به گزارش ویژه نامه نوروزی مشرق، سنت بازدید نوروزی که در سال های پیشین به تماس تلفنی تقلیل یافته بود، در چند سال اخیر به پیامک های تبریک تخلیص یافته و عملاً در یکی از بزرگ ترین جشن های ایرانی، صله ارحام که هیچ، حتی صدای بستگان و آشنایان نیز از طرق تلفن هال تبادل نمی شود تا حتی آهسته آهسته ضرباهنگ صدای یکدیگر را نیز به فراموشی بسپاریم. اینک این پرسش پیش رو است که آیا چنین شیوه ای به قدر کفایت در تعمیق شکاف روابط دوستانه اثرگذار نبوده و وقت تجدید نظر نیست؟
به گزارش تابناک، دید و بازدید از اقوام سنتی به دیرینگی نوروز است و در تاکیدی مضاعف، صله ارحام در اسلام نیز به عنوان سنتی ارزشمند مورد تاکید قرار گرفته و این عمل آنچنان مورد تاکید است که در اسلام از محاسن آن، طول عمر ذکر شده است.
با این حال توسعه شهرنشینی و فاصله افتادن میان اقوام، رفته رفته این حرکت ارزشمند را کمرنگ ساخت و برخی خانواده ها این دید و بازدید را به اقوام درجه یک خلاصه کردند و به سایر اقوام از طریق تماس تلفنی تبریک می گفتند. آهسته آهسته برخی اقوام درجه یک نیز مشمول همین تماس های تلفنی شدند و دیدوبازدید حلقه تنگ تری به خود گرفت.
این کاهش دید و بازدیدها اما صرفاً به واسطه توسعه شهرنشینی نبود بلکه علاقمندی خانواده ها به کاهش حواشی که متاثر از حرف و حدیث های پیرامون بسیاری از این دیدوبازدیدها، نیز در این زمینه به شدت موثر بود. به این عامل شرایط اقتصادی را نیز می توان افزود که بدون رفت و آمد، به نظر می رسد همه چیز برای طرفین ماجرا - به خصوص طبقه متوسط و طبقه ضعیف - منصفانه باشد. با عدم تحقق این دید و بازدید می توان ایام نوروز را بدون انداختن سفره های هفت رنگ برای هر میهمان که یک وعده را در سال به خود اختصاص می دهد، سپری کرد!
این گونه بود که در سال های اخیر برخی حتی به بازدید اقوام درجه یک خود نیز نمی روند و تنها والدین از قاعده تبریک تلفنی مستثنی شده و حضوری به دستبوسشان می روند که البته باید دید همین میزان نیز در سال های آتی رخ خواهد داد؟ با این حال همین گفت و گوهای تلفنی سر سال نو نیز برای خود غنیمتی است و می تواند حداقل طنین صدای اقوام، دوستان و آشنایان را در ذهن زنده نگه دارد و خاطرات با اشخاصی که نزدمان عزیز هستند، به حافظه بلندمدت انتقال نیابد.
با این حال با توسعه تلفن های همراه، همین تماس های تلفنی نیز محدود به بستگان درجه یک و دو که سابقاً مشمول بازدیدهای نوروزی می شدند، گشته و سایرین با یک پیامک مورد عنایت قرار می گیرند. این پیامک نیز تنها شامل دوستان عزیز و موافق است و دیگران در این حد نیز مشمول لطف نمی شوند! این گونه است که در سال های اخیر آمارهای میلیاردی از تعداد پیامک های ارسالی در روزهای نخست هر سال منتشر می شود و میزان تماس های تلفنی در همین بازه زمانی بسیار اندک است.
نکته تاسف آور اینکه حتی برای عزیزان چند دقیقه انرژی صرف نکرده و یک متن پیامک متفاوت نوشته نمی شود و پیامک هایی آماده را برای تمامی اشخاصی که لایق چنین لطفی می دانیم، ارسال می کنیم و در واقع حتی وقت خود را به فکر کردن چند ثانیه ای درباره آنکه برایش پیامی می فرستیم نیز نمی کنیم.
این اتفاق می تواند به منزله افزایش شکاف عاطفی میان اقشار مختلف جامعه باشد که به دلایل مختلف از جمله موارد فوق الاشاره ترجیح می دهند، برای تبریک یکی از مهم ترین جشن های سال به چند کاراکتر بسنده کنند و فراگیری چنین عادتی و از بدتر تثبیتش، اصولاً عادت دیدوبازدید و همراهی های دوستانه اینچنینی را در سایر ایام سال نیز به یک اتفاق خارق العاده شبیه می سازد که امکان وقوعش با امکان بارش باران در چله تابستان برابر می کند و میهمان شدن همچون مستنکری غیر قابل گذشت نزد میزبان و دیگر ناظران تلقی می شود.
بی شک شاید عدم میهمانی رفتن مکرر و میهمان پذیری پیاپی با توجه به مقتضات و اولویت های اقتصادی خانوارها - به خصوص با رسم چینش بهترین ها مقابل میزبان برای هفت آبرو - تا حدودی قابل پذیرش باشد اما حقیقتاً خلاصه کردن یک تماس و تبریک نوروزی به پیامک به سادگی قابل هضم نیست.
بدون تردید اگر مابه التفاوت یک پیامک - که برخی برای اطمینان از وصول دو با نیز ارسال می کنند - با تبریک یک تا سه دقیقه ای نوروز را محاسبه و در مجموع پیامک ها ضرب کرد، سود حاصله بیش از قیمت یک پیتزا نیست و با این اوصاف آیا بهتر نیست برای هم به قدر یک دقیقه ارزش قائل شویم و حداقل از طریق تلفن به نزدیکانمان تبریک بگوییم؟