این افراد عموماً در تحلیلها و یادداشتهای خود تلاشهای فراوانی برای القای تحت فشار بودن روحانی در انتخاب کابینه انجام میدهند و بنابر این فرض، راه حل انتخاب کابینهای مستقل را، فشار نیروهای اجتماعی و منتقدان میدانند و بدین وسیله به تحریک نیروهای اجتماعی و فعالان رسانهای میپردازند.
این تاکتیک از جانب ضد انقلاب به این دلیل اتخاذ میشود که با طرح این ادعاها، دولت منتخب از جانب برخی از نیروهای اجتماعی و رسانهای تحت فشار قرار گیرد و در صورت انتخاب کابینهای معتدل و فراجناحی توسط روحانی، افراد کابینه به تحمیلی بودن متهم شوند.
مرتضی کاظمیان در سایت جرس به لزوم فشار و نقد پیوسته وضع موجود توسط کسانی که وی ناظران آگاه و ملی (صاحبان قلم و عقیده و بیان) مینامد، تاکید میکند و مینویسد که بدون فشار نیروی اجتماعی ، دولت روحانی از پشتوانه و حامی مهمی محروم خواهد شد و اصلاحات امور در کشور بدون این فشار منتفی به نظر میرسد.
البته کاظمیان منظور خود از فشار نیروهای اجتماعی برای اصلاح امور را به درستی بیان نمیکند اما وی این امر را جز با بسط تدریجی فضای سیاسی و افزایش امنیت برای روزنامهنگاران، فعالان سیاسی، دگراندیشان، کنشگران مدنی و تقویت بنیانهای جامعه مدنی ممکن نمیداند.
کاظمیان علاوه بر توصیه به فشار آوردن نیروهای اجتماعی، به لزوم هماهنگ بودن دولت آینده با رهبر معظم انقلاب اشاره می کند و ادعا می کند بدون همراهی رهبر جمهوری اسلامی و جریان امنیتی ـ نظامی داخل کشور امکان و شانس توفیق دولت روحانی کمتر و کمتر خواهد گردید.
کاظمیان در توجیه توصیههای خود برای اصلاح امور به وجود آن چیزی که وی "دولت موازی" مینامد اشاره میکند و مدعی است که در طول دوران هشت ساله حضور احمدی نژاد در منصب ریاست جمهوری باند قدرتی به موازات دولت شکل گرفته است که وجود این باند کار را برای اصلاح امور کشور با مشکل روبرو میکند.
کاظمیان توصیههای خود را در یادداشت دیگری در سایت روز آنلاین تکرار میکند و به همراهی و فشار نیروهای اجتماعی و منتقد وضع موجود برای چیدن کابینهای دموکرات و مدارا پیشه اشاره میکند.
وی در این یادداشت نیز موفقیت روحانی در آینده را منوط به هماهنگی وی با مسئولین حال حاضر کشور و در طرف دیگر تکیه به حضور فعال نیروهای اجتماعی و مطالبه گر میداند؛ به زعم وی در چنین بستری است که تلاش برای آزادی رهبران و زندانیان سیاسی (بهعنوان گام نخستین تغییر فضای سیاسی، و مطالبهی اولویتدار معترضان سیاسی) نیز معنادار و پراهمیت میشود.
این توصیهها به رئیس جمهور منتخب از جانب ضد انقلاب در حالی مطرح میشود که روحانی بارها در صحبتهای خود دولت آینده را دولت اعتدال نامیده است و هرگونه تندروی و ورود افراد افراطی به دولت آینده را نفی کرده است.
فشار وراد ساختن توسط نیروهای اجتماعی برای انتخاب کابینه، توسط اکبر گنجی نیز توصیه شده است. وی در یادداشت خود در سایت ملی مذهبی به شیوه همیشگی خود در پی قرار دادن رئیس جمهور منتخب و نیروهای حامی وی برابر مقام معظم رهبری است و به گونهای در رابطه با انتخاب کابینه صحبت میکند که گویی رئیس جمهور هیچ اختیاری در انتخاب کابینه خود ندارد و اعضای کابینه از قبل مشخص شدهاند.
گنجی در در یادداشت خود انتخاب کابینه و به زعم خود مستقل بودن آن را به نحوه عملکرد گروههای اجتماعی که پشت سر روحانی ایستادهاند منوط میداند و برای همین پیشنهاد میدهد که هر کدام از گروههای اجتماعی وزرای پیشنهادی خود را به روحانی اعلام کنند تا اگر مخالفتی با گزینههای پیشنهادی صورت گرفت، این مخالفت با عنوان تقابل با آن گروه اجتماعی تلقی شود و هزینه مخالفت بالا رود.
در همین راستا علی کشتگر نیز در وبگاه گویا نیوز به مسئله تحت فشار بودن روحانی در انتخاب کابینه و دخالت نهادهای امنیتی اشاره می کند.
وی در یادداشت خود مدعي ميشود که مقام معظم رهبری و دیگر نهادها عزم خود را جزم کردهاند که از ورود چهرههای شاخص اصلاحطلب درکابینه ممانعت به عمل آورند و برای اثبات ادعای خود به شیوه برخورد رسانههای اصولگرا، نمایندگان مجلس و تریبونهای نماز جمعه اشاره میکند و مینویسد که پس از پیروزی روحانی حملات لفظی و دشنامگويی عليه گفتمان اصلاح طلبی و چهرههای شاخص آن تشدید شده است.
این اظهارات در حالی مطرح میشود که پس از پیروزی حسن روحانی اقدامات فراوانی در راستای حمایت از ایشان توسط اصولگرایان صورت پذیرفته است و ادعای کشتگر در این یادداشت با واقعیت سازگار نیست.
تقی رحمانی نیز در سایت روزآنلاین به شروع فشارها توسط راست افراطی و برخی از نظامیان به حسن روحانی اشاره میکند.
وی در یادداشت خود در این سایت مدعی میشود که برنامه راست افراطی آن است که مواجهه اصلاح طلب و اصولگرا راه اندازد و با مرعوب کردن روحانی از نزدیکی به اصلاح طلبان، او را تحت تاثیر قرار دهد در حالی که به زعم وی این مواجهه هیچ دستاوردی ندارد چرا که اصلاح طلبان آهنگ واحدی ندارند و در برابر راست افراطی شکست خواهند خورد.
به همین منظور رحمانی بر ورود جامعه مدنی به عرصه سیاست و ایفای نقش در آن اشاره میکند و مینویسد "اعلام خواستهها و مطالبات تنها از سوی خاتمی یا سیاسیون میتواند باعث شود که راست افراطی با سیاسی کردن و دیدن این خواستهها بازی را به هم بزند و به روحانی فشار بیاورد اما جامعه مدنی، همان گونه که در انتخابات عمل کرد، میتواند خواسته خود را مطرح کند. جامعه مدنی با این رفتار خود یعنی طرح منطقی مطالبات به همه میگوید از هر کس که به خواستههایش عمل کند، حمایت می کند".
ظرفیتها و چالشهای پیش روی روحانی در انتخاب کابینه
مجید محمدی در سایت رادیو فردا به بررسی چالشها و ظرفیتهای پیش روی روحانی در انتخاب کابینه پرداخت.
وی در این یادداشت در رابطه با ظرفیت روحانی در انتخاب تیم همکاران مینویسد که دوظرفیت عمده در این زمینه وجود دارد؛ یکی تیمهای دولت اکبر هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی که تک تک آنها میتوانند همکاران بالقوه او با دهها سال تجربه اجرایی باشند و دیگریمجموعه همکاران وی در مرکز تحقیقات استراتژیک وابسته به مجمع تشخیص مصلحت که آشنایی نسبتاً مناسبی با وضعیت کشور دارند و در ۲۱ سال اخیر با روحانی همکاری تنگاتنگ داشتهاند.
وی در قسمت بعدی یادداشت خود به چالش های بنیادی روحانی در انتخاب کابینه اشاره میکند که در نگاه او انبوه انتظارات عمومی و شکاف میان انتظارات حداقلی و واقعیات سیاسی در ایران یکی از مهمترین این چالش هاست.
وی همچنین با استناد به صحبتهای عیسی کلانتری وزیر کشاورزی در دولت رفسنجانی مبنی بر خالی بودن خزانه و انبارها، ضرورت نیاز کشور به مدیران کارآمد و موفق را گوشزد میکند و مشکل بسیاری از مدیران موفق ومحبوب حال حاضر کشور را تحریم شدن توسط نهادهای بین المللی میداند.
چالشهای اقتصادی پیش روی روحانی
نکته دیگر که رادیو فردا به آن پرداخته است بحث مشکلات اقتصادی و راه حلهای حسن روحانی برای خروج از این مشکلات است.
فریدون خاوند نویسنده سایت رادیو فردا به مشکلاتی که در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد برای اقتصاد کشور بوجود آمده اشاره میکند و در ادامه می نویسد که "شانس بزرگ حسن روحانی در آن است که کسی از او انتظار معجزه ندارد".
او از درايتی سود میبرد که طی سی و پنج سال گذشته در جامعه ايرانی به وجود آمده و ميتواند به سرمايهای بزرگ برای آينده کشور بدل شود. به رغم نارضايتی عميق از وضعيت موجود، اين جامعه به تغيير يکشبه باور ندارد، ولی خود را در بن بست هم نمیبيند"
خاوند معتقد است که در این دو سه ماه گذشته جوشش و تحرک جدیدی در کانونهای تفکر اقتصادی از طیفهای مختلف دیده میشود اما کارشناسان حسن روحانی و تیم اقتصادی او را جزو طیف اقتصاددانان نهادگرا میدانند که در داوری ميان نقش دولت و بازار در اقتصاد بر کلمه اعتدال تکیه میکنند.