کد خبر 239920
تاریخ انتشار: ۲۱ مرداد ۱۳۹۲ - ۰۹:۲۴

نگاهی به برنامه‌های علی جنتی وزیر پیشنهادی فرهنگ و ارشاد اسلامی نشان می‌دهد که جنتی در اصول خود بر مردمی کردن فرهنگ با تحقق «عدالت فرهنگی» تاکید دارد.

به گزارش سرویس فرهنگی مشرق به نقل از فارس، پنجشنبه‌ای که گذشت برنامه‌های علی جنتی وزیر پیشنهادی فرهنگ و ارشاد اسلامی توسط رسانه‌ها منتشر شده تا معلوم شود خطی مشی دولت یازدهم و جنتی در این وزارت کلیدی چیست.

نگاهی به برنامه جنتی نشان می‌دهد همانگونه که نمایندگان مجلس شورای اسلامی پس از نخستین جلسه با وی اعلام کردند برنامه‌ای کلی است.

متن برنامه علی جنتی شامل مقدمه، «اصول گفتمان فرهنگی اعتدال»، «بررسی وضعیت موجود بخش فرهنگ و هنر»، «وضعیت کنونی فرهنگ و هنر ایران در سطح بین‌المللی»، «چالش‌ها، تنگناها و مشکلات پیش‌روی»، «منابع، ظرفیت‌ها و فرصت‌های بخش فرهنگ و هنر» و «اهداف محوری، سیاست‌ها و برنامه‌ها» با 9 هدف، سیاست راهبردی و برنامه است.

* «جنگ نرم» صفر؛ تساهل پنج

نگاهی به کلمات استفاده شده در برنامه آقای جنتی نکات جالبی را نشان می‌دهد، در حالی که در این برنامه حتی یکبار از کلمه «جنگ نرم» و نحوه مبارزه با آن اشاره‌ای به میان نیامده است اما 5 بار از کلمه «تساهل» به عنوان اصول گفتمان فرهنگی اعتدال یاد شده و برای حل نقصان‌های اقتصاد فرهنگ و صیانت از تنوع و تکثر فرهنگی به آن اشاره شده است.

در این بین کلماتی چون فرهنگ انقلاب اسلامی یا دفاع مقدس کم یاد شده است، کلمه انقلاب 5 بار در این سند به کار برده شده است و کلمه دفاع مقدس تنها یکبار یاد شده است.

 بنابر این گزارش اما نگاهی به مقدمه این برنامه نکات خوبی از باب تعریف نگاه آقای جنتی به فرهنگ و اعتدال را نشان می‌دهد؛ تاکید آقای جنتی بر «اقتدار فرهنگی» با توجه به تاکید مقام معظم رهبری بر «ساخت قدرت ملی و درونی» در دیدار اخیر با مسئولان و کارگزاران نظام بسیار مهم به نظر می‌رسد.

* چگونگی ایجاد توازن بین نقش‌های نظارتی و حمایتی وزارت فرهنگ سوال اصلی از برنامه جنتی

جنتی در متن برنامه خود درباره «اقتدار فرهنگی» چنین آورده است: یکی از اهداف هر نوع سیاست‌ فرهنگی دستیابی به اقتدار فرهنگی است، چنان که هدف سیاست‌گذاری اقتصادی تولید قدرت اقتصادی و یا در عرصه سیاست، تولید قدرت و ایجاد امنیت است. به نظر می‌رسد که یک گزاره به عنوان واقعیتی گریزناپذیر مورد پذیرش عمومی اصحاب فرهنگ در جمهوری اسلامی ایران و سایر کشورهای جهان قرار گرفته است و آن این که «دولتی شدن فرهنگ به تولید قدرت فرهنگی منتهی نمی‌شود.» فرایند تخصصی شدن فرهنگ، چنان به فرهنگ وسعت بخشیده است که نمی‌توان با اتکا به دستگاه‌های اداری و سازماندهی دولتی، فرهنگ را رشد و توسعه داد؛ بدون مشارکت نهادهای صنفی و انجمن‌های فرهنگی رشد فرهنگی میسر و ممکن نیست.

