به گزارش مشرق به نقل از فارس، «عبد الباری عطوان» در سرمقاله امروز چهارشنبه روزنامه فرامنطقهای «القدس العربی» از رد نقشه راه ارائه شده توسط ارتش مصر و احتمال اجرای «سناریو الجزایری» در مصر سخن گفت.
مقاله عبدالباری عطوان را در زیر می خوانیم:
آخرین فرصت داده شده از سوی ارتش مصر به دولت و جریانها و گروههای معارض این کشور برای دستیابی به یک راه حل توافقی جهت پایان دادن به «جنگ میدانها» و جلوگیری از برخوردها و درگیریهای بیش از پیش بین دو طرف امروز چهارشنبه درحالی به پایان میرسد که هیچ نشانهای دال بر اینکه طرفهای درگیری آماده پاسخگویی به خواسته ارتش هستند، به چشم نمیخورد.
گروهها و جریانهای معارض مصری به ظاهر ادعا کردند که با این طرح و همچنین روی کار آمدن دولت و حکومتی نظامی در مصر مخالف هستند، اما در باطن از خوشحالی سر از پا نمیشناسند، چون نقشه راهی که گفته میشود، «عبد الفتاح السیسی»، وزیر دفاع و فرمانده کل ارتش مصر از آن سخن خواهد گفت، اقدامی را محقق خواهد کرد که این گروهها و جریانها از عملی کردن آن ناتوان بودند و آن برکناری «محمد مرسی»، رئیس جمهوری مصر از قدرت است.
در مقابل جماعت اخوان المسلمین مصر این اقدام ارتش را دخالت در امور سیاسی برشمرد و این هشدارها و ارائه نقشه راه را کودتای این دستگاه علیه قدرت مدنی مشروع و قانونی تلقی کرد و تصمیم گرفت با این اقدام ارتش مقابله کند.
در این میان محمد مرسی در سخنانی تاکید کرد که هیچ کوتای نظامی در کشور به موفقیت نخواهد رسید، مگر آنکه از روی پیکر وی رد شود و «محمد البلتاجی»، از عقابهای جماعت اخوان المسلمین یاران و هواداران این جماعت را به مبارزه تا شهادت برای مقابله با هر گونه انقلاب یا کودتا علیه محمد مرسی فراخواند.
شرایط پیش آمده در مصر پیش از هر چیز یادآور «سناریو الجزایری» به تمام معناست که ده سال در الجزایر به اجرا در آمد و موجب کشته شدن بیش از 200 هزار شهروند الجزایری تنها به این دلیل شد که ارتش این کشور از پادگانها خارج شده بود و تلاش داشت، نتایج انتخاباتی را تغییر دهد که حکایت از پیروزی «جبهه نجات اسلامی» الجزایر داشت.
در این جریان دو طرف درگیری یعنی ارتش الجزایر و اسلامگرایان این کشور به سلاح روی آوردند و آن وقت بود که نتایج فاجعهآمیز روی آوردن به این گزینه رخ نمود.
اگرچه جایی برای مقایسه بین الجزایر و مصر وجود ندارد، چون بر این باور هستیم که هر کشور و هر ملت دارای خصوصیات مخصوص به خود است و با شرایط خاص و ساختار جغرافیایی و جمعیتی ویژهای مواجه است که هویت و شخصیت آن را تسکیل میدهد و موجب میشود، بر نحوه تعامل با مشکلات و واکنشهای آن تاثیر بگذارد، با این حال عامل مشترک در میان این دو کشور قیام و خیزش علیه نتایج آرایی است که از صندوقهای رای بیرون آمدند.
نه در تاریخ ارتش مصر دست زدن به انقلابهای خونین و استفاده از سلاح علیه مردم مشاهده شده و نه در تاریخ جماعت اخوان المسلمین روی آوردن به خشونت دیده شده است، به استثنای تلاش این جماعت برای ترور «جمال عبد الناصر»، رئیس جمهوری اسبق و ملیگرای این کشور که با ناکامی و شکست مواجه شد.
جریان سلفی جهادی مصر روی به استفاده از سلاح آورد و «محمد انور سادات»، رئیس جمهوری اسبق مصر را ترور کرد و همچنین شماری از گردشگران را در منطقه «الاقصر» و «قاهره» مورد حمله قرار داد، اما این جناح از جمله جناحها و جریانهای مخالف جماعت اخوان المسلمین بود.
