به گزارش مشرق، "صادق الحسيني " با انتشار مقالهاي براي خبرگزاري فارس تحت عنوان "احمدينژاد و ديپلماسي نانو تکنولوژي " به نحوه تصميمگيري رئيس جمهور اسلامي ايران در عرصه ديپلماتيک پرداخته است.
متن کامل اين مقاله که براي فارس به رشته تحرير در آورده در زير ميآيد:
در فرهنگ ديپلماتيک وي هيچ چيز غيرممکن نيست، بلکه کاملا برعکس او به اذعان مشاوران بلندپايه وزارت خارجهاش تمام "عرفهاي " دست و پا گير سنتي را کنار ميزند تا چون نسيم از شرق به غرب و از شمال تا جنوب بوزد و با وزش خود تمام اصول و مبادي تحريم شده ديپلماتيک و قواعد محال و غيرممکن سياسي را در هم بشکند.
اگر او را به حال خود رها کني ميبيني صبح در قاهره است تا برغم سايه سنگين "کمپ ديويد " بر روابط دو جانبه تهران-قاهره سفارتخانه ايران در مصر را افتتاح کند و بعد از ظهر در رباط است تا با تاکيد بر اهميت روابط دو جانبه ايران-مراکش از دولت اين کشور بخواهد با ناديده گرفتن توجيهات غيرمنطقي و نامعقول قطع روابط دو جانبه، دوباره روابط رباط با تهران را از سربگيرد و بدين وسيله به ضرب المثل معروف ايراني "شتر ديدي نديدي " تجسم عيني بخشد.
به همين دليل است که ميبينيم، امروز تعداد هيئتهاي ايراني اعزامي به کشورهايي که ايران با آنها روابط سرد و محدودي دارد، را به شکل قابل توجهي افزايش داده تا اين کشورها را به گسترش روابط دو جانبه با تهران دعوت کند.
با اين شعار کانديداي دور اول انتخابات رياست جمهوريش شد تا بر بزرگان دولت و نظام پيروز شود و با تبعيت از اين خطمشي بار ديگر در انتخابات دور دوم رياست جمهوري شرکت کرد تا بار ديگر با شکست دادن احزاب، جريانها و کارتلهاي دولتي به رياست جمهوري ايران اسلامي برسد و به خط مشي گذشته خود در اداره دولت و کشور ادامه دهد، به همين منظور يک روز او را در قالب سفير و روز ديگر در قالب وزير و روز پس از آن در قالب يک رزمنده ميبيني.
هيچ چيز نميتواند، خط مشي او را در برکناري مهمترين وزيرش و رئيس هيئت ديپلماتيک کشورش تفسير کند که بنا به گفته کارشناسان مسائل ايران "نيمي از دولتش " را تشکيل ميدهد، جز شور و حماسهاي که چون نسيم در جان و روح احمدي نژاد جريان دارد تا از نيمه دولتش چشم بپوشد و آن را چون گردبادي که درختان کهن را زير ريشه برميکند، از مقام خود برکنار نمايد.
از کويت گرفته تا عمان و صنعا و از جمله رياض همه ايستگاههايي هستند که احمدي نژاد در آنها تاملاتي دارد و دوست و يار و ياور بحث برانگيزش "رحيم مشايي " هميشه در ميان اين پايتختها در تردد است تا موفقيتي پشت سر موفقيتي ديگر براي او رقم بزند و حامل پيامهاي دوستي ايران براي رهبران کشورهايي باشد که اسناد "ويکيليکس " آنها را از جمله دشمنان ايران معرفي کرده بودند، درحالي که به اعتقاد طرفداران احمدي نژاد هدف اين اسناد چيزي جز فتنهانگيزي توسط آمريکاييها نيست.
احمدينژاد از انتقادهاي گزنده به خاطر برکناري "وزير اولش " حتي از سوي نزديکترين يارانش هم در امان نماند، اما در اين ميان هيچ کس پيرامون اختلافات او با وزيرش که احمدي نژاد را وادار به چنين اقدام نامتعارفي نمود، چيزي نگفت و او بسان هميشه بردبار و صبور سکوت اختيار کرد تا باب تغيير و تحولات را در راستاي تشديد و تسريع چالشهاي داخلي و خارجي به خاطر سياستهايش باز بگذارد.
اين اولين باري نيست که اين مرد بر عرفهاي ديپلماتيک فائق ميآيد، پيش از اين هنگامي که وي در اواخر دوره اول رياست جمهوريش از کشور امارات عربي متحده ديدن و با رئيس جمهور کشور عرب همسايهاش گفتوگو و ملاقات کرد، بر اين عرفهاي سنگين فائق آمده بود، در آن زمان تمام جريانهاي راست دنيا و همچنين جناح چپ ديپلماتيک و سياسي ايران از وي به دليل اين عجله و عدم التزام به اصول و مبادي ديپلماتيک که اقتضا ميکرد، طرف دوم به ديدن طرف اول بيايد، انتقاد شديد کردند.