هر چند گزاره «دولتی شدن فرهنگ فرهنگ به تولید قدرت فرهنگی منتهی نمی‌شود» مورد پذیرش عمومی نیست اما اگر این نکته را قبول کنیم سوال این است که آیا آنچه جنتی بر آن تاکید کرده و گفته است «گفتمان اعتدال فرهنگی بر متوازن ساختن نقش‌های نظارتی و حمایتی در عرصه فرهنگ تأکید دارد» آیا «بر اساس اصل تساهل و مدارا» محقق خواهد شد یا با « کاهش تصدی‌گری دولت در حوزه فرهنگ» و در این صورت این توازن چگونه برقرار خواهد شد؟

بنابر این گزارش وزیر پیشنهادی فرهنگ در بخش «اصول گفتمان فرهنگی اعتدال»، 9 نکته را اصول کلی این گفتمان قلمداد کرده که شامل «گسترش اعتماد فرهنگی»، «گسترش امید فرهنگی»، «پذیرش تنوع فرهنگی»، «توجه به توانمندی‌های انسانی حوزه فرهنگ»، «توسعه سرمایه انسانی و سرمایه‌های فرهنگی»، «گسترش و تعمیق گفت ‌وشنودهای فرهنگی»، «پذیرش اصل نقش حمایت‌گری دولت به جای تصدی‌گری و کارگزاری»، «عدالت فرهنگی» و «مدارا و تساهل فرهنگی» است.

* مردمی کردن فرهنگ با ایجاد عدالت فرهنگی انقلابی‌ترین نکته برنامه جنتی

اما در این بین سه اصل مهم در این بخش از دیگر بحث‌ها مهمتر است که اگر دولت یازدهم بتواند همین سه نکته را محقق سازد کاری انقلابی و فراتر از همه وزرای فرهنگ پس از انقلاب کرده است و آن «توجه به توانمندی‌های انسانی حوزه فرهنگ»، «توسعه سرمایه انسانی و سرمایه‌های فرهنگی» و «عدالت فرهنگی» است.

جنتی در ذیل «توجه به توانمندی‌های انسانی حوزه فرهنگ» آورده است: ... توانمندسازی فرهنگی همه اقشار مردم است که می‌تواند منشا تحول در جامعه نیز باشد.

همچنین در تعریف «توسعه سرمایه انسانی و سرمایه‌های فرهنگی» آمده است: گسترش توانمندی‌ها و قابلیت‌های فرهنگی مردم با گسترش نیروها و دانش رسانه‌ای، هنری، تعاملی و گسترش مخاطبان فعال آثار فرهنگی و هنری محقق می‌شود. هم‌چنین تأکید بر نقش حمایت کننده سیاست فرهنگی به معنای زمینه‌سازی برای توسعه سرمایه انسانی و فرهنگی در جامعه است.

و نهایتا در تعریف «عدالت فرهنگی» آمده است: ... اعتدال فرهنگی بر متوازن و عادلانه ساختن دسترسی همگان در سراسر کشور به فرصت‌های تولید و مصرف فرهنگی تأکید دارد.

اما یکی از این اصول نگران‌کننده است و آن اصل «مدارا و تساهل فرهنگی» است که علیرغم تعریف مطرح شده باید توضیح داده شود که بین این اصل و مسئله «تساهل و تسامح» در دولت اصلاحات چه ارتباطی وجود دارد؟

بنابر این گزارش بخش دیگر برنامه‌های جنتی به تبیین و «بررسی وضعیت موجود بخش فرهنگ و هنر» است که دارای نکات مثبت و در کنار آن سوال‌برانگیزی است.

تاکید جنتی بر «ارتباط با  نهادهای مختلف فرهنگی» و اشاره او به تشدید اختلاف‌های نهادهایی چون حوزه هنری با وزارت فرهنگ و ارشاد بسیار نیکوست به گونه‌ای که در راستای سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با دست‌اندرکاران جشنواره عمار است که جریان‌های سینمایی علاقمند به دین و انقلاب را به پرهیز از کشیده‌شدن به حاشیه‌ها و مشغول‌شدن به اختلاف‌های بی‌نتیجه توصیه و خاطرنشان کردند: معتقدین به دین و انقلاب در عرصه سینما که ممکن است دارای سلایق مختلف باشند، باید همت و تلاش خود را معطوف کارهای اساسی و اصلی کنند و همچنین نکته سوم و چهارم در این بخش مورد تایید بسیاری از بزرگان عرصه فرهنگ و هنر است.

* دو نکته ابهام‌انگیز از ترسیم جنتی از وضعیت فعلی فرهنگ کشور

اما نکته دوم این بخش از برنامه علی جنتی یعنی «ارتباط با نهادهای فرهنگی غیردولتی» و اشاره جنتی بر اینکه «در حال حاضر برخی از تشکل‌ها با دخالت‌های دولتی فعالیت خود را متوقف کرده‌اند، در حالی که بخشی از سینماگران متعهد که ارزشی‌ترین فیلم‌های پس از انقلاب اسلامی را ساخته‌اند، از دست‌اندرکاران و مدافعان این نهادها هستند» توجه وی به «خانه سینما» را نشان می‌دهد.