اما رد پیشاپیش کناره گیری «محمد مرسی» از سمت ریاست جمهوری براساس نقشه راهی که گفته میشود، قرار است، امروز از سوی ارتش مصر اعلام شود و یک شورای ریاستی به ریاست دادگاه عالی قانون اساسی جای دولت و رئیس جمهوری مصر را بگیرد و مجلس شورا منحل و اجرای قانون اساسی متوقف شود، به معنای ریختن اخوانیها به خیابانها در اعتراض به گرفتن قدرتی از آنهاست که از طریق انتخابات به آن دست یافتند.
نقشه راهی که از آن برای پایان دادن به هرج و مرج و بیثباتی و عدم استقرار و فراهم کردن زمینه خروج امن از بحران و باز گرداندن شکوه و اقتدار دولت و جلوگیری از فروپاشی موسسات و دستگاههای آن سخن گفته میشود، بدون تردید افزایش هرج و مرج و چه بسا درگیریها و برخوردهای خونین را موجب خواهد شد، به ویژه اگر طرفهای درگیر و متنازع خویشتنداری را پیش نگیرند و براساس عقل و منطق عمل نکنند.
برای هزارمین بار میگوییم که مرسی مرتکب خطاهای بسیاری چه در تعامل با پرونده مصر در داخل و چه در تعامل با پروندههای منطقهای از جمله سوریه و قضیه فلسطینی شد و میبایست که روابط خود با اسرائیل را قطع و تعدیل و اصلاح قرارداد «کمپ دیوید» را در راس اولویتهای برنامه کاری خود قرار میداد و سفیر آمریکا را از قاهره اخراج میکرد که لحظهای از دخالت در امور داخلی مصر باز نمیماند، گویی وی حاکم اصلی کشور است.
«جان کری»، وزیر امور خارجه آمریکا به لطف همین سیاست است که فرمایشات خود را به مرسی القا میکند و از او میخواهد تا به صدای مردم کشورش یا کناره گیری از قدرت گوش کند. تنها مشروعیتی که کری و رئیس جمهوری آمریکا در مصر به دنبال آن است، فراهم کردن حمایتها و پشتیبانیهای لازم از اسرائیل و روی کار آمدن دولتی در مصر است که به توافقنامه «کمپ دیوید» متعهد باشد و از قدرت گیری بیش از پیش مقاومت در نوار غزه جلوگیری کند.
ما امیدوار هستیم که اخوان المسلمین به سلاح روی نیاورد، به ویژه آنکه مصر مملو از سلاحهایی است که از لیبی و به لطف دخالت ناتو در این کشور وارد مصر شده و با اوضاع احوال جاری در مصر و بحران نگران کننده آن تعامل منطقی و حکیمانه داشته باشد، همانطور که در مقابل نیز امیدوار هستیم که ارتش مصر در این بحران هیچ طرفی را بر طرف دیگر ترجیح ندهد و از آن جانبداری نکند و متعهد شود که در صورت قبول کردن دو طرف به برگزاری انتخابات پیش از موعد پارلمانی و ریاست جمهوری تنها به عنوان «حکم» وارد میدان شود و تضمینهای لازم برای احترام تمام طرفها به نتایج به دست آمده از صندوقها را بدهد.
یاران و هواداران رژیم سابق که طی دو سالی که از انقلاب 25 ژانویه مصر میگذرد، از هیچگونه فتنه انگیزی و اقدامات آشوب طلبانه و ایجاد هرج و مرج کوتاهی نکردند، هم اکنون کشور را به این لبه پرتگاه سوق داده و بالطبع این وضعیت نمیتواند نتایج خوبی برای آنها به دنبال داشته باشد، بنابراین آنها نیز در ورطهای گرفتار آمدهاند که خود با دست خود آن را ایجاد کردند و در این شرایط این مسئولیت ارتش است که با آنها نیز برخورد کند.
از خدا میخواهیم که مصر را به همان سرنوشتی دچار نکند که عراق و سوریه را به آن مبتلا کرد، اگرچه به نظر میرسد که کسانیکه در پشت دربهای بسته اتاقهای سیاه قرار دارند، در حال تنظیم و تکرار سناریو الجزایری برای مصر هستند تا این کشور را به همان نتایجی که الجزایر به آن رسید و حتی نتایجی خطرناکتر از آن سوق دهند.
امشب فرصت داده شده از سوی ارتش به دولت و جریانهای و گروههای معارض مصری درحالی پایان مییابد که افق روشنی برای حل اختلافات فیما بین دو طرف مشاهده نمیشود و همین مصر را در برابر احتمال اجرای سناریو الجزایری قرار میدهد.