به گزارش گروه فرهنگی مشرق به نقل از تسنیم، به درست یک روز مانده به برگزاری سنت فراگیر ایرانی ها در مناسبت سیزدهم فروردین هر سال؛ خبری در یک سایت محلی شهر اصفهان منتشر شد که دارای ابعاد حیرت انگیزی برای همه کسانی بود که روزگاری تصور آرزوی زیستن در آرمانشهری در داخل مرزهای ایران داشتند: "مسئول کمیته ... ستاد تسهیلات سفر شهر اصفهان اعلام کرد: از ورود مهاجران افغان ساکن ایران به پارک مشهوری به نام صفه در اصفهان در روز سیزدهم فروردین جلوگیری به عمل خواهد آمد".
در متن خبر هیچ اشاره ای به غیرقانونی بودن و نداشتن شرایط اقامت برای این مهاجران افغان نشده بود و طبیعی است که اقدام مذکور ارتباطی به بحث پردامنه تردد مهاجران غیرقانونی افغان در شهر نداشته است و افغان هایی که به صورت قانونی با اخذ همه مدارک لازم در ایران اقامت کرده اند به صرف افغانی بودن حق حضور در یک مکان عمومی را نداشته اند.
دقیقا دو روز بعد شبکه تلویزیونی بی.بی.سی فارسی خبر این ماجرا را به همراه یک ویژه برنامه خبری چند ساعته با چند نوبت تکرار منعکس کرد. بی.بی.سی ماجرا را با همه حواشی و شاخ و برگ های رسانه ای اش در چند نوبت مورد پوشش قرار داد و تصاویر مستندی از منبع خبر و پارک صفه به همراه تکرار چند باره ویدئوی مشهور و پرماجرای برخورد نیروهای مرزی ایران با متقاضیان افغان ورود به ایران پخش کرد. طبیعی است که بازتاب ها و عکس العمل های منفی فراوانی که این سرمایه گذاری رسانه ای بی.بی.سی در افکار عمومی داخلی و خارجی ایران و افغانستان و دنیا داشت به آسانی قابل حدس است.
بی بی سی این خبر را پخش کرد و در" نوبت شما"یش ده ها نفر از سرتاسر دنیا زنگ زدند و چیزی به نام "افغان ستیزی حکومت ایران و ایرانی ها " را محکوم کردند و به این ترتیب خیلی ساده بی.بی.سی تریبون اعتراض افغان ها به این توهین و بی اخلاقی آشکار در حقشان شد:" بی بی سی حامی افغان هاست و انگلیسی ها برای حمایت افغان ها کشورشان را اشغال نظامی کرده اند و آدم کشی های هر روزه و عزادار کردن خانواده های افغان ... . و ایرانی هایی که سالهاست افغان ها را میهمان کرده اند بی اخلاق هایی هستند که آن ها را از کوچکترین حقوق انسانی شان محروم می کنند".
2. یکی از دوستان ایرانی دو ماه پیش، سفری به افغانستان داشت.از همان چیزهایی که همه ایرانیها در مواجهه با افغانستان میبینند او هم دیده بود. اینکه وقتی میفهمیدند ایرانی است رهایش نمی:کردند تا یک وعده مهمانش کنند و اینکه وقتی میدیدند شب میخواهد به هتل برود به زور دستش را میگرفتند و میبردند خانههایشان. چیزهای عادی برای همه ایرانیهای مسافر افغانستان و چیزهای غیرعادی و نادیده رسانهای برای رسانههای ایران.
اما این دوست مستندسازمان چیزهای دیگری هم برایمان تعریف می:کرد؛ اینکه برای پیگیری یک سوژه به دورافتادهترین روستاهای هرات رفته است و درآنجا با مردمانی مواجه شده بود که روزگاری در ایران زیسته بودند. دلشان روشن بود از همه خاطرات بودن در ایران، اما گوشه ذهنشان خراشیده بود، تعریف می:کردند که در هنگام پخش سریالی به نام «چهارخونه»، در ایران بودهاند و طعم تلخ تحقیر و توهینی که زمینهساز و مسببش این سریال بود را چشیدهاند. سریالی که یک شخصیت افغان مسخره داشت و فرهنگ و نشانههای فرهنگی سرزمینشان را به سخره می:کشید. هنوز در خاطره افغانهای یک روستای دورافتاده در هرات بیمهری رسانه ملی ایرانیها به هویت و فرهنگشان مانده است و در ذهنشان گیر کرده است.سریالی که از صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد.
جواد رضویان در«چارخونه» نقش یک مهاجر افغان را بازی میکرد. نقشی که سراسر مسخره و توهین نشانههای فرهنگی و قومیتی آنها بود
3. و چند ماه پیش یک ویدئوی گرفته شده با موبایل در یکی از مناطق مرزی، دست به دست در رسانههای غیررسمی میگشت. ویدئو در پاسگاهی در مناطق مرزی شرق ایران گرفته شده بود و احتمالا کار یکی از سربازان بیچاره آن مناطق بود. در این ویدئو، ما عدهای مهاجر افغان را میدیدیم که ظاهرا به صورت غیرقانونی وارد کشور شده بودند. مسئول پاسگاه و سربازانشان آنها را به خط کرده بودند و به آنها دستورهای عجیبی و غریبی میدادند. مثلا میگفتند که دستهایتان را روی سرتان بگذاریدو بعد بزنند ب ر سر بغل دستیهایان و بعد هم بلند بگویید که غلط کردیم.
تحقیر و اعمال غیرانسانی این ویدئو خیلی زود با واکنش گستردهای از سوی مردم مواجه شد. ویدئویی که به وضوح ایرانیها را افرادی غیراخلاقی با اعمالی غیرانسانی جلوه میداد خیلی زود توسط خود مردم با انتقادات شدید و گسترده مواجه شد. اتفاقی که دوباره رسانههای رسمی ایرانی از کنار آن گذشتند و مثل همیشه بیبیسی فارسی آن را چندی بار پخش کرد و در مورد آن یک «نوبت شما» گذاشت.« نوبت شمایی» که ار سرتاسر دنیا مردم به آن زنگ میزدند و نژادپرستی ایرانیها را محکوم میکردند. سکوت رسانههای ایرانی همچنان ادامه داشت.
4. از دیروز صبح تصویر وحشتناک دیگری در رسانههای غیررسمی ایرانی منتشر شده است. در این تصویر پلاکاردی را میبینیم که بر سر در یک مدرسه نصب شده است و در آن عدهای نوشتهاند که «به هیچ عنوان» راضی به ثبتنام اتباع خارجه(افغان) در این مدرسه نیستند.
واضح است که قرار نیست در مورد غیرانسانی، غیراخلاقی و غیرآدمیزادی بودن این حرکت صحبت کنیم.اما ماجرا نکته امیدوار کننده و در عین حال مایوسانهای هم داشت. بلافاصله مجموعهی از واکنشهای منفی به این تصویر در شبکههای اجتماعی منتشر شد. خیلیها در صفحات شخصیشان در شبکههای اجتماعی این تصویر را منتشر کردند و با توضیحاتی در زیر آن، خوستار عذرخواهی از انسانیهایی شدند که تا هفتاد هشتاد سال پیش جزئی از خود ایران بودند و بعد که خطکش انگلیسی آنها را جدا کرد شدند «خارجی». خود ایرانیها بخشی از آن رفتار تبعیضآلود بخش اندکی از مردم ناآگاه ایران را جبران کردند. اما رسانههای اصلی؟
5. رسانههای تودهای همچنان ساکتند و از رسانههای غیررسمی و مردمی عقب.جریان رسانهای انقلاب بیکار مینشیند؟
در متن خبر هیچ اشاره ای به غیرقانونی بودن و نداشتن شرایط اقامت برای این مهاجران افغان نشده بود و طبیعی است که اقدام مذکور ارتباطی به بحث پردامنه تردد مهاجران غیرقانونی افغان در شهر نداشته است و افغان هایی که به صورت قانونی با اخذ همه مدارک لازم در ایران اقامت کرده اند به صرف افغانی بودن حق حضور در یک مکان عمومی را نداشته اند.
دقیقا دو روز بعد شبکه تلویزیونی بی.بی.سی فارسی خبر این ماجرا را به همراه یک ویژه برنامه خبری چند ساعته با چند نوبت تکرار منعکس کرد. بی.بی.سی ماجرا را با همه حواشی و شاخ و برگ های رسانه ای اش در چند نوبت مورد پوشش قرار داد و تصاویر مستندی از منبع خبر و پارک صفه به همراه تکرار چند باره ویدئوی مشهور و پرماجرای برخورد نیروهای مرزی ایران با متقاضیان افغان ورود به ایران پخش کرد. طبیعی است که بازتاب ها و عکس العمل های منفی فراوانی که این سرمایه گذاری رسانه ای بی.بی.سی در افکار عمومی داخلی و خارجی ایران و افغانستان و دنیا داشت به آسانی قابل حدس است.
بی بی سی این خبر را پخش کرد و در" نوبت شما"یش ده ها نفر از سرتاسر دنیا زنگ زدند و چیزی به نام "افغان ستیزی حکومت ایران و ایرانی ها " را محکوم کردند و به این ترتیب خیلی ساده بی.بی.سی تریبون اعتراض افغان ها به این توهین و بی اخلاقی آشکار در حقشان شد:" بی بی سی حامی افغان هاست و انگلیسی ها برای حمایت افغان ها کشورشان را اشغال نظامی کرده اند و آدم کشی های هر روزه و عزادار کردن خانواده های افغان ... . و ایرانی هایی که سالهاست افغان ها را میهمان کرده اند بی اخلاق هایی هستند که آن ها را از کوچکترین حقوق انسانی شان محروم می کنند".