همين موضوع در ديدارش از مکه مکرمه و گفتوگو با دومين همسايه بزرگ عربش نيز رخ داد تا اين حادثه در مورد امير قطر و دعوت امير اين کشور از احمدي نژاد براي شرکت در اجلاس شوراي همکاري خليج فارس نيز تکرار شود.
کساني که احمدي نژاد را از نزديک ميشناسند و با او کار ميکنند، ميگويند تصميم اخير وي در برکناري "منوچهر متکي " وزير خوش برخورد و ديپلمات کهنهکار و مجربش هيچ ارتباطي با پيشينه شخصي يا حزبي يا گروهي وي ندارد، بلکه تصميمي است که به دليل تحرکات اخير صورت گرفته در وزارت خارجه بايد گرفته ميشد و به همين دليل وي تصميم گرفت تا براي پايان دادن به اين تحرکات وزير اين وزارتخانه را تعويض کند تا سرعت بيشتري به حرکت اين وزارتخانه دهد که مدتهاست از قافله ديگر وزارتخانهها عقب مانده و موتور محرکي از نوع "نانو تکنولوژي " بر آن بگمارد، چون جانشين متکي کسي جز دکتر "علي اکبر صالحي " رئيس سازمان انرژي اتمي ايران نبود.
به نظر ميرسد، مشاوران احمدي نژاد آماده ميشوند تا تحرک ديپلماتيک جديدي را بويژه در عرصه عربي آغاز کنند و اينان تاکيد بسيار دارند که مرحله آينده تمام خطوط و اصول و قواعد دوره گذشته را که مملو از توطئههاي آمريکايي است، زير پا خواهد گذاشت، به همين دليل اين حرکت نيازمند مشاورهها و مذاکرات سريع و حجيم ميان دو طرف ايراني و عربي براي مقابله با مرحله پس از شکست و فرار بزرگ آمريکا از منطقه است که اکثرا با سياست زمين سوخته همراه خواهد بود، به اين معنا که آمريکا نه فقط دشمن که دوست و دشمن را با هم از بين ميبرد و در اصطلاح تر و خشک را با هم ميسوزاند.
بنابراين اين ديپلماسي، ديپلماسي مقابله با فتنههاست که به اعتقاد رئيس جمهوري ايران و مشاوران و معاونان و تعدادي از دست اندرکاران جديد وزرات خارجهاش در آن نبايد وقت را چه در سطح بين المللي و چه در سطح داخلي از دست داد.
اين ديپلماسي، ديپلماسي از نوع مردم است، چرا که احمدي نژاد دوست دارد بر آن اين نام را بگذارد و شعار اين ديپلماسي فتح و زير پا گذاشتن "عرصههاي تحريم شده " ديپلماتيک در صورت لزوم و اقتضا است و اين ديپلماسي است که ميتواند بر ديپلماسي رهبران و نمادهاي اين عصر غلبه کند، عصر و دورهاي که بر معادله فاتحان جنگ جهاني دوم بايد بر جهان حکم برانند و اصول ديپلماتيک آن را مشخصا کنند، استوار است.
ديپلماسي که به اعتقاد احمدي نژاد دوره آن بسر آمده و ديگر بسان گذشته نميتواند چالشهاي پيش روي خود، از جمله بازداشتن ايران از ادامه برنامه مسالمت آميز هستهايش و توطئه دادگاه بين المللي عليه لبنان و محدود و محصور کردن فلسطينيها در چارچوب بيهوده روند مذاکرات را حل کند.
در يک کلام بايد گفت، اين ديپلماسي، ديپلماسي "نانو " هستهاي ايران در رويارويي با ديپلماسي نانو هستهاي آمريکا-رژيم صهيونيستي است که ميخواهد بر کشتيهاي پنجگانه سوري، ايراني، ترکي، عراقي و لبناني که راه بنادر حيفا، يافا، اللد، رمله و غزه را پيش گرفته فائق آيد.
اما از عجايب و نامتعارفهاي احمدي نژاد يکي اين است که وي در زماني روي به اين اقدام خطرناک ميآورد که در فرهنگ عرفهاي ايراني و دولتهاي پيشين سنتي اين کشور مشابه چنين اقدامي را نميتوان يافت و جالب آن که احمدي نژاد در همان حال رويارويي غيرسنتي نامتعارفي را در دو جبهه داخلي و خارجي رهبري ميکند که در محاصره اقتصادي و آزادي قيمتهاي کالاهاي اساسي نمود پيدا ميکند و اين بدين معناست که اين مرد جنسي از "نانو تکنولوژي " دارد چه در غير اين صورت نميتوانست به مقابله با اين مشکلات و دشمنانش که براي وي صف کشيدهاند، برود.