اما سوال اینجاست که با توجه به تاکید رئیس جمهور مبنی بر اینکه نخستین اصل اعتدال تمکین قانون است آیا انحلال قانونی خانه سینما که مورد تایید مراکز ذی‌صلاح بوده است «دخالت‌های دولتی» قلمداد می‌شود؟! و آیا آقای جنتی در این مسیر برخلاف نظر رئیس جمهور مبنی بر تمکین به قانون عمل خواهد کرد؟!

علی جنتی در نکته پنجم در بخش «بررسی وضعیت موجود بخش فرهنگ و هنر» به «برخوردهای غیرفرهنگی با اصحاب فرهنگ و هنر» پرداخته و آورده است: به واقع یکی از مشکلات امروز عرصه فرهنگ، اعمال برخوردهای غیرفرهنگی با اهالی فرهنگ و هنر و تلقی‌های عمدتاً امنیتی و تهدیدآمیز داشتن از فعالیت‌های ایشان است. این بخشی از فرایند کلان تلاش برای دولتی کردن فرهنگ نیز هست که به تدریج به زیرزمینی شدن فرهنگ و تشدید تقابل‌ها می‌انجامد.

سوالی که در این باره باید از وزیر پیشنهادی فرهنگ و ارشاد اسلامی پرسید این است که اگر یک هنرمند به اسم فرهنگ و هنر رفتاری خلاف این عرصه انجام دهد، کار سیاسی انجام دهد یا کاری انجام دهد که مشکل امنیتی ایجاد کرده است، یا با فیلمی تمام واقعیت‌های جامعه انقلابی ایران را زیر سوال برده است باید برخورد فرهنگی صورت گیرد؟

سوال دیگر این است که آیا عدم اهتمام واقعی به ظرفیت‌های هنر انقلاب و عدم توجه به واقعیتی به نام «تهاجم فرهنگی غرب» موجبات زیرزمینی شدن فرهنگ را فراهم آورده است یا برخوردهای امنیتی و سیاسی؟

* عدم توجه جنتی به «صدور فرهنگی انقلاب اسلامی» به عنوان هدف «دیپلماسی فرهنگی»

بخش دیگری که علی جنتی در یک بخش مجزا به آن پرداخته و البته در جای جای برنامه‌اش به آن اشاره کرده است، «وضعیت کنونی فرهنگ و هنر ایران در سطح بین‌المللی» است که بسیار مورد تقدیر است به‌ویژه آنکه جنتی با توجه به سابقه طولانی ماموریت در خارج از کشور به خوبی به اهمیت دیپلماسی فرهنگی پی برده است اما نکته مهم در این بین که در برنامه وی کمتر به آن اشاره شده قرار گرفتن تلاش برای صدور فرهنگی انقلاب اسلامی به عنوان هدف همه تلاش‌های دیپلماسی فرهنگی کشور است.

اشاره جنتی به فیلم «جدایی نادر از سیمین» و اکران موفق آن در سطح جهان در حالی که اکران آن هرگز از سوی هیچکدام از دستگاه‌های فرهنگی ایرانی اعم از خصوصی و دولتی صورت نگرفت به‌ویژه ناراحتی اکثر قریب به اتفاق هنرمندان انقلاب از چهره نادرست ارائه شده از ایران توسط این فیلم در جهان تردیدهایی را از نگاه واقعی آقای جنتی به دیپلماسی فرهنگی به عنوان ابزار صدور فرهنگی انقلاب ایجاد می‌کند؛ البته معلوم نیست چگونه می‌توان این نگاه را به یکی از چالش‌های بخش بعدی برنامه جنتی که در آن به « تصویر نادرست از ایرانیان و مسلمانان در فضای رسانه ای جهان» اشاره کرده، جمع بست؟

* عدم توجه به فرهنگ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به عنوان منابع لایزال فرهنگ و هنر

بنابر این گزارش جنتی در بخش بعد یعنی در بیان «چالش‌ها، تنگناها و مشکلات پیش‌روی» به دو سطح «ملی» و «فراملی» اشاره می‌کند و در هر دو بخش به نکات مهم و کلیدی اشاره می‌کند.