2. یکی از دوستان ایرانی دو ماه پیش، سفری به افغانستان داشت.از همان چیزهایی که همه ایرانیها در مواجهه با افغانستان میبینند او هم دیده بود. اینکه وقتی میفهمیدند ایرانی است رهایش نمی:کردند تا یک وعده مهمانش کنند و اینکه وقتی میدیدند شب میخواهد به هتل برود به زور دستش را میگرفتند و میبردند خانههایشان. چیزهای عادی برای همه ایرانیهای مسافر افغانستان و چیزهای غیرعادی و نادیده رسانهای برای رسانههای ایران.
اما این دوست مستندسازمان چیزهای دیگری هم برایمان تعریف می:کرد؛ اینکه برای پیگیری یک سوژه به دورافتادهترین روستاهای هرات رفته است و درآنجا با مردمانی مواجه شده بود که روزگاری در ایران زیسته بودند. دلشان روشن بود از همه خاطرات بودن در ایران، اما گوشه ذهنشان خراشیده بود، تعریف می:کردند که در هنگام پخش سریالی به نام «چهارخونه»، در ایران بودهاند و طعم تلخ تحقیر و توهینی که زمینهساز و مسببش این سریال بود را چشیدهاند. سریالی که یک شخصیت افغان مسخره داشت و فرهنگ و نشانههای فرهنگی سرزمینشان را به سخره می:کشید. هنوز در خاطره افغانهای یک روستای دورافتاده در هرات بیمهری رسانه ملی ایرانیها به هویت و فرهنگشان مانده است و در ذهنشان گیر کرده است.سریالی که از صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد.
جواد رضویان در«چارخونه» نقش یک مهاجر افغان را بازی میکرد. نقشی که سراسر مسخره و توهین نشانههای فرهنگی و قومیتی آنها بود
3. و چند ماه پیش یک ویدئوی گرفته شده با موبایل در یکی از مناطق مرزی، دست به دست در رسانههای غیررسمی میگشت. ویدئو در پاسگاهی در مناطق مرزی شرق ایران گرفته شده بود و احتمالا کار یکی از سربازان بیچاره آن مناطق بود. در این ویدئو، ما عدهای مهاجر افغان را میدیدیم که ظاهرا به صورت غیرقانونی وارد کشور شده بودند. مسئول پاسگاه و سربازانشان آنها را به خط کرده بودند و به آنها دستورهای عجیبی و غریبی میدادند. مثلا میگفتند که دستهایتان را روی سرتان بگذاریدو بعد بزنند ب ر سر بغل دستیهایان و بعد هم بلند بگویید که غلط کردیم.
تحقیر و اعمال غیرانسانی این ویدئو خیلی زود با واکنش گستردهای از سوی مردم مواجه شد. ویدئویی که به وضوح ایرانیها را افرادی غیراخلاقی با اعمالی غیرانسانی جلوه میداد خیلی زود توسط خود مردم با انتقادات شدید و گسترده مواجه شد. اتفاقی که دوباره رسانههای رسمی ایرانی از کنار آن گذشتند و مثل همیشه بیبیسی فارسی آن را چندی بار پخش کرد و در مورد آن یک «نوبت شما» گذاشت.« نوبت شمایی» که ار سرتاسر دنیا مردم به آن زنگ میزدند و نژادپرستی ایرانیها را محکوم میکردند. سکوت رسانههای ایرانی همچنان ادامه داشت.
4. از دیروز صبح تصویر وحشتناک دیگری در رسانههای غیررسمی ایرانی منتشر شده است. در این تصویر پلاکاردی را میبینیم که بر سر در یک مدرسه نصب شده است و در آن عدهای نوشتهاند که «به هیچ عنوان» راضی به ثبتنام اتباع خارجه(افغان) در این مدرسه نیستند.
واضح است که قرار نیست در مورد غیرانسانی، غیراخلاقی و غیرآدمیزادی بودن این حرکت صحبت کنیم.اما ماجرا نکته امیدوار کننده و در عین حال مایوسانهای هم داشت. بلافاصله مجموعهی از واکنشهای منفی به این تصویر در شبکههای اجتماعی منتشر شد. خیلیها در صفحات شخصیشان در شبکههای اجتماعی این تصویر را منتشر کردند و با توضیحاتی در زیر آن، خوستار عذرخواهی از انسانیهایی شدند که تا هفتاد هشتاد سال پیش جزئی از خود ایران بودند و بعد که خطکش انگلیسی آنها را جدا کرد شدند «خارجی». خود ایرانیها بخشی از آن رفتار تبعیضآلود بخش اندکی از مردم ناآگاه ایران را جبران کردند. اما رسانههای اصلی؟
5. رسانههای تودهای همچنان ساکتند و از رسانههای غیررسمی و مردمی عقب.جریان رسانهای انقلاب بیکار مینشیند؟