به گزارش سرویس فرهنگی مشرق به نقل از فارس، در پی تبعید امام و بعد از کش و قوسهای فراوان سرانجام تصمیم شاخه نظامی موتلفه برای ترور نخستوزیر وقت قطعی شد.
اینچنین بود که اول بهمنماه و زمانی که حسنعلی منصور برای شرکت در مجلس شورای ملی به بهارستان میرفت، محمد بخارایی در ضلع جنوب شرقی و نیکنژاد در ضلع جنوب غربی و هرندی در ضلع شمال شرقی و صادق امانی 19ساله در ضلع شمال غربی ایستادند.
زمانی که ماشین منصور با اسکورت وارد میدان شد، بخارایی خیلی عادی به طرف مجلس حرکت کرد و نامهای که در دست داشت به طرف منصور گرفت و در همین زمان با اسلحهای که در زیر نامه پنهان بود وی را مورد هدف پنج گلوله قرار داد و به صدارت 314 روزه منصور خاتمه داد.
وی در هنگام فرار در مقابل مسجد سپهسالار به زمین خورد و در همان مکان توسط مأموران رژیم دستگیر شد.
او در طول مدت بازجویی سخنی نگفت اما با استفاده از آدرسی که در جیب داشت نیروهای امنیتی توانستند یارانش را دستگیر کند.
طبق تصمیم دادگاه محمد بخارایی، مرتضی نیکخواه، رضا صفارهرندی و صادق امانی به اعدام محکوم شدند، مهدی عراقی و حبیبالله عسگراولادی حبس ابد گرفتند و سیدعلی اندرزگو نیز به طور غیابی به اعدام محکوم شد.
تعدادی از اعضا نیز به 15 سال حبس محکوم شدند که پس از تحمل 13 سال در بهمن 55 با 66 نفر دیگر از زندان آزاد شدند. اعضای شاخه نظامی موتلفه در پی ترورهای دیگر بودند که موفق به انجام این کار نشدند.
مشی این گروه نشان میداد کاملا متاثر از روشهای فداییان اسلام بودند.
سرانجام ساعت یک بامداد بیست و ششم خرداد سال 1344 دو جیپ به همراه چهار کامیون پلیس، چهار عضو موتلفه یعنی بخارایی، نیکنژاد، امانی و صفارهرندی را از زندان موقت به لشگر دو زرهی عشرتآباد برده و حکم اعدام را اجرا کردند.
* مردان مجاهد چه کسانی هستند؟
یکی از اعضای اصلی تیم ترور منصور، محمدصادق امانی همدانی بود. وی که از کسبه بازار تهران بود، بنا بر نقل حاج مهدی عراقی «خودش یک مجتهد بود و قریب به شش هزار حدیث از حفظ بود و همچنین مربی اخلاق بود، درس اخلاق داشت، بچههای زیادی از شاگردانش بودند که روزهای جمعه به خصوص به آنها درس اخلاق میداد.».
*صادق امانی
صادق امانی در گروه شیعیان فعالیت داشت و پس از آن به همراه جمعی از یاران اقدام به تاسیس موتلفه اسلامی کرد و پس از مدتی رهبری شاخه نظامی موتلفه را برعهده گرفت و طراح عملیات بدر در اجرای حکم درباره حسنعلی منصور بود.
وی پس از کشته شدن منصور، تحت تعقیب قرار گرفت و پس از 10 روز یعنی روز یازدهم بهمن ماه 1343 در منزل ابوالقاسم رضوی فرد دستگیر و به دنبال حکم دادگاه نظامی شاه به همراه بخارایی، نیکنژاد، صفارهرندی به شهادت رسید. وی در تربیت شاگردانی از جمله اندرزگو، بخارایی، نیکنژاد و صفارهرندی کوشید.
*محمد بخارایی
محمد بخارایی یکی دیگر از اعضای گروه در جلسات حاج شیخ علیاصغر هرندی با اسلام و افکار روشنفکرانه در نهضت امام آشنا شد.
با آغاز نهضت امام خمینی، بخارایی و هرندی با موتلفه اسلامی آشنا شدند و شهید عراقی، آنها را برای جهاد مسلحانه شایسته یافت و آنان را با امانی مرتبط ساخت.
امانی تحولی نو در روحیه آنها پدید آورد و شرکت در دورههای تمرین مسلحانه روابط آنها را مستحکم کرد. او در عملیات بدر برای کشتن حسنعلی منصور نقش ویژهای داشت و پس از شلیک به طرف منصور، از صحنه بیرون آمد ولی با لغزیدن پای او در جلو مسجد سپهسالار سابق به زمین افتاد و دستگیر شد.
*رضا صفارهرندی
رضا صفارهرندی در مسجد برادرش در امر تبلیغ دین و ارتباط با نوجوانان و کشاندن آنها به راه دین فعال بود. در همین رابطه با محمد بخارایی و نیکنژاد آشنا شد و با آنها درباره مسائل اسلامی و امر به معروف و نهی از منکر کار میکرد.
با شروع نهضت امام او و یارانش، با موتلفه اسلامی آشنا شدند و به اقدامات مسلحانه روی آوردند. هرندی روز عملیات اعدام انقلابی منصور پشتیبان بخارایی بود و توانست پس از پایان عملیات از صحنه بیرون آید ولی وقتی که میخواست وسایلش را از خانه بردارد و به اتفاق نیکنژاد زندگی مخفی را آغاز کند، دستگیر شد.
*مرتضی نیکنژاد
مرتضی نیکنژاد با آشنایی با بخارایی، جمعی صمیمی تشکیل دادند و از همین جمع با موتلفه اسلامی آشنا شدند. وی در جریان عملیات بدر نفر دوم عملیات و پشتیبانیکننده بخارایی بود که پس از اینکه بخارایی، منصور را ترور کرد چند تیر شلیک کرد که ماموران امنیتی را از توجه به بخارایی منصرف سازد. این گلولهها به ناودان مجلس و شیشه اتومبیل بنزی که منصور را در آن انداخته و به بیمارستان میبردند اصابت کرد و شیشه جلو بنز را نیز از بین برد. وی از صحنه عملیات خارج شد ولی به همراه صفارهرندی دستگیر شد.
اینچنین بود که اول بهمنماه و زمانی که حسنعلی منصور برای شرکت در مجلس شورای ملی به بهارستان میرفت، محمد بخارایی در ضلع جنوب شرقی و نیکنژاد در ضلع جنوب غربی و هرندی در ضلع شمال شرقی و صادق امانی 19ساله در ضلع شمال غربی ایستادند.
زمانی که ماشین منصور با اسکورت وارد میدان شد، بخارایی خیلی عادی به طرف مجلس حرکت کرد و نامهای که در دست داشت به طرف منصور گرفت و در همین زمان با اسلحهای که در زیر نامه پنهان بود وی را مورد هدف پنج گلوله قرار داد و به صدارت 314 روزه منصور خاتمه داد.
وی در هنگام فرار در مقابل مسجد سپهسالار به زمین خورد و در همان مکان توسط مأموران رژیم دستگیر شد.
او در طول مدت بازجویی سخنی نگفت اما با استفاده از آدرسی که در جیب داشت نیروهای امنیتی توانستند یارانش را دستگیر کند.
طبق تصمیم دادگاه محمد بخارایی، مرتضی نیکخواه، رضا صفارهرندی و صادق امانی به اعدام محکوم شدند، مهدی عراقی و حبیبالله عسگراولادی حبس ابد گرفتند و سیدعلی اندرزگو نیز به طور غیابی به اعدام محکوم شد.
تعدادی از اعضا نیز به 15 سال حبس محکوم شدند که پس از تحمل 13 سال در بهمن 55 با 66 نفر دیگر از زندان آزاد شدند. اعضای شاخه نظامی موتلفه در پی ترورهای دیگر بودند که موفق به انجام این کار نشدند.
مشی این گروه نشان میداد کاملا متاثر از روشهای فداییان اسلام بودند.
سرانجام ساعت یک بامداد بیست و ششم خرداد سال 1344 دو جیپ به همراه چهار کامیون پلیس، چهار عضو موتلفه یعنی بخارایی، نیکنژاد، امانی و صفارهرندی را از زندان موقت به لشگر دو زرهی عشرتآباد برده و حکم اعدام را اجرا کردند.
* مردان مجاهد چه کسانی هستند؟
یکی از اعضای اصلی تیم ترور منصور، محمدصادق امانی همدانی بود. وی که از کسبه بازار تهران بود، بنا بر نقل حاج مهدی عراقی «خودش یک مجتهد بود و قریب به شش هزار حدیث از حفظ بود و همچنین مربی اخلاق بود، درس اخلاق داشت، بچههای زیادی از شاگردانش بودند که روزهای جمعه به خصوص به آنها درس اخلاق میداد.».
*صادق امانی
صادق امانی در گروه شیعیان فعالیت داشت و پس از آن به همراه جمعی از یاران اقدام به تاسیس موتلفه اسلامی کرد و پس از مدتی رهبری شاخه نظامی موتلفه را برعهده گرفت و طراح عملیات بدر در اجرای حکم درباره حسنعلی منصور بود.
وی پس از کشته شدن منصور، تحت تعقیب قرار گرفت و پس از 10 روز یعنی روز یازدهم بهمن ماه 1343 در منزل ابوالقاسم رضوی فرد دستگیر و به دنبال حکم دادگاه نظامی شاه به همراه بخارایی، نیکنژاد، صفارهرندی به شهادت رسید. وی در تربیت شاگردانی از جمله اندرزگو، بخارایی، نیکنژاد و صفارهرندی کوشید.
*محمد بخارایی
محمد بخارایی یکی دیگر از اعضای گروه در جلسات حاج شیخ علیاصغر هرندی با اسلام و افکار روشنفکرانه در نهضت امام آشنا شد.
با آغاز نهضت امام خمینی، بخارایی و هرندی با موتلفه اسلامی آشنا شدند و شهید عراقی، آنها را برای جهاد مسلحانه شایسته یافت و آنان را با امانی مرتبط ساخت.
امانی تحولی نو در روحیه آنها پدید آورد و شرکت در دورههای تمرین مسلحانه روابط آنها را مستحکم کرد. او در عملیات بدر برای کشتن حسنعلی منصور نقش ویژهای داشت و پس از شلیک به طرف منصور، از صحنه بیرون آمد ولی با لغزیدن پای او در جلو مسجد سپهسالار سابق به زمین افتاد و دستگیر شد.
*رضا صفارهرندی
رضا صفارهرندی در مسجد برادرش در امر تبلیغ دین و ارتباط با نوجوانان و کشاندن آنها به راه دین فعال بود. در همین رابطه با محمد بخارایی و نیکنژاد آشنا شد و با آنها درباره مسائل اسلامی و امر به معروف و نهی از منکر کار میکرد.
با شروع نهضت امام او و یارانش، با موتلفه اسلامی آشنا شدند و به اقدامات مسلحانه روی آوردند. هرندی روز عملیات اعدام انقلابی منصور پشتیبان بخارایی بود و توانست پس از پایان عملیات از صحنه بیرون آید ولی وقتی که میخواست وسایلش را از خانه بردارد و به اتفاق نیکنژاد زندگی مخفی را آغاز کند، دستگیر شد.
*مرتضی نیکنژاد
مرتضی نیکنژاد با آشنایی با بخارایی، جمعی صمیمی تشکیل دادند و از همین جمع با موتلفه اسلامی آشنا شدند. وی در جریان عملیات بدر نفر دوم عملیات و پشتیبانیکننده بخارایی بود که پس از اینکه بخارایی، منصور را ترور کرد چند تیر شلیک کرد که ماموران امنیتی را از توجه به بخارایی منصرف سازد. این گلولهها به ناودان مجلس و شیشه اتومبیل بنزی که منصور را در آن انداخته و به بیمارستان میبردند اصابت کرد و شیشه جلو بنز را نیز از بین برد. وی از صحنه عملیات خارج شد ولی به همراه صفارهرندی دستگیر شد.