وی سپس در بخش « منابع، ظرفیت ها و فرصت‌های بخش فرهنگ و هنر» به منابع «دینی و اعتقادی»، «منابع آئینی»، «زبان و ادبیات فارسی»، «منابع زیبائی‌شناختی»، «منابع شناختی و معرفتی»، «منابع عاطفی و احساسی»، «منابع تمدنی»، «مزیت‌های نسبی فرهنگی»، «انگیزه‌های اجتماعی»، «منابع ارتباطی» و «منابع فرهنگی فراملی» اشاره کرده است.

در این بخش هر چند شاید بتوان به اغماض با نگاهی به تعاریف منابع «دینی و اعتقادی»، «منابع آئینی»، «انگیزه‌های اجتماعی» و «منابع فرهنگی فراملی» از درون آنها به فرهنگ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس رسید اما جای آن بود که به فرهنگ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به عنوان یک منبع لایزال فرهنگی اشاره‌ای مجزا می‌شد.

بنابر این گزارش جنتی سپس در برنامه خود «اهداف محوری، سیاست‌ها و برنامه‌ها» خود را با 9 هدف، سیاست راهبردی و برنامه را ذکر کرده که 9 هدف وی عبارتند از «صیانت از فرهنگ و هویت دینی و ملی»، «تقویت توان و اقتدار فرهنگی»، «کمک به ارتقای سطح فرهنگ عمومی»، «تقویت نهادهای صنفی و تشکل‌های مدنی فرهنگ و هنر»، «تضمین آزادی‌های قانونی و ارتقای منزلت اجتماعی نیروهای فرهنگی و هنری»، «صیانت از تنوع و تکثر فرهنگی»، «رونق اقتصاد فرهنگ و هنر»، «گسترش ارتباطات و مبادلات جهانی فرهنگ و هنر» و «بهره‌گیری از ظرفیت‌های فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی در جهت تحقق اهداف فرهنگی نظام».

* نکات مثبت برنامه‌ها و اهداف 9گانه جنتی و چند ابهام

نگاهی به مجموعه برنامه‌های طرح شده ذیل هر کدام از این اهداف که به خودی خود اهداف مهمی است کلی بودن آن را نشان می‌دهد اما در همین حال برخی برنامه‌ها بسیار مثبت است و برخی سوال‌برانگیز از جمله برنامه‌های مثبت می‌توان به تاکید جنتی به «تسهیل و روان‌سازی حقوقی، قانونی و ساختاری برای دریافت مجوز و فعالیت متقاضیان ایجاد مؤسسات و مراکز فرهنگی و هنری غیردولتی» و «ساماندهی و بازنگری در قوانین و رویه‌های حمایتی بخش فرهنگ و هنر با هدف کاهش وابستگی بخش خصوصی به حمایت‌های دولتی و افزایش حمایت‌های قانونی، حقوقی و ساختاری» در زیر مجموعه هدفی چون «تقویت نهادهای صنفی و تشکل‌های مدنی فرهنگ و هنر» است.

همچنین تاکید جنتی در هدف 5 خود بر «اهتمام جدی به حمایت‌های حقوقی و قانونی به منظور تسهیل و روان‌سازی تولید و عرضه خلاقیت‌ها و فعالیت‌های فرهنگی و هنری اصحاب فرهنگ و هنر در عرصه‌های محلی، ملی و جهانی»، «جلوگیری از اعمال سلیقه شخصی و غیرقانونی و حذف خلاءهای قانونی و حقوقی در فعالیت‌های نظارتی بخش فرهنگ و هنر» و «اهتمام به استقرار حرفه‌ای نظام مالکیت فکری و معنوی در کشور با همکاری بخش غیردولتی» بسیار مهم است اما در همین راستا اشاره وی به «اصلاح قوانین و مقررات ناکارآمد و به‌روزرسانی قوانین و مقررات با هدف حذف نظارت پیشگیرانه» و «کاهش تصدی گری دولت در ممیزی و اعمال سیاست حمایت از شیوه‌های خود تنظیمی در فعالیت های فرهنگی و هنری» سوالاتی را درباره نحوه اجرای این دو اصل مطرح می‌کند گو اینکه دولت‌های نهم و دهم نیز همین تلاش‌ها را صورت دادند اما به جایی نرسیدند.

علی ای حال نگاهی به برنامه کلان علی جنتی برای به دست گرفتن وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به نظر طرحی فراتر از 4 سال وزارت می‌رسد که علیرغم سوالات و ابهام‌هایی که مطرح شد نکات مثبت فراوانی دارد که می‌تواند در صورت همراهی با طرح‌های میان مدت و کوتاه مدت به نتیجه برسد؛ طرح‌های متعددی که در اختیار رسانه‌ها قرار نگرفته است و قضاوت ما تنها بر طرح کلان وی است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس