 96 ماهنامه خیمه، ویژه هیئتها و محافل حسینی(ع) منتشر شد، در این شماره گلایههای حجتالاسلام محسن قرائتی، رئیس ستاد اقامه نماز از وضعیت نماز در کشور، گفتوگوی مشروح با حبیبالله عسگر اولادی، مطالبی از میرزا اسماعیل دولابی، ماجرای حرفهای آیت الله خوشوقت درباره حضرت رقیه(س)، گزارشی از هیئت بیت الحسن و گفتوگو با حاج مهدی ماهرخسار از دیگر مطالب این شماره ماهنامه خیمه است.
*ماجرای اولین فعالیت سیاسی عسگر اولادی و برادر تودهایاش
خیمه در شماره 96 خود گفتوگوی مشروحی با حبیبالله عسگر اولادی ترتیب داده است که بخشهایی از آن را میخوانید: من از یک خانواده مذهبی هستم که پدر و مادرم هر دو مذهبی جدی بودند، هر دو اصالتاً دماوندی بودند و من در تهران متولد شدم و علت آن هم این است که سال تولد من در دماوند زلزله بزرگی آمد و زندگی ما را در آنجا به هم زد و پدر و مادرم به تهران تشریف آوردند و من در تهران متولد شدم.
عسگر اولادی درباره اولین فعالیت سیاسیاش میگوید: من روز 30 تیر خدمت مرحوم شیخ محمد حسین زاهد بودم که از مسجد جامع صدای شلیک شنیده شد، من اطلاعات به دست آوردم که در اثر کنار زدن دکتر مصدق و روی کار آمدن قوام السلطنه مردم جلوی مجلس اعتراض کردهاند، من خدمت شیخ محمد زاهد عرض کردم که اجازه میدهید ما هم برویم شرکت کنیم؟ فرمودند موضوع چیست؟ گفتم: این است که آیتالله کاشانی امروز که 30 تیر است هر نوع کار و کسب را تا بازگشت حکومت ملی دکتر مصدق حرام کردهاند، فرمود: بله بروید، بنده به بهارستان رفتم و این اولین کار و شرکت فعال در امور سیاسی بود.
او در بخش دیگری درباره برادر تودهایاش بیان میدارد: برادر بزرگ من صادق تودهای بود و 2 سال است که فوت کرده، من و ایشان از پامنار سرازیر میشدیم و مردم جلوی نانوایی تجمع کرده بودند و برادرم پرسید: چه خبر است؟ گفتم؛ آقا فردا کسب و کار را حرام کردهاند و مردم میخواهند نان فردایشان را فراهم کنند. گفت: داری مزخرف میگویی! گفتم: نه! بیا برویم و بپرسیم، جلوی نانوایی رفتیم که روبروی منزل آیتالله کاشانی بود و گفتیم: اینجا چه خبر است؟ گفتند: مگر نمیدانی؟ آیتالله گفتهاند، فردا کسب و کار تعطیل است و ما آمدهایم نان فردایمان را تهیه کنیم و این اشاره به این دارد که چقدر مذهب نقش داشت و فتوا چقدر مؤثر بود.
*حجتالاسلام قرائتی: وضع نماز در کشور بد است
ما گاهی وقتها دلمان را خوش میکنیم که مسجدِ دانشگاه در هنگام نماز پر میشود، 2 هزار نفر برای نماز به مسجد دانشگاه میآیند، اما دانشگاه 30 هزار نفر جمعیت دارد؛ یعنی 28 هزار نفر نماز فرادی نماز میخوانند؟ یا مثلاً مسجد بازار پر میشود، خوب بازار 500 هزار نفر جمعیت دارد، حالا 5 هزار نفر برای نماز به مسجد میآیند، 495 هزار نفر دیگر نماز فرادی میخوانند؟ در جاهایی که مردم در بن بست قرار میگیرند، مثلاً فرض کنید، اتوبوس از نطنز به سمت تهران حرکت میکند، 10 دقیقه مانده به ظهر میآید و غروب هم به تهران میرسد. اتوبوس که متوقف شود از مسافران این اتوبوس چند نفر نماز میخوانند؟ وضع نماز در کشور بد است.
اینها بخشی از حرفهای حجت الاسلام و المسلمین قرائتی، در جمع فعالان فرهنگی در حسینیه خیمه است که متن کامل آن در ماهنامه خیمه منتشر شدهاست، در بخش دیگری از سخنان حجتالاسلام قرائتی آمده است: یک بار در پاکستان اول انقلاب یک نفر پرسید: ایران چند حافظ قرآن دارد، ما 500 هزار حافظ قرآن داریم، من مانده بودم چه بگویم، اگر راست میگفتم آبرویمان میرفت؛ دروغ بگویم گناه است، یک لحظه به ذهنم رسید، گفتم: ما در ایران محافظ قرآن تربیت میکنیم، بنده خدا گیج شده بود. پرسید محافظ قرآن چیست؟ حافظ قرآن جزءهایی از قرآن را حفظ میکند، اما محافظ قرآن میرود جبهه تکه تکه میشود، اما یک وجب از خاک ایران را به صدام نمیدهد، ممکن است او قرآن خواندن را بلد نباشد، این محافظ قرآن است که مهم است، او هم شروع به احسنت و تحسین کرد.